عابد گل کرمی؛ مراد کاویانی راد
چکیده
هیدروپلیتیک یکی از گرایشهای جغرافیای سیاسی است که به مطالعۀ نقش آب در رفتارهای سیاسی در مقیاسهای گوناگون میپردازد. ایران از جمله کشورهای است که بهدلیل قرارگرفتن در مناطق خشک و نیمهخشک جهان و ...
بیشتر
هیدروپلیتیک یکی از گرایشهای جغرافیای سیاسی است که به مطالعۀ نقش آب در رفتارهای سیاسی در مقیاسهای گوناگون میپردازد. ایران از جمله کشورهای است که بهدلیل قرارگرفتن در مناطق خشک و نیمهخشک جهان و پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارشها با کمبود آب روبهرو بوده است. در این میان، حوضۀ آبریز زایندهرود با داشتن بزرگترین رود حوضۀ آبریز مرکزی کشور، تأمینکنندۀ آب بخشی از استانهای اصفهان، چهارمحال بختیاری و یزد است و با داشتن توان بالای کشاورزی و گردشگری و نیز در برگرفتن قطب جمعیتی و صنعتی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. این عوامل سبب شده است تا نیاز آبی در این حوضۀ بین آبریزنشینان و دیگر بهرهمندان از آن، افزایش یابد تا آنجا که منجر به درگیری و تنش نیز شده است. پژوهش حاضر بر این فرض استوار است که با رشد و گسترش صنعت و سکونتگاهها و همۀ عوامل محدودیتزای منابع آبی، تنشهای برخاسته از کمبود منابع آبی افزایش خواهد یافت. دادهها و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش کتابخانهای و میدانی گردآوری شده است. نتایج حاصل گویای آن است که رشد جمعیت و شهرنشینی، رشد صنایع، تغییر اقلیم و ناپایداریهای آن، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و کشاورزی سنتی، از مهمترین عوامل محدودکنندۀ آب و بهدنبال آن باعث تنش در این حوضه شده است. از اینرو، سرانۀ آبی زایندهرود کاهش چشمگیری داشته است که بر تشدید کمبود آب میافزاید و این بحران هیدروپلیتیکی میتواند با پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی خود، امنیت ملی را به مخاطره افکند.