Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor of Rural Development and Development, College of Agriculture and Natural Resources, Razi University of Kermanshah,
2 m.a Extension and Education, Campus of Razi University of Kermanshah
3 Assistant Professor of Rural Development and Development, College of Agriculture and Natural Resources, Razi University of Kermanshah,
4 Associate Professor of Geography, Razi University of Kermanshah
Abstract
Keywords
مقدمه
رشد روزافزون جمعیت، عدم مدیریت صحیح و استفاده نادرست و غیراصولی از اراضی برای تأمین مواد غذایی سبب شده اراضی کشاورزی دیگر توانی برای تولید فرآورده های کشاورزی نداشته باشند. لذا برنامهریزان در تلاش هستند تا با ارزیابی اراضی و شناسایی پتانسیل اراضی کشاورزی برنامه جامعی برایاستفاده بهینهازمنابع موجود ارائه کنند. درحقیقت به نظر می رسد برای استفاده بهینه از واحد سطح و زمین، ضروری است زمینهایی که قابلیت بیشتری برای انجام فعالیتهای کشاورزی دارند، شناسایی شوند. به اعتقاد برخی متخصصین، ارزیابیتوان محیط به مثابه ابزاری است برای شناسایی یک سرزمین به منظور انجام فعالیتهایی نظیر کشاورزی، جنگلکاری، سکونتگاه وOli,2001; Quangminhetal.,2003; Stewartetal.,2004). اهمیت ارزیابی توان محیط سبب شده تا کارشناسان بخش های مختلف از جمله برنامهریزان بخش کشاورزی برای انجام پروژههای مختلف استعدادها و پتانسیل مناطق را از نظر شرایطی نظیر اقلیم، آب، خاک، مراتع و غیره مدنظر قرار دهند(سازمان برنامه و بودجه، 1364). در برنامه پنجم توسعه، استان کرمانشاه به عنوان قطب کشاورزی معرفی شده است و آمار نشان می دهد که شهرستان کرمانشاه از نظر تولید محصولات کشاورزی در مقام نخست قرار دارد(جهاد کشاورزی کرمانشاه،1389). این درحالی است که متاسفانه مطالعات نشان می دهد به دلیل انتخاب منطقه براساس تجربه پیشینیان، استفاده بیش از حد از اراضی کشاورزی، عدم استفاده صحیح از منابع موجود و عدم به کارگیری نظام های بهره برداری مناسب کشاورزی، منابع طبیعی این شهرستان با خطرکمبود مواجه بوده و در سال های اخیر میزان تولید محصولات کشاورزی دچار نوسان شده است. لذا به نظر می رسد ارزیابی و رتبهبندی زمینهای کشاورزی شهرستان کرمانشاه علاوه بر آنکه به برنامه ریزان توسعه روستایی این امکان را می دهد تا با شناخت بیشتر، زمینه استفاده مناسب و بهینه از منابع محیطی شهرستان کرمانشاه را فراهم کنند، به آنان این فرصت را می دهد تا موانع افت شدید تولید محصولات کشاورزی نسبت به گذشته را شناسایی کنند. در این مطالعه سعی شده است که اراضی مستعد کشاورزی در شهرستان کرمانشاه مورد ارزیابی قرار گیرد.
مباحث نظری تحقیق و پیشینه
استفاده نادرست از اراضی بدین معنی است که از زمین و آب به اندازه توان یا پتانسیل آن استفاده نمیشود. این مساله حاصل استفاده غیر منطقی انسان از اراضی است(محبی و غلامی، 1388). بررسی روند توسعه در کشورهای دارای توسعه پایدار روستایی نمایانگر اهمیت برنامه ریزی و ارزیابی منابع زیست محیطی است. دو کشور استرالیا و کانادا، که به نظر میرسید دارای قابلیت و توان بالا برای کشاورزی باشند، با فقر اقشاری از جامعه خود مواجه شدند. برای گریز از فقر و حل مشکل، نخست در سال 1958، استرالیا در سازمان تحقیقات علمی و صنعتی کشورهای مشترک المنافع به ایجاد بخش مطالعات استفاده از زمین پرداختند. سپس در سال 1962، به هنگام شناسایی کانادا در سازمان توسعه جنگلداری و سرزمین های روستایی، این کشور با ایجاد بخش سامانه های ارزیابی و برنامه ریزی به پژوهش و مطالعه در سرزمین خود اقدام کرد. اکنون این کشورها از منابع باالقوه و مستعد خود برای فعالیتهای کشاورزی آگاهی دارند. زلاندنو، مالزی و سنگاپور نیز قدم در راه این دو کشور گذاشته و تاکنون به موفقیت های قابل توجهی رسیده اند (مخدوم و همکاران،1383). لذا به نظر می رسد شناخت فضا و توان محیطی هر منطقه اولین قدم در رسیدن به توسعه پایدار باشد(جمعه پور، 1384). به بیان دیگر توسعه پایدار زمانی محقق خواهد شد که از سرزمین به تناسب قابلیتها و توانمندیهای آن استفاده شود(بختیاریفر و همکاران،1390). در مجموع ارزیابی توان اراضی عبارت است از : تنظیم رابطه بین انسان و اراضی به منظور بهره برداری پایدار از جمیع امکانات انسانی و فضای اراضی در برای بهبود وضعیت مادی و معنوی اجتماع در طول زمان (مخدوم، 1385،ص 295). با توجه به تعریف ارزیابی توان اراضی و رابطه تنگاتنگ فعالیت های کشاورزی با محیط طبیعی، شناسایی علمی توان محیط طبیعی برای رسیدن به کارایی بالاتر و تناسب بیشتر ضروری به نظر می رسد.
در گذشتهای نه چندان دور طراحی برنامههای توسعه و بهرهبرداری از منابع طبیعی بدون انجام برنامهریزی درازمدت و حتی کوتاهمدت و بیاعتنا به اثرات و پیامدهای توسعه انجام میپذیرفت و کارشناسان عموماً براساس تجربه منابع طبیعی را شناسایی میکردند(سرهنگ زاده و مخدوم، 1380). در سالهای اخیر با گسترش دیدگاه اقتصاد سرمایهداری و نگرش به مکان به عنوان یک کالای اقتصادی، رقابت برای استقرار فعالیتها در مناسبترین مکان شدت یافته و انتخاب مناسبترین مکان به عنوان هدف اصلی مطالعات پایه مورد توجه قرار گرفته است(شکویی، 1375). این در حالی است که تعیین و شناسایی مکان مناسب کار چندان سادهای نیست. متخصصان در تحلیلهای مکانی به منظور شناسایی مکانهای بهینه از مدلهای گسسته و پیوسته فضایی استفاده میکنند. در مدلهای گسسته مجموعهای از شاخصها و معیارها انتخاب و سپس با استفاده از روشهای ویژهای ارزشگذاری، و در ادامه بهترین گزینه از میان گزینهها انتخاب میشود. این درحالی است که در مدلهای پیوسته گزینهای از قبل وجود ندارد، لذا کل فضا به صورت یکپارچه در نظر گرفته میشود (فرجیسبکبار و همکاران، 1389؛ فرجیسبکبار و رضاعلی، 1388).نکته قابل توجه این که بیشتر تحلیلهای مکانی به روش سنتی و قبل از مطرح شدن رایانه و تکنیکهای مختلف، با محدودیتهای متفاوتی مانند طولانی شدن پروژه، ایجاد خطا، هزینههای اضافی و غیره مواجه بودهاند. اما امروزه برنامهریزان در تحلیلهای مکانی به طور گسترده از سامانه اطلاعات جغرافیایی[1](GIS) که توانایی جمعآوری، مرتبسازی، ذخیرهسازی، پردازش و تحلیل دادههای فضایی را دارد استفاده میکنند(پرهیزکار، 1385). با این وجود یکی از معایب این سامانه عدم انجام ارزیابی و اولویتبندی معیارهای موجود در پروژههای مختلف است(Heywoodetal.,1995). برای حل این نقیصه تصمیمگیران و برنامهریزان در تحلیلهای خود از تکنیکهای مختلفی از جمله تکنیک تحلیل تصمیمگیری چند معیاره[2](MCDM) که قابلیت ارزیابی و اولویتبندی مسائل مختلف را دارد استفاده میکنند. در فرایند تحلیل تصمیمگیری چند معیاره برای وزندهی به معیارها از تکنیکهای متعددی نظیر روش مجموع ساده وزین[3]، تکنیک ارزشگذاری چندمعیاره[4] و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی[5](AHP) استفاده میشود. کریمی(1387) معتقد است روشهای فوق از لحاظ مبانی نظری، دقت و سهولت در کاربرد با یکدیگر متفاوتند و این درحالی است که مناسبترین روش وزندهی به معیارهای موردنظر به میزان دقت، درجه ادراک، سهولت در استفاده و دسترسی به نرمافزارهای رایانهای بستگی دارد(پرهیزکار،1385). از بین تکنیکهای فوق تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در تصمیمگیریهای فضایی کاربرد فراوانی دارد(Lai&Hopkins,1995;Eastmanetal.,1993). از مهمترین مزایای این تکنیک میتوان به مدیریت بهتر معیارها، به کارگیری معیارهای کمی و کیفی به طور همزمان(ShahadatHossainetal.,2009; Ma,2005)، حل مسائل ساده و پیچیده(Araset al.,2004)، تصمیمگیری در مورد معیارهای متضاد(زبردست، 1380؛,2006 Bertolini)، قابلیت استفاده در تصمیمگیریهای مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی(EastmanEtAl.,1993) و توانایی بررسی میزان سازگاری قضاوتها(Omkarprasad,2004; Hill,2005) اشاره کرد. همانطور که اشاره شد سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکینکهای تصمیمگیری چند معیاره این قابلیت را دارند که به طور گسترده در مباحث مکانیابی استفاده شوند. در ادامه به برخی از مطالعاتی که پیرامون ارزیابی پتانسیل اراضی صورت گرفته اشاره میشود. به عنوان مثال می توان از مطالعه (Voivontasetal,2001) که با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به ارزیابی توان بیومس اراضی کشاورزی برای تولید محصولات کشاورزی اقدام نمودند، یاد کرد. همچنین درمطالعه دیگری اراضی کشاورزی مناطقی از سیدنی در استرالیا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد ارزیابی قرار گرفت(Baja etal ,2006). در مطالعهای که نوری در سال 1995 انجام داد، به تعیین تفاوتهای ناحیهای و ارزیابی پتانسیل کشاورزی شهرستان اصفهان پرداخت. همچنین (AhamedEtAl.,2000 ) با استفاده ازنرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی به ارزیابی زمینهای کشاورزی پرداختند. در مطالعه دیگری آورگانی و همکاران (1389)، توانهای محیطی ناحیه چغاخور در شهرستان بروجن را برای توسعه کشاورزی ارزیابی نمودند. پریرا و تیلان دراجان (1991 )با مطالعه کاربری اراضی سریلانکا با استفاده از GIS و با در نظر گرفتن معیارهایی نظیر شیب، نوع خاک، قابلیت زمین و چگونگی آبیاری منطقه تناسب منطقه را برای کشت محصولات کشاورزی تعیین نمودند. ریشماویدی و همکاران (2009) در مطالعه خود با بکارگیری منطق فازی و GIS توان کشاورزی حوضه آبخیز بنگال غربی را ارزیابی کردند. در مطالعه ای دیگر گلشیری و همکاران(1387) به تحلیل و ارزیابی منابع و کاربری
فعلی و آتی شهرستان بروجن پرداختند و با توجه به وضعیت، استعداد و گسترش خاک ها توصیههایی برای الگوی کشت ارائه دادند. قنواتی و دلفانی گودرزی (1392) در مطالعه خود با بهره گیری از منطق فازی و نرم افزارAHP ویژگی های محیطی و ارزیابی مکان های بهینه را برای توسعه کاربری کشاورزی در شهرستان بروجن مشخص کردند. همچنین نوری و همکاران (1388) به بررسی و ارزیابی توان محیطی برای تعیین الگوی کشت شهرستان کیار از استان چهارمحال و بختیاری پرداختند.
این مطالعه در پی یافتن دو پرسش شکل گرفت:
1- مهمترین معیارهای تأثیرگذار در تعیین پتانسیل اراضی کشاورزی شهرستان کرمانشاه چیست؟
2- دهستانهای شهرستان کرمانشاه از نظر پتانسیل کشاورزی در چه سطحی از اولویت قرار دارند؟ پژوهش حاضر برای دستیابی به پاسخ این سؤالات از تکینکهای تصمیمگیری چند معیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته است.
محدوده مورد مطالعه
شهرستان کرمانشاه با وسعتی بالغ بر 8547 کیلومترمربع در غرب کشور و با ارتفاع متوسط 1410 متر از سطح دریا، دارای 950 هزار هکتار اراضی کشاورزی است. از مجموع اراضی کشاورزی استان 200 هزار هکتار آن آبی است و سرانه زمین آبی هر بهرهبردار در استان 5/1 هکتار است. سرانه تولید محصولات کشاورزی در استان 2000 کیلوگرم است و از سوی دیگر متوسط عملکرد در هکتار 8/3 تن است. براساس آخرین تقسیمات سیاسی اخذ شده از استانداری، شهرستان کرمانشاه از 4 بخش و 13 دهستان تشکیل شده است. این شهرستان از نظر مورفولوژی کشیده و در میان مجموعهای از کوهستانها قرار دارد. شهرستان کرمانشاه از لحاظ هیدرولوژیکی شامل رودخانههای اصلی مرگ، رازآور، قرهسو و آبشوران است. متوسط دمای سالیانه این شهرستان طی دوره آماری 86-69 حدود 15 درجه و متوسط بارندگی سالیانه 8/458 میلیمتر گزارش شده است. این شهرستان از نظر خاک در اراضی دشت کرمانشاه قرار داشته و جزء دشتهای مرتفع است.
شکل 1. اهنمای نقشه موقعیت شهرستان کرمانشاه، در تقسیمات سیاسی استان کرمانشاه
شکل 1. اهنمای نقشه موقعیت شهرستان کرمانشاه، در تقسیمات سیاسی استان کرمانشاه
درانجام موضوعات مربوط به مکانیابی، معیارهای متعددی دخیلاند با این وجود در هر پژوهشی متخصصان ترجیح میدهند تا علاوه بر در نظر گرفتن امکانات مالی، فنی و اطلاعات موجود از معیارهایی که بیشترین تأثیر و رابطه را با هدف تحقیق دارند، استفاده نمایند. لذا برای شناسایی معیارهای تأثیرگذار در تعیین پتانسیل کشاورزی
مواد و فرایند پژوهش
دهستانهای شهرستان کرمانشاه از نظر متخصصان و مطالعات اسنادی استفاده گردید. در ادامه معیارهای شناسایی شده توسط 25 نفر از متخصصین و اساتید گروه های آب، خاک و زراعت دانشگاه رازی کرمانشاه و متخصصین و کارشناسان مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه مورد تایید قرار گرفت. این بدان معنی است که برای ارزیابی پتانسیل اراضی کشاورزی شهرستان کرمانشاه، ایجاد لایههای اطلاعاتی معیارهای اقلیم، منابع آبی، خاک و کاربری اراضی ضروری است. لذا با مراجعه به سازمان های مختلف نقشه مرز سیاسی استان، شهرستان و دهستانهای شهرستان کرمانشاه؛ نقشه موقعیت مکانی دهستانهای شهرستان کرمانشاه؛ نقشههای اقلیمی شامل نقشههای همدما و همبارش؛ نقشه خاک شناسی؛ نقشه کاربری اراضی و نقشه موقعیت مکانی منابع آبی(منابع آب سطحی و منابع آب زیرزمینی) شهرستان کرمانشاه جمعآوری شد. از آنجاکه برنامهریزان در مسائل مکانیابی با معیارهای متفاوتی از لحاظ اهمیت مواجهاند، لذا اطلاع از اهمیت نسبی معیارها برای تصمیمگیران ضروری به نظر میرسد. بر این اساس، در این مطالعه به منظور ارزشگذاری معیارهای مورد نظر از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی[6] (AHP) بهره گرفته شد. این تکنیک علاوه براین که یکی از روشهای رایج در تحلیلهای تصمیمگیری محسوب میشود (Ozcan,2002)، در مطالعات مکانیابی کاربرد فراوانی دارد(جندقی،1388). اولین قدم در فرایند (AHP) ایجاد یک نمایش گرافیکی از مسأله است که در آن روابط بین هدف، معیارها، زیرمعیارها و گزینهها نشان داده میشوند(Cheng,2000; Bowen,1990). به عبارت دیگر تبدیل موضوع یا مسأله مورد بررسی به ساختار سلسله مراتبی(سطح بندی) مهمترین قسمت این فرایند محسوب میشود(Cimren,2007). بنابراین در این مطالعه اولین سطح از ساختار سلسله مراتبی را هدف مطالعه(ارزیابی پتانسیل اراضی کشاورزی شهرستان کرمانشاه) تشکیل داد. همانطور که در شکل(2) مشاهده میشود چهار معیار اقلیم، منابع آبی، خاک وکاربری اراضی در سطح دوم این فرایند جای دارند. گاهی اوقات معیارها از عاملهای جزئیتر و حتی عاملها از زیرعوامل دیگری تشکیل شدهاند که در این گونه موارد سطوح بعدی ایجاد و به درخت سلسله مراتبی اضافه میشوند. در این مطالعه تفکیک معیارها به عاملها و زیرعوامل جزئیتر براساس جزئیات نقشه معیارهای اصلی شهرستان کرمانشاه صورت گرفت.
شکل 2. ساختار سلسله مراتبی درخت ارزیابی پتانسیل اراضی کشاورزی دهستانهای شهرستان کرمانشاه
گام بعدی این تکنیک تنظیم پرسشنامه بر مبنای ماتریس تصمیمگیری بوده که هدف آن مقایسه زوجی(دو به دو) عناصر هر سطح نسبت به عنصر مربوطه خود در سطح بالاتر است. به عبارت دیگر وزنمعیارها و زیرمعیارها نسبت بهیکدیگر مورد سنجش قرار میگیرد. ساعتی (1980) یک مقیاس 9 سطحی برای مقایسه زوجی عناصر هر سطح پیشنهاد نمود. روش کار بدین صورت است که در هر مقایسه زوجی، یک عدد از 1 تا 9 مطابق با جدول (1) به معیارها نسبت داده میشود(,2006; Saaty,1980 Bertolini ؛ قدسی پور، 1387). از آنجا که انجام این نوع مقایسات در برگیرنده محاسباتی زمانبر است، از برنامههای رایانهای نظیر نرم افزار EC استفاده می شود. لذا در این مطالعه پرسشنامهای براساس تکنیک تحلیل سلسله مراتبی تنظیم و در اختیار متخصصین مربوطه قرار گرفت. کارشناسان قضاوتهای خود را براساس قاعده این تکنیک به صورت مقادیر کمی بین 1 تا 9 بیان کردند. در ادامه دادههای جمع آوری شده وارد نرمافزار (EC) گردید و وزن نسبی آنها به کمک این نرم افزار محاسبه شد.
جدول1. مقادیر عددی قضاوتها برای مقایسههای زوجی (,2006 Bertolini ؛ قدسی پور، 1387)
امتیاز(مقادیر عددی) |
قضاوتها |
1 |
اهمیت مساوی |
3 |
اهمیت اندکی بیشتر |
5 |
اهمیت بیشتر |
7 |
اهمیت خیلی بیشتر |
9 |
اهمیت مطلق |
2،4،6،8 |
ترجیحات بین فواصل فوق |
در ادامه لازم بود تا وزن نرمال عاملها و زیرعوامل موجود نیز محاسبه گردد. برای این کار وزن نسبی هر معیار در وزن عامل و یا زیرعامل مربوط به خود ضرب گردید. سپس جمع تمامی این اعداد محاسبه شد و تک تک این اعداد بر مجموع آنها تقسیم گردید. بدین صورت اعداد بدست آمده وزنهای نرمال نام گرفتند(عظیمی حسینی و همکاران1389؛Cimren,2007). در واقع وزن نرمال، وزنی است که نقش و اهمیت هر یک از معیارها را در تعیین مکان مناسب مورد نظر نشان میدهد. با عنایت به اینکه هدف این مطالعه ارزیابی پتانسیل اراضی کشاورزی هر یک از دهستانهای شهرستان کرمانشاه بود، لذا در مرحله بعدی از مدل مکانیابی گسسته بهره برده شد. همچنین از آنجا که وقتی تعداد زیادی گزینه وجود داشته باشد، روند فرایند ahp در سطح صفت به پایان میرسد(Eastmanetal.,1993;Siddiquietal.,1996)، در ادامه با استفاده از توانمندیهای سامانه اطلاعات جغرافیایی وضعیت هر دهستان براساس معیارهای اقلیم، منابع آبی، وضعیت خاک و کاربری اراضی تعیین گردید. در مرحله بعد دادههای بدست آمده وارد نرم افزار اکسل شد و محاسبات لازم برای دستیابی به وزن نهایی هر دهستان انجام گردید. در انتها وزنهای بدست آمده به نقشه دهستانهای شهرستان کرمانشاه لینک، و نقشه موضوعی سطحبندی دهستانهای شهرستان کرمانشاه براساس پتانسیل اراضی کشاورزی تهیه شد. در (شکل 3) فرایند مراحل روش شناسی تحقیق به نمایش آمده است.
شکل3. فرایند تحقیق
یافتههای تحقیق
همان طور که گفته شد برای تعیین میزان اهمیت و ارزش هر کدام از معیارهای تاثیرگذار در ارزیابی اراض کشاورزی شهرستان کرمانشاه از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزارEC استفاده شد. در ذیل درخت سلسله مراتبی و ایجاد شده توسط نرم افزار همراه وزن نسبی محاسبه شده معیارهای اصلی به طور جداگانه آورده شده است.
یافتههای مقایسات زوجی بین معیارهای اصلی
یافتههای حاصل از تعیین وزن معیارهای اصلی توسط کارشناسان حاکی از آن است که مهمترین معیارهای اصلی در تعیین پتانسیل اراضی کشاورزی به ترتیب اولویت عبارتند از منابع آبی (539/0)، خاک (316/0)، اقلیم (103/0) و کاربری اراضی (042/0). همانطور که مشاهده میشود به ترتیب معیار منابع آبی (539/0) و کاربری اراضی (042/0) بیشترین و کمترین ارزش را به خود اختصاص دادهاند (نمودار 1).
نمودار 1. مقایسات زوجی بین معیارهای اصلی
بنابر توصیه حسینی و همکاران (1389) پس از تعیین وزن معیارها، عوامل و زیر عوامل، عملیات نرمالسازی آغاز میشود. در ذیل یافتههای حاصل از محاسبه وزن نرمال هریک از مولفهها ارائه شده است (جدول2).
جدول2. محاسبه وزن نرمال، عوامل و زیر عوامل موثر در ارزیابی پتانسیل اراضی کشاورزی شهرستان کرمانشاه
وزن نرمال |
عملیات ضرب |
وزن معیار |
وزن عوامل |
وزن زیرعامل |
زیرعامل |
عوامل |
معیار |
|
0.47 |
1*0.88*0.5 |
|
0.88 |
1 |
رودخانه |
آب سطحی |
منابع آبی |
|
0.04 |
0.75*0.11*0.5 |
0.11
|
0.75 |
چاه |
آب زیرزمینی |
|||
0.03 |
0.06*0.11*0.5 |
0.06 |
چشمه |
|||||
0.005 |
0.17*0.11*0.5 |
0.17 |
قنات |
|||||
0.14 |
0.46*0.3 |
|
0.46 |
|
|
دشت سیلابی |
خاک |
|
0.09 |
0.28 *0.3 |
0.28 |
دشت رسوبی |
|||||
0.04 |
0.13*0.3 |
0.13 |
دشت دامنه ای |
|||||
0.03 |
0.1*0.3 |
0.1 |
فلات |
|||||
0.01 |
0.04*0.3 |
0.04 |
تپه |
|||||
0.006 |
0.57*0.11*0.1 |
|
0.11 |
0.57 |
10-12.5 |
دما |
اقلیم |
|
0.002 |
0.25*0.11*0.1 |
0.25 |
12.5-15 |
|||||
0.001 |
0.1*0.11*0.1 |
0.1 |
7.5-10 |
|||||
0.000 |
0.06*0.11*0.1 |
0.06 |
15-17 |
|||||
0.002 |
0.03*0.88*0.1 |
0.88 |
0.03 |
300-400 |
بارش |
|||
0.003 |
0.04*0.88*0.1 |
0.04 |
400-500 |
|||||
0.006 |
0.07*0.88*0.1 |
0.07 |
500-600 |
|||||
0.01 |
0.1*0.88*0.1 |
0.1 |
600-700 |
|||||
0.02 |
0.26*0.88*0.1 |
0.26 |
700-800 |
|||||
0.04 |
0.45*0.88*0.1 |
0.45 |
800-900 |
|||||
0.02 |
0.61*0.04 |
|
0.61 |
|
|
آبی |
کاربری اراضی |
|
0.004 |
0.11*0.04 |
0.11 |
دیم |
|||||
0.009 |
0.22*0.04 |
0.22 |
آبی- دیم |
|||||
0.001 |
0.04*0.04 |
0.04 |
مرتع |
همان طور که پیش از این در روش تحقیق اشاره شد با انجام محاسبات لازم وزن نهایی هر دهستان بدست آمد و سیزده دهستان شهرستان کرمانشاه از نظر پتانسیل کشاورزی رتبهبندی شدند(جدول3 ) .
جدول 3. رتبهبندی دهستانهای شهرستان کرمانشاه از نظر پتانسیل کشاورزی
وزن نهایی |
وزن خاک |
وزن کاربری اراضی |
وزن اقلیم |
وزن منابع آبی |
دهستان |
144 |
0/10 |
0/07 |
0/51 |
143/3 |
میاندربند |
65 |
0/12 |
0/14 |
0/32 |
64/97 |
ماهیدشت |
36/34 |
0/14 |
0/17 |
0/49 |
35 |
سرفیروزآباد |
35/81 |
0/26 |
0/18 |
0/89 |
35 |
درودفرامان |
35/44 |
0/04 |
0/09 |
0/29 |
35 |
بالادربنذ |
31/60 |
0/041 |
0/07 |
0/26 |
31/22 |
سنجابی |
30/47 |
0/02 |
0/05 |
0/38 |
30 |
قره سو |
26 |
0/05 |
0/16 |
0/40 |
25/38 |
چغانرگس |
9/52 |
0/05 |
0/09 |
0/37 |
9 |
رازآور |
8/38 |
0/08 |
0/10 |
0/30 |
7/9 |
هفت آشیان |
5/09 |
0/07 |
0/24 |
0/34 |
4/44 |
پشت دربند |
4 |
0/005 |
0/02 |
0/49 |
3/455 |
جلالوند |
4/0 |
0/014 |
0/04 |
0/20 |
0/13 |
عثمانوند |
یافتههای حاصل از انتقال وزنهای بدست آمده (جدول3) به نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی منجر شد تا سیزده دهستان شهرستان کرمانشاه بر اساس پتانسیل اراضی کشاورزی به 5 سطح تفکیک شوند. بدین صورت که دهستان میاندربند در منطقه کاملاً مساعد، دهستان ماهیدشت در منطقه مساعد، دهستانهای سرفیروزآباد، قرهسو، درودفرامان، بالادربند، چغانرگس، سنجابی در منطقه نسبتاً مساعد، دهستانهای رازآور، هفت آشیان در منطقه نسبتاً نامساعد و دهستانهای پشتدربند، جلالوند، عثمانوند در منطقه نامساعد از نظر پتانسیل کشاورزی قرار گرفتند ( شکل 5).
شکل 5. نقشه تفکیک دهستان های شهرستان کرمانشاه بر مبنای پتانسیل کشاورزی
نتیجه گیری و پیشنهادها
بطور کلی نتایج نشان داد که منطقه میاندربند یه لحاظ شاخص هایی همچون منابع آبی، کیفیت خاک، اقلیم و کاربری اراضی برای فعالیت های کشاورزی کاملاً مساعد تشخیص داده شد. با توجه به اراضی مسطح و منابع آبی بسیار مناسب میاندربند در بالاترین رتبه کاملاً مساعد قرار گرفته است. پروژه ملی سد گاوشان در تجهیز و نوسازی اراضی میاندربند نقش بسزایی ایفا نموده است. در این پروژه ملی، بسیاری از اراضی منطقه یکپارچه و با تجهیز کانالهای درجه یک، دو و سه از سوی شرکت آب منطقه ای غرب استان و سازمان جهاد کشاورزی، میاندربند را برای فعالیت های کشاورزی و دام داری کاملاً مساعد نموده است. در گذشته کشاورزان منطقه عمدتاً دیم کار و اراضی به صورت محدودی به کشت آبی می پرداختند. اما اکنون پروژه های تجهیز و نوسازی اراضی در این منطقه باعث شده است که کشت های آبی رونق بسیاری به خود بگیرد. از طرفی، فرهنگ کشاورزان منطقه که همواره پیشروتر از مناطق دیگر بودند میاندربند را نسبت به سایر مناطق دیگر توسعه یافته تر نموده است.
نتایج این مطالعه، نشان داد که دشت ماهیدشت پس از دهستان میاندربند مساعد تشخیص داده شد. شاید بتوان مساعد بودن دشت ماهیدشت را به نزدیکی به شهر کرمانشاه از یک سو و اراضی مسطح از سوی دیگر نسبت داد. یکی از عمده ترین دلایلی که ماهیدشت پس از میاندربند قرار گرفته است پایین بودن سطح آبهای زیرزمینی این منطقه می باشد. هم اکنون این دشت از سوی شرکت آب منطقه ایی به عنوان دشت ممنوعه معرفی شده است. این بدان علت می باشد که بیلان آبی این منطقه منفی می باشد. اما مساعد بودن دشت ماهیدشت علاوه بر مطالبی که ذکر گردید، بدلیل وجود کشت و صنعت هایی نظیر کشت و صنعت ناز گل می باشد. در این منطقه توسعه کشت کلزا همواره مورد توجه مسوولین بوده است و شرکت روغن نازگل در خرید کلزا کشاورزان را تشویق به این نوع کشت نموده است. سابقه طولانی دشت ماهیدشت به عنوان مخزن گندم استان از دیگر مواردی است که این دشت را به عنوان دشت مساعد برای فعالیت های کشاورزی قرار داده است. دهستانهای سرفیروزآباد، قره سو، درود فرامان، بالا دربند، چقانرگس و سحابی به عنوان دهستان های نسبتاً مساعد برای فعالیت های کشاورزی تشخیص داده شدند. برخی از ویژگی هایی که سرفیروزآباد را در رتبه نسبتاً مساعد قرار داده است کشت مکانیزه در این منطقه می باشد. در این دهستان کشاورزان به صورت صد در صد مکانیزه فعالیت دارند و علاوه بر کشاورزی به دامپروری نیز مشغول هستند. وجود رودخانه فصلی همچون رودخانه قره سو در دهستان درودفرامان و استفاده از این رودخانه برای آبیاری تکمیلی از سوی کشاورزان دهستان درود فرامان و قره سو را نسبتاً مساعد برای فعالیت های کشاورزی تشخیص داده شده است. دهستان بالادربند کشاورزان پیشرو را در خود جای داده است. وضعیت معیشت مناسب کشاورزان از یک سو و کشت مکانیزه در منطقه از دیگر سو موجب شده است که دهستان بالادربند نسبتاً مساعد تشخیص داده شود. اما مشکل کم آبی در این دهستان همواره یکی از دغدغه های مسوولین در طی چند سال گذشته بوده است. دهستان چقانرگس اگرچه مساحت کوچکتری نسبت به دهستان بالادربند دارد اما کشاورزان این منطقه به عنوان کشاورزان پیشرو مطرح هستند. آخرین دهستانی که در این رتبه قرار گرفته است، دهستان سنجابی می باشد. شاید بتوان نسبتاً مساعد بودن این دهستان را به وضعیت جغرافیایی آن نسبت داد. این دهستان در بین شهرستان روانسر و کرمانشاه قرار گرفته است و از امکانات مکانیزه برخوردار است. نکته قابل توجه اینکه کشاورزان دهستان سنجابی به دلیل همسایگی با کشاورزان روانسری از فرهنگ بالا و سطح سواد بالایی برخوردار هستند. نتایج این مطالعه نشان داد که دهستان های رازآور و هفت آشیان نسبتاً نا مساعد و در نهایت دهستانهای پشت دربند، جلالوند و عثمانوند قابلیت های آنچنانی برای فعالیت های کشاورزی ندارند و لذا نامساعد تشخیص داده شدند. نامساعد بودن این مناطق را می توان به فقر فرهنگی، اراضی زراعی محدود و وجود مراتع و جنگل نسبت داد.
در بسیاری از مناطق مدیریت سرزمین بدون توجه به قابلیتها و توان سرزمین انجام میشود. این امر میتواند منجر به اتلاف سرمایه، کاهش و تخریب توان طبیعی زمین گردد. از همین رو شاید بتوان از ارزیابی توان محیط و مکانیابی کاربریهای مختلف از جمله شناسایی مناطق مستعد کشاورزی به عنوان راهحلی برای رفع مسایل به وجود آمده یاد نمود. در راستای این مهم مطالعه حاضر به مکانیابی اراضی مستعد کشاورزی در سطح شهرستان کرمانشاه پرداخت. نتایج این مطالعه نشان داد دهستان میاندرند از نظر پتانسیل کشاورزی نسبت به سایر دهستانهای شهرستان کرمانشاه از وضعیت مناسبتری برخورداراست. همچنین نتایج این مطالعه در اختیار متخصصین کشاورزی شهرستان کرمانشاه قرار گرفت و مورد تایید واقع شد. در نهایت از آنجا که موفقیت در طرحهای توسعه کشاورزی در گرو شناخت پتانسیل محیط خواهد بود، نتایج این مطالعه میتواند توصیههایی برای برنامهریزان بخش کشاورزی استان کرمانشاه داشته باشد. بدین صورت که برنامهریزان میتوانند با انتخاب منطقه میاندربند علاوهبر استفاده بهینه از منابع طبیعی و پیاده کردن سیاستهای مناسب به تولید بیشتر دست یابند.