Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor of urban planning, University of Mohaghegh Ardabil, Ardabil, Iran
2 Graduate Student in urban planning University of Mohaghegh Ardabil, Ardabil, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
توسعة پایدار که امروزه یکی از موضوعهای اصلی و درخور بحث محافل توسعه و برنامهریزی است، نخستینبار در کمیسیون برتلند به ادبیات توسعه وارد شد (ساسانپور، 1390: 62). اندیشۀ محلۀ پایدار نیز در دل توسعة پایدار و مباحث مربوط به آن شکل گرفت؛ بهطوریکه با ظهور نهضت شهرسازی نوین در دهههای 80 و 90 میلادی، اعضای این کنگره بیان کردند برای حل مشکلات شهری نمیتوان راه حلهای مقطعی ارائه کرد، بلکه باید به محلهها از درون توجه کرد و به شهر و تاریخ شهر احترام گذاشت. این نهضت، مشکل شهر و محلههای شهری را با تغییر قواعد و اصول راهنمای سیاستهای شهری و تغییر نگاه بیان کرد (Cullingworth and Caves, (2003: 138؛ ازاینرو، توجه به پایداری محلهها سرلوحۀ توسعۀ پایدار قرار گرفت و امروزه یکی از مهمترین مباحث روز برنامهریزی شهری است. محله، بخشی از تقسیمبندی کالبدی- فرهنگی شهر است که معمولاً همگونی دارد و بر ویژگیهای قومی، نوع مسکن، ارزشهای اقتصادی و ارزشهای فرهنگی- اجتماعی استوار است؛ بهطوریکه تمایز میان محلهها با دگرگونشدن این متغیرها آشکار میشود. درواقع، هر نوع تغییر در ساختار و کارکرد محلههای شهری یا تغییر در محتوا و شکل زندگی محلهای در شهر ارتباط مستقیمی با حیات کلی شهر دارد (Flanagan, 1993: 19)؛ ازاینرو و در پی تغییر شرایط و عوامل مؤثر بر گسترش و توسعۀ شهری طی دوران اخیر، محلههای مسکونی انسانساخت جایگاه ویژهای در شکلگیری شهرها یافتهاند (عزیزی، 1385: 35). بیشک هر شهری از ویژگی محلههای مسکونی آن شناخته میشود و هرچه مشکلات و آسیبها در سطح این محلهها کمتر باشند، شهر پاسخگوی نیازهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... شهروندان خود است. مطالعههای متعددی دربارۀ موضوع پژوهش حاضر انجام شدهاند، ازجمله:
Flint (2009)، در مقالهای با عنوان «جامعه و محله» اشکال چندبعدی سازمانهای انسانی را محله و جامعه میداند که دارای تشابه با سکونتگاههای شهری و یا به عبارتی نوعی سکونتگاه شهری هستند (Flint, (2009: 355.
فهیمیزاده (1380) در مقالهای با عنوان «تهیۀ طرحهای اجتماعی، فضایی، روشی در بازسازی پایدار محلات شهری»، جایگاه محلهها را در ساختار شهرهای معاصر ایرانی بررسی و ضمن دستهبندی کالبدی و ساختاری محلهها، ویژگیها و نیازهای خاص آنها را در فرایند تحول بیان میکند (فهیمیزاده، 1380: 56).
موسوی (1387) در مقالۀ «بازسازی محلههای شهری در چارچوب برنامهریزی توسعة اجتماعی محلهای»، طرحهای بازسازی محلههای توسعهنیافتة شهری را بررسی میکند. وی ضمن واکاوی موضوع بازسازی محلههای توسعهنیافته، به بررسی چگونگی استفاده از رویکرد توسعة اجتماع محلهای و ابعاد اصلی آن میپردازد (موسوی، 1387: 99).
شکیبایی و روشن (1389) در پژوهشی با عنوان «ارزیابی پایداری محلات مسکونی شهر در دو بافت جدید و قدیم (نمونۀ موردی: شهر قزوین)» پایداری محلههای مسکونی را در دو بافت قدیم و جدید شهر قزوین ارزیابی کردند. نتایج آنها نشان میدهند محلههای جدید ازنظر شاخصهای اقتصادی به مفهوم پایداری نزدیکتر هستند، درحالیکه محلههای قدیمی سازگاری بیشتری با ابعاد اجتماعی و فرهنگی توسعۀ پایدار دارند (شکیبایی و روشن، 1389: 1).
کاظمیان و همکاران (1390) در مطالعهای با عنوان «ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در پایداری محلهای ناحیۀ دو شهرداری منطقۀ 4 تهران (محلههای مجیدیه، شمسآباد و کلاد)» نتیجه گرفتند محدودۀ مطالعهشده در مرز پایداری قرار دارد و عملکرد مدیریت شهری در پایداری محلهها پذیرفتنی است (کاظمیان و همکاران، 1390: 7).
عبدالهی و رختابناک (1393) در مقالهای با عنوان «ارزیابی عوامل مؤثر بر پایداری توسعۀ محله در فرایند برنامهریزی شهری (نمونۀ موردی: محلۀ سنگ سیاه شیراز)» نتیجه گرفتند شاخصهای پایداری مانند تراکم و ظرفیت تحملپذیر محله بر پایداری محلهای مطالعهشده مؤثر هستند (عبدالهی و رختابناک، 1393: 103).
گفتنی است ویژگی مشترک مطالعههای انجامشده اینست که تنها به چند شاخص از شاخصهای توسعة محلهای پایدار توجه کردهاند و به شاخصهای دیگری مانند شاخصهای بعد سیاسی- نهادی توجه نکردهاند؛ ازاینرو برای نخستینبار در پژوهش حاضر، از 20 شاخص در قالب 5 بعد بهره گرفته شد. همچنین مقالۀ حاضر به بررسی پایداری محلههای مسئلهدار از میان محلههایی میپردازد که بیشتر حاشیهای هستند و مسئلهدارترین آنها روستاهایی هستند که در سالهای اخیر و در پی گسترش افقی شهر به محله تبدیل شدهاند و ازاینرو، مبحث حاضر اهمیت ویژهای دارد. مطالعۀ حاضر ضمن استفاده از منابع یادشده و الهام از دیدگاههای مربوطه، سعی در شناختن معیارهای مؤثر در پایداری محلهای از دید شهروندانی دارد که بهتازگی شهروند شدهاند و در هیچیک از مطالعههای مربوطه اشارۀ جامعی به آنها نشده است. همچنین برای استفاده از آزمونهای مرتبط با پژوهش حاضر، تمام جوانب و فرضیههای آنها در نظر گرفته شد که این امر در پژوهشهای معدودی رعایت شده است.
یکی از تبعات و آثار سوء فرایند جهانی رشد و گسترش شهرها، شکلگیری نواحی پیراشهری و محلههایی با هویت روستایی است و شهر اردبیل از این قاعده مستثنا نیست. پیشینۀ گسترش و تحول شهر اردبیل نشان میدهد محلههای این شهر به گونهای متفاوت شکل گرفتهاند: برخی دارای طرح و نقشۀ قبلی و برنامهریزیشده بودهاند مانند شهرکهای مسکونی جدید و برخی مانند محلههای بررسیشده در پژوهش حاضر بیشتر ریشۀ روستایی داشتهاند و به مرور زمان و بر اثر گسترش جمعیت و توسعۀ شهری جزئی از محلههای شهر اردبیل شدهاند. هدف پژوهش حاضر اینست که با تمرکز بر رویکرد توسعۀ پایدار محلهای و توجه به شاخصهای در نظر گرفته شده، میزان پایداری محلهای محلههایی را سنجیده و رتبهبندی کند که هستۀ روستایی دارند و در طرح جامع سال 1390 اردبیل به شهر اردبیل الحاق شدهاند و میزان تأثیرگذاری شاخصهای اصلی پژوهش و ویژگیهای فردی در پایداری محلههای یادشده را بررسی و مقایسه کند.
مفاهیم و دیدگاهها
محله
مهمترین زمینه در تعریف محله، وجود اشتراک اجتماعى و فرهنگى ساکنان آن است. اجتماع محلى به شکل خلاصه عبارتست از شبکۀ افرادى با ارتباط متقابل که در محدودۀ مشخصی تمرکز یافتهاند (Gregory, 2001: 102). امروزه، پس از بررسى بیش از 90 تعریف در این زمینه، بر وجود سه اصل مشترک گسترۀ جغرافیایى، پیوندهاى مشترک و تعامل اجتماعى در تعریف اجتماع محلى تأکید مىشود. اگرچه اجماع نظرى پیرامون تعریف این اصطلاح وجود ندارد، روشن است هر اجتماع محلى، اصطلاحى عمومى براى وضعیتی خاص با روابط متقابل اجتماعى و جنبههاى سازمان اجتماعى است (Knox, 2000: 250-(257.
نواحی پیرا- شهری
پیشروی شهر تا جایی ادامه مییابد که از میزان اثرگذاری شهر بر روستا و طبیعت کاسته شود و آثار شهری دیگر پدیدار شوند. در نتیجه، محیطی به وجود میآید که به محل درهمآمیختن و رویارویی سیستمهای شهر – روستا - طبیعت و یا برخوردگاه روستا- شهر تبدیل میشود و پدیدۀ پیرا- شهرنشینی (با آثاری همچون افت شتابان محیطی، دگرگونی بدون برنامهریزی کاربرد زمین، کمبودهای شدید خدماتی) را شکل میدهد. در پدیدۀ پیرا- شهرنشینی، روستاهای محیط پیرا- شهری بهتدریج ویژگیهای شهری را اختیار میکنند (Webster, 2002: 5).
توسعۀ پایدار
برانتلند در کمیسیون جهانی توسعه و محیطزیست (1987) و در گزارشی با عنوان «آیندۀ مشترک ما»، مشهورترین تعریف توسعۀ پایدار «توسعهای که نیازهای نسل امروز را بدون از بین بردن توانایی نسلهای آینده در رفع نیازهایشان برآورده میکند» را منتشر کرد. ازجمله اهداف اصلی توسعۀ پایدار عبارتند از :تأمین نیازهای اساسی انسان امروز و فردا؛ ارتقای سطح زندگی و بهبود آن برای همه؛ حفظ و ادارۀ سامانههای زیستی (اکوسیستمها) برای داشتن آیندهای امنتر؛ توجه به زیستگاه موجودات؛ تأمین ابزار و امکانات فکری و فناوری (مفیدی شمیرانی، 1387: 131).
محله و توسعۀ پایدار محلهای
حکومت محلی عهدهدار انتخاب و تصمیمگیری دربارۀ ارزشهای اجتماع محلی و اتخاذ تصمیماتی است که بهطور مستقیم بر پایداری شهرها ازنظر اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی تأثیر میگذارند و بنابراین بهترین نقطۀ شروع حرکت به سوی پایداری محسوب میشود. بهیقین، تمام حاکمان عمیقاً از ارزش دموکراسی محلی آگاهی و آن را باور دارند. دموکراسی محلی در دستیابی به پایداری شهرها نقش مهمی ایفا میکند (Willis, 2006: 13). نمود توسعۀ پایدار محلهای در اینست که همۀ مردم و ساکنان محله از همۀ گروهها، حقوق و امکانات برابری را استفاده کنند و مسئولیت فعالیتها و تصمیمگیریهایی را بپذیرند که بر محیط زندگی آنها تأثیر میگذارند (Rafieian, 2008: 118)؛ به این ترتیب، وجود و تحقق شاخصهایی نظیر هویت، سرزندگی، پویایی، تأمین تجهیزات و خدمات و تنوع و دسترسی مناسب از ضرورتهای محلۀ پایدار هستند (عزیزی، 1385: 39).
شاخصهای پایداری محلهها
نظریهها و تجربههای موجود در مقیاس جهانی، اصول و معیارهای متفاوتی را برای محلههای پایدار شهری قایل میشوند. اندیشمندان مختلف دربارۀ این مقوله به شاخصها و مؤلفههای متفاوتی اشاره میکنند. در ادامه، به نظر چند اندیشمند برجسته اشاره میشود که مطالعههای فراوانی در زمینۀ اصول پایداری محلی انجام دادهاند:
Power (2004) معیارهای پایداری محلهها را به این شکل معرفی میکند: فعال، جامع و امن؛ داشتن عدالت اجتماعی؛ حساسیت محیطی؛ طراحی و اجرای مناسب؛ خدماترسانی پاسخده؛ شبکۀ ارتباطات مناسب و منسجم؛ ایجاد پتانسیلهایی برای پیشرفت و ترقی (ایجاد مشاغل و بهرهبردن از پتانسیلها)؛ مدیریت صحیح. همچنین داشتن اقتصاد شکوفا، پیشرونده و متناسب، محیطی سالم با برخورداری افراد از سلامت عمومی و آسایش روانی، سرزندگی و پویایی و مطبوعیت در محیط همسایگی، داشتن مدیریت کارآمد و مشارکت داوطلبانه و مؤثر افراد و گروهها از مؤلفههای این محلهها هستند (Power, 2004: 4-18). به عقیدۀ Carter، اجزای اصلی محلۀ پایدار عبارتند از: تراکم و جابهجایی؛ اختلاط کاربریها؛ تنوع گونههای ساختمانی و نوع تصرف علاوه بر تنوع گونههای معماری؛ قابلیت پیادهروی و دوچرخهسواری؛ طراحی شهری حساس به منابع آب؛ بهرهوری انرژی؛ اکولوژی و قطعههای باز؛ قلمروی عمومی؛ پاسخدهندگی فرهنگی؛ شخصیت مجزا؛ مدیریت محلی (Carter, 2010: 136-137). Raco (2007)، معتقد است با اختلاط مناسب گروههای اجتماعی مختلف و فرصتهای شغلی و دسترسی به محیط مصنوعی، محلههای پایدار نقش بهشدت فزاینده و مهمی در برونرفت از محرومیتهای اجتماعی ایجادشده در زمانهای مشابه و شکلهای گوناگون در مکانهای رقیب با یکدیگر ایفا میکنند (Raco, 2007: 172). Condon (2010)، هفت قانون و قاعدۀ اصلی را برای ایجاد محلههای پایدار بیان میکند: احیای ترامواهای شهری؛ طراحی سیستم خیابانکشی بههمپیوسته؛ مکانیابی خدمات تجاری، مکانیابی ایستگاههای حملونقل و مدارس در فاصلۀ پنج دقیقه پیادهروی؛ مکانیابی مشاغل باارزش در نزدیکی خانههای افراد؛ ایجاد تنوعی از گونههای مختلف خانهسازی؛ خلق سیستم زنجیرواری از پارکها و مناطق طبیعی؛ ایجاد و بهکارگیری زیرساختهای سبکتر، سبزتر، ارزانتر و هوشمندتر. به عقیدۀ وی، برقراری این هفت قانون در کنار یکدیگر برای خلق محلههای پایدار ضروری است و برقراری یک یا چند شاخص بدون ایجاد شاخصهای دیگر به ایجاد پایداری در مقیاس محلی منجر نخواهد شد (Condon, 2010: 14-15). باتوجهبه آشنایی با معیارهای صاحبنظران دربارۀ پایداری محلهای، معیارهایی در پژوهش حاضر انتخاب شدند که با شرایط محلههای هدف انطباق داشتند و امکان اندازهگیری آنها وجود داشت. 20 معیار در 5 بعد برای پایداری محلههای شهر اردبیل در نظر گرفته شدند که در جدول (1) و شکل (1) ارائه شدهاند.
جدول 1. ابعاد، معیارها و زیرمعیارهای پایداری محلهای
بعد معیار شاخصها/ متغیرها
کالبدی پویایی و سازگاری تغییرات فیزیکی در محله و افزایش آرامش و کیفیت زندگی، تغییرات فیزیکی در محله و بهبود وضعیت محله، اختلاط کاربریها، ارزش معاملاتی، ترافیک، تراکم و جابهجایی مناسب، مرکز محلۀ پویا و پاسخگو به نیازها، وجود تعاملات اقتصادی و اجتماعی
خوانایی پیداکردن نشانی، شناختن مزر محله توسط ساکنان، وجود عناصر و نشانههای شاخص
تنوع تنوع در انتخاب مسکن بر اساس درآمد، تنوع مسکن بر اساس ساختار فرهنگی، تنوع در ارائۀ خدمات برای گروههای مختلف جمعیتی، تنوع در معماری و گونههای ساختمانی، نیازهای متنوع و پاسخهای متنوع
دسترسی و خدمات دسترسی آسان به خدمات محلهای، دسترسی به وسایل حملونقل عمومی، کیفیت پیادهروها و الویتدادن به آنها، دسترسی به مسکن برای تمام گروههای اجتماعی، وضعیت خدمات آموزشی، وضعیت خدمات بهداشتیدرمانی، وضعیت خدمات ورزشیتفریحی، وضعیت خدمات امنیتیایمنی، دسترسی به مراکز امنیتی و اورژانسی و وضعیت حضور آنها در محله
اجتماعی - فرهنگی هویت وجود ساختمانها و عناصر شاخص، قدیمیبودن محله، سرمایۀ اجتماعی، وجود نهادهای رسمی و غیررسمی
امنیت و سلامت شناخت غریبه در محله، امنیت تردد کودکان و بانوان، امنیت در ساعتهای پایانی شب، نبود بزهکاری در محله، نبود فضای تاریک و بیدفاع در محله، امنیت عابر پیاده، اعتماد به هممحلهایها، نبود مکانهای حادثهخیز ترافیکی، بهداشت روح و روان، بهداشت محیط محله، خدمات مشاورهای درمانی، خدمات نظامیامنیتی
سرزندگی وجود مراکز خرید و گذراندن اوقات فراغت، وجود فضا برای برگزاری مراسم، برگزاری برنامههای فرهنگی، وجود مکانهای فرهنگیورزشی، وجود فضا برای پیادهروی و دوچرخهسواری، وجود محل بازی برای کودکان
تعلقخاطر مکانی قدیمیبودن محله، اقامت طولانی در محله، ترکنکردن محله، همکاری برای رفع مشکلات محله، انتخاب دوست از میان اهالی محله، مراودات اجتماعی با همسایگان و اهل محله، تقویت و همبستگی اجتماعی، احساس عضویت و مسئولیت در محله، احساس تأثیرگذاری در محله، همگونی ارزشها و نیازهای اجتماعی و اقتصادی در محله، داشتن علاقه و احساس به محله
سرمایۀ اجتماعی شبکۀ اجتماعی (مشورت در محله، درد دلکردن با افراد محله،کمک مالی و درک افراد)، مشارکت مدنی (شرکت در مراسمهای مذهبی، مشارکت مالی و یدی)، پیوندهای اجتماعی (پیوندهای کاری، خانوادگی و دولتی)، اعتماد (اعتماد عمومی، نهادی)
مشارکت مشارکت داوطلبانه، میزان مشارکت در کارهای محله، میزان همکاری با شهرداری و امور محله، میزان استفاده از نظرهای مردم در امور محله
اقتصادی اشتغال میزان جمعیت شاغل محله، وجود برنامههای اشتغال در محله، میزان درآمد ساکنان، درآمدزایی محله، ترغیب فعالیتهای خانگی
ارزش ملک قیمت زمین تجاری و مسکونی (ارزش افزوده و سودآوری مناسب)، نوسان قیمت زمین در محله نسبت به منطقه
نظام فعالیتها رضایت شاغلان از فعالیت در محله، پیشینه و دوام شغلی، مالکیت حداکثری واحدهای تجاری، نسبت مناسب سطح تجاری به مسکونی، ارتباط فعالیت با نوع نیاز ساکنان، توزیع مکانی مناسب فعالیتها در محله، نسبت مناسب کاربریهای مختلط به مسکونی، نبود مزاحمتهای شغلی، سودآوری فعالیتهای تجاری، خودکفایی محله
صرفهجوییها استفاده از مصالح بومی و بازیافتشونده، استفاده از زمینهای بایر برای جلوگیری از اسراف زمین، مکانیابی صحیح کاربریها، وجود ساختمانهای استاندارد در مصرف انرژی، وجود ساختمانهای چندعملکردی دارای سیستمهای بهرهوری انرژی، صرفهجویی در بهرهوری انرژی، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر
زیستمحیطی نظافت و پسماند رضایت از جمعآوری زباله، وجود مراکز خرید زبالۀ بازیافتشدنی، نظافت کوچه و خیابان و مجاری آب، وجود مخزن زباله در معابر
آلودگیها احساس آرامش در محله، کمبودن میزان سروصدا و ترافیک، زیبایی ساختمانها و دیوارها، وجود مبلمان مناسب شهری، آلودهنبودن هوا، حداقل استفاده از خودرو، وجود حداکثرپیادهروها و شبکۀ راههای سبز
ظرفیت
تحملپذیر محله تراکم جمعیتی و ساختمانی مناسب، توان مناسب محله در ارائۀ خدمات، ظرفیت مناسب تأسیسات زیربنایی و شبکۀ ارتباطی، تراکم مناسب ادراکی اهالی محله، میزان پاسخگویی مناسب خدمات، قابلیت جایگزینی خدمات
فضای سبز سرانۀ مناسب فضای سبز، نسبت مناسب فضای سبز به مسکونی، کافیبودن تعداد پارک و فضای سبز
نهادی - سیاسی سیاسی - اداری مدیریت صحیح و کارآمد، مدیریت اشتراکی، مدیریت پاسخگو و مسئول، مدیریت محلی، حذف بروکراسی اداری، استقلال شهرداری، دسترسی آزاد به اخبار و اطلاعات محله و شهرداری، انتقادپذیری مسئولان شهر، جانبدارینکردن مسئولان
حکمروایی خوب شفافبودن برنامهها، شفافبودن هزینهها، پاسخگویی مردم، پاسخگویی مسئولان، عدالت فضایی و دسترسی و برابری، کارایی و لیاقت مسئولان، اثربخشی مسئولان، حقوق و اصول شهروندی، مسئولیت شهروندی، قانونمداری، اجتماعمحوری
منبع: یافتههای کتابخانهای نویسندگان، 1393
شکل 1. الگوی مفهومی پژوهش
روش پژوهش
روش پژوهش حاضر باتوجهبه ماهیت آن، توصیفی - تحلیلی و ازنظر هدف، کاربردی است. اطلاعات لازم باتوجهبه ماهیت مسئله و هدف پژوهش به شکل مطالعههای میدانی و استفاده از پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده و مطالعههای کتابخانهای - اسنادی گردآوری شدند. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، شهروندان ساکن محلههای مطالعهشده (پنج محلۀ نیار، گل مغان، ملاباشی، ملایوسف و کلخوران) با جمعیتی بالغ بر 23654 نفر هستند (علت انتخاب محلههای یادشده برای جامعۀ هدف، محرومیت و مسئلهداربودن آنها نسبت به سایر محلههاست). برای محاسبۀ حجم نمونه از رابطۀ کوکران استفاده و حجم نمونه برابر 378 نفر برآورد شد و افراد نمونه با روش نمونهگیری طبقهبندیشدۀ تصادفی انتخاب شدند (بر اساس درصد جمعیت هر محله از کل، تعدادى پرسشنامه به هر محله اختصاص یافت). در متن پرسشنامه، پرسشهایی مرتبط با پژوهش (ویژگیهای فردی و اجتماعی و 20 معیار پایداری محلهای) بهمنظور سنجش فرضیههای پژوهش مطرح و پاسخها بر اساس طیف لیکرت 9 گزینهای تنظیم شدند. استادان امر، روایی محتوای پرسشهای پرسشنامه را تأیید کردند. برای محاسبة پایایی پرسشها نیز ابتدا با پیشآزمونی، روی نمونهای به حجم 30 نفر اجرا و سپس پایایی پرسشنامه (متغیرهای کیفی) به روش آلفای کرونباخ برای 20 معیار و 5 بعد محاسبه شد. ضریب کلی برای متغیرهای کیفی پژوهش 85/0 محاسبه شد که سطح بالای پایایی پرسشنامه را نشان میدهد. از نرمافزار SPSS 22 و آزمونهای t تکنمونهای، t مستقل، واریانس یا ANOVA یا f (آزمونهای تعقیبی شفه و LSD)، رگرسیون چندگانه، رتبهبندی کروسکال والیس و الگوی تحلیل مسیر برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
محدودۀ مطالعهشده
محدودۀ مطالعهشده در پژوهش حاضر، شهر اردبیل و محلههای آن هستند. 15 محله از 43 محلۀ موجود در اردبیل جزو محلههای حاشیهنشین و
5 محله از این 15 محله جزو روستاهای الحاقی به شهر اردبیل هستند که در طرح جامع 1390 شهر اردبیل به آنها اشاره شده است (مهندسان مشاور پارس آریان راود، 1392: 9-7). روستاهای ادغامی به شهر اردبیل که محلههای جدید با بافت و هستۀ روستایی هستند شامل 5 محلۀ نیار، کلخوران، ملاباشی، ملایوسف و گل مغان هستند (شکل 2). وسعت محلههای هدف، 9/399 هکتار یعنی حدود 5/6 درصد مساحت شهر اردبیل است و با جمعیتی برابر
23654 نفر، حدود 5/5 درصد جمعیت شهر اردبیل را شامل میشوند (جدول 2). این محلهها جزو محلههای مسئلهدار شهر هستند، زیرا اولاً در بخش حاشیۀ شهر قرار گرفتهاند و درعمل حاشیهنشین هستند و تاحدودی اسکان غیررسمی دارند و دوماً محلههایی با هستۀ روستایی هستند.
شکل 2. نقشۀ محدودۀ مطالعهشده
جدول 2. ویژگیهای محلههای مطالعهشده و تعداد نمونۀ منتخب از آنها
درصد نمونۀ متخب تعداد نمونۀ منتخب جمعیت محله مساحت محله به هکتار نام محلههای هدف
33.1/0 125 7196 2366/109 نیار
12.2/0 46 3424 1124/67 کلخوران
24.1/0 91 7858 7610/101 گل مغان
12.4/0 47 2317 3669/37 ملاباشی
18.3/0 69 6056 4442/84 ملایوسف
100/0 378 23654 9211/399 مجموع
441916 نفر جمعیت اردبیل در طرح جامع 1390
6271 هکتار وسعت اردبیل در محدودۀ مصوب طرح جامع 1390
منبع: مهندسان مشاور پارسآریان راود، 1392: 19 و یافتههای پژوهشگر، 1393
یافتههای پژوهش
یافتههای توصیفی پژوهش
در محلههای مطالعهشده، میانگین سن مجموع 378 نفر نمونة آماری پژوهش، 7/40 سال و میانگین سطح سواد 54/7 سال یعنی در سطح راهنمایی بود. دیگر ویژگیهای فردی و یافتههای توصیفی در جدول (3) ارائه شدهاند.
جدول 3. ویژگیهای فردی پاسخگویان
متغیرها مقولهها درصد متغیرها آماره میزان
جنس مرد 1/92 تأهل متاهل 5/67 درصد
زن 9/7 مجرد 5/32 درصد
شغل کارمند 6/5 سن میانگین 7/40 سال
کارگر 2/40 حداقل و حداکثر 21 تا 71 سال
بازنشسته 9/2 سطح سواد به سال میانگین 54/7 سال
آزاد 1/10 حداقل و حداکثر 1 تا 19 سال تحصیل
بیکار 5/23 درآمد ماهانه میانگین 460 هزار تومان
کشاورز 1/10 حداقل و حداکثر 0 تا 2/1 میلیون
محصل 7/7 بعد خانوار میانگین 98/3 نفر
نوع مالکیت مسکن شخصی 9/42 حداقل و حداکثر 1 تا 7 نفر
پدری 55 پیشینۀ سکونت در محله میانگین 7/30 سال
رهنی/استیجاری 1/2 حداقل و حداکثر 2 تا 47 سال
منبع: یافتههای برگرفته از پرسشنامه، 1393
یافتههای استنباطی - تحلیلی
- پرسش اول: وضعیت پایداری محلههای مطالعهشده چگونه است؟
- فرضیۀ اول: محلههای مطالعهشده باتوجهبه هستۀ روستایی و حاشیهای خود در سطح پایداری پایینی قرار دارند.
فرضیۀ اول در 5 بعد و 20 معیار مربوطه آزمون و در این راستا، از آزمون t تکنمونهای برای بررسی میزان پایداری محلهها استفاده شد. در آزمون یادشده، از طیف لیکرت 9 گزینهای برای سنجش میزان پایداری محلهها استفاده شد و رتبههای 1 تا 9 به پاسخها اختصاص داده شدند. امتیازهای 1 و 9 بهترتیب نشاندهندۀ کمترین و بیشترین میزان پایداری بودند و به این ترتیب عدد 5، میانگین نظری پاسخها در نظر گرفته و میانگین پایداری حاصل (میانگین تجربی) با آن مقایسه شد. ازآنجاکه آزمون t تکنمونهای جزو آزمونهای پارامتریک است، پیش از انجام آزمون باید نرمالبودن توزیع دادههای مربوطه بررسی شود. خروجی آزمون کولموگروف اسمیرنوف فراهمبودن زمینه برای آزمونهای پارامتریک (t و f) را نشان میدهد؛ زیرا آزمون نرمالبودن توزیع دادهها برای متغیرهای پایداری محلهای معنادار نیست و به عبارتی، دادههای مربوط به متغیرهای پایداری محلهای توزیع نرمال دارند (100/0=sig و مقدار آماره= 953/0). در این راستا برای پایداری محلهای، 5 بعد کالبدی، اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و نهادی - سیاسی با 20 معیار از دیدگاه شهروندان محلههای هدف سنجیده شدند و ارزیابی ابعاد پایداری محلهها در جدول (4) ارائه شد.
جدول 4. آزمون t تکنمونهای برای سنجش پایداری محلهای
معیارها/ متغیرها کالبدی اجتماعی- فرهنگی اقتصادی زیستمحیطی سیاسی- نهادی پایداری محلهها
آمار توصیفی میانگین 91/3 69/4 35/3 97/3 76/2 74/3
انحراف معیار 85/0 88/0 23/1 12/1 83/0 70/0
آمار تحلیلی ارزش آزمون= 5 اختلاف میانگین 08/1- 30/0- 64/1- 02/1- 23/2- 25/1-
مقدار t 7/24- 71/6- 9/25- 7/17- 1/25- 7/34-
درجۀ آزادی 377 377 377 377 377 377
معناداری دودامنهای 000/0 000/0 000/0 000/0 000/0 000/0
فاصلۀ اطمینان 95/0 کران پایین 17/1- 39/0- 76/1- 14/1- 31/2- 33/1-
کران بالا 99/0- 271/0- 51/1- 914/0- 14/2- 18/1-
منبع: یافتههای برگرفته از پرسشنامه، 1393
نتایج پژوهش دربارۀ پایداری محلهای نشان میدهند بیشترین میزان میانگین (46/5) به بعد اجتماعی - فرهنگی و کمترین میزان میانگین (68/2) به بعد سیاسی تعلق دارد. باتوجهبه میانگین ارزش هریک از ابعاد پژوهش که عددی کمتر از میانگین نظری (میانگین نظری=5) را نشان میدهند، پایداری محلهای در محلههای مطالعهشده وضعیت خوبی ندارد و شهروندان در این زمینه ناراضی هستند. آزمون t در سطح معناداری 95 درصد مطالب یادشده را تأیید میکند، یعنی بین میانگین نظری (5) و میانگینهای حاصل یا میانگین تجربی (74/3) تفاوت معناداری وجود دارد؛ زیرا اختلاف میانگین نسبتاً زیادی وجود دارد، مقدار آمارۀ t حاصل بیشتر از مقدار آمارۀ t استاندارد است (بیشتر از 96/1 چه مثبت و چه منفی)، مقدار sig یا معناداری حاصل برای آزمون t تکنمونهای کمتر از 05/0 است، فاصلۀ بین کران بالا و کران پایین شامل صفر نمیشود و صفر بین این دو کران قرار نمیگیرد. درکل، بعد پایداری محلهای با میانگین 74/3 که مجموعی از پنج بعد یادشده است، ازنظر شهروندان پذیرفتنی نیست و ناپایدار است.
- پرسش دوم: آیا ویژگیهای شخصی افراد در ارزیابی پایداری محلهای تأثیرگذار است؟
- فرضیۀ دوم: ویژگیهای شخصی افراد در ارزیابی پایداری محلهای تأثیرگذار است.
باتوجهبه متأثربودن ارزیابی پایداری محلهای از عوامل فردی، اجتماعی - اقتصادی و جمعیتشناختی، بررسی تأثیر ویژگیهای شخصی و خانوار بر ارزیابی پایداری محلهای یکی از اهداف پژوهش حاضر است. در این راستا، تحلیل واریانس یکطرفه تفاوت معناداری ویژگیهای شخصی، اجتماعی - اقتصادی و جمعیتشناختی پاسخگویان دربارۀ ارزیابی پایداری محلهای را مشخص میکند. زمانی از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده میشود که بیش از دو طبقه برای مقایسه وجود داشته باشد.
آزمون واریانس یا ANOVA یا f جزو آزمونهای پارامتریک است و باید متغیرهای آن بهطور نرمال توزیع شده باشند. برای بررسی نرمالبودن توزیع دادهها از چند روش استفاده میشود که مهمترین آنها، آزمون کولموگروف اسمیرنوف است. باتوجهبه نتایج آزمون مربوطه در جدول (4)، زمینه برای آزمون واریانس ازنظر نرمالبودن توزیع دادهها فراهم است. براى استفاده از برخی روشهاى آمارى نظیر آزمون t با دو نمونۀ مستقل و آزمون f با سه نمونۀ مستقل و بیشتر لازم است به آزمون برابرى واریانسها پرداخته شود و براى این منظور از آزمون لون(Levene’s Test) استفاده مىشود. باتوجهبه خروجی آزمون یادشده، گروههای بررسیشده (محلهها) واریانس مساوی دارند، زیرا سطح معناداری بیشتر از 05/0 است (064/0=sig، مقدار آمارۀ لون=964/6، درجۀ آزادی درونگروهی=373 و درجۀ آزادی بینگروهی=4). باتوجهبه نرمالبودن توزیع دادهها و مساویبودن واریانس گروهها، زمینه برای آزمون واریانس یا f (مقایسۀ میانگین پایداری محلهها) فراهم است و برای آگاهی از وجودداشتن یا نداشتن تأثیر متغیرهای فردی ارزیابی پایداری محلهای از تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج آماری این آزمون در جدول (5) ارائه شده است.
جدول 5. تحلیل واریانس تفاوت متغیرهای ویژگیهای فردی دربارۀ پایداری محلهای
متغیرها جمع مجذورات میانگین مجذورات F معناداری
درونگروهی بینگروهی درونگروهی بینگروهی
سطح سواد 262/227 252/24 609/0 063/6 951/9 000/0
پیشینۀ سکونت 375/243 138/8 651/0 713/2 169/4 013/0
درآمد 884/248 326/4 664/0 315/1 981/1 104/0
سن 641/240 872/10 645/0 718/2 213/4 000/0
بعد خانوار 095/241 418/10 646/0 604/2 029/4 004/0
مالکیت مسکن 441/251 072/0 671/0 063/0 054/0 547/0
شغل 435/245 078/6 656/0 026/2 087/3 57/0
منبع: یافتههای برگرفته از پرسشنامه، 1393
نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان میدهند سطح سواد، پیشینۀ سکونت، بعد خانوار و سن بهطور معناداری بر میزان ارزیابی پایداری محلهای تأثیر میگذارند. به عبارتی، بین ویژگیهای فردی پاسخگویان و ارزیابی آنها از پایداری محلهای تفاوت معناداری ازنظر آماری در سطح 95 درصد وجود دارد. باتوجهبه معناداربودن آزمون f لازم است آزمونهای شفه (Scheffe) و L.S.D برای مقایسۀ ویژگیهای فردی پاسخگویان و ارزیابی آنها از پایداری محلهای انجام شوند.
نتایج آزمونهای Scheffe و L.S.D نشان میدهند در زمینۀ بعد خانوار (میانگین ارزیابی خانوار دو نفری=26/4، میانگین ارزیابی خانوار سه نفری=47/3، میانگین ارزیابی خانوار چهار نفری=61/3 و میانگین ارزیابی خانوار بیش از چهار نفر=19/2)، تفاوت ارزیابی پایداری بین خانوار دو نفری (میانگین 26/4) و خانوار بیش از چهار نفر (میانگین 16/2) است. در زمینۀ نقش سواد افراد در ارزیابی پایداری محله (طبقۀ کمسواد یا سطح ابتدایی با میانگین ارزیابی=63/4، سطح سواد سیکل با میانگین ارزیابی=73/3، سطح سواد دیپلم با میانگین ارزیابی=65/3 و سطح سواد دانشگاهی با میانگین ارزیابی=21/3)، تفاوت ارزیابی بین دو گروه کمسوادها با میانگین 63/4 و سواد در سطح دانشگاهی با میانگین 21/3 است. در زمینۀ پیشینۀ سکونت افراد نمونۀ پژوهش در محلههای هدف، بین گروه افراد دارای پیشینۀ سکونت بیش از 15 سال (میانگین=95/4) و گروه افراد دارای پیشینۀ سکونت کمتر از 2 سال (میانگین=87/2) تفاوت نظر وجود دارد (میانگین ارزیابی پایداری برای افراد دارای پیشینۀ سکونت 2 تا 5 سال و افراد دارای پیشینۀ سکونت 5 تا 10 سال بهترتیب 76/3 و 84/3 بود). در زمینة نقش سن افراد نمونة پژوهش در ارزیابی پایداری محلهای، بین دو گروه سنی افراد 30 تا 45 سال (میانگین=06/5) و افراد کمتر از 30 سال (میانگین=93/2) تفاوت نظر وجود دارد و میانگین نظر گروه سنی 45 سال به بالا برابر 91/3 بود. به عبارتی، افراد با میانگین سنی بیشتر، محله را پایدار ارزیابی کردند و در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت معناداری با دیگر گروهای سنی داشتند. باتوجهبهاینکه متغیرهای جنسیت (زنان و مردان) و تأهل (مجرد و متاهل) از دو گروه تشکیل شده بودند، وارد آزمون واریانس نشدند و از آزمون t مستقل برای آنها استفاده شد (جدول 6).
جدول 6. سنجش تفاوت میانگین مقولهها در متغیرهای جنسیت و تأهل با استفاده از آزمون T مستقل
متغیر مقوله فراوانی میانگین انحراف معیار اختلاف میانگین مقدار آمارۀ T معناداری
جنسیت مرد 348 70/3 577/0 051/0 88/3- 000/0
زن 30 21/4 491/1
تأهل مجرد 123 88/3 871/0 07/0 86/1 091/0
متاهل 255 81/3 794/0
منبع: یافتههای برگرفته از پرسشنامه، 1393
مطابق جدول (6)، آزمون نشان میدهد در متغیر جنسیت، اختلاف میانگین معناداری در سطح اطمینان 95 درصد بین میانگین نظرهای دو گروه مردان و زنان در ارزیابی پایداری محله وجود دارد (sig کمتر از 05/0) و زنها نسبت به مردها، محله را پایدارتر ارزیابی کردند. در متغیر تأهل، اختلاف میانگین معناداری بین نظرهای مجردها و متأهلها وجود ندارد.
- پرسش سوم: آثار ویژگیهای فردی بر ارزیابی پایداری محلهای چگونه است؟
برای بررسی آثار ویژگیهای فردی بر ارزیابی پایداری محلهای از الگوی تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل مسیر ازجمله روشهای چندمتغیرهای است که به بررسی آثار مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته میپردازد. گفتنی است در بیشتر روشهای چندمتغیره تنها آثار مستقیم مدنظر هستند. تحلیل مسیر بر مجموعهای از تحلیل رگرسیون چندگانه و بر فرض ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته استوار است. برای بررسی رابطۀ بین متغیرها، ابتدا پژوهشگر نمودار آن را رسم میکند و در این نمودار، روابط علّی بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تنظیم و در آن روابط و آثار مستقیم و غیرمستقیم متغیرها مشخص میشوند. در طراحی چنین نمودار یا الگویی باید نظم علّی و تقدم و تأخر متغیرهای مستقل در نظر گرفته شود و روابط بین متغیرها بر اساس استنباط و خلاقیت پژوهشگر تدوین شوند. در طراحی این الگو باید متغیرهای تأثیرگذار مقدم (مستقل) در سمت چپ و متغیرهای تأثیرگذار متأخر در سمت راست الگو قرار گیرند و در نهایت، به متغیر وابسته یا تأثیرپذیر در انتهای سمت راست نمودار ختم شوند (کلانتری، 1389: 226).
برای بررسی آثار ویژگیهای فردی بر ارزیابی پایداری محلهای با استفاده از الگوی تحلیل مسیر، ابتدا از تحلیل واریانس رگرسیون (ANOVA) برای بررسی معناداربودن رگرسیون (قطعیت وجود رابطۀ خطی بین متغیر وابسته و متغیرهاى مستقل) استفاده شد. نتایج نشان دادند معناداری آزمون واریانس (sig) برابر 001/0 و رابطۀ خطی بین متغیرهای مستقل از یکسو و متغیر وابسته از سوی دیگر وجود دارد.
باتوجهبه معناداربودن آزمون واریانس، تحلیل مسیر برای 5 متغیر کمی سن، بعد خانوار، سطح سواد، درآمد و پیشینۀ سکونت انجام شد. در این زمینه، آزمون رگرسیون چندگانه در شش مرحله اجرا شد:
در مرحلۀ اول، آثار مستقیم یا به عبارتی آثار
5 متغیر یادشده (متغیرهای مستقل) بر ارزیابی پایداری محلهای (متغیر وابسته) مدنظر قرار گرفتند؛ از مرحلة دوم سنجش آثار غیرمستقیم آغاز میشود و در مرحلۀ دوم، بعد خانوار متغیر وابسته و سن، سطح سواد و درآمد متغیرهای مستقل بودند؛ در مرحلۀ سوم، سواد متغیر وابسته و سن و درآمد متغیرهای مستقل بودند؛ در مرحلۀ چهارم، درآمد متغیر وابسته و سن و سطح سواد متغیرهای مستقل بودند؛ در مرحلۀ پنجم، پیشنۀ سکونت متغیر وابسته و سن و درآمد متغیرهای مستقل بودند؛ در مرحلۀ ششم که مرحله آخر بود، سن متغیر وابسته و پیشینۀ سکونت متغیر مستقل بود. به این طریق میزان آلفای هریک از متغیرها بر متغیرهای مربوطه سنجیده شد (شکل 3).
شکل 3. الگوی تحلیل مسیر برای بررسی آثار ویژگیهای فردی در ارزیابی پایداری محلهای
جدول 7. محاسبۀ آثار مستقیم و غیرمستقیم ویژگیهای فردی در ارزیابی پایداری محلهای
متغیرها نوع اثر مسیر اثرگذاری میزان اثر (ضریب بتا) مجموع
آثار
سطح سواد مستقیم - سواد به پایدارای محلهای
(سواد در پایداری محلهای مؤثر است) 568/- 822/-
غیرمستقیم - سواد به بعد خانوار به پایداری محلهای
- سواد به درآمد به پایداری محلهای
- سواد به درآمد به بعد خانوار به پایداری محلهای
- سواد به درآمد به پیشینة سکونت به پایداری محلهای
- سواد به درآمد به پیشینة سکونت به سن به پایداری محلهای
- سواد به درآمد به پیشینة سکونت به سن به بعد خانوار به پایداری محلهای
- سواد به درآمد به پیشینة سکونت به درآمد به پایداری محلهای
- سواد به درآمد به پیشینة سکونت به سن به درآمد به بعد خانوار به پایداری محلهای
- سواد به درآمد به پیشینة سکونت به سن به درآمد به سواد به پایداری
محلهای
- سواد به درآمد به پیشینة سکونت به سن به درآمد به سواد به بعد خانوار به پایداری محلهای
- مجموع آثار غیر مستقیم 027/0-=(237/0-)×(113/0)
(053/0-)×(211/0-)=011/0
(237/0-)×(035/0-)×(211/-)=0017/0-
(211/0)×(270/0-)×(211/0-)=012/0
0052/0-=(227/0-)×(401/0)×(270/0-)×(211/0-)
(237/0-)×(161/0-)×(211/0)×(270/0-)×(211/0-)= 0004/0
(053/0-)×(099/0-)×(211/0)×(270/0-)×(211/0-)= 00006/0
×(035/0-)× (099/0-)×(211/0)×(270/0-)×(211/0-(237/0)=0098/0-
×(151/0-)×(099/0-)×(211/0)×(270/0-)×(211/0-(568/0)=102/0-
×(151/0-)×(099/0-)×(211/0)×(270/0-)×(211/0-) (237/0-)×(311/0)=132/0-
254/0-
پیشینة سکونت مستقیم - پیشینة سکونت به پایداری محلهای 211/0 1068/0
غیرمستقیم - پیشینة سکونت به سن به پایداری محلهای
- پیشینة سکونت به سن به بعد خانوار به پایداری محلهای
- پیشینة سکونت به سن به درآمد به پایداری محلهای
- پیشینة سکونت به سن به درآمد به بعد خانوار به پایداری محلهای
- مجموع آثار غیرمستقیم 091/0-=(227/0-)×(401/0)
(237/0-)×(161/0)×(401/0)=015/0-
0021/0=(053/0-)×(099/0-)×(401/0)
(237/0-)×(035/0-)×(099/0-)×(401/0)=0003/0-
1042/0-
درآمد مستقیم - درآمد به پایداری محلهای 053/0- 0172/0
غیرمستقیم - درآمد به بعد خانوار به پایداری محلهای
- درآمد به سواد به پایداری محلهای
- درآمد به سواد به بعدخانوار به پایداری محلهای
- مجموع آثار غیرمستقیم (237/0-)×(035/0-)=0082/0
058/0=(568/0-)×(151/0-)
0040/0=(237/-)×(113/)×(151/-)
0702/0
سن مستقیم - سن به پایداری محلهای 227/0- 3578/0-
غیرمستقیم - سن به بعد خانوار به پایداری محلهای
- سن به پیشینة سکونت به پایداری محلهای
- سن به درآمد به پایداری محلهای
- سن به درآمد به بعدخانوار به پایداری محلهای
- سن به درآمد به سواد به پایداری محلهای
- مجموع آثار غیرمستقیم (161/0)× (227/0-)=036/0-
(211/00-)×(405/0)=085/0-
(053/0-)×(227/0-)=012/0
001/0-=(237/0-)×(035/0-)×(227/0-)
(568/0-)×(151/0-)×(227/0-)=020/0-
1308/-
بعد خانوار مستقیم - بعد خانوار به پایداری محلهای 237/0- 237/0-
منبع: یافتههای برگرفته از پرسشنامه، 1393 توجه: واژۀ «به» معادل «جهت یا فلش» است.
مطابق جدول (7)، متغیر سطح سواد تأثیرگذارترین عامل (مهمترین عامل از ویژگیهای فردی) در ارزیابی پایداری محلهای است؛ بهگونهایکه ضریب اثرگذاری (بتا) عامل سواد بر پایداری محلهای در حالت مستقیم برابر 8/56- و غیرمستقیم برابر 4/25- و در کل برابر 2/82- است. عوامل بعدی بهترتیب اثرگذاری کلی (مستقیم و غیرمستقیم) به این شرح هستند: متغیر سن (78/35-)، بعد خانوار (7/23-)، پیشینة سکونت (68/10) و درآمد (72/1).
در رگرسیون چندگانه که برای متغیر وابسته (سطح پایداری محلهای) و متغیرهای مستقل (درآمد، سطح سواد، سن، بعد خانوار و پیشینۀ سکونت در محله) انجام شد، ضریب تعیین یا (R2) R square که نسبت تغییرپذیری یا واریانس کلى در متغیر وابسته توسط متغیرهاى مستقل را نشان میدهد 2/38 درصد در خروجی رگرسیون بود؛ به این معنا که متغیرهای مستقل (سن، درآمد، سواد، بعد خانوار و پیشینۀ سکونت) 2/38 درصد تغییرات متغیر وابسته (ارزیابی سطح پایداری محلهای) را بیان کردهاند. در بیشتر مواقع، پژوهشگر نمیتواند تمام عوامل تأثیرگذار بر متغیر وابسته را شناسایی کند؛ بنابراین، متغیرهای تحلیل مسیر همواره بخشی از واریانس متغیر وابسته را تبیین میکنند و آنچه به شکل اثر یا عوامل ناشناخته در تحلیل مسیر باقی میماند با حرف e نشان داده میشود که به کمیت خطا معروف است. مقدار e، میزان واریانس متغیری را بیان میکند که متغیرهای مستقل قبلی الگو قادر به تبیین آن نبودهاند؛ ازاینرو، 8/61 درصد واریانس متغیر وابستۀ تبییننشده در الگوی علّی حاصل به سایر متغیرهای مربوطه مربوط است.
- پرسش چهارم: کدام معیارهای پایداری بیشترین تأثیر را بر پایداری محلهها دارند؟
برای بررسی این پرسش از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده میشود. در تحلیل رگرسیون با متغیر مستقل (متغیر پیشگو) و متغیر وابسته (متغیر پاسخ) سروکار داریم. درکل، هدف بحث رگرسیون دستیابی به اینست که تغییر در متغیرهای پیشگو چگونه بر مقادیر متغیر پاسخ تأثیر میگذارد؟ (نصیری، 1387: 97). برای تعیین معیارهای مؤثر در پایداری محلهای، از تحلیل رگرسیون چندگانه (الگوی Enter) استفاده شد. میزان پایداری محله، متغیر وابسته و 20 معیار ارائهشده در جدول (1)، متغیرهای مستقل یا پیشبینیکننده در نظر گرفته شدند (برای اندازهگیری میزان پایداری محله، پرسش کلی میزان پایداری محله در انتهای پرسشنامه در نظر گرفته شد. در این پرسش از پاسخگویان خواسته شد میزان پایداری کلی محلۀ خود را با در نظر گرفتن تمام معیارهای پایداری محلهای مطرحشده در پرسشنامه اظهار کنند؛ بهعبارتی، متغیر وابسته که میزان پایداری محلهای است، متغیری منطقی است و حاصل
20 متغیر مستقل پژوهش نیست. این متغیر منطقی برای تحلیل رگرسیون طراحی شده است و افراد نمونۀ پژوهش پس از ارزیابی معیارهای مختلف پایداری محلهای و درک معیارهای مربوطه، ارزیابی کلی را انجام دادند). خلاصهای از نمای کلی الگو در جدول (8) ارائه شده است.
جدول 8. خلاصهای از نمای کلی الگوی رگرسیون چندگانه
رگرسیون ضریب همبستگی ضریب تعیین ضریب تعیین تعدیلشده سطح خطای معیار تعیین
مدل اینتر 884/0 782/0 770/0 45286/0
منبع: یافتههای مستخرج از پرسشنامه، 1393
مطابق جدول (8)، همبستگی بین متغیرها
4/88 درصد است و ضریب تعیین نشان میدهد معیارهای مستقل (20 معیار پایداری یادشده در جدول 1) 2/78 درصد تغییرات متغیر وابسته (پایداری محلهای) را تبیین میکنند و 8/21 درصد به معیارها یا متغیرهای دیگر مربوط هستند.
تحلیل واریانس رگرسیون (ANOVA) برای بررسی وجود رابطة خطی بین متغیر وابسته و متغیرهاى مستقل استفاده شد. نتایج تحلیل یادشده نشان دادند بین متغیرهای مستقل از یکسو و متغیر وابسته از سوی دیگر رابطة خطی وجود دارد، زیرا معیار تصمیم (sig) آزمون واریانس برابر 000/0 است. جدول (9) معیارهای واردشده به رابطة رگرسیون برای تبیین پایداری محلهای را نشان میدهد.
جدول 9. معیارهای واردشده به رابطۀ رگرسیون برای تبیین پایداری محلهای
معیار ضریب B ارزش Beta رتبۀ اثرگذاری معیارها آمارۀ T سطح معناداری
(ثابت) Constant 197/2- - - 398/3- 001/0
پویایی و سازگاری 156/0 218/0 16 638/0 524/0
خوانایی 914/0 272/0 14 179/2 030/0
تنوع 585/0- 623/0- 7 007/1 314/0
دسترسی و خدمات 046/0 548/0 8 098/1 273/0
هویت 520/0- 638/0 6 926/3- 000/0
امنیت و سلامت 882/0- 256/0 15 744/1- 082/0
سرزندگی 393/0 515/0 9 364/1 168/0
تعلقخاطر مکانی 363/0- 700/0 4 511/2- 012/0
سرمایۀ اجتماعی 300/0- 367/0 11 591/0- 555/0
مشارکت 140/1 708/0- 3 858/1 064/0
اشتغال 501/1 893/0 1 981/1 048/0
ارزش ملک 368/0 800/0 2 952/0 341/0
نظام فعالیتها 755/1- 696/0- 5 708/1- 088/0
صرفهجوییها 046/0 074/0 19 714/0 476/0
نظافت و پسماند 489/0- 328/0- 13 803/0- 423/0
آلودگیها 488/0- 052/0- 20 337/2- 020/0
ظرفیت تحملپذیر 069/0- 115/0- 18 748/3- 000/0
فضای سبز 122/0 131/0 17 439/0 661/0
اداری - سیاسی 401/0 332/0 12 210/3 001/0
حکمروایی خوب 902/0 508/0 10 586/1 114/0
منبع: یافتههای برگرفته از پرسشنامه، 1393 F= 64.096 sig= .000 R= .884 R Square= .782
در زمینۀ اهمیت و نقش متغیرهای مستقل در پیشگویی رابطۀ رگرسیون باید از مقادیر Beta استفاده کرد و زیادبودن مقدار Beta، اهمیت نسبی و نقش متغیر مستقل در پیشگویی متغیر وابسته را نشان میدهد؛ بنابراین از جدول (9) استنباط میشود معیارهای اشتغال، ارزش ملک، مشارکت و تعلقخاطر مکانی سهم بهمراتب بیشتری در پیشگویی متغیر وابسته نسبت به سایر متغیرها دارند (معیارهای اقتصادی و اجتماعی مهمترین هستند)؛ به طوریکه یک واحد تغییر در انحراف معیار اشتغال باعث
3/89 درصد تغییر در انحراف معیار متغیر وابسته (پایداری محلهای) میشود و این در حالیست که یک واحد تغییر در انحراف معیار آلودگیها باعث
2/5 درصد تغییر در انحراف معیار متغیر وابسته میشود.
- پرسش پنجم: رتبهبندی محلههای مطالعهشده ازنظر پایداری چگونه است؟
برای رتبهبندی محلهها باتوجهبه مستقلبودن آنها، از آزمون کروسکال والیس استفاده میشود که معادل تحلیل واریانس یکطرفه در آزمونهای پارامتریک است. این آزمون، مقادیر را به شکل صعودی یا نزولی رتبهبندی و از رتبۀ دادهها بهجای خود آنها استفاده میکند؛ بهطوریکه تفاوت بین گروهها (محلهها) را مشخص میکند و بر مجموع رتبههای مشاهدهها استوار است. محلههای مطالعهشده در پژوهش با استفاده از آزمون کروسکال والیس ازنظر پایداری محلهای در ابعاد مربوطه رتبهبندی شدند (جدول 10).
جدول 10. رتبهبندی محلههای مطالعهشده بر اساس پایداری محلهای با استفاده از آزمون کروسکال والیس
بعد محله نیار کلخوران گل مغان ملاباشی ملایوسف
کالبدی رتبه 1 5 3 4 2
امتیاز 6/221 6/152 9/179 5/153 9/192
اجتماعی - فرهنگی رتبه 1 5 3 4 2
امتیاز 6/233 9/148 5/156 3/154 9/203
اقتصادی رتبه 1 5 3 4 2
امتیاز 9/213 7/142 5/186 3/144 1/211
زیستمحیطی رتبه 1 5 2 4 3
امتیاز 3/282 5/103 9/210 8/129 9/178
نهادی - سیاسی رتبه 1 5 2 4 3
امتیاز 9/224 6/125 6/201 8/136 9/188
مجموع پایداری رتبه 1 5 3 4 2
امتیاز 2/227 04/118 9/197 7/123 3/202
منبع: یافتههای برگرفته از پرسشنامه، 1393
نتایج آزمون کروسکال والیس دربارۀ رتبهبندی پایداری محلههای هدف پژوهش نشان میدهند در ابعاد کالبدی، اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و نهادی - سیاسی، محلۀ نیار در رتبۀ اول، محلههای ملایوسف و گل مغان در رتبههای دوم و سوم (این دو محله در رتبههای سوم و دوم در نوسان هستند)، محلۀ ملاباشی در رتبۀ چهارم و محلۀ کلخوران در رتبۀ آخر هستند. درنهایت، مجموعی از پنج بعد پایداری محلهای در پژوهش حاضر گرفته و مشاهده شد محلۀ نیار همچنان رتبۀ اول، محلۀ ملایوسف رتبۀ دوم، محله گل مغان رتبۀ سوم، محلۀ ملاباشی رتبۀ چهارم و محلۀ کلخوران رتبۀ آخر را ازنظر پایداری محلهای به خود اختصاص دادند. رتبهبندی یادشده را آزمون خی دو با درجه آزادی 4 و مقدار کای اسکوئر بیش از 23 در سطح معناداری
95 درصد تأیید میکند.
نتیجهگیری
در سالهای اخیر، توجه به مشکلات و معضلات محلهها و برنامهریزی برای بهبود فضای کالبدی و اجتماعی آنها در صدر برنامهریزیهای کلانشهرها قرار گرفته است. ازآنجاکه بافت محلهای شهرها بر اثر دخالت عوامل گوناگون دچار ازهمگسیختگی شده است، برنامهریزیهایی از نوع توسعة محلهای پایدار میکوشند بخشی از این آسیب را با احیای هویت محلهای ترمیم و بازسازی کنند. برنامهریزی در مقیاس محله ازجمله راهکارهایی است که در این بحث بر آن تأکید میشود و با بررسی آرا و نظرهای ساکنان انجام میشود. هدف مطالعۀ حاضر، ارزیابی پایداری محلهای از دیدگاه ساکنان محلههای دارای هستۀ روستایی در شهر اردبیل است تا بر اساس دیدگاه آنها، مسائل و مشکلات این محلهها در قالب نظریۀ توسعة محلهای پایدار بررسی و تحلیل شود.
در این زمینه، نتایج آزمون t تکنمونهای نشان دادند محلههایی که با 20 معیار اصلی در 5 بعد مختلف سنجش شدند، در سطح پایینی قرار دارند. در زمینۀ ویژگیهای فردی مؤثر در پایداری از آزمون واریانس استفاده شد و بهترتیب سطح سواد، سن، بعد خانوار، پیشینۀ سکونت و درآمد تأثیرگذار بودند؛ بهشکلیکه افراد کمسواد، با بعد خانوار کم، پیشینۀ سکونت بیشتر در محله، سن بیشتر و جنسیت زن، پایداری محلههای خود را نسبت به گروههای مقابل بهتر ارزیابی کردند. در میان ابعاد و معیارهای تأثیرگذار، معیارهای مربوط به ابعاد اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی بیشترین تأثیر را در پایداری محلهای داشتند، معیارهای کالبدی و سیاسی تأثیر چندانی نداشتند و معیارهای زیستمحیطی کمترین تأثیر را بر پایداری محلهای داشتند. نتایج یادشده از رگرسیون چندگانه نیز حاصل شدند. در پژوهش حاضر، پنج محله با هستۀ روستایی در بافت حاشیهای شهر که بهتازگی جزو محلههای شهری محسوب میشوند، ازنظر معیارهای توسعة پایدار محلهای بررسی شدند. در این میان، محلة نیار بالاترین رتبه را به خود اختصاص داد و اگرچه همچنان ناپایداری نشان میدهد، از چهار محلۀ دیگر برخوردارتر است. محلة کلخوران رتبۀ آخر را به خود اختصاص داد و ناپایدارترین محله شناخته شد. در نتیجه، با وجود ناپایداری محلههای مدنظر، محلۀ نیار ازنظر میزان پایداری نسبت به چهار محلۀ دیگر وضعیت نسبتاً بهتری دارد و محلۀ کلخوران در بدترین شرایط پایداری قرار دارد.
برای پایدارکردن محلههای هدف باید 20 معیار پژوهش تقویت شوند، یعنی خدمات و زیرساختها توسعه یابند، دسترسیها آسان و خدمات و مسکن متنوع شوند، محلهها از خوانایی و نشانههای لازم بهرهمند شوند، تعاملات بیشتر و کاربریها مختلط شوند، هویت در محلهها معنا یابد، محلهها امنیت و سلامت لازم را داشته باشند و سرزنده و شاداب شوند، مردم به محلههای خود تعلقخاطر و نسبت به آن احساس مسئولیت داشته باشند، سرمایۀ اجتماعی محلهها بیشتر شود، مشارکتها افزایش یابند و به کار گرفته شوند، اشتغالزایی در سطح محلهها انجام شود، املاک از ارزش افزودۀ مناسب بهرهمند شوند، در استفاده از انرژیها صرفهجویی شود، سطح نظافت محلهها بالاتر رود، آلودگیها کاهش یابند، ظرفیت و تراکم محله تحملپذیرتر شود، فضای سبز متناسب با سرانهها و استانداردها تأمین شود، در نهادها و ادارهها شفافیتسازی شود و مدیریت محلیتر و کارآمدتر شود. تقویت این موارد برای محلههایی حیاتی است که مانند محلههای یادشده در پژوهش حاضر ضعیف دارند. درکل، باید به نیازهای اجتماعی محلهها توجه شود و از پتانسیلهای موجود انسانی برای درگیرکردن آنان در حل مشکلات محلهها از طریق تحکیم پیوند میان ساکنان بهره برده شود. ازآنجاکه برنامهریزی بدون توجه به نیازهای کالبدی و اجتماعی اجتماعات محلی موجب صرف هزینههای گزاف مالی میشود، شورایاریها مردمیترین نهادهایی هستند که موضوع مشارکت اجتماعی را در پایینترین سطوح نظام مدیریت شهری تحقق میبخشند. این نهادهای مردمی و موضوعهایی که در بخشهای خاصی از فعالیتهای شهر تأثیر میگذارند، امکان مشارکت شهروندان را تسهیل و امکان سازماندهی خدمات شهری متنوع با دگرگونیهای محلی و تمایلات شهروندان را فراهم میکنند. همچنین امکان اعمالنظر شهروندان در ادارۀ امور شهر موجب میشود مراحل سیاستگذاری ادارۀ امور شهر با نظر جمعی انجام شود و راه حل نهایی نیز پذیرش بیشتری در سطح محلهها داشته باشد. باتوجهبه مطالب یادشده، ایجاد شوارایاریهای محلهای مؤثرترین اقدام برای توسعۀ پایدار محلههاست.
گفتنی است به دلیل محدودیت مکانی در بحث مکانهای تجمع مردم، «مساجد» تنها و مهمترین مکان عینی تجمع مردم و شهروندان در جوامع شهری ایرانی است. مسجد مکانی عمومی و مهمترین مکان در محله و محل تجمع شورایاریها و مردم و اظهارنظر شهروندان در زمینۀ مسائل و معضلات خود و جامعه است. همچنین مسجد، مکان همفکری و تعاون شهروندان و ... و در حال حاضر، بهترین مکان برای جمعآوری و اتحاد مردم در راستای توسعۀ محلهها و شهرها هستند.