Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor, Department of Agricultural Extension and Education, Faculty of Agriculture Engineering and Rural Development, Agricultural Sciences and Natural Resources, University of Khuzestan, Khuzestan, Iran
2 PhD Candidate, Department of Agricultural Extension and Education, Faculty of Agriculture Engineering and Rural Development, Agricultural Sciences and Natural Resources, University of Khuzestan, Khuzestan, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
با آغاز انقلاب صنعتی، حدود یک قرن پیش و همگام با رشد روزافزون دانش بشری، تغییرات متعدد و مختلفی در زندگی انسانها روی داده است(Eppler et al., 2015: 4). نیاز بشر به مسکن، خدمات، انرژی و مصرف انواع سوختهای فسیلی مانند زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی باعث افزایش گازهایی مانند دیاکسیدکربن و بخار آب در جوّ شده است؛ این در حالی است که جمعیت کرة زمین نیز روزبهروز افزایش یافته و این افزایش جمعیت خود پیامدهای گوناگونی داشته است (مظفری و همکاران، ۱۳۹۳: 68). همة این تغییرات سبب شده است شرایط اقلیمی زمین نیز مانند دیگر قسمتهای کرة زمین از آسیبهای انسان در امان نباشد؛ دلیل عمدة این چالش، رهاشدن بیش از حد گازهای گلخانهای در جوّ است که خود باعث پیدایش بسیاری از مشکلات کنونی مانند گرمشدن تدریجی آبوهوا، بالاآمدن سطح آب دریاها و بارش رگبارهای سیلآسا در بعضی از مناطق زمین شده است(Liu et al.‚ 2016: 68)؛ بهطوری که امروزه پژوهشگران اتفاقنظر دارند که تغییرات اقلیمی بهمثابة رویدادی تأثیرگذار، همة زیستبومهای گیاهی، جانوری و انسانی را تهدید و این مسئله در سراسر دنیا بهشدت توجه سیاستگذاران و برنامهریزان را به خود جلب کرده است(Lubini & Adamowski, 2013: 11). از سویی لزوم توجه به تغییرات اقلیمی از این نظر نمایانتر میشود که در حال حاضر افزایش درجهحرارت نسبت به گذشته بیشتر شده است؛ بهطوری که این افزایش در تاریخ بشر بیسابقه بوده است؛ از سوی دیگر، قرارگرفتن ایران در منطقة خشک جهان و محدودیت منابع آبی این منطقه و تقاضا برای آب در پی افزایش شهرنشینی، ازجمله مسائلی است که با تغییرات اقلیمی و گرمشدن منطقه حادتر خواهد شد (مظفری و همکاران، ۱۳۹۳: 68).
چالش گسترش تغییرات اقلیمی برای کشورهای در حال توسعه از قبیل ایران بسیار پیچیدهتر است؛ زیرا با توزیع نامناسب مکانی و زمانی آب، رشد جمعیت و شهرنشینی و توسعة کشاورزی و صنعت مواجه است (Banerjee, 2015: 39). نگاهی به آمارها، نگرانی دربارة این موضوع را دوچندان خواهد کرد؛ آمارها نشان میدهند کشور ایران با متوسط بارش سالیانه حدود 250 میلیمتر با محدودیت شدید منابع آبی روبهروست. همچنین براساس آمارها، داشتن یکسوم متوسط بارش جهانی و متوسط تبخیر و تعرق سهبرابری نسبت به میانگین جهانی بر شدت این موضوع میافزاید (رضیئی، ۱۳۹۵: 128)؛ همین امر باعث شده است کشور ایران با کاهش تنوع و تغییر جمعیت جوامع گیاهی و جانوری اکوسیستمهای مختلف، کاهش میزان تولید محصولات مختلف کشاورزی (دارند، ۱۳۹۴: 9)، کاهش تولید محصولات جنگلی و مرتعی، افزایش جمعیت و تغییر در نوع گونههای آفات، بیماریها و علفهای هرز کشاورزان و بهرهبرداران بخش کشاورزی کشور مواجه شود؛ زیرا تغییر در اکوسیستمهای طبیعی و کشاورزی و کاهش تولید در محصولات گیاهی (پرهیزکاری و همکاران، ۱۳۹۳: 167)، آبزیان و دامی سبب افت سطح درآمد در جوامع کشاورزی و روستایی شده که پیامدهای مختلفی را در پی داشته است؛ ازجمله تهدید امنیت غذایی، مشکلات اشتغال و افزایش مهاجرت به شهرها (Sanchis & Feijoo-Bello, 2009: 896). چنانچه مطالعة پرهیزکاری و همکاران (۱۳۹۳) با استفاده از شیوههای اقتصادسنجی و دادههای تابلویی در بررسی آثار تغییر اقلیم بر عملکرد پنبة آبی در استانهای منتخب کشور نشان داد افزایش دما در طول فصل رشد بر عملکرد پنبة آبی اثر منفی گذاشته است؛ بهطوری که مقدار عملکرد در هکتار به ازای افزایش یک درجه دما، ۳۸ درصد بوده است. این امر باعث کاهش چشمگیر درآمد کشاورزان در طول سال شده است؛ درنتیجه رفتار کشاورزان و تولید محصولات کشاورزی همیشه از تغییرات اقلیمی منطقه و جهانی تأثیر میپذیرد.
بخش کشاورزی بهمثابة یکی از مهمترین بخشها، همواره در معرض تهدیدات و تأثیرات گستردة مستقیم و غیرمستقیم تغییرات اقلیمی قرار دارد (دارند، ۱۳۹۴: 9). منابع اصلی و پایه شامل زمین، آب و تنوع زیستی در ابعاد مختلف زمانی و مکانی، مهمترین مؤلفههای آسیبپذیر از تغییر اقلیم به شمار میروند؛ برای نمونه خشکسالی، پدیدهای اقلیمی است که با کاهش چشمگیر بارش در سالهای متمادی ارتباط دارد (Sanchis & Feijoo-Bello, 2009: 890). این امر بهشدت بر اقتصاد و محیط کشاورزان تأثیرگذار است و معیشت کشاورزان و روستاییان را بیش از پیش به خطر میاندازد. برمبنای مطالعة سانچیس و فیجوبلو[1] (۲۰۰۹) که تأثیرات تغییر اقلیم را بر کشاورزان و بهرهبرداران اروپایی بررسی کردند، تغییرات اقلیمی بر اقتصاد، معیشت و محیط کشاورزان تأثیر گذاشته و بهلحاظ اجتماعی نیز چالشها و مشکلاتی مانند بیکاری را در جامعه گسترش داده است. درنتیجه کشاورزان، یکی از آسیبپذیرترین گروهها دربرابر تغییرات اقلیمی هستند که برای معیشت خود ناگزیر رفتارهای مختلفی انجام میدهند؛ در بعضی مواقع این رفتارها برای محیطزیست مخرب هستند و آثار تهدیدات اقلیمی را دوچندان میکنند (Kahil et al.; 2015: 95). درنتیجه کشاورزان باید بهمنظور حفظ موقعیت اقتصادی و اجتماعی خویش درمقابـل تـأثیرات تغییـرات اقلیمی، واجد صلاحیتها و شایستگیهایی برای مقابلة مناسب باشند (Eakin, 2005: 23).
به گفتة تانبون[2] (2011) اصطلاح شایستگی برای نخستینبار در سال 1890 در برنامهها دیده شد. مؤسسة وزارت کار، آموزش و اشتغال آمریکا (2012)، شایستگی را توانایی بهکاربردن و استفاده از مجموعة دانش و مهارت مورد نیاز برای موفقیت در انجام وظیفة مدنظر تعریف کرده است. از آنجا که شناسایی شایستگیهای کشاورزان بهطور عام برای رونق تولید و مقابله با چالشهای بزرگی همچون تغییرات اقلیمی ضروری است، شناسایی و معرفی آنها لازم به نظر میرسد. این شایستگیها و ظرفیتها در شرایط مختلف، متفاوت هستند (Danso‑Abbeam et al., 2018: 10)؛همانطور که در مطالعة خالدی و همکاران (۱۳۹۴) نشان داده شد که بعضـی از ویژگـیهـای فردی، اجتماعی و اقتصادی کشاورزان نظیر سـطح تحصـیلات، مهـارت، عضـویت در نهادهـای اجتمـاعی، تجربـه، بهرهمندی از خدمات آموزشی و هواشناسی، عملکرد گندم، سطح مکانیزاسیون، درآمـد و اسـتفاده از اعتبـارات بر شایستگی و نوع رفتار کشاورزان دربرابر تغییرات اقلیمی تأثیرگذار است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر صلاحیت سازگاری کشاورزان دربرابر تغییرات اقلیم در شهرستان سرپل ذهاب، استان کرمانشاه انجام شد.
همچنین مطالعة اوبراین و همکاران[3] (۲۰۰۶) نشان داد بهجز عوامل اقتصادی و فنی، عوامـل دیگـری نیز بر رفتار کشاورزان در مواجهه با تغییرات اقلیمی مؤثرند. سرمایة اجتماعی، روابط بین افراد، ادراک از تغییرات اقلیمی و آداب و رسـوم و سنن، ازجملة این عوامل هستند.
یکی از مناطق بسیار مهم و حیاتی، هم ازلحاظ کشاورزی و دامپروری و هم ازنظر زیستگاههای مختلف طبیعی، که در سالهای اخیر با چالشهای جدی درزمینة تغییرات اقلیمی مواجه بوده است، حوضة آبریز دریاچة ارومیه در شمال غرب کشور است. دریاچة ارومیه بهمثابة دومین دریاچة بزرگ کشور، اهمیت زیادی در بخشهای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی منطقه و کشور دارد؛ این در حالی است که چالشهایی از قبیل افت تراز آب دریاچه، بیلان منفی آبخوانها، افزایش سطح زیر کشت اراضی آبی و باغی و تغییر الگوی کشت از محصولات با نیاز آبی کم به سمت محصولاتی با نیاز آبی زیاد در چند سال اخیر نگرانیهایی را به وجود آورده است (قدوسی و همکاران، 1393: 123). با توجه به روند کاهش 18 درصدی بارش، پتانسیل منابع آب تجدیدپذیر حوضة آبریز دریاچة ارومیه بین سالهای 1370 تا 1390 از 8875 میلیون مترمکعب به 7024 میلیون مترمکعب رسیده است. درنتیجه حجم منابع آب تجدیدپذیر در مدت 20 سال با کاهش 21درصدی همراه بوده است (دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچة ارومیه، 1393: 34). همچنین براساس آمار آبدهی رودخانههای منتهی به دریاچة ارومیه، سهم رودخانههای ورودی از جنوب دریاچه در تأمین آب مورد نیاز آن 65 درصد است؛ این در حالی است که منطقة جنوبی دریاچة ارومیه بهطور کامل خشک شده است و تا کیلومترها آثاری از آب دیده نمیشود؛ از سوی دیگر، دشتهای حاصلخیز کشاورزی، مراتع و جنگلهای حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه ازنظر اقلیمی شباهت بسیار زیادی با هم دارند و اصلیترین گسترة حوضة آبریز دریاچه، بخش جنوبی آن است (فتحیان و همکاران، 1392: 645).
شادکام و همکاران[4] (2016) در پژوهش خود با هدف ارزیابی تأثیر برنامههای مدیریت منابع آبی آینده مبتنی بر تغییرات اقلیمی بر جریان آب دریاچة ارومیه در طول قرن 21 نشان دادند حجم منابع آب تجدیدپذیر حوضة دریاچة ارومیه بهشدت کاهش یافته است. این کاهش چشمگیر در منابع آب تجدیدپذیر حوضه بهخوبی مؤید این مطلب است که مدیریت منابع آب حوضة آبریز دریاچه با چالش بسیار جدی مواجه و نیاز است اقدامات یکپارچه برای افزایش بهرهوری در مصرف منابع محدود آب اتخاذ و عملیاتی شود. چنانچه به گفتة قدوسی و همکاران (1393) هرچند این حوضه اهمیت زیادی در بخشهای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی کشور و منطقه دارد، چالشهایی ازجمله تغییرات اقلیمی بهشدت بر کشاورزی منطقه تأثیر گذاشته است؛ بهطوری که در بسیاری از مناطق خسارات جبرانناپذیری به بخش کشاورزی و محیطزیست منطقه وارد شده است؛ بنابراین مدیریت جامع حوضههای آبریز کشور در گرو دانشی درست از اطلاعات پایه ازجمله کسب اطلاع از رفتار کشاورزان بهمثابة هستة اصلی فعالیت کشاورزی در منطقه و شناسایی رفتار آنها در مواجهه با تغییرات اقلیمی است؛ از این رو بررسی رفتار کشاورزان در مواجهه با تغییرات اقلیمی در مناطق مختلف کشور به شناسایی عوامل تأثیرگذار بر رفتار آنها کمک و سپس مدیریت و کنترل این عوامل را آسان میکند. همچنین اهمیت چنین مطالعاتی در مناطق مهمی از منظر فعالیتهای کشاورزی و اکوسیستم مانند حوضة جنوبی دریاچة ارومیه دوچندان است.
مدلهای گوناگونی برای بررسی رفتار کشاورزان و شناسایی شایستگیهای حرفهای کشاورزان وجود دارد. در این پژوهش برای شناسایی و اولویتبندی صلاحیتهای حرفهای مورد نیاز کشاورزان، از مدل ارزیابی نیازهای بوریچ استفاده شد. مدل اولویتبندی بوریچ[5]، یکی از جامعترین مدلها برای ارزیابی نیازهای افراد است (پزشکیراد، 1387: 67). این مدل شامل سه مرحلة شناسایی و تعیین شایستگیها، محاسبة تفاوتها و اولویتبندی شایستگیهاست و برپایة اختلاف نمره بین میزان اهمیت موضوع و مهارت فرد در آن زمینه بنا نهاده شده است (Borich, 1980: 40). مدل بوریچ، یک مدل خودارزشیابی است که بر داوری افراد دربارة تواناییهای حرفهای خود در دو بعد اهمیت و عملکرد تکیه میکند. بوریچ معتقد است مفهوم اصلی این مدل براساس تعیین تناسب است بین آنچه باید انجام شود و آنچه هست (Adesoji et al., 2006: 89). چنانچه بوریچ مدعی است برای بررسی دو وضعیت و مقایسة آنها میتوان از این مدل استفاده کرد؛ سپس اختلاف بین این دو وضعیت میتواند معیاری برای برنامهریزی باشد. همچنین این مدل با شناسایی موضوعات مهمی که نیاز به دانش و برنامهریزی بیشتری دارند، ما را راهنمایی میکند (احمدوند و احمدیکیش، 1395: 125). این مدل علاوه بر تعیین اهمیت رفتار کشاورزان، میزان عملکرد آنها را نیز مشخص میکند. بدین ترتیب فاصلة بین آنچه قادرند دربرابر تغییرات اقلیمی انجام دهند (وضعیت موجود) و آنچه باید انجام دهند (وضعیت مطلوب) را تخمین میزند (اعظمی و همکاران، 1390: 24). در مدل بوریچ براساس تعریف فاصلة بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب، نیاز پاسخگویان مشخص میشود؛ سپس نیازهایی بیشترین اولویت را دارند که اهمیت آنها زیاد و عملکرد کشاورزان در آنها کم است؛ در صورتی که در روشهای نیازسنجی رایج، فقط اهمیت بعضی رفتارها از دید پاسخگویان سنجیده میشود. در مرحلة بعد با توجه به میانگین اهمیت، نیازها اولویتبندی میشود. در این صورت ممکن است با وجود اهمیت یک رفتار، مهارت افراد در آن زمینه زیاد باشد و آنان به آموزش جدی در آن رفتار نیازی نداشته باشند؛ بنابراین نیازسنجی فقط براساس میانگین اهمیت رفتار که در روشهای سنتی رایج است، ممکن است برآورد درست و واقعی از نیازها نباشد (پزشکیراد، 1387: 66).
امروزه این مدل برای بررسی نیازها و اولویتبندی شایستگیهای حرفهای مورد نیاز در رشتههای علوم اجتماعی، کشاورزی و توسعة روستایی به فراوانی استفاده میشود؛ برای نمونه مطالعة احمدوند و احمدیکیش (1395) با عنوان «نیازسنجی آموزشی پرورشدهندگان قزلآلای رنگینکمان در شهرستان بویراحمد» با استفاده از مدل بوریچ نشان داد آشنایی با بیماریهای ماهیان و نشانههای آن، غذادهی و آشنایی با مواد غذایی و آگاهی از شرایط برداشت، از بارزترین نیازهای آموزشی پرورشدهندگان ماهی قزلآلای رنگینکمان است؛ افزون بر آن، کمترین نیاز آموزشی در شرایط نگهداری و نظافت استخر بوده است.
آدسوجی و همکاران[6](2006) در پژوهشی با عنوان «تعیین اولویت نیازهای کشاورزان در نیجریه» به این نتیجه رسیدند که مواردی چون کنترل شیمیایی آفات و چگونگی تغذیة گیاهان، جزو صلاحیتهای حرفهای مورد نیاز کشاورزان بوده است؛ اما انتخاب میزان اراضی برای کشت و تنوع کاشت در رتبههای بعدی قرار گرفته است.
همچنین در مطالعة اجاقی و همکاران (1395) با عنوان «ارزیابی مهارتهای تدریس کارآفرینی براساس مدل بوریچ» مشخص شد از میان مهارتهای مربوط به تدریس واحد کارآفرینی به ترتیب اولویت، مهارتهای تدریس، مهارتهای تجربی، ویژگیهای فردی و مهارتهای ارتباطی استادان و مدرسان کارآفرینی اهمیت ویژهای داشتهاند.
اهداف پژوهش
با توجه به اهمیت مدیریت رفتار بهرهبرداران در بخش کشاورزی، در این مطالعه سعی شده است با شناسایی شایستگیهای حرفهای مورد نیاز کشاورزان در مواجهه با تغییرات اقلیمی در منطقة جنوبی حوضة آبریز دریاچة ارومیه از دیدگاه خود کشاورزان با استفاده از مدل بوریچ، زمینة ارائة راهبردهایی دربارة وضعیت مطلوب برای برنامهریزی و توسعة پایدار کشاورزی در آینده فراهم شود. درزمینة تحقق این هدف کلی، اهداف اختصاصی زیر مدنظرند:
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی[7]، ازنظر شیوة گردآوری و دریافت اطلاعات در حوزة مطالعات میدانی و ازنظر ماهیت، کمّی است. گردآوری دادهها و اطلاعات لازم در پژوهش حاضر طی دو فاز در حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه به شرح زیر انجام شد:
MWDS=WDS= (I-C) × mI
در روابط بالا، میزان اهمیت (I)، میزان داشتن شایستگی (C)، میانگین اهمیت (mI) و نمرة اولویت (MWDS) است (پزشکیراد، 1387: 68). در این مدل رفتارهایی با نمرة اولویت بیشتر از 4، بیشترین نیاز را به توجه و تقویت دارند؛ رفتارهایی که نمرة آنها بین 2 و 4 باشد، جزو اولویتها نیستند، ولی به تقویت نیاز دارند و رفتارهایی که نمرة آنها از 2 کمتر باشد، به تقویت نیاز ندارند.
شکل 1. موقعیت جغرافیایی منطقة پژوهش (حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه)
یافتههای پژوهش
بررسی روند تغییرات اقلیمی طی 30 سال گذشته در حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه
در نمودار (1) مقادیر میانگین پنج مؤلفة مهم اقلیمی (بارش، دما، حداقل و حداکثر دما و رطوبت) طی 3 دهة گذشته در حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه ارائه شده است. نتایج بهدستآمده گویای کاهش میانگین حداقل دما (3/1 درجة سانتیگراد)، افزایش میانگین حداکثر دما (5/3 درجة سانتیگراد)، کاهش 5درصدی رطوبت، کاهش میانگین بارش (3/10 میلیمتر) و افزایش میانگین دما (8/1 سانتیگراد) است. بررسی روند دما نشان میدهد افزایش دما بین دورة اول (1987-1996) تا دورة دوم (1997-2006) (5/0 درجة سانتیگراد) نسبت به فاصلة زمانی دورة دوم (1997-2006) تا دورة سوم (2007-2017) (3/1 درجة سانتیگراد) کندتر بوده است؛ به بیان دیگر، دمای هوا پس از سال 1996 با سرعت بیش از دوبرابری نسبت به دورة قبل افزایش داشته است.
نمودار 1. روند تغییرات اقلیمی (5 مؤلفه) در حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه طی 30 سال گذشته (1987-2017)
ویژگیهای فردی پاسخگویان
برمبنای یافتههای بهدستآمده، میانگین سن افراد نمونة پژوهش حاضر، 46 سال است که جوانترین فرد، 21 سال و مسنترین فرد، 87 سال دارد. همچنین میانگین سابقة فعالیت کاری افراد نمونه در بخش کشاورزی، 5/24 سال (بیشینه: 70 و کمینه: 2) است. با توجه به نتایجی که از میانگین 9 هکتار زمین کشاورزی برای هر کشاورز به دست آمده است، بیشتر کشاورزان منطقه خردهمالک هستند و تعداد کمی از افراد بیش از 10 هکتار زمین کشاورزی دارند.
جدول 1. ویژگیهای فردی و حرفهای افراد نمونه (153n=)
متغیر |
میانگین |
انحراف استاندارد |
کمینه و بیشینه |
سن (سال) |
46 |
42/16 |
87-21 |
تجربة فعالیت کشاورزی (سال) |
5/24 |
25/16 |
70-2 |
کل اراضی کشاورزی (هکتار) |
9 |
07/7 |
50-1 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1398
محصولات رایج در منطقة پژوهش
گزارشی از محصولات رایج منطقه که در بیشتر زمینهای زراعی و باغی کشت میشوند، در نمودار (2) ارائه شده است. چنانچه در جدول دیده میشود، محصولاتی با نیاز آبی زیاد همچون سیبزمینی و پیاز بیشترین فراوانی (132) را دارند؛ در حالی که محصولاتی مانند گندم (123)، حبوب (69) و جو (60) در رتبههای بعدی قرار میگیرند. همچنین برمبنای این نتایج، محصولاتی همچون چغندرقند (49) و سبزی و صیفیجات (51) با نیاز آبی زیاد در طول دورة رشد با توجه به وضعیت نامناسب آب در منطقه به فراوانی کشت میشوند.
منبع: یافتههای پژوهش، 1398
نمودار 2. محصولات رایج منطقة پژوهش
وضعیت دسترسی به منابع آب کشاورزی در منطقه
نتایج مربوط به وضعیت میزان آب مورد نیاز کشاورزان و دسترسی آنها به آب در جدول (2) نشان داده شده است. با توجه به نتایج، میانگین آب مورد نیاز برای کشاورزان منطقه، 37 ساعت در طول هفته برآورد شده است؛ این در حالی است که کشاورزان در طول هفته بهطور میانگین کمتر از 30 ساعت به آب دسترسی دارند و با توجه به نمودار (2)، بیشتر محصولات کشتشده در منطقه، در دستة محصولاتی با مصرف آبی زیاد قرار دارند؛ بر این اساس کاهش تعداد دفعات یا میزان آب مورد نیاز در هر بار آبیاری بر کاهش کمّی و کیفی محصول و معیشت کشاورزان بسیار تأثیرگذار است.
جدول 2. وضعیت آب مصرفی کشاورزی (ساعت در هفته) (153n=)
متغیر |
میانگین |
انحراف استاندارد |
کمینه و بیشینه |
میزان آب مورد نیاز |
37 |
01/31 |
200-0 |
میزان دسترسی به آب |
5/29 |
24/26 |
150-0 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1398
نمودار (3)، منابع مختلف تأمین آب مصرفی کشاورزان را در حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه نشان میدهد. نتایج حاکی از آن است که بیشتر کشاورزان منطقه (بیش از 50 درصد) آب مورد نیاز خود را از چاهها تأمین میکنند؛ در حالی که 33 نفر با استفاده از آب رودخانه و کانالهای موجود در منطقه محصولات خود را آبیاری میکنند. همچنین از مجموع 153 پاسخگو، 32 نفر (بیش از 20 درصد) برای تأمین آب مورد نیاز محصولات کشاورزی خود از چند گزینه بهصورت همزمان بهره میبرند. بیش از 7 درصد افراد هم که جزو پاسخگویان پژوهش حاضر بودند، به هیچ نوع از منابع دسترسی نداشتند و فقط به آب باران یا محدود چشمههایی اتکا میکردند که در مجاورت یا داخل مزرعة خودشان وجود داشت.
منبع: یافتههای پژوهش، 1398
نمودار 3. منابع آبی کشاورزان منطقة پژوهش
واکاوی عملکرد کشاورزان در مواجهه با تغییرات اقلیمی
در این بخش از پژوهش، بهمنظور شناخت نارساییهای موجود درزمینة مواجهة کشاورزان با تغییرات اقلیمی، گویههای بررسیشده در پژوهش حاضر براساس ضریب تغییرات اولویتبندی شدند. نتایج نشان داد رفتارهای افزایش میزان استفاده از کودها و سموم شیمیایی (میانگین 64/3)، استفاده از محصولات با دورة رشد کوتاهتر (میانگین 86/2) و رویآوردن به دامداری یا توسعة آن (میانگین 89/2) نسبت به سایر رفتارها، طرفداران بیشتری در بین کشاورزان منطقة پژوهش داشتهاند؛ این در حالی است که گویههای تعمیر و سیمانکاری کانالهای آبیاری (میانگین 30/2)، در صورت امکان استفادة دوباره از پسابهای تصفیهخانهها و آب زهکشیها (میانگین 26/2) و انتخاب وسعت زمین کشتشده با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی (میانگین 13/2)، از بین مجموع 36 رفتار به ترتیب در مکانهای 34، 35 و 36 قرار گرفتند.
جدول 3. رتبهبندی رفتار کشاورزان در مواجهه با تغییرات اقلیمی (153n= )
گویهها |
M |
SD |
CV* |
رتبه |
افزایش میزان استفاده از کودها و سموم شیمیایی |
64/3 |
07/1 |
293/0 |
1 |
استفاده از محصولات با دورة رشد کوتاهتر |
86/2 |
881/0 |
308/0 |
2 |
رویآوردن به دامداری یا توسعة آن |
89/2 |
947/0 |
327/0 |
3 |
تغییر کاربری اراضی و انتخاب دیگر براساس شرایط آبوهوایی |
66/2 |
895/0 |
336/0 |
4 |
اجارهدادن زمین به شخص دیگر و یافتن شغل دیگر جز کشاورزی |
11/3 |
05/1 |
337/0 |
5 |
استفاده از ارقام بومی |
88/2 |
977/0 |
339/0 |
6 |
کشت محصولات متنوع در یک سال زراعی |
05/3 |
04/1 |
340/0 |
7 |
توجه بیشتر به درختکاری و حفظ جنگلها و مراتع |
00/3 |
02/1 |
340/0 |
8 |
توجه به اطلاعات بارندگی در زمان کاشت، داشت و برداشت محصول و پیگیری آن |
90/2 |
02/1 |
351/0 |
9 |
استفاده از ارقام مقاومتر به تغییرات آبی و هوایی |
75/2 |
966/0 |
351/0 |
10 |
مهاجرت همیشگی به شهر |
29/3 |
16/1 |
352/0 |
11 |
توجه به اطلاعات دما و حرارت در زمان کاشت، داشت و برداشت و پیگیری آن |
82/2 |
00/1 |
354/0 |
12 |
انتخاب برنامه (الگوی) آبیاری با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی |
66/2 |
947/0 |
356/0 |
13 |
تغییر نوع محصول کشتشده |
75/2 |
01/1 |
367/0 |
14 |
تغییر در سیستم آبیاری (از سنتی به مدرن یا نیمهمکانیزه) |
83/2 |
05/1 |
371/0 |
15 |
انتخاب نوع محصولات با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی |
76/2 |
03/1 |
373/0 |
16 |
توجه به برنامههای آموزشی پخششده از رادیو و تلویزیون |
86/2 |
07/1 |
374/0 |
17 |
تغییر در نحوة آمادهسازی زمین برای کاشت |
88/2 |
08/1 |
375/0 |
18 |
مهاجرت فصلی سرپرست خانوار به مکان دیگر برای کار |
11/3 |
17/1 |
376/0 |
19 |
به آیش گذاشتن قطعاتی یا بخشی از زمینهای زراعی بهصورت نوبتی |
67/2 |
01/1 |
378/0 |
20 |
استقبال از برنامههای سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری و همکاری در این زمینه |
56/2 |
992/0 |
387/0 |
21 |
رویآوردن به مشاغل خانگی |
79/2 |
10/1 |
394/0 |
22 |
توجه به توصیههای کارشناسان و شرکت بیشتر در دورههای ترویج کشاورزی |
73/2 |
08/1 |
395/0 |
23 |
مشورت و ارتباط با کارشناسان |
53/2 |
01/1 |
399/0 |
24 |
تجاوزنکردن به محدودة عرصههای طبیعی (مرتع، جنگل، رودخانه و...) |
75/2 |
11/1 |
403/0 |
25 |
استفاده از تکنیکهای حفاظتی آب و خاک در تولید محصول |
60/2 |
07/1 |
411/0 |
26 |
گرایش به رفتارهای کارآفرینانه |
90/2 |
21/1 |
417/0 |
27 |
رهاسازی بخشی از زمینهای بایر |
47/2 |
03/1 |
417/0 |
28 |
تشویق کشاورزان و روستاییان دیگر به روشهای حفاظتی |
63/2 |
10/1 |
418/0 |
29 |
تشویق سایر کشاورزان به شرکت در دورههای ترویجی |
58/2 |
10/1 |
426/0 |
30 |
بیمهکردن محصولات کشاورزی |
48/2 |
07/1 |
431/0 |
31 |
عضویت در تعاونیها (تعاونی آبران) و انجمنها برای همکاری با یکدیگر |
63/2 |
17/1 |
444/0 |
32 |
استفاده از کانالهای مدرن و سرپوشیده بهجای کانالهای گلی |
20/2 |
995/0 |
452/0 |
33 |
تعمیر و سیمانکاری کانالهای آبیاری |
30/2 |
04/1 |
452/0 |
34 |
در صورت امکان استفادة دوباره از پسابهای تصفیهخانهها و آب زهکشیها |
26/2 |
03/1 |
455/0 |
35 |
انتخاب وسعت زمین کشتشده با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی |
13/3 |
01/2 |
642/0 |
36 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1398 * رتبهبندی براساس ضریب تغییرات صورت گرفته است. میانگین، دیدگاه کلی را دربارة هر گویه نشان میدهد.
تحلیل شایستگیهای حرفهای مورد نیاز کشاورزان
در این پژوهش، 36 شایستگی حرفهای مورد نیاز کشاورزان برای مقابله با تغییرات اقلیمی بر پایة نمرة اولویت بهدستآمده از مدل بوریچ رتبهبندی شدند. یافتههای جدول (4) نشان میدهد از بین 36 شایستگی حرفهای بررسیشده، 29 صلاحیت، نمرة اولویت بیش از 4 را کسب کردهاند. این امر نشاندهندة ضعف کشاورزان در 29 شایستگی حرفهای مورد نیاز دربرابر تغییرات اقلیمی است که باید تقویت شوند.
با توجه به یافتهها، مشورت و ارتباط با کارشناسان (نمرة اولویت 08/7)، انتخاب برنامة (الگوی) آبیاری با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی (نمرة اولویت 68/6) و تغییر در نحوة آمادهسازی زمین برای کاشت (نمرة اولویت 44/6)، به ترتیب مهمترین شایستگیهای حرفهای مورد نیاز کشاورزان دربرابر تغییرات اقلیمی در حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه هستند. همانگونه که در جدول (4) آمده است، نمرة اولویت 4 شایستگی حرفهای تعمیر و سیمانکاری کانالهای آبیاری، رویآوردن به دامداری یا توسعة آن و عضویت در تعاونیها (تعاونی آبران) و انجمنها برای همکاری با یکدیگر، کمتر از 4 و بیشتر از 2 به دست آمده است. این شایستگیهای حرفهای جزو اولویتها محسوب نمیشوند، ولی به توجه و تقویت نیاز دارند. همچنین نتایج نشان داد 3 رفتار مهاجرت فصلی سرپرست خانوار به مکان دیگر برای کار، مهاجرت دائمی به شهر و افزایش میزان استفاده از کودها و سموم شیمیایی با نمرة اولویت زیر 2 در آخرین اولویتها قرار دارند.
جدول 4. شناسایی و اولویتبندی شایستگی حرفهای مورد نیاز کشاورزان با استفاده از مدل بوریچ(153n=)
ردیف |
شایستگی حرفهای |
میانگین اهمیت در وضعیت مطلوب |
میانگین رفتار در وضعیت فعلی |
نمرةاولویت |
1 |
مشورت و ارتباط با کارشناسان |
40/4 |
63/2 |
08/7 |
2 |
انتخاب برنامة (الگوی) آبیاری با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی |
33/4 |
66/2 |
68/6 |
3 |
تغییر در نحوة آمادهسازی زمین برای کاشت |
27/4 |
66/2 |
44/6 |
4 |
توجه به برنامههای آموزشی پخششده از رادیو و تلویزیون |
10/4 |
53/2 |
28/6 |
5 |
استفاده از تکنیکهای حفاظتی آب و خاک در تولید محصول |
27/4 |
75/2 |
12/6 |
6 |
گرایش به رفتارهای کارآفرینانه |
06/4 |
56/2 |
00/6 |
7 |
استفاده از کانالهای مدرن و سرپوشیده به جای کانالهای گلی |
39/4 |
90/2 |
96/5 |
8 |
تغییر در سیستم آبیاری (از سنتی به مدرن یا نیمهمکانیزه) |
35/4 |
86/2 |
96/5 |
9 |
استفاده از ارقام مقاومتر به تغییرات آبی و هوایی |
48/4 |
00/3 |
92/5 |
10 |
تشویق سایر کشاورزان به شرکت در دورههای ترویجی |
22/4 |
75/2 |
88/5 |
11 |
انتخاب نوع محصولات با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی |
35/4 |
89/2 |
84/5 |
12 |
در صورت امکان استفادة دوباره از پسابهای تصفیهخانهها و آب زهکشیها |
04/4 |
60/2 |
76/5 |
13 |
انتخاب وسعت زمین کشتشده با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی |
30/4 |
88/2 |
68/5 |
14 |
تغییر کاربری اراضی و انتخاب دیگر براساس شرایط آبوهوایی |
09/4 |
67/2 |
68/5 |
15 |
توجه بیشتر به درختکاری و حفظ جنگلها و مراتع |
89/3 |
47/2 |
68/5 |
16 |
استفاده از محصولات با دورة رشد کوتاهتر |
13/4 |
73/2 |
60/5 |
17 |
تشویق کشاورزان و روستاییان دیگر به روشهای حفاظتی |
09/4 |
76/2 |
32/5 |
18 |
توجه به توصیههای کارشناسان و شرکت بیشتر در دورههای ترویج کشاورزی |
11/4 |
79/2 |
28/5 |
19 |
رهاسازی بخشی از زمینهای بایر |
49/3 |
20/2 |
16/5 |
20 |
استقبال از برنامههای سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری و همکاری در این زمینه |
15/4 |
86/2 |
16/5 |
21 |
به آیش گذاشتن قطعاتی یا بخشی از زمینهای زراعی بهصورت نوبتی |
06/4 |
75/2 |
24/5 |
22 |
توجه به اطلاعات دما و حرارت در زمان کاشت، داشت و برداشت و پیگیری آن |
76/3 |
48/2 |
12/5 |
23 |
تغییر نوع محصول کشتشده |
11/4 |
88/2 |
92/4 |
24 |
تجاوزنکردن به محدودة عرصههای طبیعی (مرتع، جنگل، رودخانه و...) |
26/4 |
05/3 |
84/4 |
25 |
استفاده از ارقام بومی |
03/4 |
83/2 |
80/4 |
26 |
کشت محصولات متنوع در یک سال زراعی |
02/4 |
82/2 |
80/4 |
27 |
توجه به اطلاعات بارندگی در زمان کاشت، داشت و برداشت محصول و پیگیری آن |
30/4 |
11/3 |
76/4 |
28 |
رویآوردن به مشاغل خانگی |
64/3 |
58/2 |
24/4 |
29 |
بیمهکردن محصولات کشاورزی |
13/4 |
11/3 |
08/4 |
30 |
تعمیر و سیمانکاری کانالهای آبیاری |
21/4 |
29/3 |
68/3 |
31 |
رویآوردن به دامداری یا توسعة آن |
77/3 |
90/2 |
48/3 |
32 |
اجارهدادن زمین به شخص دیگر و یافتن شغل دیگر، جز کشاورزی |
48/3 |
63/2 |
40/3 |
33 |
عضویت در تعاونیها (تعاونی آبران) و انجمنها برای همکاری با یکدیگر |
39/4 |
64/3 |
00/3 |
34 |
مهاجرت فصلی سرپرست خانوار به مکان دیگر برای کار |
77/2 |
30/2 |
88/1 |
35 |
مهاجرت همیشگی به شهر |
52/2 |
26/2 |
04/1 |
36 |
افزایش میزان استفاده از کودها و سموم شیمیایی |
77/2 |
13/3 |
44/1- |
مقایسة میانگین اهمیت و عملکرد رفتار کشاورزان
بهمنظور مقایسة میانگینها در دو وضعیت موجود و مطلوب، با توجه به یکسانبودن گروهها، از آزمون T همبسته استفاده شد. براساس نتایج ارائهشده در
جدول (5)، بین میانگین نمره در دو وضعیت، تفاوت معناداری وجود دارد.
جدول 5. نتیجة آزمون T همبسته برای مقایسة میانگینها در دو وضعیت(153n=)
متغیر |
سطوح متغیر |
میانگین |
انحراف معیار |
t |
درجة آزادی |
Sig. |
رفتار کشاورزان |
عملکرد |
07/100 |
18/15 |
83/28** |
152 |
000/0 |
اهمیت |
24/144 |
38/12 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1398 ** سطح معنادار در یک درصد
نتیجهگیری و پیشنهادها
برای تحلیل و درک کامل تغییرات اقلیمی و اثر آنها، لازم است عوامل مختلفی بررسی شوند. یکی از این عوامل بسیار حیاتی، شناخت رفتار کشاورزان بهمثابة تأثیرپذیرترین بخش جامعه در مواجهه با تغییرات اقلیمی است. با توجه بـه اینکه تغییرات اقلیمی بیشترین تأثیر را بر این گروه خواهد گذاشت، آگاهی از رفتار آنها در مواجهه با تغییرات اقلیمی که چالش مهم نسل حال و آینده است، بسیار ضروری به نظر میرسد.
حوضة آبریز دریاچة ارومیه ازجمله مناطقی است که ازنظر محصولات کشاورزی همواره مهم بوده است؛ اما در چند سال اخیر این منطقه همانند سایر نقاط جهان بهشدت با تغییرات اقلیمی مواجه بوده است (دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچة ارومیه، 1393: 55)؛ بنابراین کشاورزان این منطقه در حال لمس آثار مرتبط بر پدیدة تغییرات اقلیمی هستند. در همین زمینه، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شایستگیهای حرفهای مورد نیاز کشاورزان دربرابر تغییرات اقلیمی است.
نتایج نشان داد تغییرات اقلیمی چشمگیری در منطقة پژوهش همانند دیگر نقاط جهان روی داده است؛ کاهش 3/10 میلیمتری میزان بارش، کاهش 5درصدی رطوبت و افزایش 8/1 درجه سانتیگرادی میانگین دما، ازجملة این تغییرات هستند. همچنین با توجه به این نتایج طی 30 سال گذشته، میانگین حداقل دما، کاهش 3/1 درجهای و میانگین حداکثر دما، افزایش 5/3 درجه سانتیگرادی در حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه داشته است. این یافتهها با نتایج قدوسی و همکاران (1393) و فتحیان و همکاران (1392) همسوست.
شادکام و همکاران (2016) نیز در پژوهش خود نشان دادند حوضة آبریز دریاچة ارومیه بهشدت متأثر از تغییرات اقلیمی است؛ بهطوری که کاهش حجم آب در منطقه بهخوبی این چالش را نشان میدهد. نتایج پژوهش آنها نشان داد برای حفظ دریاچة ارومیه سالیانه به 7/3 میلیارد مترمکعب آب نیاز است. آنان معتقدند برنامههای ارائهشده و مطالعات صورتگرفته در حوضة دریاچة ارومیه تاکنون نتوانستهاند کمک چندانی به بهبود وضعیت بحرانی منطقه کنند؛ بلکه کاهش سریع میزان مصرف آب آبیاری در سطح منطقه و کاهش یا محدودکردن انتشار گازهای گلخانهای در سطح فرامنطقهای در حفظ بهبود اکوسیستم محدودة پژوهش مفید واقع میشود؛ همچنین کاهش نیاز آبیاری با توجه به تغییر الگوی کشت در منطقه، استفاده از فاضلابها در آبیاری و مدیریت فصلی آبهای حوضه، راهکارهای مناسبی برای رهایی از چالشهای موجود است؛ بنابراین با توجه به نتایج پیشنهاد میشود شناخت درست از وضعیت موجود تغییرات اقلیمی و مشکلات کشاورزان در اولویت قرار گیرد؛ سپس با استفاده از آگاهسازی، توسعة مهارتها و ظرفیتسازی جوامع آسیبپذیر، برای کاهش مشکلات معیشتی مردم محلی گامهای اساسی برداشته شود. این امر با فراهمکردن شرایط کاری و درآمدزایی در خارج از مزرعه تحقق مییابد.
با توجه به نتایج بهدستآمده، میانگین سنی کشاورزان منطقه، 46 سال و میانگین زمینهای تحت مالکیت، 9 هکتار برای افراد نمونه است که این امر چالش را پیچیدهتر کرده است؛ زیرا همانطور که قابل مشاهده است، بیشتر کشاورزان، خردهمالکانی 40 ساله یا با سنی بیشتر هستند؛ چنانچه براساس مطالعات (Eakin, 2005: 28)، این افراد بیش از سایر قشرها در معرض آسیبپذیری قرار دارند و تغییرات اقلیمی، تهدیدی جدی برای معیشت خردهمالکان به شمار میرود؛ زیرا این گروه از کشاورزان منابع کافی مانند اعتبارات، بیمه و آموزش و مهارت کافی بهمنظور مقابله با تغییرات اقلیمی در اختیار ندارند؛ این در حالی است که به عقیدة اوبراین و همکاران[9] (۲۰۰۶)، عوامل مختلف دیگری ازجمله نبود سرمایة شخصی و عوامل فنی، کشاورزان خردهمالک را آزار میدهد و معیشت آنها را با مشکلات فراوانی روبهرو میکند. در این بین تغییرات اقلیمی جدیتر از سایر عوامل بر این گروه تأثیر میگذارد؛ بنابراین پیشنهاد میشود با ارائة اطلاعات دربارة راهبردهای سازگاری در مواجهه با تغییرات اقلیمی در رسانة محلی، صدا و سیمای مراکز استانی و مراکز ترویج و خدمات کشاورزی برای آگاهسازی کشاورزان اقدام شود تا درک آنها از این پدیده بهدرستی در ذهنشان ترسیم شود. در این صورت شرایط برای مدیریت یکپارچة همة منابع در سطح منطقه فراهم خواهد شد؛ در غیر این صورت کشاورزان براساس دانش و آموختههای پیشین خود به تغییر رفتار متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی خود دست خواهند زد.
نتایج ارائهشده در نمودار (2) نشان میدهد محصولاتی با نیاز آبی زیاد همچون سیبزمینی و پیاز بیشترین فراوانی (132) را داشتهاند؛ این در حالی است که با توجه به مطالب گفتهشده در پژوهش حاضر (نمودار 1) و همچنین مطالعات پیشین (قدوسی و همکاران، 1393: 123؛Shadkam et al.‚ 2016: 317)، حوضة آبریز دریاچة ارومیه بهشدت با تغییرات اقلیمی و کمبود منابع آب مصرفی در کشاورزی مواجه است. درنتیجه توصیه میشود با داشتن برنامة الگوی کشت علمی و تناسب نوع محصولات با شرایط اقلیمی، پایداری تولیدات کشاورزی و امنیت غذایی تضمین و سبب شود از استعدادهای منطقه استفادة درست صورت بگیرد تا بهرهوری افزایش یابد و منابع طبیعی نیز ماندگار شوند.
نتایج ارائهشده در جدول (2) همچنین نشان میدهد کشاورزان بهصورت میانگین بسیار کمتر از مقدار مورد نیاز خود به آب کشاورزی برای آبیاری محصولات زراعی و باغی دسترسی دارند. درنتیجه این امر کاهش کمّی و کیفی محصول را به همراه داشته است؛ چنانچه این کاهش کمّی و کیفی محصول، معیشت کشاورزان منطقه را با مشکل مواجه کرده است. این امر زمانی برای کشاورزان بحرانیتر میشود که همزمان قیمت نهادههای مورد نیاز هر سال با رشد چند برابری روبهرو خواهد شد. همچنین نتایج گزارششده در نمودار (3) حاکی است بیشتر کشاورزان منطقه (بیش از 50 درصد) آب مورد نیاز خود را از چاهها تأمین میکنند. مطالعة دسترنج و توکلی (1396) با هدف بررسی تغییرات سطحی و حجمی آب دریاچة ارومیه با استفاده از تصاویر ماهوارهای انجامشده نشان داد برداشت آبهای زیرزمینی در چند سال اخیر با رشد تصاعدی روبهرو بوده است. چنانچه بررسی چاههای حوضة آبریز دریاچه نشان داد سطح آب زیرزمینی در منطقه از سال 1381 تا 1394 به میزان 6/1 متر کاهش داشته است. در همین زمینه پیشنهاد میشود با مطالعه و اجرای طرح حفاظت محیطزیست منطقه بهویژه پارک ملی دریاچه، با در اولویت قراردادن مناطق جنوبی آن و همچنین نظارت سیستماتیک بر چاههای آب زیرزمینی در سراسر حوضة آبریز دریاچة ارومیه و مدیریت آنها، از بحرانیترشدن شرایط جلوگیری شود.
نتایج رتبهبندی عملکرد کشاورزان براساس ضریب تغییرات نشان داد عملکردهای افزایش میزان استفاده از کودها و سموم شیمیایی، استفاده از محصولات با دورة رشد کوتاهتر و رویآوردن به دامداری یا توسعة آن نسبت به سایر عملکردها برای مواجهه با تغییرات اقلیمی، بیشتر توجه کشاورزان را جلب کرده است. نتایج بهدستآمده با نتایج مطالعة مظفری و همکاران (1393) همسوست. گارکیا و همکاران[10] (2016) نیز معتقدند تغییرات اقلیم باعث ایجاد شرایط مساعد در ظهور بعضی آفات و بیماریهای فعال در مناطق مختلف میشود و خسارت را تشدید میکند. همین امر باعث افزایش مصرف سموم و سایر نهادههای شیمیایی یا رویآوردن کشاورز به مشاغل دیگر ازجمله دامداری برای به حداقل رساندن زیانها خواهد شد. همچنین با توجه به مطالعات IPCC[11] (2007) در اثر گرمشدن اقلیم، میزان خسارت آفات و بیماریهای مختلف با زیادشدن نسلهای آفات و بیماریها افزایش مییابد. این مسئله باعث افزایش مصرف سموم شیمیایی و درنتیجه کاهش سودآوری محصول نیز شده است؛ بنابراین ایجاد تنوع ژنتیکی بهصورت کاشت ارقام مخلوط با صفات زراعی مشابه، ولی متفاوت ازنظر ژنتیکی و مقاوم دربرابر نژادهای عامل بیماریزا پیشنهاد میشود. همچنین توصیه میشود پژوهشگران این ارقام مقاوم را شناسایی و آنها را به مسئولان معرفی کنند تا در اختیار کشاورزان منطقه قرار دهند.
نتایج بیانکنندة این واقعیت است که عملکردهای تعمیر و سیمانکاری کانالهای آبیاری در صورت امکان، استفادة دوباره از پسابهای تصفیهخانهها و آب زهکشیها و انتخاب وسعت زمین کشتشده با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی، جزو عملکردهایی بودهاند که کشاورزان کمتر رغبت یا توانایی انجام آنها را داشتهاند. با توجه به پژوهشهای خانعلی و همکاران (1396) پسابهای تصفیهخانهها و آب زهکشیها به دلیل املاح و موادی که با خود حمل میکنند، در بسیاری از مواقع به آب چاه و رودخانه ترجیح داده میشود؛ این در حالی است که انتخاب میزان وسعت کشت اراضی و نوع کشت با توجه به شرایط اقلیمی و فیزیکی منطقه در تشدید چالش تغییرات اقلیمی مؤثر است (IPCC, 2007: 96).
یافتههای بهدستآمده از مدل بوریچ نشان داد از بین 36 شایستگی حرفهای بررسیشده، نمرة اولویت 29 شایستگی بیش از 4 بوده است و در اولویت تقویت هستند؛ به بیانی این شایستگیهای حرفهای، جزو نیازهای اصلی کشاورزان هستند که با آموزش آنها لازم است تقویت شوند. چنانچه شایستگیهایی همچون مشورت و ارتباط با کارشناسان، انتخاب برنامة (الگوی) آبیاری با توجه به اطلاعات موجود بارندگی و دمایی و تغییر در نحوة آمادهسازی زمین برای کاشت با کسب نمرة اولویت نزدیک به 7، به ترتیب مهمترین شایستگیهای حرفهای مورد نیاز کشاورزان دربرابر تغییرات اقلیمی در حوضة جنوبی آبریز دریاچة ارومیه هستند.
پزشکیراد (1387) اذعان دارد شایستگیهایی که نمرة اولویت بیشتری دارند، کمبود یا ضعف افراد را در آن زمینهها نشان میدهند و لازم است برای آموزش و تقویت در اولویت قرار گیرند؛ به بیانی دستاندرکاران و برنامهریزان باید تمرکز خود را بر تقویت و ارتقای آنها بهمنظور مقابله با تغییرات اقلیمی بگذارند. با توجه به نتایج، تقویت ارتباط بین کشاورزان با متخصصان بسیاری ضروری به نظر میرسد. کارشناسان و متخصصان باید اعتماد کشاورزان را جلب کنند و به آنها در سایر موارد ازجمله انتخاب الگوی کشت، آمادهسازی زمین و تغییر در نوع روشهای کاشت، داشت و برداشت و حتی فروش محصولات به کشاورزان آموزش دهند. طی بازدیدهای نگارندگان پژوهش از روستاها و مزارع منطقة مطالعه، کشاورزان تأیید میکردند متخصصان و کارشناسان جهاد کشاورزی اطلاعات و صلاحیت فنی لازم را ندارند و همین امر موجب بیاعتمادی آنها به کارشناسان شده است؛ بنابراین انتظار از مروجان و کارشناسان ترویج کشاورزی این است که با تقویت دانش فنی و شرکت در دورههای مختلف آموزشی به رسالت خود جامة عمل بپوشانند. این امر ممکن است با آموزش کشاورزان در موضوعاتی همچون انتخاب الگوی کشت با توجه به تغییرات اقلیمی، انتخاب وسعت و تغییر در روش کار ازجمله مراحل کاشت، داشت و حتی برداشت و بازاریابی محصولات کشاورزی تحقق یابد؛ زیرا امروزه رشد و توسعة سریع علوم و فنون در تمامی رشتهها و موضوعات علمی به چشم میخورد. این شتاب بهطور فزایندهای در دانش کشاورزی نیز وجود داشته است و باعث تغییر مداوم نیازهای سازمانها و مؤسسات کشاورزی و ارباب رجوع میشود.
همچنین نتایج نشان داد 3 رفتار مهاجرت فصلی سرپرست خانوار به مکان دیگر برای کار، مهاجرت همیشگی به شهر و افزایش میزان استفاده از کودها و سموم شیمیایی با نمرة اولویت زیر 2، در آخرین اولویتها قرار دارند.
کانو و همکاران[12] (2013) معتقدند بهرهبرداران روستایی با درک رویدادها و پدیدههای مرتبط با تغییرات اقلیمی و درنهایت احساس خطر از کاهش درآمدهای اقتصادی خود، به توسعة مشاغل دیگر و همچنین اقدامات مختلف با هدف افزایش درآمد روی میآورند. به نظر میرسد نبود برنامهای عملیاتی و کارآمد درزمینة مقابله با تغییرات اقلیمی، در کنار ضعف ترویج و آموزش کشاورزی کارآمد باعث خواهد شد بهرهبرداران روستایی دراثر تنشهای ناشی از تغییر اقلیم، با سرعت بیشتری به خالیکردن روستاها یا انجام کارهای ناپایدار ازجمله افزایش مصرف بیرویة کودهای شیمیایی اقدام کنند. این امر پیامدهای منفی تغییر اقلیم را در منطقة پژوهش تشدید میکند. درنتیجه پیشنهاد میشود با ارتقای دانش مروجان و مشارکت کشاورزان در اجرای برنامهها، مواجهه با تغییرات اقلیمی برای حفظ داشتههای موجود و سازگاری کشاورزان با تغییرات اقلیمی با اجرای طرح مرتبط با تغییرات اقلیمی ساماندهی شود.
همچنین نتایج آزمون T همبسته نشان داد بین عملکرد و اهمیت، تفاوت معناداری وجود دارد. این امر نشاندهندة شکاف و فاصلة معنادار بین وضعیت موجود با وضعیت مطلوب در بیشتر موارد است. نتایج حاصل از پژوهشهای محمدزاده و همکاران (1394) با نتایج پژوهش حاضر همپوشانی دارد. آموزش، یکی از عوامل اصلی در کمک به مردم روستا و پرکردن شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب است. توگبه و همکاران[13] (2012) معتقدند باید به روشهای مختلفی در کشاورزان ایجاد انگیزه کرد تا در برنامههای مختلف شرکت کنند و شرایط موجود را بهبود بخشند. آنها در پژوهشهای خود نشان دادند کاهش هزینهها، افزایش کیفیت محصولات و تسهیلات، مهمترین عوامل انگیزشی برای کشاورزان هستند. درنتیجه پیشنهاد میشود با بهبود و ارتقای نگرش کشاورزان از راه افزایش کارایی و اعطای تسهیلات مالی به آنها، منطقه را امیدوار کرد و کشاورزان را برای حضور در دورههای آموزشی و اجرای برنامههای مختلف بهمنظور مواجهه با تغییرات اقلیمی در راستای پرکردن شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب تشویق کرد.