Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor, Department of Geography, Geomorphology, Faculty of Literature and Humanities, University of Guilan , Rasht, Iran
2 MA student Department of Geography ,Hydrogeomorphology, Faculty of Geographical Sciences and Planning , University of Isfahan, Isfahan, Iran Alibazvand8@gmail.com
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
ازجمله فرایندهایی که بزرگترین واحد فرمی را در ژئومورفولوژی ایجاد کرده، کارستیشدن است. در بسیاری از مواقع فرایندها چشماندازها یا واحدهای دیگر را ایجاد نمیکنند، ولی فرایند کارستیشدن در مقیاسهای مختلف فرمزایی میکند و یکی از چهارچوبههای فرمزایی در ژئومورفولوژی به این چشماندازها مربوط است (نوجوان و همکاران، 1396: 99).
مناطق کارستی فرصتهای خوبی را برای پژوهشگران به همراه دارد تا روابط و تکامل جوامع انسانی را بررسی کنند. شناخت شرایط اقلیمی گذشته، رسوبشناسی غارها و امکان مطالعات گردهشناسی و...، این مسئله را دربارة جوامع انسانی گذشته مشخص میکند. انسان در برخورد با واحدهای گوناگون ژئومورفیک با توجه به قابلیت محیط، خود را با وضع محیط سازگار کرده است. با توجه به این مسئله میتوان تأثیر چشماندازهای کارستی را بر قلمرو جوامع انسانی و توزیع آنها بیان کرد.
مناطق کارستی در گذشته و حال تأثیر زیادی بر بهبود وضعیت منابع آب داشتهاند و چشمانداز بصری مناسب و زیبا در مناطق ایجاد میکنند؛ ازجملة این مناطق، چشمة کارستی غربالبیز یزد است که تمدن و فرهنگی دیرینه دارد. شناخت مناطق کارستی در نحوة بهرهبرداری از هستههای مدنی و تکوین آنها بسیار مهم است. بررسی اشکال مدنی در دورههای گذشته نیز گواهی بر این مدعاست که پراکندگی و استقرار جمعیت روی کرة زمین به سطوحی وابسته است که شرایط مناسبی را برای ایجاد هستههای مدنی داشتهاند. در حال حاضر 25 درصد جمعیت جهان از منابع آب کارست برای شرب استفاده میکنند (Gillison‚ 2004: 23). بر این اساس، هدف از این پژوهش، بررسی اثر سامانههای کارست و غیرکارست بر الگوهای شاخص سکونت در منطقة رومشکان با توجه به شرایط محیطی است.
پیشینة پژوهش
دربارة موضوع کارست و نماد الگوهای سکونتی شاخص، پژوهشها انگشتشمار است؛ اما پژوهشهایی که دربارة کارست انجام شده، متنوع است؛ در زیر به بعضی از آنها اشاره میشود:
گمز و همکاران[1] (1993) تغییرات محیطی و تأثیرات انسانی را بر کارستهای حوضة مدیترانه (فرانسه، ایتالیا و دیناریک) بررسی کردند. این حوضه شامل چشماندازهای کارستی گستردهای است که فعالیتهای انسانی را در دورههای گذشته تجربه کرده است و مهمترین تأثیر فعالیتهای انسانی را بر منابع طبیعی و تخریب آن نشان میدهد.
پولینا[2] (1997) در پژوهشی در مناطق مرتفع کارستی جنوب لهستان، سیر تحولات تدریجی این مناطق را از گذشته تاکنون بررسی و سپس به تأثیر فعالیتهای انسانی در زمان کنونی بر روند تغییرات چشمانداز و منابع کارستی منطقه اشاره کرده است.
آندره چوک[3] (2005) در مقالهای با عنوان «مناطق کارست، عاملی برای استقرار هویت انسانی» بیان میکند مناطق کارستی، یکی از چشماندازهای طبیعی برای استقرار جمعیتهای انسانی است که این عامل بر فعالیتهای انسان و حتی بر توسعة اقتصادی نیز تأثیرگذار است. براساس نتایج این پژوهش، عامل اصلیای که روند استقرار را در مناطق کارستی محدود میکند یا توسعه میبخشد، بودن یا نبودن آب در این مناطق است و با توجه به موقعیت و شرایط اقلیمی، مناطق کارستیک شرایط زندگی انسان را بهبود میبخشند یا دچار تنش میکنند.
شریفی (1384) در پژوهشی پیچیدگیهای استقراری زاگرس را در دوران چهارم بررسی کرد و دریافت بیشتر تغییرات و تحولات آبوهوایی دوران چهارم به تغییرات محیطی منجر شده است. این مسئله نقش عمدهای در زندگی و جابهجایی جوامع انسانی داشته است. وی انطباق انسان با محیط را از موضوعاتی بیان میکند که در سایة آن، جوامع انسانی راهبردهایی را برای بقای خود در شرایط متنوع آبوهوایی در پیش گرفتهاند و برپایة همین راهبردها، شیوة معیشت و استقرار آنها نیز متنوع شده است.
پدبنیکار و همکاران[4] (2009) آثار انسانی را بر چشماندازهای کارستی جنوب غرب اسلوانی با شاخصهای مختلف محیطی مبتنی بر ژئومورفولوژی بررسی و تجزیه و تحلیل مکانی کردند. آنها با استفاده از مدلهای رقومی ارتفاعی، تصاویر ماهوارهای و نقشههای توپوگرافی، تغییرات محیطی را از گذشته تاکنون بررسی کردند. نتایج نشان داد این تغییرات در مناطق کارستی نگرانکننده و آسیبپذیری در این مناطق جبرانناپذیر است.
رضایی (1392) پراکنش استقرارگاههای عصر مفرغ دشت رومشکان را در منطقة پیشکوه غربی بررسی کرد. وی برمبنای کاوشهای انجامشده عصر مفرغ منطقه را به سه دورة کوچکتر عصر مفرغ قدیم، میانه و جدید تقسیمبندی و مطالعات مقایسهای و گونهشناسی خود را بر این اساس متمرکز کرد. این پژوهش با هدف بررسی پراکندگی استقرارهای دورة مفرغ دشت رومشکان و مقایسة دادههای آنها با محوطههای موجود در دشت رومشکان انجام شده است.
قربانی (1394) در پژوهشی چگونگی اثر کارست را بر الگوهای شاخص استقراری در منطقة کامیاران ارزیابی کرده است. بر این اساس سه الگوی شاخص استقراری شامل غارنشینی، نیمهکوچنشینی و یکجانشینی از راه گردآوری دادهها، تهیة نقشه و تحلیل روابط فضایی برای قلمروهای کارستی و غیرکارستی بررسی شده است. براساس نتایج این پژوهش، الگوهای غارنشینی و نیمهکوچنشینی تطابق زیادی با قلمروهای کارستی منطقه داشتند.
روششناسی پژوهش
روش پژوهش
در این بررسی از روش تحلیل همدید[5] و دربارة چگونگی پراکنش سکونتگاهها از روش مقایسة محدودههای کارستی و غیرکارستی بهره گرفته شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، نقشههای زمینشناسی 1:250000، نقشههای توپوگرافی 1:50000، Dem 90 متر و تصاویر گوگلارث به کار رفته و ترسیم نقشهها در محیط نرمافزار Global Mapper و Arc Gis10.5 انجام شده است. پس از گردآوری دادهها، لایههای اطلاعاتی مختلف شامل لایههای اطلاعاتی ارتفاع، زمینشناسی، قلمروهای کارستی، پراکندگی غارها و چشمههای کارستی، پراکندگی سکونتگاههای ییلاقی و مناطق روستایی و شهری تهیه و هرکدام از این لایهها با قلمروهای کارستی و غیرکارستی منطقه تطبیق داده شده است. درنهایت اطلاعات توصیفی مربوط به همپوشانی لایهها از نرمافزار Arc Gis10.5استخراج و تحلیل شده است.
موقعیت منطقة رومشکان
رومشکان، یکی از شهرستانهای استان لرستان است و بین طول جغرافیایی 47 درجه و 19 دقیقه تا 47 درجه و 40 دقیقة شرقی و عرض جغرافیایی 33 درجه و 12 دقیقه تا 33 درجه و 22 دقیقة شمالی قرار دارد. دشت رومشکان ازلحاظ ژئومورفولوژی، یکی از دشتهای میانکوهی زاگرس مرکزی است که در جنوب غرب لرستان و شمال غرب استان ایلام واقع شده است. مساحت منطقة رومشکان حدود 42/563 کیلومترمربع است (شکل 1).
شکل 1. موقعیت محدودة پژوهش
بیشترین ارتفاع این منطقه، 1983 متر در شرق مالهکوه و کمترین ارتفاع، 1010 متر در غرب دشت رومشکان است. در دشت رومشکان رودخانه و آبهای سطحی جاری نیست، اما چشمههای پای کوهی و میانکوهی فراوانی وجود دارد که بسیاری از آنها در دو دهة اخیر خشک شدهاند یا آب آنها رو به کاهش است؛ چشمههای کهریز، کوسانه، گلستانه، بهکی، کلک رو، گل مرویی، چال بازی، میرولی، دره طولکش، امامزاده سید سهلالدین و شیرین بنههر از مهمترین آنهاست.
کشاورزی در این دشت بیشتر بهصورت دیم است و جهت آبهای زیرزمینی براساس بررسیهای زمینشناسی از غرب به شرق در سمت جنوب رومشکان است. گفتنی است رودخانههای سیمره و کشکان به ترتیب در سمت غرب و شرق رومشکان واقع شدهاند و هرکدام تقریباً حدود 10 کیلومتر از دشت فاصله دارند و این دشت را تغذیه میکنند (فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 1375: 136، 239، 240).
یافتههای پژوهش
تحلیل ژئومورفولوژی و مدنیت دشت رومشکان
براساس منابع مطالعهشده و نظریههای ژئومورفولوژی تحلیلی ایران، دشت رومشکان، یکی از دریاچهها و بهنوعی یکی از چالههای ایران در دوران سرد و مرطوب کواترنری بوده که به علت انحلال در بخش شمال غربی، آب آن تخلیه شده است و در حال حاضر تله افتادن آب در آن میسر نیست (صفاری و همکاران، 1392: 56- 57). اوبرلندر[6] (1965) به الگوهای آبراههای با تمرکز نقطهای اشاره دارد که شاهدی بر وجود این دریاچهها تلقی شدهاند و چالههای رومشکان و کوهدشت از نمونههای بارز چنین دریاچههایی هستند. وجود تپههای باستانی در بستر و حاشیة این چالهها، گواهی بر این ادعاست[7]. در بیشتر این تپهها شواهدی از خردهسفالها و بقایای کورههای سفالپزی دیده شده است (نیکاندیش و همکاران، 1392: 159؛ باباجمالی و همکاران، 1395: 89). وجود چنین آثاری نشان میدهد حاشیة این دریاچه، محل استقرار مدنیت و کیفیت آب آن به مراتب مطلوبتر از دورههای گرم بوده است.
شکل 2. دشت رومشکان، نمونة بارز دریاچههای دوران چهارم
قلمروهایکارستیمنطقه
در محدودة این پژوهش، سازند آهکی آسماری بهوجودآورندة ارتفاعات جنوبی رومشکان است؛ شامل مالهکوه و ادامة آن تا کوه ویزنهار در غرب رومشکان و در قسمت شمالی کوههای سدن، چالکره و برآفتاب که اشکال کارستی آنها توسعه یافته و تنوع اشکال این مناطق فراوان است. با توجه به نقشة زمینشناسی، ساختار کارستی دیگر بر آهکهای سازند گچساران منطبق است که در شمال غرب و غرب و جنوب منطقه قرار دارد (شکل 3).
شکل 3. نقشة زمینشناسی رومشکان
با توجه به نوع لیتولوژی سازند گچساران، این سازند ازنظر هیدروژئولوژی بر کیفیت آب منطقه و شبکة مجراهای زیرزمینی و توسعة آنها تأثیر میگذارد.
شکل 4. شیب آبهای زیرزمینی منطقة رومشکان در سازند کواترنر
تعداد چشمههای کارستی در آهکهای جوان آسماری و رسوبات کواترنری نسبت به آهکهای گچساران بیشتر است و این چشمهها در ارتفاعات شمال شرقی کوه برآفتاب و مالهکوه در فواصل کم دیده میشوند (شکل 5).
شکل 5. قلمرو کارستی و چشمههایمنطقة رومشکان
بررسی سابقةسکونت (الگوهای سکونتی شاخص)در منطقة پژوهش
مناطق کارستی، میراثی بزرگ از طبیعت بکر سکونتهای سنتی و توسعة فرهنگی جوامع محلی در طول هزاران سال است (نوجوان و همکاران، 1396: 185). غنای منابع آب و تنوع گیاهی و جانوری ناشی از آن بهمثابة عوامل مؤثر بر یکجانشینی باعث ایجاد استقرارهای انسانی از غارنشینی، شبانی و جوامع کوچنده و عشایری و روستایی تا به امروز شده است. جنس سنگها و منابع آب سرزمینهای کارستی بهویژه در سطوح مرتفع کارستی غرب زاگرس نظیر کوهستان شاهو، حوضة سیروان و روانسر موجب خلق معماریهای بینظیر و سکونتگاههای سنتی شده است. این چشماندازها نشاندهندة تاریخی از عوامل محیطی، منابع انسانی، تاریخ و فرهنگ یک قوم یا یک ملت است. قدمت فرهنگی سایت کارستی اورمان در شمال غرب کرمانشاه به دستکم 5000 سال میرسد (مطالعات میدانی نگارندگان، 1398).
پژوهشهای چند دهة گذشتة تعدادی از باستانشناسان ایرانی و خارجی دربارة بعضی از غارهای ایران نشان میدهد ساکنان فلات ایران در گذشته از غار بهمثابة محل سکونت استفاده میکردند. این پژوهشها حاکی است غارهای ایران از مهمترین غارهای جهان برای مطالعة انسان و تاریخ تکامل و معیشت محسوب میشوند (جوانشاد، 1378: 153)؛ بنابراین این مناطق ارزش تاریخی و فرهنگی دارند و باید در حفظ این آثار ارزشمند کوشید.
1. غارنشینی
در میان پدیدههای موجود در ایران، ژئوفرمهای کارستیک بسیار جالب توجه و با توجه به شرایط اقلیمی و زمینشناسی و توپوگرافی و...، متنوع و بهصورت عمودی و افقی قابل شناسایی هستند (نوجوان و همکاران، 1396: 148). ارتفاع بعضی از غارها در قلمرو کارستی آسماری در ارتفاعات مالهکوه به بیش از 100 متر میرسد. غالباً این غارها بهمثابة محل ذخیرة ذوب برف در بخشی از سال، توجه ساکنان منطقه را به خود جلب میکرده و ارزش سکونتگاهی نداشته است؛ اما غارهای واقع در حاشیة ناهمواریهای منطقه و در فاصلة کمی از چشمههای کارستی، ارزش سکونتگاهی ویژه دارند.
در محدودة این پژوهش، غارها و پناهگاههای متعددی وجود دارد که در گذشته سکونتگاه دائمی یا موقت انسان بوده است و سابقة حضور انسان را نشان میدهد (رضایی، 1392: 165- 166). امروزه از تعدادی از این غارها برای نگهداری احشام استفاده میشود. غارهای کهریز، درونشیر، باباکمال و ویزنهار به ترتیب واقع در حاشیة روستاهای کهریز بازوند، عبدالبیگی، رنگینبان و ولیعصر در منطقة رومشکان در دورههای اخیر نیز پناهگاه بوده است.
بررسی ژئومورفولوژیک غارها و پناهگاههای قابل سکونت منطقه نشان میدهد آنها اغلب در محدودة قلمرو کارستی آسماری و کواترنری واقع شدهاند. این قلمرو با داشتن چشمههای متعدد برای الگوی سکونت غارنشینی در منطقه امکان بیشتری فراهم کرده است. تعداد چشمهها در منطقة رومشکان در سازند گچساران 4 چشمه (93/17 درصد)، سازند آسماری 10 چشمه (47/43 درصد) و کواترنری 9 چشمه (13/39 درصد) با توجه به مطالعات میدانی بررسی شد (شکل 6).
شکل 6. چشمههای منطقه و ارتباط آنها باسکونتغارنشینی
غارهای ویزنهار، درونشیر و باباکمال، از غارهای تاریخی مهم در رومشکان هستند.
غار ویزنهار
کوه ویزنهار دو غار باستانی دارد که یکی از آنها در درهای در ضلع شمالی واقع است و در آن چشمهای بهصورت دائمی در جریان است؛ غار دیگر در ضلع جنوبی قرار دارد. قلعة کهزاد (غار ویزنهار) را در سال ۱۳۶۴ هش، هیئتی از مرکز باستانشناسی ایران کشف کرد و مطالعاتی دربارة آن انجام داد. براساس گزارش منتشرشده، این قلعه در اوایل حکومت اشکانیان ایجاد و سپس در زمان ساسانیان با رسمیتیافتن دین زرتشت با اندکی تغییر به آتشکده تبدیل شده است (سجادی، 1382: 136)؛ همچنین این قلعه برجهای دیدهبانی کاملاً مسلط بر محدودة رومشکان، گراب، کوهنانی و کوهدشت دارد (مطالعات میدانی نگارندگان، 1398).
غار درونشیر (درونشر)
یکی دیگر از غارهای مهم لرستان با آثار زنده و تاریخی، غار درونشیر است. بعضی غارها به دلیل داشتن نشانههای حیات مانند وجود موجودات آبزی، خشکزی، غارزی و تشکیلات قندیلیشکل به غارهای زنده مشهورند. در لرستان غارهای کلماکره، ماهیکور، غار منو، غار قمری و غار درونشیر از این جملهاند. از این بین، غار درونشیر در منطقة رومشکان و در جنوب روستاهای خیر درار و عبدلبیگی در ارتفاعات شمالی مالهکوه قرار دارد و در دیوارة جنوبی آن با مسافت کمتر از 3 کیلومتر، غار معروف کلماکرهواقع است. ارتفاع دهانة غار درونشیر، 1637 متر و از سطح دشت رومشکان، حدود 500 متر است. در فصول پرباران آبگیرهای غار مملو از آب میشود. در کف بعضی تالارهای آن آبچالهایی دیده میشود که در فصل بهار آب در آنها جریان مییابد. طول این غار حدود 120 متر است و مناظر متنوع طبیعی شامل استالاگمیت و استالاگتیت دارد. سفالینههایی نیز از دوران اشکانیان و ساسانیان در این غار دیده شده است (میراث فرهنگی استان لرستان، 1396).
غار باباکمال
این غار در ارتفاعات شمالی مالهکوه رومشکان و در مسیر روستاهای رنگینبان و بازوند اصل قرار دارد و ارتفاع متوسط آن 1323 متر (شکل 7) و مساحت تقریبی آن 250 مترمربع است. ارتفاع داخل غار به بیش از 10 متر میرسد و اشکال متنوع و زیبایی مانند استالاگتیت و استالاگمیت و فروچاله (انبارآب) در غار دیده میشود. در سقف غار آبچکانهایی وجود دارد که در کف آن درون فروچاله انبار میشود و قابل آشامیدن است. به گفتة اهالی منطقه این غار از پناهگاههای قدیمی بهویژه برای نگهداری احشام عشایر و کوچنشینان در گذشته بوده است (مطالعات میدانی نگارندگان، 1398).
شکل 7. غار باباکمال در جنوب روستای رنگینبان بخش مرکزی رومشکان (نگارندگان، 1398)
2. نیمهکوچنشینی
در این منطقه، زندگی نیمهکوچنشینی با سامانة کارست ارتباط دارد. این شیوة معیشت از ابتدای فصل بهار آغاز میشود و تا اوایل فصل پاییز ادامه دارد و با وجود وابستگی به زندگی یکجانشینی، به دلیل گسترش و طول مدت کوچ که بهطور تقریبی بیش از نیمی از سال را دربرمیگیرد، میتوان آن را بهمثابة شیوة معیشتی مجزایی بررسی کرد.
در ارتفاعات غیرکارستی منطقه نیز، زندگی نیمهکوچنشینی رایج است؛ اما ازنظر گسترش نمیتوان آن را با مناطق کارستی مقایسه کرد. در این سبک زندگی، روستاهای حاشیة قلمروهای کارستی مشارکت گستردهای دارند. در این شیوة معیشت، مردم در سکونتگاه ییلاقی اقامت دارند؛ بعضی از این سکونتگاهها با چندین خانوار در کنار چشمة دائمی قرار دارند. ازجملة این سکونتگاهها در ارتفاعات مالهکوه رومشکان، هفتچشمه، چشمه شیرین بنههر، تنگ طولکش و تنگ رمسه و در قسمتهای پای کوهی پینابه، درونشر، همانکش، چالبازی، تنگ گرگ راه، دره کج و مالگهپرویز (سکونتگاههای قشلاقی) است (شکل 8).
در بررسیهای میدانی، 29 سکونتگاه ییلاقی در منطقه شناسایی شد که بخشی از آنها موجود است. درواقع مورفولوژی کارستی منطقه تأثیر بسزایی بر تداوم این شیوة معیشت داشته است. با گرمشدن هوا، این شیوة معیشت پیوند و وابستگی بیشتری با ساختار کارستی منطقه پیدا میکند؛ زمانی که برف روی دامنهها ذوب میشود و در داخل فروچالههای کارستی ذخایر برف و باران زیادی باقی میماند و برای منبع آب دامداران استخراج و استفاده میشود (مقیمی و همکاران، 1398: 104). محل عشایر در منطقه نشاندهندة محوطههای باستانی کوچنشینان منطقه است.
شکل 8. (الف) سکونتگاههای ییلاقی؛ (ب)سکونتگاههای قشلاقی (نگارندگان، 1398)
درصد سکونتگاههای ییلاقی منطقة رومشکان در سازند گچساران 22/22، سازند آسماری 03/37 و در کواترنر 74/40 محاسبه شد. بهطور کلی بررسی سکونتگاههای ییلاقی شناساییشده نشان میدهد بیشتر آنها در آسماری و گچساران یعنی ارتفاعات مالهکوه مانند هفتچشمه، مالگهپرویز، چشمه شیرین (روستای بنههر) و کوه ویزنهار پراکنده شدهاند. منابع آب دائمی در این ارتفاعات کم و پراکنده است، اما گستردگی ناهمواریها، غنای مراتع و وجود فروچالههای فراوان برای حفظ ذوب برف و بارشهای بهاری و زمستانه سبب رونق بیشتر شیوة معیشت نیمهکوچنشینی در این قلمرو کارستی شده است (شکل 9).
شکل 9. نقشة پراکندگی سکونتگاههای ییلاقی در منطقه
در سراسر قلمرو زاگرس، شیوهای از معیشت نیمهکوچنشینی رایج بوده و انسان یکجانشین با کسب تجربه در زندگی نیمهکوچنشینی، بعدها دست به کوچهای طولانی زده و زندگی کوچنشینی را بنیانگذاری کرده است (مجتهدی، 1370: 478)؛ البته ژئومورفولوژیستها معتقدند هر سازمندی اجتماعی مانند روستا، شهر و ایلنشینی و... سیر تکوینی مستقلی داشته است و هرگز تحول در روستا به آن معنی نیست که به شهر تبدیل شود؛ بلکه این سازمندی سیر تکوین مخصوص به خود را دارد (رامشت و باباجمالی، 1398: 198).
3. یکجانشینی
منطقة رومشکان، یکی از گذرگاههای مهم ارتباطی بین مناطق جنوب غربی ایران و بینالنهرین بوده و رونق ویژهای داشته است. وجود تپههای باستانی نظیر چیابیکسه، تپه چغابل، چغابور، چیاگومهای، تپه چغاسبز و...، قلعهها، دستنوشتهها و غارهای دورة پیش از تاریخ و کالکولتیک- مفرغ در این منطقه بیانکنندة سابقة سکونت طولانی در این مکانهاست (سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان، 1396).
قلمروهای کارستی منطقه ازنظر تأمین امنیت، آب و مراتع غنی تأثیر بسزایی بر شکلگیری کانون زندگی در این منطقه داشته است. قلعة کهزاد ویزنهار بهمثابة یکی از دژهای طبیعی روی چشمههای پرآب کارستی، در غرب کوه ویزنهار واقع شده و اهمیت این قلمرو در تأمین امنیت ساکنان این منطقه بوده است. با وجود اینکه قلمروهای کارستی منطقه ازنظر سکونت یکجانشینی به دلیل نبود منابع آب دائمی دافعه داشته است، حاشیة این قلمروهای کارستی به دلیل وجود چشمههای پرآب جاذب جمعیت بوده است. نتایج بررسیها نشان میدهد بیشترین تراکم روستاها متعلق به حاشیة قلمروهای کارستی، یعنی دشتهای آبرفتی کواترنر و سازندهای غیرکارستی است؛ بنابراین با توجه به بررسیهای انجامشده، سه الگوی سکونت شاخص یعنی غارنشینی، نیمهکوچنشینی و یکجانشینی متأثر از سامانههای کارستی و غیرکارستی در منطقه تشخیص داده و بررسی شد. از 45 نقطة سکونتگاهی، فقط 5 نقطه در داخل قلمرو کارستی واقع شده است که درمجموع 06/11 درصد مناطق مسکونی را دربرمیگیرد. قلمروهای کارستی منطقه با مساحت 94/313 کیلومترمربع در مقایسه با آبرفتهای کواترنر، تراکم بسیار اندکی را نشان میدهند (شکل 10؛ جدول 1). با وجود پراکندگی مناطق مسکونی در درون قلمروهای کارستی منطقه، حاشیة این قلمروها تراکم چشمگیری دارد؛ بهطوری که تعداد زیادی از روستاهای پرجمعیت منطقه در کنار چشمههای پرآب کارستی مناطق پیرامون این قلمروها شکل گرفته است.
شکل 10. نقشةپراکندگیروستاهاوسکونتگاههایدائمی و ییلاقی رومشکان
جدول 1. چگونگیپراکندگیروستاهایمنطقة رومشکان درقلمروکارستیو کواترنری
روستا |
مساحت |
قلمرو |
||
درصد |
تعداد |
درصد |
کیلومترمربع |
|
94/88 |
40 |
46 |
51/249 |
آبرفتهای کواترنری |
44/4 |
2 |
20 |
67/114 |
کارست سازند آسماری |
666/6 |
3 |
34 |
23/199 |
کارست سازند گچساران |
100 |
45 |
100 |
42/563 |
مجموع |
نتیجهگیری
ویژگیهای توپوگرافی و ژئومورفیک در گذشته بهویژه در دوران چهارم، شرایط محیطی مناسبی را برای زندگی غارنشینی فراهم کرده است؛ به بیانی مورفولوژی کارست و رسوبات دوران چهارم در مقایسه با دیگر مناطق شرایط مطلوب و تأثیرگذاری بر الگوهای مدنی و تمدنی پیرامون خود داشته است و نشان میدهد الگوی غارنشینی و نیمهکوچنشینی با قلمروهای کارستی تطبیق دارد.
برخلاف حاشیة قلمروهای کارست و محدودههای غیرکارست، توپوگرافی ویژة این ناهمواریها و پراکندگی چشمههای کارستیک در این مناطق موجب پراکندگی نقاط سکونتگاهی در این بخشها شده است؛ بهطوری که حدود 11 درصد از روستاهای منطقه در داخل قلمروهای کارستی و حدود 89 درصد در آبرفتهای کواترنری شکل گرفته است. در رسوبات آبرفتی دوران چهارم، سفرههای آب زیرزمینی و دسترسی به منابع آب از راه چشمه، حفر چاه و قنات سبب تراکم زیاد مناطق روستایی در این محدوده شده است.
[1]. Gams et al.
[2]. Pulina
[3]. Andrejchuk
[4]. podobnikaret al.
[5]. Cynoptic analysis
[6]. Oberlander
2. سفال و سفالگری ازجمله فناوریهای آن روز بوده است و دریاچهها با توجه به محل استقرار شهرها، ماده اولیة این صنعت را در اختیار ساکنان خود میگذاشتهاند؛ به همین سبب بستر و حاشیة دریاچهها، گل لازم برای سفالگری را تأمین میکرده و تپة باستانی چغابل در مرکز دشت رومشکان، منبع اصلی تولید صنایع سفالی بوده است.