Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor of Urban and Regional Planning, Department of Urban Planning and Design, Faculty of Art and Architecture, Shiraz University, Shiraz, Iran
2 Assistant Professor of Urban and Regional Planning, Faculty of Architecture and Urbanism, Persian Gulf University, Bushehr, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
درنتیجۀ افزایش مشکلات ناشی از کاهش سطح سلامت عمومی در کشورهای غربی بهویژه آمریکا، سلامت روانی به موضوع مهمی در پژوهشهای اخیر علوم محیطی تبدیل شده است. اهمیت این موضوع بهویژه بهواسطۀ رابطۀ تنگاتنگی است که سلامت عمومی با اقتصاد کلان جامعه دارد (بحرینی و خسروی، 1389: 6). افراد ساعات زیادی از عمر خود را در محیطهای متفاوت میگذرانند، اما از تأثیر مستقیم عوامل محیطی و مناظر پیرامون بر سلامت روان، بهویژه فشار روانی (استرس) آگاهی چندانی ندارند (طباطباییان و تمنایی، 1392: 101).
در حوزۀ سلامت روانی، خودسنجیهای تصادفی نشان میدهد حالت ذهنی معمول انسان به میزان زیادی فاقد آگاهی است. انسانها بیشتر اوقات غرق در خاطرات گذشته میشوند یا دربارة آینده رؤیاپردازی میکنند. انسانها بیشتر اوقات بهصورت «خلبان خودکار» فعالیت میکنند؛ زیرا ذهنشان در یک مکان و جسم و بدنشان در مکان دیگری سیر میکند (Siegel et al., 2009: 17). ذهنآگاهی یک توجه بدون سوگیری و قضاوت است و با بهزیستی ذهنی و روانشناختی و سلامت روانی رابطهای مثبت دارد (Brown and Kasser, 2005: 349). افراد ذهنآگاه واقعیات درونی و بیرونی را آزادانه و بدون تحریف ادراک میکنند و توانایی زیادی در مواجهه با دامنۀ گستردهای از تفکرات، هیجانها و تجربهها (اعم از خوشایند و ناخوشایند) دارند (Brown et al., 2007: 211).
رویکردها و نظریههای مختلفی برای توضیح و سنجش تأثیر طبیعت بر سلامت انسان ایجاد شدهاند؛ برای نمونه اُلریش در پژوهش خود به این یافتة مهم رسید که مناظر طبیعی استرس را کاهش میدهند؛ در حالی که محیطهای ساختمانی بهبود استرس را به تأخیر میاندازند. او نظریة خود را «بهبود استرس» نامید (Ulrich, 1999: 27). بیشتر پژوهشگران این حوزه در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که قرارگرفتن در موقعیتها و مناظر طبیعی، پاسخهای عاطفی مثبت را گسترش میدهد (Velarde et al., 2007: 199; Hartig and Staats, 2006: 215).
امروزه با گسترش زندگی شهری میزان استرس افزایش یافته است. یکی از راههای کاهش آثار این استرس، استفاده از فضای سبز است. سکونت یا حضور در فضای سبز به مدت طولانی باعث افزایش سلامت روان میشود و در بهبود مؤلفههای مربوط به سلامت روان اهمیت دارد (حمید و بابامیری، 1391: 309). رویکردهای مختلف طراحان به طبیعت از گذشته تاکنون موجب برپایی فضاهای معماری با کیفیتهای مختلف شده است (فلاحت و شهیدی، 1389: 38). اهمیت پرداختن به این گونه پژوهشها به این دلیل است که مشکلات زندگی شهرنشینی و استرسهای مختلف کاری، خانوادگی و اجتماعی شهروندان روزبهروز در حال افزایش است و بیتوجهی به کاستن از سطح مشکلات روحی شهروندان نیز پیامدهای جبرانناپذیری برای یک جامعه دارد. در این میان برنامهریزان محیطی میتوانند با توسعه و طراحی محیطهای طبیعی در دل شهر، از تنشهای روحیروانی بکاهند و نشاط روانی شهروندان را ارتقا دهند.
اهمیت پژوهش دربارة موضوع ارتقای سلامت روانی و بهرهمندی از کیفیتهای محیطی، بسیاری از پژوهشگران را بر آن داشته است دربارة ارتباط و همبستگی میان عوامل و متغیرهای محیطی و کالبدی و تأثیر آنها بر سلامت روان و مقولههای وابسته مانند ذهنآگاهی پژوهشهای گستردهای انجام دهند. خلاصة محتوای بهدستآمده از این پژوهشها درمجموع حاکی است توجه به معیارهای طراحی محیطی آثار مثبت و مؤثری بر سلامت روانی و اجتماعی شهروندان دارد (Brymer et al., 2020: 2). در این میان، آنچه بهمثابة خلأ پژوهشهای فعلی حس میشود این است که اکتشاف و بررسی عوامل و معیارهای مؤثر بر ارتقای سلامت محیطی را غالباً روانشناسان محیطی انجام میدهند و کمتر دیده شده است که برنامهریزان و طراحان محیطی، شهرسازان و مدیران شهری که درواقع خالق فضاهای شهری و طبیعی در شهرها هستند، معیارهای طراحی محیطی را با بهرهگیری از نظرات مستقیم شهروندان و از راه مصاحبة عمیق با آنها استخراج کنند. در همین زمینه این پژوهش در پی پرکردن این خلأ پژوهشی است.
هدف اصلی این پژوهش، ارائة معیارها و زیرمعیارهایی از تجربة لذتبخش حضور شهروندان در فضاهای تفرجگاهی و طبیعی در شهرهاست؛ در حالی که در بسیاری از پژوهشهای معمول و مرسوم، معیارها با بهرهگیری از راهبرد استدلالی قیاسی و با مرور منابع پژوهشی دیگر استخراج میشود، در این پژوهش قصد بر این است که این معیارها با بهرهگیری از راهبرد استدلالی استقرایی، از احساس و زبان شهروندان پیرامون لذت حضور و تجربة ذهنآگاهی در محیطهای تفرجگاهی استخراج شود تا درمجموع، معیارهای مؤثر بر ارتقای سلامت ذهنیروانی شهروندان در محیطهای طبیعی شناسایی شود. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا مبانی نظری دربارة موضوع ذهنآگاهی، تجربة حضور و سلامت روان مرور خواهد شد. در ادامه مقولهها (معیارها) و زیرمقولههایی (زیرمعیارها) معرفی میشوند که از راه تحلیل محتوای مصاحبههای عمیق با مراجعهکنندگان به محیطهای طبیعی حاصل شده است. صحت این معیارها نیز با تکنیک تحلیل عاملی تأییدی آزموده خواهد شد. در انتها با استفاده از تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی، اولویتبندی معیارها و زیرمعیارها انجام خواهد شد.
مبانی نظری پژوهش
احساس ارتباط با طبیعت عبارت است از حس تجربی فرد از یگانگی با جهان طبیعت یا ارتباط احساسی، شناختی و تجربی که افراد با جهان طبیعی دارند؛ بنابراین افرادی که با طبیعت در ارتباط هستند، از سطحی از احساس و وجود معنادار بهواسطة این ارتباط بهره میبرند که به تقویت سلامتی و نشاط روحی منجر میشود. ارتباط زیاد با طبیعت بهطور معمول با شادی بیشتر و همچنین رضایت از زندگی، سرزندگی و توانایی کنارآمدن با یک مشکل زندگی مرتبط است. مطالعات اخیر جهانی به دنبال تعریف ارتباط بین ذهنآگاهی و ارتباط با طبیعت هستند (Choe et al., 2020b: 2).
بائر[1] (2003) ذهنآگاهی را مشاهدۀ بدون قضاوت دربارة جریان در حال پیشرفت درونی و بیرونی محرکها و بروز آنها تعریف میکند. او معتقد است قضاوتنکردن، ذهنآگاهی را پرورش میدهد؛ به طوری که وقتی شما با وضعیت هیجانی یا فیزیکی سختی روبهرو میشوید، با قضاوتنکردن دربارۀ تجربیات، بیشتر از آنچه میبینید، هستید و چیزی که باید باشید، آگاه میشوید؛ البته این از پذیرش تجربیات لذتبخش و دردناک ناشی میشود. از نظر بائر ذهنآگاهی مفهومی آسان برای تعریف نیست؛ ولی به بهترین شکل بهمثابة فرایند ترسیم تمایزات مهم فهمیده میشود و اهمیتی ندارد که آنچه فهمیده میشود، مهم باشد یا بدیهی، مادامی که برای بیننده جدید است. ترسیم فعالانۀ این تمایزات است که ما را در زمان حال قرار میدهد.
در پژوهشی دیگر، براون و رایان[2] (2003) بیان میکنند توجه و آگاهی بهطور مرتبطی ویژگیهای سازگار یک عملکرد معمول هستند، اما ذهنآگاهی بهمثابة یک توجه یا آگاهی از تجربۀ جاری یا واقعیت حاضر بهصورت ارتقایافته در نظر گرفته میشود؛ بهویژه یک ویژگی محوری ذهنآگاهی بهمثابة آگاهی و توجه باز یا گیرا تعریف شده که ممکن است در یک آگاهی قاعدهمندتر یا پایدارتر از وقایع و تجربیات در حال عبور منعکس شده باشد؛ برای نمونه در صحبت با یک دوست فرد میتواند بهطور چشمگیری متوجه ارتباط باشد و بهطور حساسی از آهنگ احساسی ظریفی آگاه باشد که مبنای ارتباط است.
بائر در ادامة نظریههای خود دربارة موضوع ذهنآگاهی، در پژوهشی با عنوان «سنجش ذهنآگاهی»، گزارهها و پرسشنامههای منتشرشدۀ ذهنآگاهی را تبیین میکند (جدول 1) که هرکدام بسته به زمینة موضوعی خاصی طراحی شدهاند و برای شاخصسازی بسیار مؤثر واقع میشوند (Baer, 2011: 149).
جدول 1. نمونهای از پرسشنامههای مشهور ذهنآگاهی و تجربة حضور (زمان حال)
Table 1. An example of a notable questionnaire for the mindfulness and the experience of well-being
نوع پرسشنامه |
محتوای پرسشنامه (گزاره یا سؤال) که براساس موضوع پژوهش تغییر یافته است |
پرسشنامۀ ذهنآگاهی فرایبورگ
|
- من به تجربۀ زمان حال آگاه هستم. - من وجودم را هنگام خوردن، آشپزی، نظافت یا حرفزدن حس میکنم. - هنگامی که من متوجه پرتی ذهن یا حواسم میشوم، بهآرامی به تجربۀ اینجا و اکنون بازمیگردم. |
مقیاس آگاهی توجه ذهنآگاهانه |
- من متوجه میشوم کارها را بدون دقت انجام میدهم. (امتیاز معکوس) - به دلیل بیدقتی، توجهنکردن یا فکرکردن به چیزی دیگر، چیزهایی را میشکنم یا میریزم. (امتیاز معکوس) - به نظر میرسد بدون توجه کافی به آنچه انجام میدهم، بهطور خودکار عمل میکنم. (امتیاز معکوس) |
پرسشنامۀ مهارتهای ذهنآگاهی کنتاکی |
- هنگام پیادهروی، آگاهانه به تغییرات حسی حرکت بدنم توجه میکنم. - من توانایی خوبی در پیداکردن واژهها برای توصیف احساساتم دارم. - هنگام انجام کارها، فکرم سرگردان است و بهسادگی حواسم پرت میشود. (امتیاز معکوس) - به خودم میگویم آنچه را در حال حسکردن هستم، آنگونه که باید حس نمیکنم. (امتیاز معکوس) |
مقیاس ذهنآگاهی مؤثر و شناختی |
- قادر به تمرکز بر زمان حال هستم. - ذهنم درگیر گذشته است. (امتیاز معکوس) - توانایی پذیرش افکار و احساساتم را دارم. |
پرسشنامۀ ذهنآگاهی ساوتمپتون |
- هنگامی که تصویر ذهنی یا افکار پریشان دارم، میتوانم بدون واکنش خاصی به آنها توجه کنم. - هنگامی که تصویر ذهنی یا افکار پریشان دارم، دربارة همان تصویر ذهنی یا فکر قضاوت خوب یا بد میکنم. (امتیاز معکوس) - هنگامی که تصویر ذهنی یا افکار پریشان دارم، تلاش میکنم آنها را از ذهنم بیرون کنم. (امتیاز معکوس) |
مقیاس ذهنآگاهی فیلادلفیا
|
- به افکاری که از ذهنم میگذرند، آگاه هستم. - زمانی که کسی دربارۀ احساس من میپرسد، میتوانم احساساتم را بهآسانی شناسایی و بیان کنم. - من به خودم میگویم نباید افکار قطعی و غیرمنعطفی داشته باشم. (امتیاز معکوس) |
مقیاس ذهنآگاهی تورنتو
|
- کنجکاو بودم ببینم ذهنم لحظهبهلحظه به چه چیزی میاندیشد. - بدون درگیری با افکار و احساسات ناخوشایند، پذیرای آنها بودم. - با تلاش برای پذیرفتن هر تجربه، به آن تجربه نزدیک شدم؛ بدون اینکه به خوشایند یا ناخوشایندبودنش بیندیشم. |
منبع: Baer, 2011: 249
تاکنون مطالعات گستردهای دربارة نقش طبیعت و مناظر طبیعی در شهرها و نقش آنها در ارتقای سلامت روانی، تقویت تجربة حضور، لذتبردن از زمان حال زندگی و افزایش قدرت ذهنآگاهی شهروندان انجام شده است. هرزوگ و استروی[3] (2008) در پژوهشی با عنوان «تماس با طبیعت، معاشرت و سلامت روانشناختی» به رابطة حضور انسان در محیطهای طبیعی و درک خوشمشربی و معاشرت اشاره میکنند. درحقیقت این دو پژوهشگر معتقدند از میان حسهای ممکن در فرایند خلق، درک، تحمل و مقابله با معاشرت و خوشمشربی، حضور در طبیعت قادر است انسان را به متعالیترین حس معاشرت و خوشمشربی برساند که برای سلامت روانی انسان بسیار مفید است.
برمن و همکاران[4] (2008) در پژوهشی با عنوان «مزایای ادراکی تعامل با طبیعت» آثار ترمیمی تعامل با محیطهای طبیعی و تعامل با محیطهای شهری را بر عملکرد شناختی مقایسه کردهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد پیادهروی در طبیعت یا مشاهدۀ تصاویر طبیعت تواناییهای ذهنآگاهی و توجه جهتدار را در مقایسه با مشاهده یا حضور در محیطهای شهری ارتقا میبخشد.
هیندز و اسپارکس[5] (2011) در پژوهشی با عنوان «کیفیت عاطفی روابط بین انسان و محیط طبیعی با استفاده از روش روانسنجی»، روابط بین محیطهای طبیعی و حالتهای حسی تجربی را بررسی کردند. یافتهها نشان میدهد افرادی که دوران کودکی خود را در محیطهای روستایی سپری کرده بودند در مقایسه با افراد ساکن در شهر احساس دلشورة کمتری داشتند؛ در عین حال افرادی که تجربۀ ارتباط بیشتر با محیطهای طبیعی در شهرها را داشتند در مقایسه با افراد کمتجربهتر، احساسات مثبت بیشتر و دلشورۀ کمتری داشتند.
ساتربراون[6] (2014) در کتاب خود با عنوان «طراحی منظر و فضای شهری برای سلامت و رفاه» بیان میدارد ذهن انسان طوری طراحی شده است که به عوامل تعیینکنندۀ آثار عصبشناختی و روانشناختی محیطهای طبیعی پاسخ میدهد. در صورتی که فرد ارتباط خود را با دنیای طبیعی از دست بدهد یا پیوندهای اولیه را با دنیای طبیعی ترمیم و بازسازی نکند، مانند این است که یک دوست خوب را از دست داده باشد. در این صورت مضطرب و افسرده میشود و بهدنبال روشهای جبران این ضایعه بدون داشتن آگاهی از کمبودها یا اقدامات خود است. در این حالت، باغهایی که طراحان مجرب با روشهای مناسب احداث میکنند، تأثیر چشمگیری بر کاهش استرس و بهبود سلامت دارند. این پژوهش با بررسی تاریخچۀ باغها این مسئله را تبیین کرده است که چرا طراحی محیطی، اقتصادیترین ابزار در مبارزه علیه استرس و افسردگی تلقی میشود.
بعضی مطالعات بیانکنندة تأثیر بالقوة طبیعت شهری در ارتقای احساس آسایش، تعلق به مکان و تعلق به اجتماع محلی است؛ درواقع نتایج این مطالعات بیانکنندة ارتباط بین سطح دلبستگی به مکان و نشاط روحی است و نشان میدهد دلبستگی به مکان بر حس معنای زندگی افراد از راه فراهمکردن یک مکان مرکزی مهم تأثیر میگذارد؛ مکانی که با آن بقیة جهان به هم پیوسته میشود (Cleary et al., 2017: 122).
درزمینة ارتباط انسان و طبیعت دو نظریه وجود دارد؛ نظریة احیای توجه و نظریة ادغام طبیعت در شهر. نظریة احیای توجه ادعا میکند که محیط طبیعی توانایی این را دارد که خستگی توجه ناشی از خواستههای مطرحشدة منابع شناختی انسان امروزی از سبک زندگی مدرن را کاهش دهد. نظریة ادغام طبیعت در شهر نیز ادعا میکند انسانها یک ارتباط اولیه با دنیای طبیعی دارند که آنها را مستعد پاسخ مثبت به قرارگرفتن در معرض محیط طبیعی میکند (Fabjański and Brymer, 2017: 2).
یکی دیگر از نظریههایی که محیطهای طبیعی را در ارتباط با بهداشت روانی و نشاط میبیند، نظریة کاهش استرس است. تمرکز این نظریه بر این مبناست که محرکهای طبیعی بهسرعت احساسات مثبت را برمیانگیزند و سطح تحریک فیزیولوژیکی و افکار منفی را کاهش و درنتیجه بهبودی از استرس را افزایش میدهند (Choe et al., 2020a: 2).
درمجموع وجه اشتراک بیشتر پژوهشهایی که دربارة آثار محیطهای طبیعی و فضاهای سبز شهری بر شهروندان انجام شده این است که این محیطها نقش مهمی در سلامت جسمی، آرامش روانی، تمرکز ذهنی و افزایش سطح ذهنآگاهی شهروندان دارند؛ هرچند که معیارها و زیرمعیارهای مؤثر بر ذهنآگاهی شهروندان بسته به شرایط مختلف اقلیمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت است.
روش پژوهش
بسیاری از پژوهشهایی که بهدنبال استخراج معیار و زیرمعیار از میان پژوهشها و نظریههای معتبر و مرتبط با موضوع مدنظر هستند، برپایة راهبرد پژوهشی قیاسی استوارند. در راهبرد قیاسی، فرضیاتی ذیل نظریههای مطرح و در چهارچوب یک نظریه مطرح و آزموده میشوند. درنتیجه حرکت از کل به جزء است (فراستخواه، 1395: 130)؛ این در حالی است که در پژوهشهایی با راهبرد استقرایی، معرفت علمی از قواعد اثباتشدهای به دست میآید که با انباشتهشدن دادههای بسیار حاصل شده است؛ بدین ترتیب پژوهشگر در این راهبرد، باید کار خود را با کنارگذاشتن همة برداشتها و مفاهیم پیشین خود دربارة چگونگی کار جهان آغاز و سپس برای گردآوری دادهها با استفاده از روشهای عینی اقدام کند (بلیکی، 1393: 138). در این پژوهش نیز از راهبرد استقرایی استفاده شده است؛ به این دلیل که قصد نویسندگان بر آن بوده که با توجه به شرایط زمینهای اجتماعی- روانی شهروندان ایرانی در یک کلانشهر، موضوع تجربة حضور، لذت از زندگی در زمان حال و ذهنآگاهی شهروندان را در بستر مراجعه به محیط طبیعی بررسی کنند تا بر این اساس فرایند اکتشاف معیارها، زیرمعیارها و درمجموع شاخصسازی از جزء به کل تعمیم داده شود؛ بدین منظور فرایند برداشت و تحلیل داده بهطور ترکیبی و با دو روش کیفی و کمی انجام شده است. علت استفاده از روش کیفی، نیاز به فرایند مقولهبندی و استخراج معیارها و زیرمعیارها از میان گفتوگوها و مصاحبههای انجامشده با شهروندان با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی است. با توجه به اینکه محوریت این پژوهش بر موضوع تجربة حضور و ذهنآگاهی مبتنی است، استخراج دادههای باز و نبود چهارچوبسازی کمی در پاسخهای مصاحبهشوندگان اهمیت زیادی دارد؛ زیرا برمبنای اهداف تعریفشده، قرار است از این دادههای زمینهای، زیرمقولهها و مقولههای مدل ذهنآگاهی استخراج شود؛ بنابراین جنس دادههای اولیة این پژوهش، کیفی است؛ هرچند که در ادامه لازم است برای ارزیابی و آزمونپذیری بهتر، کمیسازی شوند؛ بر همین اساس روش کلان این پژوهش نیز بهصورت ترکیبی و براساس الگوی اکتشافی (مدل توسعة تاکسونومی) است. در این مدل، گام نخست پژوهش بهصورت کیفی تدوین و به تولید مقولهها یا روابط خاص منجر میشود؛ سپس با استفاده از روشهای کمی، از این مقولهها و روابط برای آزمونپذیری و هدایت پرسشهای پژوهش استفاده میشود (محمدپور، 1389: 95)؛ در همین زمینه و بهمنظور ارائۀ مدل تجربة حضور و ذهنآگاهی در فضاهای تفرجگاهی طبیعی شهری، در گام اول از روش تحلیل محتوای کیفی مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشهای مصاحبه، با مباحثة گروهی نگارندگان و همچنین مشاوره با سه نفر از صاحبنظران رشتة معماری و شهرسازی صورت گرفته است. نوع نمونهگیری بهصورت غیراحتمالی و هدفمند بوده و فرایند مصاحبه از شهروندان بومی تبریز تا زمان حصول اطمینان از اشباع داده ادامه یافته است. اشباع داده، رویکردی است که در پژوهشهای کیفی برای تعیین کفایت نمونهگیری استفاده میشود (Saunders et al., 2018: 1893)؛ بر همین مبنا تعداد مصاحبهها در محیط تفرجگاهی ائلگلی با 93 نمونه و در محیط تفرجگاهی عون بن علی با 57 نمونه (درمجموع 150 نمونه) به حد کفایت رسیده است. این مصاحبهها زمینة استخراج کدها، زیرمقولهها و مقولههای ذهنآگاهی را فراهم آوردهاند. در فرایند تحلیل محتوا، مفاهیم اصلی و فرعی و توصیفات مرتبط با کیفیت حس حضور، استخراج و خروجی تحلیل محتوا در قالب جدولی بیان و بهمثابة مدل پایۀ ذهنآگاهی مفروض شده است که در بخش نتایج و بحث ارائه خواهد شد. این مدل در ادامه با تکنیک تحلیل عاملی تأییدی آزموده شده است. علت استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی این است که در این روش انطباق تعداد عوامل و بارهای متغیرهایی که روی این عوامل اندازهگیری شدهاند، با مدل نظری ارزیابی میشود؛ به بیانی این نوع تحلیل عاملی میزان انطباق و همنوایی بین سازة نظری و سازة تجربی پژوهش را میسنجد.
پس از شکلگیری مدل مفهومی پژوهش براساس تحلیل محتوا، برای آزمودن صحت مدل، از تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزار LISREL استفاده شده است. در انتها با استفاده از تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی، رتبهبندی معیارها و زیرمعیارهای مدل ذهنآگاهی محیطی در نرمافزار Expert choice براساس نظرات نگارندگان (تکنیک گفتوگوی گروهی و متمرکز) و همچنین بهرهمندی از آرای سیزده نفر دیگر از خبرگان بومی در حوزة شهرسازی و طراحی محیطی و آشنا به موضوع ذهنآگاهی انجام شده است. رتبهبندی معیارها و زیرمعیارها براساس روش مقایسة دودویی و الگوی ماتریس مقایسة تطبیقی معیارها انجام شده است (Saaty, 1980: 74). گفتنی است قلمرو زمانی برداشت دادههای این پژوهش نیز در سه روز انتهایی فروردینماه 1398 بوده است.
محدودة پژوهش
قلمرو مکانی این پژوهش، دو نمونه از فضاهای تاریخی- طبیعی شاخص تبریز است که بیشتر شهروندان تبریزی از آنها بهمنزلة فضای تفرجگاهی بهره میبرند. شکل 1، دو تصویر از محیط تفرجگاهی ائلگلی را نشان میدهد. ائلگلی، یک تفرجگاه تاریخی و زیباست که سنگبنای آن در سال 800 هجری قمری و در زمان آققویونلوها نهاده شده است. این پارک استخری 5.5 هکتار مساحت دارد که در وسط آن عمارتی دو طبقه ساخته شده و زیبایی خاصی به تفرجگاه ائلگلی داده است. این پارک در دامنۀ تپهای قرار گرفته که با پلههای متعدد، نهرهای آب و همچنین فضای سبز مناسب، بهصورت گردشگاهی عمومی درآمده است.
شکل 2 نیز، دو تصویر از محیط تفرجگاهی عون بن علی را در دامنة کوه سرخاب تبریز نشان میدهد. این مجموعه ازجمله فضاهای چند عملکردی است که به فضایی سرزنده و خاطرهانگیز برای شهروندان تبریزی تبدیل شده است. علت این استقبال، وجود ارتفاعات طبیعی با آبوهوای مناسب، جنگلکاری و فضای سبز مناسب به همراه دو امامزادة «عون بن علی» و «زید بن علی» است که این ارتفاعات را به بام شهر تبریز شهره و آن را به یک فضای تفریحیگردشگری تبدیل کرده است (مهندسان مشاور نقش محیط، 1395: 42). در کنار همة عوامل یادشده، وجود دیدهای گستردۀ «پانورامیک» و تسلط ارتفاعی به شهر تبریز، زمینة افزایش غنای بصری و آرامش روحی مراجعان را فراهم آورده است.
شکل 1. دو نما از محیط تفرجگاهی و طبیعی ائلگلی
(نویسندگان، 1399)
Figure 1. Two views of ElGoli as a natural recreational space in Tabriz
شکل 2. دو نما از محیط تفرجگاهی و طبیعی عون بن علی
(نویسندگان، 1399)
Figure 2. Two views of Oun ibn Ali as a natural recreational space in Tabriz
یافتههای پژوهش
همانگونه که پیش از این بیان شد، در بخش اول کار قرار بر این شد که مجموعهگزارههای استخراجشده از فرایند مصاحبه با تکنیک تحلیل محتوای کیفی، به مجموعهای از مقولههای فرعی و اصلی تقسیم شوند. پیش از ورود به فرایند مصاحبه، یک تعریف واضح و کوتاه از ذهنآگاهی برای مصاحبهشوندگان خوانده و در ادامه از آنها خواسته شد که به پرسشهای مصاحبه پاسخ باز دهند. پرسشهای مصاحبه که در ادامه بیان خواهند شد، به ترتیب برای تنظیم مقولههای اصلی و زیرمقولههای ذهنآگاهی تدوین شدهاند. گفتنی است به دلیل اهمیت هر گزاره از پاسخهای شهروندان (نمونهها) که ممکن بود به ما در فرایند استخراج معیارها و زیرمعیارها کمک کند، دامنة پاسخ به پرسشها بهصورت باز و نیمهساختاریافته در نظر گرفته شد.
از 150 مصاحبه، حدود 2150 گزارة خام به دست آمد. از این تعداد گزارة خام، حدود 974 گزارة منتخب استخراج شد. از میان این گزارهها، 732 مورد در پاسخ به پرسش اول پژوهش بر آرامش محیط، 480 مورد بر زیبایی محیط، 288 مورد بر سرزندگی و نشاط محیط، 120 مورد بر عظمت و شکوه محیط، 102 مورد بر معنویت و امکان کشف محیط و 78 مورد بر صمیمیت محیط تأکید داشتند. گفتنی است تعریف معنا و تفسیر واحد برای هر مفهوم اصلی، برمبنای گفتوگوی گروهی و متمرکز نگارندگان انجام شده است. جدول 2 به مفاهیم اصلی و مفاهیم فرعی مشتقشده از مفاهیم اصلی و غالباً برگرفته از سؤال دوم پژوهش اشاره دارد.
جدول 2. نتایج تحلیل محتوای مصاحبههای کیفی در فضاهای تفرجگاهی ائلگلی و عون بن علی
Table 2. Results of content analysis of interviews in El Goli and Oun ibn Ali
مفاهیم اصلی |
فراوانی |
مفاهیم فرعی (توصیفات) |
فراوانی |
آرامش محیط (A) |
732 |
امکان دوری از دغدغهها در محیط (a1) |
90 |
امکان حرکت و چشمانداز به آب (a2) |
90 |
||
امکان پیادهروی (a3) |
102 |
||
زیبایی طبیعت (B) |
480 |
طبیعت و فضای سبز مجموعه (b1) |
216 |
آبوهوای خوب (b2) |
174 |
||
منظر زیبا به سمت شهر (b3) |
36 |
||
سرزندگی و نشاط محیط (C) |
288 |
حضورپذیری و میزبانی محیط از همة شهروندان (c1) |
42 |
امکان دیدن و دیدهشدن (c2) |
42 |
||
وجود امکانات تفریحی و رفاهی و ورزشی (c3) |
60 |
||
عظمت و شکوه محیط (D) |
120 |
دلبازی فضای مجموعه (d1) |
54 |
دنجبودن فضا (d2) |
42 |
||
امنیت فضا (d3) |
24 |
||
معنویت و امکان کشف محیط (E) |
102 |
امکان دریافت حس معنوی (e1) |
12 |
حس تسکین در محیط مذهبی (e2) |
48 |
||
عبادتکردن (e3) |
24 |
||
صمیمیت محیط (F) |
78 |
داشتن هویت تاریخی (f1) |
12 |
وجود آثار معماری تاریخی و شاخص (f2) |
30 |
||
وجود فضاهای متعدد برای استراحت و گفتوگو (f3) |
24 |
(نویسندگان، 1399)
پس از تشکیل جدول بالا و نامگذاری مفاهیم اصلی و فرعی، مدل اولیۀ ذهنآگاهی در فضاهای تفرجی طبیعی ایجاد شد که در ادامه با تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزار Lisrel 8.5 آزموده شد. تحلیل عاملی تأییدی در پی تأیید این مطلب است که آیا تعداد عوامل و متغیرهای اندازهگیریشده از دادهها، با مدل پیشنهادی برازش دارد یا خیر. شکل 3، مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبۀ دوم (ارتباط بین زیرمعیارها و معیارها) را در حالت تخمین استاندارد نشان میدهد. همانگونه که در شکل 4 مشخص است، همۀ بارهای عاملی هر 18 شاخص مربوط به 6 معیار اصلی بیش از 5/0 قرار دارند. شکل 5، مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبۀ دوم را در حالت ضریب معناداری (tvalue) نشان میدهد.
|
|
براساس نمودار شکل 4، به دلیل اینکه مقادیر t بیش از 1.96 به دست آمدهاند، همۀ بارهای عاملی مشخصشده در نمودار در سطح اطمینان 95 درصد معنادارند.
شکل 5، مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبة اول (ارتباط بین معیارها و سازۀ ذهنآگاهی) را در حالت تخمین استاندارد نشان میدهد. همانگونه که در شکل 6 مشخص است، همۀ بارهای عاملی مربوط به 6 معیار اصلی بیش از 5/0 قرار دارند. شکل 6، مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبۀ اول را در حالت ضریب معناداری (tvalue) نشان میدهد. براساس شکل 6 میتوان گفت به دلیل اینکه مقادیر t بیش از 1.96 به دست آمدهاند، همۀ بارهای عاملی نمودار در سطح اطمینان 95 درصد معنادارند.
|
|
جدول 3 نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی مرتبههای اول و دوم مدل ذهنآگاهی را در فضاهای تفرجگاهی طبیعی نشان میدهد. همانگونه که از محتوای این جدول پیداست، تمامی این بارهای عاملی، معیارها و زیرمعیارها معنادارند؛ همچنین در این جدول میانگین واریانس استخراجشده، پایایی مرکب و نتیجه و روایی سازه- همگرا ارائه شده است. به دلیل اینکه همة بارهای عاملی بیش از 5/0 به دست آمدهاند و نیز میانگین واریانس استخراجشده بیش از 5/0 است، وجود روایی سازه- همگرا برای سازۀ اصلی و شش معیار اصلی آن تأیید میشود.
جدول 3. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی مرتبههای اول و دوم مدل ذهنآگاهی در فضاهای تفرجگاهی طبیعی
Table 3. Results of confirmatory factor analysis of the first and second stages of mindfulness model in natural recreational spaces
تحلیل عاملی |
سازة اصلی |
معیار اصلی/ زیرمعیار |
بار عاملی |
معناداری بار عاملی |
میانگین واریانس |
پایایی مرکب |
روایی سازه- همگرا |
تأییدی مرتبه اول |
ذهنآگاهی |
A |
0.82 |
همۀ بارهای عاملی معنادارند |
0.735 |
0.816 |
þ |
B |
0.83 |
||||||
C |
0.89 |
||||||
D |
0.91 |
||||||
E |
0.84 |
||||||
F |
0.78 |
||||||
تأییدی مرتبه دوم |
A |
a1 |
0.92 |
0.552 |
0.687 |
þ |
|
a2 |
0.6 |
||||||
a3 |
0.67 |
||||||
B |
b1 |
0.84 |
0.776 |
0.725 |
þ |
||
b2 |
0.93 |
||||||
b3 |
0.87 |
||||||
C |
c1 |
0.82 |
0.646 |
0.707 |
þ |
||
c2 |
0.81 |
||||||
c3 |
0.78 |
||||||
D |
d1 |
0.86 |
0.734 |
0.72 |
þ |
||
d2 |
0.83 |
||||||
d3 |
0.88 |
||||||
E |
e1 |
0.9 |
0.588 |
0.693 |
þ |
||
e2 |
0.8 |
||||||
e3 |
0.56 |
||||||
F |
f1 |
0.96 |
0.7240 |
0.718 |
þ |
||
f2 |
0.81 |
||||||
f3 |
0.77 |
(نویسندگان، 1399)
جدول 4 به شاخصهای برازش مهم سنجش برازش مدل نهایی تحلیل عاملی تأییدی مرتبههای اول و دوم اشاره کرده است. همانگونه که از دادههای این جدول مشخص است، همۀ بارهای عاملی بیش از 5/0 و معنادارند. مقدار احتمال آمارۀ کایدو نیز بیش از 05/0 به دست آمده که بهمنزلۀ تأیید فرض صفر است؛ به بیان دیگر، این موضوع نشان میدهد هر دو مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبۀ اول و دوم در سطح 95 درصد اطمینان مناسب است؛ همچنین مقادیر هر دو شاخص برازندگی (GFI) و شاخص برازندگی تعدیلشده (AGFI)، شاخص نرمشدۀ برازندگی (NFI)، شاخص نرمنشدۀ برازندگی (NNFI)، برازندگی تطبیقی (CFI) و شاخص برازش افزایشی (IFI) در هر دو مدل بیش از 9/0 به دست آمده است که برای تأیید برازندگی مدل پیشنهادی کمی قابل قبول محسوب میشوند. شاخص جذر برآورد واریانس خطای تقریب (RMR) و شاخص جذر میانگین مجذور باقیماندهها (RMSEA) نیز، در هر دو مدل کمتر از 05/0 به دست آمده است که نشان از برازش مطلوب مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبۀ اول و دوم دارد؛ بر این اساس مقادیر تمامی شاخصها نشاندهندۀ برازش مناسب و قابل قبول الگوی مفهومی پژوهش است؛ بنابراین صحت الگوی مفهومی پژوهش براساس دادههای کیفی بهدستآمده، از راه کمیسازی (فراوانی) دادههای استخراجی و راستیآزمایی آنها با آزمونهای آماری تأیید میشود. با توجه به شاخصهای برازندگی مدل، مدل برازششده بهطور کامل مناسب است؛ زیرا فرض صفر و فرض مقابل برازندگی مدل به این صورت تعریف میشود: فرض صفر: مدل مناسبی برازش شده است؛ فرض یک: مدل مناسبی برازش نشده است. از آنجایی که مقدار احتمال آمارة کایدو بیش از 05/0 است، فرض صفر تأیید میشود؛ به بیان دیگر مدل نگارندگان (ذهنآگاهی در محیطهای تفرجگاهی طبیعی) در سطح 95 درصد اطمینان مناسب است.
جدول 4. شاخصهای برازش مدل پیشنهادی
Table 4. Goodness of fit indicators of the proposed model
شاخصهای برازش |
مقدار تحلیل عاملی مرتبۀ اول |
مقدار تحلیل عاملی مرتبۀ دوم |
مقادیر قابل قبول |
مطلوبیت شاخص برازش |
χ2/df |
31/1 |
827/0 |
<3 |
þ |
RMSEA |
047/0 |
000/0 |
<0.05 |
þ |
RMR |
004/0 |
029/0 |
<0.05 |
þ |
P- value |
27/0 |
907/0 |
>0.05 |
þ |
GFI |
99/0 |
93/0 |
>0.9 |
þ |
AGFI |
93/0 |
91/0 |
>0.9 |
þ |
NFI |
1 |
95/0 |
>0.9 |
þ |
NNFI |
99/0 |
01/1 |
>0.9 |
þ |
CFI |
1 |
1 |
>0.9 |
þ |
IFI |
1 |
01/1 |
>0.9 |
þ |
(نویسندگان، 1399)
پس از تثبیت مدل، برمبنای اهداف تعریفشده در ابتدای پژوهش، لازم است معیارها و زیرمعیارهای استخراجشده از مدل رتبهبندی شوند. هدف از رتبهبندی این معیارها و زیرمعیارهای وابسته، مشخصکردن درجة اولویت هریک از این معیارها در ارزیابی پروژههای موجود طراحی محیطی در ارتقای سطح ذهنآگاهی شهروندان و همچنین کاربست این معیارها در فرایند برنامهریزی و طراحی پروژههای طراحی منظر سبز در شهر تبریز و سایر شهرهای ایرانی است. همانگونه که در بخش روش پژوهش بیان شد، شاخصهای ذهنآگاهی در فضاهای تفرجی طبیعی براساس تکنیک فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) وزندهی و رتبهبندی میشوند. وزندهی به معیارها و زیرمعیارها براساس آرای نگارندگان (برمبنای تکنیک گفتوگوی گروهی و متمرکز) و همچنین بهرهمندی از آرای سیزده نفر دیگر از خبرگان بومی در حوزة معماری و شهرسازی و آشنا به موضوع ذهنآگاهی (با اعمال میانگین هندسی امتیازات) انجام شده است. مقایسة دودویی معیارها و زیرمعیارها براساس مقیاس 9کمیتی ساعتی صورت گرفته است (زبردست، 1380: 15). این مقایسة زوجی میان معیارهای اصلی (شامل 6 معیار با 15 مقایسه)، زیرمعیارهای A (شامل 3 زیرمعیار و 3 مقایسه)، زیرمعیارهای B (شامل 3 زیرمعیار و 3 مقایسه)، زیرمعیارهای C (شامل 3 زیرمعیار و 3 مقایسه)، زیرمعیارهای D (شامل 3 زیرمعیار و 3 مقایسه)، زیرمعیارهای E (شامل 3 زیرمعیار و 3 مقایسه) و زیرمعیارهای F (شامل 3 زیرمعیار و 3 مقایسه) انجام شده است. جدول 5 به نتیجة نهایی محاسبات و وزنهای هر معیار و زیرمعیار اشاره دارد.
جدول 5. وزنهای نهایی و رتبهبندی معیارها و زیرمعیارهای مدل ذهنآگاهی در فضاهای تفرجگاهی طبیعی
Table 5. Final weights and ranking of criteria and sub-criteria of mindfulness model in natural recreational spaces
معیارهای اصلی/ وزن |
زیرمعیارها |
وزن محلی |
وزن نهایی |
رتبه |
آرامش محیط (A) 0.329 |
امکان دوری از دغدغهها در محیط (a1) |
0.4 |
0.142 |
1 |
امکان حرکت و چشمانداز به آب (a2) |
0.347 |
0.123 |
2 |
|
امکان پیادهروی (a3)
|
0.254 |
0.09 |
4 |
|
زیبایی طبیعت (B) 0.215 |
طبیعت و فضای سبز مجموعه (b1) |
0.402 |
0.093 |
3 |
آبوهوای خوب (b2) |
0.315 |
0.073 |
5 |
|
منظر زیبا به سمت شهر (b3) |
0.283 |
0.065 |
6 |
|
سرزندگی و نشاط محیط (C) 0.116 |
حضورپذیری و میزبانی محیط از همة شهروندان (c1) |
0.5 |
0.5 |
9 |
امکان دیدن و دیدهشدن (c2) |
0.297 |
0.03 |
14 |
|
وجود امکانات تفریحی و رفاهی و ورزشی (c3) |
0.202 |
0.02 |
15 |
|
عظمت و شکوه محیط (D) 0.119 |
دلبازی فضای مجموعه (d1) |
0.617 |
0.051 |
8 |
دنجبودن فضا (d2) |
0.235 |
0.02 |
16 |
|
امنیت فضا (d3) |
0.148 |
0.012 |
18 |
|
معنویت و امکان کشف محیط (E) 0.088 |
امکان دریافت حس معنوی (e1) |
0.423 |
0.038 |
11 |
حس تسکین در محیط مذهبی (e2) |
0.215 |
0.019 |
17 |
|
عبادتکردن (e3) |
0.362 |
0.033 |
13 |
|
صمیمیت محیط (F) 0.132 |
داشتن هویت تاریخی (f1) |
0.248 |
0.035 |
12 |
وجود آثار معماری تاریخی و شاخص (f2) |
0.353 |
0.5 |
10 |
|
وجود فضاهای متعدد برای استراحت و گفتوگو (f3) |
0.399 |
0.057 |
7 |
(نویسندگان، 1399)
همانگونه که از نتایج جدول 5 پیداست، بیشترین امتیاز معیار اصلی ذهنآگاهی به معیار آرامش محیط متعلق است؛ این بدان معناست که با توجه به تعاریفی که از مفهوم تجربة حضور و ذهنآگاهی مطرح است، برنامهریزان و طراحان محیطی لازم است بهمنظور ایجاد بستر یا اعمال اصلاحات لازم برای یک فضای ذهنآگاه در یک محیط تفرجگاهی طبیعی، به این معیار توجه اساسی داشته باشند. بیشک محیطی که فضای آرام و تمرکزبخشی را برای مراجعهکنندگان ایجاد نکند، ذهن آنها را بر حس حضور و لذتبردن از زمان حال متمرکز نمیکند.
معیار بعدی، زیبایی طبیعت است. ذات بشر به گونهای است که همواره در جستوجوی زیبایی و تحسین خود و محیطی است که در آن زندگی و فعالیت میکند؛ بنابراین اگر طراحان و مجریان مناظر طبیعی در پروژههای خود تلاشی برای زیباسازی محیط از راه ترفندهای طراحانه (ایجاد المانها و مجسمههای مفهومی، تمرکز و تأکید بر کیفیت کفها و جدارهها، تنوعبخشی به گونههای فضای سبز و...) نداشته باشند، با اقبال کمتر مراجعان برای حضور و درمجموع تقویت مفهوم ذهنآگاهی شهروندان مواجه خواهند شد؛ در عین حال محیط طبیعی که فضای صمیمی و خودمانی را برای شهروندان ایجاد کند، به گونهای که هر شهروند احساس کند میتواند در طبیعت، محیطی مشابه فضای خصوصی و نیمهخصوصی خود داشته باشد، در ردة بعدی اهمیت طراحی و پیادهسازی یک محیط ذهنآگاه قرار دارد.
عظمت و شکوه محیط طبیعی نیز عاملی است که شهروندان را مقهور محیط و آنها را به تواضع، تفکر و تعمق دربرابر طبیعت دعوت میکند و درمجموع موجب تقویت حس حضور شهروندان در محیط طبیعی میشود. سرزندگی و نشاط محیط نیز علاوه بر آنکه عاملی برای افزایش امنیت محیط است و احساس امنیت جسمی و فکری را به مراجعان القا میکند، موجب ارتقای حضورپذیری و جمعشدن اقوام و خویشان در کنار یکدیگر میشود و درمجموع شور و نشاط محیط را افزایش میدهد. مجموعة این عوامل حس لذت از زمان حال را در شهروندان افزایش میدهد.
درنهایت با تأکید و تمرکز بر بناهای مذهبی و تاریخی امکان ارتقای زمینة معنوی محیط وجود دارد. دعاکردن و تمرکز بر تأمین نیازهای معنوی، یکی از نیازهای اساسی بشر در طول تاریخ بوده است. بیشتر شهروندان با دعا و نیایش به درجاتی از خداشناسی، هستیشناسی، خودشناسی و خودسازی، کسب معرفت و درنهایت آرامش روانی میرسند. با این اوصاف احداث و مرمت بناهای مذهبی در دل محیطهای طبیعی، کمک شایانی به القای حس ذهنآگاهی خواهد کرد.
در جدول 6 رتبة نهایی سایر زیرمعیارهای ذهنآگاهی در محیط تفرجگاهی طبیعی مشخص و اولویتبندی شده است. بهمنظور کاستن از اطناب متن، از توضیح بیشتر دربارة تکتک زیرمعیارها پرهیز و بهمنظور بحث با یافتههای سایر پژوهشگران، به تعدادی از زیرمعیارها اشاره میشود.
براساس پژوهش برمن و همکاران[7] (2008) پیادهروی در طبیعت یا مشاهدۀ تصاویر طبیعت تواناییهای توجه جهتدار را ارتقا میبخشد و نظریة توجه ترمیمی را تأیید میکند. براساس یافتههای این پژوهش نیز امکان حرکت و چشمانداز به آب، طبیعت و فضای سبز مجموعه برای ارتقای ذهنآگاهی کاربران فضا در اولویت هستند.
برمبنای پژوهش کیلگرن و بورکال[8] (2010) محیطهای طبیعی باعث کاهش استرس و افزایش سطح انرژی و حالتهای تعدیلشدۀ آگاهی میشود و بنابراین اثر ترمیمی قویتری دارد. براساس یافتههای این پژوهش امکان دوری از دغدغهها در محیط برای ارتقای ذهنآگاهی کاربران فضا در اولویت است که قاعدتاً اثر ترمیمی قوی دارد و لذت حضور را در فضا افزایش میدهد.
درنهایت براساس گفتههای ساتربراون[9] (2014) طراحی زیستمحیطی بهمثابة اقتصادیترین ابزار در مبارزه علیه استرس و افسردگی شهروندان تلقی میشود. این پژوهش نیز بهمثابة یک اثر میانرشتهای، درمجموع و با جمعبندی از نظرات شهروندان و متخصصان معماری و شهرسازی بر این نتیجة مهم صحه میگذارد که تمرکز و تأکید بر ارتقای احساس ذهنآگاهی در شهروندان در محیطهای تفرجگاهی طبیعی نقش زیادی در ارتقای آرامش، سرزندگی، امید به زندگی و اعتمادبهنفس و در عین حال کاهش سطح استرس کار و زندگی در فضاهای شهری دارد.
نتیجهگیری
این پژوهش با هدف ارائۀ یک مدل از ذهنآگاهی افراد در فضاهای تفرجی طبیعی شهری و اولویتبندی معیارها و زیرمعیارهای ذهنآگاهی در فضاهای سبز و مناظر طبیعی بهمنظور ارتقای کیفیت این فضاها انجام شد. به دلیل اهمیت تجربه، حس حضور و ادراک مراجعان از مفهوم ذهنآگاهی، فرایند استخراج داده براساس مصاحبههای میدانی و تحلیل محتوای مصاحبهها شکل گرفت.
یافتههای این پژوهش نشان داد برقراری احساس آرامش در محیط طبیعی، مؤثرترین معیار بهمنظور القای حس ذهنآگاهی و لذت آنی از حضور در این فضاست؛ در حالی که معیارهای زیبایی طبیعت، صمیمیت محیط، عظمت و شکوه، سرزندگی و نشاط و درنهایت معنویت و امکان کشف محیط در رتبههای بعدی اهمیت قرار دارند. در کنار این معیارها، زیرمعیارهای مهمی نیز استخراج و اولویتبندی شد؛ برای نمونه فراهمکردن بستر لازم بهمنظور دوری از دغدغههای زندگی شهری در محیط طبیعی، مهمترین زیرمعیاری بود که برای مراجعان به اینگونه فضاها و القای حس ذهنآگاهی در آنها اهمیت داشت. سایر زیرمعیارهای مهم به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: امکان حرکت و چشمانداز به آب، کیفیت طبیعت و فضای سبز مجموعه، امکان پیادهروی، آبوهوای خوب، منظر زیبا به سمت شهر، وجود فضاهای متعدد برای استراحت و گفتوگو، دلبازی فضای مجموعه، حضورپذیری و میزبانی محیط از همة شهروندان، وجود آثار معماری تاریخی و شاخص، امکان دریافت حس معنوی، داشتن هویت تاریخی، داشتن فضایی برای عبادتکردن، امکان دیدن و دیدهشدن، وجود امکانات تفریحی و رفاهی و ورزشی، دنجبودن فضا، حس تسکین در محیط مذهبی و امنیت فضا.
معیارها و زیرمعیارهای استخراجشده در بخش اول پژوهش، در ادامه و با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی مرتبههای اول و دوم مدل ذهنآگاهی در فضاهای تفرجگاهی طبیعی نشان داد تمامی بارهای عاملی معیارها و زیرمعیارهای استخراجشده از این پژوهش معنادارند. درنتیجه وجود روایی سازه- همگرا برای 6 معیار اصلی و 18 زیرمعیار پژوهش تأیید شد. نکتة جالب توجه اینکه معیارها و زیرمعیارهای استخراجشده از مدل ذهنآگاهی در محیطهای طبیعی، گذشته از کاربرد برای ارزیابی کیفیت دیگر محیطهای طبیعی و مصنوع، به برنامهریزان، طراحان و مجریان مناظر طبیعی در مسیر ارتقای طرحهای پیشنهادی و اجرایی مناظر طبیعی کمک شایانی میکنند.