Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor of Agricultural Extension and Education, Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources, Gorgan, Iran
2 Senior Expert of Central Office for Natural Resources and Watershed, Golestan, Gorgan, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
بحرانهای زیستمحیطی موجب بازنگری در درک رابطة انسان با طبیعت و طرح مفاهیم جدیدی در این زمینه شدهاند (Ai-He and Greenberg, 2008: 4). برخی برای حل مسائل زیستمحیطی، استفاده از فناوری پیشرفته را پیشنهاد دادهاند و برخی بر تغییر الگوهای رفتاری و انتخاب سبک زندگی جدید تأکید دارند (Rajput and Bajaj, 2011: 61)؛ با این حال تردیدی وجود ندارد که گذار به پایداری جهانی نیازمند تغییر در ارزشها، نگرشها و رفتارهای انسان است (Saunders et al., 2006: 703)؛ به همین دلیل امروزه مسائل زیستمحیطی عمیقاً با مفاهیم اجتماعی گره خوردهاند (کلانتری و همکاران، 1395: 2) و به دنبال آن نگاه مسئولانه به محیط از نشانههای شاخص بسیاری از جوامع برای حرکت به سمت توسعة پایدار در نظر گرفته میشود (Dunlap et al., 2000: 423). واقعیت این است که تبیین دلایل رفتار افراد درقبال محیطزیست به یکی از مسائل مهم در جامعهشناسی محیطزیست تبدیل شده است (فاضلی و جعفرصالحی، 1392: 162). این رفتار بازتابی از نگرشها به محیطزیست و نگرانیها دربارة آن و روشهای تعامل با آن است (Cheng et al., 2013: 1167)؛ به همین دلیل موضوع نگرش به محیطزیست اهمیت یافته است.
برخی معتقدند نگرش، زیربنای عقاید و باورهاست و برخی آنها را مکمل یکدیگر میدانند؛ به طوری که نگرش با جنبة عاطفی و باور با جنبة عقلانی ارتباط دارد (گولد و کولب، 1392: 864)؛ با این حال نگرش را میتوان مجموعهای از شناختها، باورها و عقاید دانست که موجب جهتگیری احساسی به همراه ارزشیابی (خوب یا بد) درزمینة یک چیز یا پدیده و آمادگی اقدام به عمل متناسب با آن میشود. به این ترتیب سه جزء شامل عنصر شناختی (آگاهی، اعتقادات و باورها)، عنصر احساسی یا عاطفی (خوب یا بد) و عنصر رفتاری (آمادگی به انجام رفتار به شیوة خاص) در نگرش قابل شناسایی است که با ترکیب یکدیگر نگرش را تشکیل میدهند (کریمی، 1396: 300).
نگرش زیستمحیطی، مجموعهای از احساسات خوشایند (مثبت) یا ناخوشایند (منفی) درزمینة ویژگیهای محیطزیست و موضوعات مرتبط با آن تعریف شده است (Bloom and Trumbell, 2008: 989)؛ همچنین نگرش زیستمحیطی نوعی سوگیری درقبال محیطزیست یا بخشی از آن دانسته میشود که فرد را مستعد رفتار مطابق با آن میکند (Bord et al., 2000: 210)؛ البته نگرش تعیینکنندة رفتار است و به همین دلیل با تغییر نگرش افراد میتوان رفتار آنها را تغییر داد. برخی نیز معتقدند نگرشهای زیستمحیطی پیشبینیکنندههای قوی رفتارها درقبال محیطزیست هستند (Kaiser et al., 1999: 2; Grunert and Juhl, 1995: 41; Nordlund and Gravill, 2003: 340)؛ از این رو حل بحرانهای زیستمحیطی در گرو تغییر نگرش و ارزش درکشدة انسان به محیطزیست است (معتمدینیا و همکاران، 1393: 92).
بعضی مطالعات نشان دادهاند نگرشهای خاص با رفتارهای خاص در ارتباطاند و مقیاسهای نگرش عمومی در پیشبینی رفتارهای عمومی استفاده میشوند (Dunlap and Van Liere, 1978: 19)؛ همچنین نگرشهای زیستمحیطی در رفتارهای سازگار با محیطزیست تأثیرگذارند و رفتار زیستمحیطی یک فرد را نوع نگرش وی شکل میدهد (Kil et al., 2014: 17). پژوهشها نشان دادهاند افزایش سطح نگرشهای زیستمحیطی مردم، یکی از راههای مؤثر برای تغییر رفتارهای زیستمحیطی آنان است (Lee and Jan, 2015: 198)؛ اما باید توجه داشت رابطة علی- معلولی بین نگرش زیستمحیطی و رفتارهای حامی محیطزیست، ضعیف یا در حد متوسط است (Thapa, 1999: 426; Tarrant and Cordell, 1997: 618; Hini et al., 1995: 22).
در ارتباط با نگرش و نگاه به محیطزیست دو دیدگاه در قالب دو پارادایم قابل شناسایی است؛ یکی دیدگاهی است که از آن بهمثابة پارادایم غالب اجتماعی یاد میشود و دیگری، پارادایم جدید زیستمحیطی است. دیدگاه اول که از آن بهمثابة پارادایم استثناییبودن انسان نیز یاد میشود، بر این فرض استوار است که انسانها مخلوقاتی استثنایی هستند که به پیروی از قوانین طبیعت نیازی ندارند و فعالیتهای آنها صرفاً با توانایی فنی تعیین میشود و عناصر زیستبومشناختی در تعیین آنها نقشی ندارد. در این دیدگاه، انسان از طبیعت جداست و ضمن اینکه خود را وارث و حاکم بر طبیعت میداند، هیچ حقی برای موجودات دیگر قائل نیست (Hernandez et al., 2000: 613). متأسفانه این پارادایم آثاری منفی بر جای گذاشت؛ ازجمله کاهش منابع و درنتیجه ناتوانی در تأمین نیازهای رو به رشد مردم (Milbrath and Fisher, 1984: 25)؛ اما پارادایم جدید زیستمحیطی به محدودیتهایی اشاره دارد که باید ناگزیر درمقابل رشد (اقتصادی) انسان قرار داده شوند؛ یعنی اهمیت حفظ تعادل بین طبیعت و توسعة یک اقتصاد پایدار یا نیاز به تجدید نظر در این باور که وجود طبیعت صرفاً به دلیل پاسخگویی به نیازهای انسانی است (عابدی سروستانی، 1390: 94). این پارادایم بر رابطة متعادل بین انسان و سایر گونهها و همچنین پایداری در استفاده از منابع طبیعی تأکید دارد. در ابتدا به پارادایم زیستمحیطی جدید بهصورت یک رابطة تکبُعدی از روابط بین انسان و کیفیت محیطزیست نگریسته میشد، اما بهمرور از آن بهمثابة ترکیبی از یک ساختار پیچیده یاد شد که مرکب از سه بُعد شامل محدودیت قائلشدن برای رشد، مقابله با انسانمحوری و قبول شکنندگی تعادل طبیعت است (Dunlap and Van Liere, 1978: 10).
محدودیت رشد به احتمالات برای ادامة رشد با توجه به منابع محدود در جهان اشاره دارد. ردّ انسانمحوری نیز بر اعتقادات افراد دربارة جایگاه انسان در جهان، حقوق انسانها و موضوع برتری آنها بر سایر گونههای زیستی مبتنی است. قبول شکنندگی تعادل طبیعت نیز شامل ایدهها دربارة ظرفیت، مقاومت و توان بازسازی طبیعت دربرابر تغییراتی میشود که با رفتارها و سوءاستفادة انسان از طبیعت ایجاد شده است (Amburgey and Thoman, 2012: 236)؛ البته پارادایم غالب اجتماعی و پارادایم جدید زیستمحیطی مشترکاتی نیز دارند؛ برای نمونه هر دوی این پارادایمها تصریح میکنند انسان گونهای منحصربهفرد است، اما پارادایم جدید زیستمحیطی بر این موضوع تأکید دارد که انسان گونهای در کنار سایر گونههاست و میباید بهمثابة یکی از آنها بررسی شود؛ به بیان دیگر در پارادایم غالب اجتماعی، انسان از طبیعت مجزا دیده شده است؛ در حالی که در پارادایم جدید زیستمحیطی انسان بخشی از طبیعت است؛ همچنین این دو پارادایم بر این موضوع تأکید دارند که زندگی انسان عمیقاً متأثر از نیروهای اجتماعی و فرهنگی است؛ اما پارادایم جدید زیستمحیطی مدعی است زندگی انسان از محیط بیوفیزیکی نیز تأثیر میپذیرد که با واکنش به عمل انسان شکل میگیرد (Catton and Dunlap, 1980: 46)؛ در این بین پارادایم جدید زیستمحیطی برخلاف پارادایم غالب اجتماعی، نگاه انتقادی به تصمیمات سیاسی دارد و از مشارکت فعال شهروندان حمایت میکند (Milbrath and Fisher, 1984: 28)؛ البته باید توجه داشت که نتایج مطالعات نشان داده است مردم میتوانند نگرانیهای زیستمحیطی برای حمایت از محیطزیست از خود نشان دهند، اما این نگرانیها لزوماً حاکی از انجام اقدامات عملی از طرف آنان نیست (Moyano and Palomo, 2014: 415; Gomera et al., 2013: 149)؛ با این حال دیدگاه زیستمحیطی جدید، نگرشی است که ارزشهای زیستمحور را دربرابر ارزشهای فناورمحور قرار میدهد (Barr, 2004: 231). در این دیدگاه، جهانبینی فناورمحور، ضد محیطزیست تلقی و به چالش کشیده میشود (Dunlap et al., 2000: 426). مطالعات نیز نشان داده است جهتگیری فناورمحور به رفتارهای مسئولانه درقبال محیطزیست منجر نمیشود (Barr, 2003: 601). درمجموع رویکرد پارادایم جدید زیستمحیطی بیانکنندة این است که بحران در حال رشد زیستمحیطی برای جهان طبیعت پیامد منفی دارد و برای جامعة انسانی نیز نتایج مهمی در پی خواهد داشت (Kilbourne et al., 2011: 210).
پژوهشهای تجربی مختلفی دربارة نگرشها و باورهای محیطزیستی انجام شده است؛ برای نمونه پژوهش انجامشده در استان گلستان بیانکنندة گرایش نسبتاً خوب روستاییان ساکن حاشیة جنگل به پارادایم جدید زیستمحیطی بود (بادآهنگ گلهبچه، 1397: 5).
نتایج پژوهش دیگر در پارکهای جنگلی نشان داد بین نگرش مساعد به محیطزیست و سن همبستگی معنادار وجود ندارد و افراد مجرد و متأهل نیز تفاوت معناداری ازنظر نگرش به محیطزیست نداشتند (عابدی سروستانی، 1393: 35).
مطالعة دیگر در آمریکا نشان داد دانشجویان دورة کارشناسی طرفدار محیطزیست هستند و از ایدههای پارادایم جدید زیستمحیطی حمایت میکنند (Thapa, 1999: 426).
همچنین افراد مطالعهشده در کشورهای ترینیداد[1]، جمهوری دومینیکن[2] و آمریکا، قویترین نگرش را به پارادایم جدید زیستمحیطی داشتهاند (Rauwald and Moore, 2002: 709).
مطالعة دیگر در هوستون[3] آمریکا نشان داد نگرش افراد آفریقاییآمریکایی به پارادایم جدید زیستمحیطی نسبتاً ضعیف است (Lee, 2008: 29).
پژوهش انجامشده در یونان نشان داد نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی موضوعی چندبُعدی است که افزایش آگاهیهای زیستمحیطی شهروندان را نشان میدهد. این پژوهش حاکی است نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی به منطقة سکونت افراد نیز ارتباط دارد (Ntanos et al., 2019: 1).
مطالعة دیگر در یکی از پارکهای جنگلی کشور چین برمبنای پارادایم جدید زیستمحیطی نشان داد افرادی که از محدودیتهای رشد حمایت میکنند و بیشتر نگران محیطزیست هستند، تمایل بیشتری به نزدیکشدن به طبیعت و فرار از امور روزمره و مسائل مربوط به شهرها دارند (Lou and Deng, 2007: 392).
در پژوهش دیگر دربارة مدیریت جنگلها نشان داده شد قدرت توضیحدهندگی پارادایم جدید زیستمحیطی هنگامی که بهمثابة موضوعی چندبُعدی در نظر گرفته شود، بیشتر است (Taye et al., 2018: 420).
همچنین پژوهش دربارة کارکنان خدمات جنگلداری آمریکا نشان داد نگرش زنان به پارادایم جدید زیستمحیطی مساعدتر از مردان است (Kennedy et al., 2005: 25).
با توجه به اهمیت نگرش به محیطزیست و نقش آن در رفتار با طبیعت، این پرسش مطرح میشود که کدام دیدگاه زیستمحیطی در بین جوامع رایج است. برخی کارشناسان مشکلات محیطزیستی را متوجه مردم میدانند و معتقدند دیدگاه آنها دربارة محیطزیست مناسب نیست و بیمهری آنها به محیطزیست زیاد و توجیهناپذیر است؛ ولی آیا این ادعا درست است و آیا فقط مردم عادی اینگونهاند؟ به بیان دیگر آیا دستاندرکاران مدیریت و حفاظت از منابع طبیعی دیدگاه مناسبی دربارة محیطزیست دارند؟
از آنجا که تا زمان مطالعة حاضر پژوهش مشخصی دربارة دیدگاه زیستمحیطی مأموران حفاظت از جنگلها در کشور یافت نشد، این پژوهش برای پاسخدادن به پرسش زیر انجام شد:
دیدگاه مأموران حفاظت از جنگلها دربارة محیطزیست چگونه است؟
یگان ویژة حفاظت از منابع طبیعی، یکی از زیرمجموعههای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود که از اواخر سال 1384 با درخواست سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور و تأمین بودجه از سوی این سازمان و با تصویب ستاد کل نیروهای مسلح تشکیل شده است. این یگان وظیفة حفظ و حراست از منابع طبیعی بهویژه جنگلها را بر عهده دارد. هدف از تأسیس این یگان، دفاع مؤثر دربرابر حملات متعدد سودجویان، قاچاقچیان چوب و شکارچیان غیرمجاز به محیطبانان و جنگلبانان تعریف شده است. انجام گشت و مراقبت، بازرسی و کنترل محمولههای جنگلی و کشف محمولههای قاچاق غیرمجاز، بازرسی مستمر کارگاههای چوببری و کارخانههای صنایع چوب و همکاری در کشف و اطفای حریق در عرصههای منابع طبیعی از سایر وظایف این یگان است (سبزعلی، 1396: 1). با توجه به مطالب بیانشده، مدل مفهومی ارائهشده در شکل 1 برای هدایت پژوهش استفاده شد.
|
شکل 1. مدل مفهومی پژوهش
Figure 1. Conceptual model of research
روششناسی پژوهش
این پژوهش با روش پژوهش پیمایشی[4] انجام شد. جمعیت مطالعهشده شامل کارکنان یگان حفاظت از جنگلها در استان گلستان بودند. با روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندیشده، 264 نفر از آنان در شهرستانهای استان برای مطالعه انتخاب شدند. با توجه به اهمیت نیروهای رسمی یگان حفاظت، از 180 نفر نیروی رسمی یگان ویژة حفاظت از منابع طبیعی، 160 نفر بهصورت تصادفی بهمثابة نمونه انتخاب شدند. دربارة نیروهای غیررسمی هرکدام از شهرستانهای مینودشت، گالیکش، رامیان، آزادشهر، علیآباد کتول، گرگان، کردکوی و بندر گز، حدود 70 درصد از مأموران یگان حفاظت همان شهرستان برای نمونه انتخاب شدند که تعداد آنها به 104 نفر رسید. با این روش درمجموع 264 نفر از مأموران یگان ویژة حفاظت از منابع طبیعی در سطح استان گلستان بهمثابة نمونة پژوهش انتخاب و بررسی شدند. جدول 1 چهارچوب نمونهگیری را نشان میدهد.
جدول 1. چهارچوب نمونهگیری
Table 1. Sampling framework
شهرستان |
جمعیت کارکنان رسمی |
حجم نمونه |
جمعیت کارکنان غیررسمی |
حجم نمونه |
مینودشت |
22 |
19 |
18 |
13 |
گالیکش |
19 |
16 |
15 |
11 |
رامیان |
21 |
18 |
17 |
12 |
آزادشهر |
23 |
21 |
19 |
14 |
علیآباد کتول |
22 |
20 |
18 |
13 |
گرگان |
32 |
29 |
25 |
18 |
کردکوی |
20 |
18 |
16 |
11 |
بندر گز |
21 |
19 |
17 |
12 |
جمع |
180 |
160 |
145 |
104 |
جمعآوری اطلاعات در سال 1397 و با پرسشنامه انجام شد. بخش اول پرسشنامه حاوی پرسش دربارة ویژگیهای فردی و شغلی افراد شامل سن، وضعیت تأهل، سابقة کار، نوع استخدام، مدرک تحصیلی و محل زندگی میشد؛ بخش دوم شامل 15 گویه مربوط به شاخص سنجش نگرش زیستمحیطی برمبنای پارادایم جدید زیستمحیطی بود (Dunlap et al., 2000: 440). این گویهها در یک طیف لیکرت پنجگزینهای شامل گزینههای کاملاً موافقم، موافقم، بینظرم، مخالفم و کاملاً مخالفم سنجیده شد. روایی پرسشنامه با روایی صوری[5] و با مراجعه به استادان دانشگاه و کارشناسان ادارة کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان گلستان و کارکنان یگان ویژة حفاظت استان گلستان تأیید شد. برای بررسی پایایی با انجام یک مطالعة راهنما از آزمون کرونباخ استفاده شد که میزان آلفا برابر با 86/0 به دست آمد؛ این میزان نشاندهندة پایایی مناسب ابزار سنجش است. پس از تکمیل پرسشنامهها، اطلاعات جمعآوریشده با نرمافزار آماری SPSS18 تجزیه و تحلیل شد؛ بدین منظور از آمار توصیفی میانگین، درصد، فراوانی و آمار استنباطی ضریب همبستگی، آزمون من- ویتنی، فریدمن و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
یافتههای پژوهش
نتایج نشان داد جوانترین فرد بررسیشده 24ساله و مسنترین آنان 65ساله بوده است؛ همچنین افراد مطالعهشده با داشتن میانگین سنی 36/40، بهطور متوسط در ابتدای میانسالی قرار داشتند. این افراد با داشتن متوسط 26/14 سال سابقة کار، در اواسط نیمة خدمتی خود هستند. بیشتر افراد مطالعهشده یعنی 92 درصد متأهل بودند؛ همچنین 2/60 درصد از افراد در شهر و بقیه در روستا سکونت داشتند. حدود یکسوم از افراد مطالعهشده (8/33 درصد) مدرک تحصیلی کارشناسی (لیسانس) داشتند و فقط 4/0 درصد بیسواد بودند. سطح متوسط تحصیلی افراد مطالعهشده در حد فوق دیپلم بود (میانگین 04/4 در دامنة 0 تا 6)؛ (جدول 2).
جدول 2. مشخصات عمومی افراد مطالعهشده
Table 2. General characteristics of the participants
مشخصات |
گروهها |
درصد |
سن (سال) میانگین= 36/40 |
24 تا 30 30< تا 40 40< تا 50 50< تا 65 بیجواب |
4/14 6/40 2/32 5/12 3/0 |
سابقة کار (سال) میانگین= 26/14 |
1 1< تا 5 5< تا 10 10< تا 20 20< تا 27 27< تا 30 30< بیجواب |
7/2 1/15 1/24 33 1/9 4/14 8/0 8/0 |
سطح تحصیلات دامنه: 6-0 میانه: 04/4 نما: 5 |
بیسواد ابتدایی راهنمایی متوسطه فوق دیپلم لیسانس فوق لیسانس و بالاتر بیجواب |
4/0 5/4 9/4 28 9/15 8/33 1/12 4/0 |
وضعیت تأهل |
مجرد متأهل بیجواب |
6/7 92 4/0 |
محل زندگی |
شهر روستا بیجواب |
2/60 5/37 3/2 |
بهمنظور بررسی نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی، توزیع پراکندگی پاسخهای دادهشده به 15 گویة مربوط به این شاخص محاسبه شد (جدول 3). نتایج نشان داد بیش از 90 درصد از پاسخگویان با دو گویة «موافق» یا «کاملاً موافق» بودند. این گویهها عبارت بودند از: «گیاهان و حیوانات به اندازة آدمی حق حیات دارند» (با 7/94 درصد) و «زمین منابع طبیعی فراوانی دارد؛ فقط ما باید یاد بگیریم چگونه آنها را قابل استفاده کنیم» (با 5/90 درصد). این میزان برای گویة «هنگامی که انسانها مزاحم طبیعت میشوند، اغلب پیامدهای فاجعهبار و بلاخیزی به بار میآید» برابر با 1/89 درصد از پاسخگویان بود؛ پس از آن نیز به ترتیب گویههای «با وجود تواناییهای ویژهای که انسانها دارند، باز آنها تابع و مشمول قوانین طبیعت هستند» (با 4/86 درصد)، «اگر اوضاع به همین شکل پیش برود، ما بهزودی با یک فاجعة زیستمحیطی روبهرو خواهیم شد» (با 1/81 درصد) و «انسانها به روش بسیار بدی از محیطزیست استفاده میکنند» (با 4/78 درصد) قرار داشتند. درمقابل یک گویه وجود داشت که 5/73 درصد از پاسخگویان با آن «مخالف» یا «کاملاً مخالف» بودند؛ یعنی گویة «انسانها حق دارند محیطزیست طبیعی را متناسب با نیازهایشان تغییر دهند» (با 3/74 درصد). پس از آن گویههای «قابلیت و توان زمین به اندازهای زیاد است که از پس تأثیرات جوامع صنعتی مُدرن برمیآید» (با 5/67 درصد)، «اینکه گفته میشود نوع بشر با بحران زیستمحیطی روبهروست، بسیار اغراقآمیز است» (با 2/59 درصد) و «انسانها برای حکمرانی بر طبیعت در نظر گرفته شدهاند» (با 1/59 درصد) قرار داشتند.
جدول 3. توزیع پراکندگی پاسخهای مربوط به گویههای پارادایم جدید زیستمحیطی برحسب درصد پاسخگویان
Table 3. Distribution of responses related to the items of the new environmental paradigm by percentage of respondents
گویهها |
کاملاً مخالف |
مخالف |
بینظر |
موافق |
کاملاً موافق |
بدون پاسخ |
1. اگر اوضاع به همین شکل پیش برود، بهزودی با یک فاجعة زیستمحیطی روبهرو خواهیم شد. |
3 |
7/8 |
2/7 |
7/41 |
4/39 |
0 |
2. انسانها برای حکمرانی بر طبیعت در نظر گرفته شدهاند. |
5/23 |
6/35 |
2/15 |
7/19 |
1/6 |
0 |
3. ما داریم به حداکثر تعداد جمعیتی که زمین میتواند در خود تحمل کند، نزدیک میشویم. |
3/5 |
1/12 |
9/12 |
1/48 |
6/21 |
0 |
4. گیاهان و حیوانات به اندازة آدمی حق حیات دارند. |
9/1 |
7/2 |
8/0 |
8/20 |
9/73 |
0 |
5. زمین منابع طبیعی فراوانی دارد؛ فقط باید یاد بگیریم چگونه آنها را قابل استفاده کنیم. |
5/1 |
8/3 |
2/4 |
8/20 |
7/69 |
0 |
6. اینکه گفته میشود نوع بشر با بحران زیستمحیطی روبهروست، بسیار اغراقآمیز است. |
8/27 |
4/31 |
8/9 |
2/18 |
5/12 |
4/0 |
7. بالاخره انسانها برای کنترل طبیعت به اندازة کافی یاد خواهند گرفت که طبیعت چگونه کار میکند. |
2/4 |
7/16 |
2/18 |
9/48 |
7/11 |
4/0 |
8. زمین همانند یک کشتی است که فضا و منابع آن محدود است. |
4/3 |
8/6 |
3/8 |
4/39 |
7/41 |
4/0 |
9. هنگامی که انسانها مزاحم طبیعت میشوند، اغلب پیامدهای فاجعهبار و بلاخیزی به بار میآید. |
5/1 |
4/3 |
7/2 |
6/43 |
5/45 |
4/0 |
10. با وجود تواناییهای ویژهای که انسانها دارند، باز آنها تابع و مشمول قوانین طبیعت هستند. |
5/1 |
3 |
7/8 |
2/49 |
1/37 |
4/0 |
11. قابلیت و توان زمین به اندازهای زیاد است که از پس تأثیرات جوامع صنعتی مدرن برمیآید. |
3/27 |
2/40 |
2/10 |
14 |
8 |
4/0 |
12. انسانها حق دارند محیطزیست طبیعی را متناسب با نیازهایشان تغییر دهند. |
2/32 |
3/41 |
9/12 |
8/9 |
4/3 |
4/0 |
13. انسانها به روش بسیار بدی از محیطزیست استفاده میکنند. |
2/4 |
8/9 |
2/7 |
3/44 |
1/34 |
4/0 |
14. هوش و خلاقیت انسان این اطمینان را میدهد که ما زمین را غیرقابل سکونت نکنیم. |
4/6 |
3/16 |
17 |
4/42 |
4/17 |
4/0 |
15. تعادل طبیعت بسیار ظریف است و به راحتی به هم میریزد. |
5/4 |
8/9 |
2/7 |
5/45 |
6/32 |
4/0 |
برای پیبردن به عاملهای اصلی توضیحدهندة نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. هدف این تحلیل، خلاصهکردن دادههاست و این کار با بررسی همبستگی درونی تعداد زیادی از متغیرها و دستهبندی آنها در عاملهای کلی و محدود انجام میشود. گفتنی است آزمون KMO برابر با 683/0 و آزمون بارتلت برابر با 5/644 به دست آمد که در سطح 0001/0 معنادار بود؛ این امر بیانکنندة مناسببودن دادهها برای تحلیل عاملی است. تحلیل عاملی اولیه با روش چرخش واریماکس دربارة گویههای مربوط به پارادایم جدید زیستمحیطی نشان داد واریانس تبیینشده با عاملها برابر با 89/50 است و دو متغیر یعنی گویة «هنگامی که انسانها مزاحم طبیعت میشوند، اغلب پیامدهای فاجعهبار و بلاخیزی به بار میآید» و گویة «هوش و خلاقیت انسان این اطمینان را میدهد که ما زمین را غیرقابل سکونت نکنیم»، ضمن اینکه وارد تحلیل نشدند، مقدار مشترک کمی نیز داشتند؛ همچنین گویة «بالاخره انسانها برای کنترلکردن طبیعت به اندازة کافی یاد خواهند گرفت که طبیعت چگونه کار میکند» بر دو عامل بار شده بود؛ بنابراین برای افزایش دقت و تفسیرپذیری عاملها، تحلیل عاملی دوباره و با حذف دو متغیر یادشده از تحلیل انجام شد.
نتایج این تحلیل که با روش چرخش واریماکس انجام شد، نشان داد گویههای مربوط به پارادایم جدید زیستمحیطی از پنج عامل مختلف نشئت میگیرند که درمجموع قادرند 84/55 درصد از واریانس متغیرها را تبیین کنند (جدولهای 4 و 5). عامل اول بهمثابة مهمترین عامل که 74/14 درصد از واریانس را تبیین میکند، «انسانمحوری» نامگذاری شد؛ زیرا شامل گویههایی میشود که تسلط انسان را بر طبیعت بیان میکنند. گویههای عامل دوم در ارتباط با احتمال پدیدارشدن پیامدهای شدید زیستمحیطی است و بنابراین این عامل «تعادل اکولوژیکی» نامگذاری شد. عامل سوم نیز «منبعمحوری» نامیده شد؛ زیرا گویههای آن بیانکنندة حق استفاده از زمین بهمثابة یک منبع برای همة موجودات است. عامل چهارم «محدودیت منابع» نامیده شد؛ زیرا گویههای آن بیانکنندة لزوم دقت در استفاده از منابع محدود زمین است. عنوان «خوشبینی به آینده» نیز به عامل پنجم اختصاص یافت؛ زیرا گویههای آن نشاندهندة قابل حل بودن بحرانهای زیستمحیطی و امید به بهبود شرایط محیطزیست در آینده است.
جدول 4. توزیع بارهای عاملی حاصل از تحلیل عاملی گویههای پارادایم جدید زیستمحیطی
Table 4. Distribution of factor loadings resulting from factor analysis of the new environmental paradigm items
گزارهها |
عامل اول |
عامل دوم |
عامل سوم |
عامل چهارم |
عامل پنجم |
عامل اول: تعادل اکولوژیکی |
|
|
|
|
|
اگر اوضاع به همین شکل پیش برود، ما بهزودی با یک فاجعة زیستمحیطی روبهرو خواهیم شد. |
680/0 |
|
|
|
|
هنگامی که انسانها مزاحم طبیعت میشوند، اغلب پیامدهای فاجعهبار و بلاخیزی به بار میآید. |
595/0 |
|
|
|
|
تعادل طبیعت بسیار ظریف است و بهراحتی به هم میریزد. |
710/0 |
|
|
|
|
عامل دوم: محدودیت رشد |
|
|
|
|
|
گیاهان و حیوانات به اندازة آدمی حق حیات دارند. |
|
679/0 |
|
|
|
زمین منابع طبیعی فراوانی دارد؛ فقط ما باید یاد بگیریم چگونه آنها را قابل استفاده کنیم. |
|
592/0 |
|
|
|
زمین همانند یک کشتی است که فضا و منابع آن محدود است. |
|
562/0 |
|
|
|
با وجود تواناییهای ویژهای که انسانها دارند، باز آنها تابع و مشمول قوانین طبیعت هستند. |
|
538/0 |
|
|
|
هوش و خلاقیت انسان این اطمینان را میدهد که ما زمین را غیرقابل سکونت نکنیم. |
|
539/0 |
|
|
|
عامل سوم: فناوریمحوری |
|
|
|
|
|
قابلیت و توان زمین به اندازهای زیاد است که از پس تأثیرات جوامع صنعتی مدرن برمیآید. |
|
|
717/0 |
|
|
انسانها حق دارند محیطزیست طبیعی را متناسب با نیازهایشان تغییر دهند. |
|
|
744/0 |
|
|
عامل چهارم: خوشبینی به آینده |
|
|
|
|
|
اینکه گفته میشود نوع بشر با بحران زیستمحیطی روبهروست، بسیار اغراقآمیز است. |
|
|
|
615/0 |
|
بالاخره انسانها برای کنترلکردن طبیعت به اندازة کافی یاد خواهند گرفت که طبیعت چگونه کار میکند. |
|
|
|
841/0 |
|
عامل پنجم: انسانمحوری |
|
|
|
|
|
انسانها برای حکمرانی بر طبیعت در نظر گرفته شدهاند. |
|
|
|
|
790/0 |
انسانها به روش بسیار بدی از محیطزیست استفاده میکنند. |
|
|
|
|
646/0- |
جدول 5. خلاصة پارامترهای حاصل از تحلیل عاملی مقیاس پارادایم جدید زیستمحیطی
Table 5. Summary of parameters resulting from factor analysis of the new environmental paradigm scale
پارامتر |
عامل اول |
عامل دوم |
عامل سوم |
عامل چهارم |
عامل پنجم |
تعداد گزارهها |
3 |
5 |
2 |
2 |
2 |
مقدار ویژه |
02/3 |
02/2 |
24/1 |
14/1 |
01/1 |
درصد واریانس تبیینشده |
14/14 |
88/12 |
89/10 |
54/9 |
85/8 |
درصد تجمعی واریانس تبیینشده |
14/14 |
02/27 |
92/37 |
47/47 |
32/56 |
برای بررسی و مقایسة میزان سازگاری نگرش جمعیت مطالعهشده به پارادایم جدید زیستمحیطی، نخست امتیاز این شاخص محاسبه شد. به این منظور ابتدا پاسخهای دادهشده به گویههای 2، 5، 6، 7، 11، 12 و 14 به نحوی جهتدهی شدند که همجهت با بقیة گویهها باشند؛ به این ترتیب نمرة گزینههای «کاملاً مخالف» به «کاملاً موافق» و «مخالف» به «موافق» و بالعکس تغییر یافت و جمع عددی نمرات تمام گویهها بهمثابة امتیاز این شاخص در نظر گرفته شد. برمبنای نتایج، میانگین امتیاز نگرش مأموران حفاظت از جنگلها به پارادایم جدید زیستمحیطی برابر با 82/53 به دست آمد (در دامنة ممکن 15 تا 60) که بیش از متوسط و در حد نسبتاً مطلوب قابل ارزیابی است. برای مقایسة نگرش افراد مجرد و متأهل و همچنین مأموران ساکن در شهر و روستا به پارادایم جدید زیستمحیطی از آزمون تی- استیودنت استفاده شد. استفاده از این آزمون به دلیل مقایسة دو گروه و همچنین نرمالبودن توزیع متغیر نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی با توجه به نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنف بود (P>0.05). نتایج آزمون تی-استیودنت نشان داد نگرش افراد مجرد و متأهل و همچنین نگرش مأموران ساکن در شهر و روستا به پارادایم جدید زیستمحیطی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند (جدول 6).
جدول 6. مقایسة نگرش افراد مجرد و متأهل و ساکن شهر و روستا به پارادایم جدید زیستمحیطی
Table 6. Comparison of attitudes of single, married and urban and rural residents towards the new environmental paradigm
2-Tail. P. |
آمارة t |
پاسخگویان (میانگین) |
متغیر |
|
369/0 |
901/0 |
متأهل |
مجرد |
نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی |
94/53 |
65/52 |
|||
893/0 |
134/0 |
ساکن روستا |
ساکن شهر |
|
97/53 |
87/53 |
نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن- رو نیز نشان داد سن افراد با نگرش آنان به پارادایم جدید زیستمحیطی در ارتباط نیست، اما با افزایش سطح تحصیلات از نگرش آنان به پارادایم جدید زیستمحیطی کاسته میشود؛ به بیان دیگر مأموران با تحصیلات کمتر، نگرش بهتری به پارادایم جدید زیستمحیطی داشتند (جدول 7).
جدول 7. همبستگی سن و سطح تحصیلات با نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی
Table 7. Correlation of age and level of education with attitudes towards the new environmental paradigm
متغیر |
میزان ضریب همبستگی (r) |
Sig. |
سن |
088/0 |
157/0 |
سطح تحصیلات |
276/0- |
000/0 |
بهمنظور بررسی بیشتر، پنج بعد (عامل) مقیاس پارادایم جدید زیستمحیطی در بین دو گروه افراد مجرد و متأهل و همچنین در بین دو گروه ساکن در مناطق شهری و روستایی با استفاده از آزمون من- ویتنی مقایسه شدند. استفاده از این آزمون به دلیل مقایسة دو گروه و همچنین نرمالنبودن توزیع متغیرهای تعادل اکولوژیکی، محدودیت رشد، اطمیناننداشتن به فناوری، خوشبیننبودن به آینده و رد انسانمحوری با توجه به نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنف بود (P<0.05). گفتنی است جمع امتیاز گویههای هر بُعد (عامل) بهمثابة امتیاز همان بُعد در نظر گرفته شد؛ همچنین پیش از محاسبة جمع امتیاز هر بُعد و برای همجهتشدن گویهها، نام بعضی ابعاد (عاملها) به شکلی تغییر یافت که همراستا با جهتگیری مثبت به سوی پارادایم جدید زیستمحیطی باشد. نتایج نشان داد افراد مجرد و متأهل در ارتباط با «رد انسانمحوری» و «خوشبیننبودن به آینده» با یکدیگر تفاوت دارند؛ به طوری که افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد انسانمحوری را ردّ میکنند، اما افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل به آینده بدبین هستند؛ همچنین افراد ساکن در شهر و روستا فقط در ارتباط با «محدودیت رشد» با یکدیگر تفاوت داشتند؛ به طوری که افراد ساکن در شهر بیشتر از افراد ساکن در روستا به محدودیت رشد باور داشتند (جدول 8).
جدول 8. مقایسة افراد مجرد و متأهل و ساکن روستا و شهر در ارتباط با ابعاد پارادایم جدید زیستمحیطی
Table 8. Comparison of single and married participants living in rural and urban areas in relation to the dimensions of the new environmental paradigm
Sig. |
آمارة Z |
آمارة U |
میانگین رتبهای |
ابعاد |
|
متأهل |
مجرد |
||||
758/0 |
308/0- |
2321 |
09/131 |
45/136 |
تعادل اکولوژیکی |
318/0 |
998/0- |
2101 |
82/132 |
55/115 |
محدودیت رشد |
096/0 |
664/1- |
50/1886 |
70/133 |
83/104 |
اطمیناننداشتن به فناوری |
037/0 |
088/2- |
1748 |
72/128 |
10/165 |
خوشبیننبودن به آینده |
024/0 |
253/2- |
50/1699 |
50/3243 |
50/1909 |
رد انسانمحوری |
|
|
|
محل سکونت |
|
|
|
روستا |
شهر |
|||
947/0 |
066/0- |
7783 |
12733 |
20420 |
تعادل اکولوژیکی |
041/0 |
045/2- |
50/6657 |
50/13934 |
50/19218 |
محدودیت رشد |
586/0 |
545/0- |
7510 |
12460 |
20693 |
اطمیناننداشتن به فناوری |
545/0 |
605/0- |
7474 |
12424 |
20729 |
خوشبیننبودن به آینده |
068/0 |
824/1- |
50/6781 |
50/11731 |
50/21421 |
رد انسانمحوری |
برای پاسخ به این پرسش که آیا ابعاد مختلف پارادایم جدید زیستمحیطی تفاوتی با یکدیگر دارند یا خیر، از آزمون فریدمن استفاده شد. دلیل استفاده از این آزمون، وجود بیش از سه گروه وابسته برای مقایسه است که در سطح رتبهای اندازهگیری شدهاند. نتایج این بررسی نشان داد تفاوت مشاهدهشده در بین ابعاد نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی ازنظر آماری معنادار است و از این نظر «محدودیت رشد» در اولویت اول و «خوشبیننبودن به آینده» در اولویت آخر قرار دارند (جدول 9). برای درک بهتر، ابعاد نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی در شکل 2 با یکدیگر مقایسه شدهاند.
جدول 9. مقایسة ابعاد نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی
Table 9. Comparison of dimensions of attitudes towards the new environmental paradigm
ابعاد نگرش |
میانگین رتبهای |
اولویت |
محدودیت رشد |
98/4 |
1 |
تعادل اکولوژیکی |
93/3 |
2 |
اطمیناننداشتن به فناوری |
37/2 |
3 |
رد انسانمحوری |
25/2 |
4 |
خوشبیننبودن به آینده |
48/1 |
5 |
مربع کای: 89/878، سطح معناداری: 000/0
شکل 2. موقعیت ابعاد نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی
Figure 2. The position of the dimensions of the attitude towards the new environmental paradigm
نتیجهگیری و پیشنهادها
نتایج پژوهش حاضر نشان داد نگرش زیستمحیطی جمعیت مطالعهشده در حد نسبتاً مناسب بوده است؛ با وجود این، این نگرش را نمیتوان در حد قوی ارزیابی کرد. این نتیجه با نتایج پژوهش بادآهنگ گلهبچه (1397) همسوست که در آن مشخص شد نگرش روستاییان به پارادایم جدید زیستمحیطی نسبتاً خوب است؛ همچنین پژوهشهای دیگر نشان دادند افراد معمولاً طرفدار محیطزیست هستند و از ایدههای پارادایم جدید زیستمحیطی حمایت میکنند (Rauwald and Moore, 2002: 709; Thapa, 1999: 426; Shetzer et al., 1991: 14).
پژوهش حاضر نشان داد نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی پدیدهای چندبُعدی است؛ به طوری که برای آن پنج بُعد شامل تعادل اکولوژیکی، محدودیت رشد، فناوریمحوری، خوشبینی به آینده و انسانمحوری وجود دارد. بعضی از این ابعاد با نتایج بهدستآمده از سایر مطالعات همخوانی دارد؛ برای نمونه ابعاد انسانمحوری، تعادل اکولوژیکی و محدودیت رشد با ابعاد بهدستآمده از مطالعة آلبرشت و همکاران یعنی حاکمیت انسان بر طبیعت، توازن طبیعت و محدودیت رشد (اقتصادی) همراستاست (Albrecht et al., 1982: 39)؛ همچنین ابعاد بهدستآمده در پژوهش حاضر با ابعاد معرفیشده برای پارادایم جدید زیستمحیطی یعنی رد تسلط انسان بر طبیعت، تعادل اکولوژیکی و توسعة محدود هماهنگ است (Hernandez et al., 2000: 612). نتایج مطالعة عابدی سروستانی (1390) نیز نشان داد برای نگرش زیستمحیطی، پنج بُعد شامل انسانمحوری، تعادل اکولوژیکی، منبعمحوری، محدودیت منابع و خوشبینی به آینده وجود دارد که با نتایج پژوهش حاضر هماهنگی دارد.
مقایسة دو گروه افراد مجرد و متأهل نشان داد نگرش آنان به پارادایم جدید زیستمحیطی با یکدیگر تفاوت چندانی ندارد. نتایج پژوهش عابدی سروستانی (1393) نیز نشان داد نگرش افراد مجرد و متأهل به محیطزیست تفاوت معناداری با یکدیگر نداشته است؛ با این حال نتایج پژوهش حاضر نشان داد افراد متأهل بیش از افراد مجرد انسانمحوری را رد میکنند؛ همچنین افراد مجرد بیش از افراد متأهل به آیندة محیطزیست بدبین هستند. این موضوع نشان میدهد افراد متأهل بیش از افراد مجرد به محورنبودن انسان در محیطزیست باور دارند و آنان بیش از افراد مجرد این ایده را رد میکنند که دلیل اصلی بهوجودآمدن محیطزیست، تأمین منافع انسان است؛ با این حال افراد مجرد امیدواری کمتری درمقایسه با افراد متأهل به بهبود وضعیت محیطزیست در آینده دارند و بیشتر از افراد متأهل معتقدند مواجهبودن انسان با بحرانهای زیستمحیطی اغراقآمیز نیست.
مقایسة دو گروه افراد ساکن در شهر و روستا نشان داد آنان ازنظر نگرش به پارادایم جدید زیستمحیطی تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ با وجود این افراد ساکن در شهر بیش از افراد ساکن در روستا به محدودیت رشد باور داشتند. این نشان میدهد افراد ساکن در شهر بیش از افراد ساکن در روستا به حق سایر موجودات برای حیات باور دارند و اعتقاد بیشتری دارند که منابع زمین محدود است و برای حفاظت از محیطزیست میباید از رشد (اقتصادی) بیرویه فاصله گرفت و ضمن احترام به طبیعت، رشد سازگار با قوانین طبیعت را دنبال کرد.
پژوهش حاضر نشان داد نگرش محیطزیستی کارکنان یگان حفاظت از جنگلها مستقل از سن آنان است و افراد جوان و مسن از این نظر تفاوتی ندارند. این نتیجه با یافتههای پژوهش احمدوند و نوریپور (1389) همراستاست. نتایج پژوهش عابدی سروستانی (1393) نیز نشان داد بین نگرش مساعد به محیطزیست و سن، همبستگی معناداری وجود ندارد. البته نتایج پژوهش محمدیان و ختایی (1390) نشان داد نگرشهای محیطزیستی در بین گروههای مختلف سنی تفاوت معناداری با یکدیگر داشته است؛ همچنین پژوهش حاضر نشان داد با افزایش سطح تحصیلات، از نگرش حامی محیطزیست کارکنان حفاظت از جنگلها کاسته میشود؛ به طوری که افراد با تحصیلات بیشتر، نگرش کمتری به پارادایم جدید زیستمحیطی داشتند. این یافته کمی نامتعارف به نظر میرسد؛ زیرا انتظار میرود با افزایش سطح تحصیلات، نگرانیهای زیستمحیطی افراد افزایش یابد و نگرش بهتری به محیطزیست داشته باشند؛ بهویژه اینکه افراد مطالعهشده خود مأمور حفاظت از منابع طبیعی به شمار میروند. البته میتوان به دلایل احتمالی اشاره کرد؛ برای نمونه این احتمال وجود دارد که تحصیلات بیشتر نتوانسته باشد آگاهیهای محیطزیستی یا دغدغههای زیستمحیطی افراد را ارتقا دهد؛ همچنین ممکن است افراد با تحصیلات کمتر، بیشتر با محیطزیست و منابع طبیعی و مسائل مرتبط با آن در ارتباط بوده باشند (برای نمونه با وابستگی معیشتی به منابع طبیعی). دلیل دیگر ممکن است کمبود فرصتهای شغلی باشد؛ زیرا ممکن است دغدغه و هدف افراد با تحصیلات بیشتر که جذب یگان حفاظت از جنگلها شدهاند، نه ماهیت کار، بلکه صرفاً یافتن کار بوده است. البته پژوهشها نشان داده است تجربة زیستمحیطی، بیشتر بر دانش زیستمحیطی افراد تأثیرگذار است تا نگرش آنان به محیطزیست (Duerden and Witt, 2010: 379)؛ بنابراین فرض اینکه کارکنان حفاظت از جنگلها به دلیل شغل خویش ضرورتاً نگرش بهتری به محیطزیست دارند، عملاً در بین گروههای مختلف آنان (برای نمونه گروههای تحصیلی) صادق نیست؛ به همین دلیل لازم است پژوهشهای بیشتری انجام شود تا پاسخ روشنی برای این پرسش به دست آید که چرا رابطة سطح تحصیلات کارکنان حفاظت از جنگلها با نگرش آنان به پارادایم جدید زیستمحیطی معکوس است؛ همچنین پیشنهاد میشود بهمنظور بهبود نگرشهای حامی محیطزیست در بین کارکنان حفاظت از جنگلها، مباحث زیستمحیطی در برنامههای آموزشی ضمن خدمت آنان گنجانده شود. توصیة دیگر در نظر گرفتن دروس بیشتر یا گنجاندن مسائل مرتبط با محیطزیست در برنامههای درسی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بهمثابة منبع تأمین نیروی انسانی ادارههای منابع طبیعی است تا آنان دغدغة بیشتری دربارة محیطزیست و حفاظت از آن داشته باشند؛ همچنین نمایش فیلم، بازدید از فعالیت یگان حفاظت سایر استانها، ملاقات با مسئولان و سایر فعالان حفاظت از محیطزیست، انتشار نشریات مرتبط با فعالیتهای یگان حفاظت از جنگلها، برگزاری کارگاهها و نشستهای هماندیشی به بهبود نگرش آنان به محیطزیست کمک میکند.
[1]. Trinidad
[2]. Dominicana
[3]. Houston
[4]. Survey research
[5]. Face validity