Document Type : Research Paper
Authors
1 MA Student of Geography and Rural Planning, University of Tehran, Tehran, Iran
2 Assistant Professor of Geography and Rural Planning, University of Tehran, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
مفهوم کیفیت زندگی به دوران ارسطو (384 قم- 322 قم) برمیگردد (Ebrahimzadeh et al., 2016: 186). کیفیت زندگی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران بوده است، اما با توجه به ماهیت چندبعدی و میانرشتهای آن، در تعریف آن اجماع وجود ندارد. این مفهوم با رویکردهای مختلف و در طیف وسیعی از رشتهها ازجمله اقتصاد، علوم محیطزیست، پزشکی، جامعهشناسی، روانشناسی، سیاست و جمعیتشناسی توسعه یافته است؛ به همین ترتیب دربارة مفهوم کیفیت زندگی پیچیدگی و تنوع دیدگاه وجود دارد.
اصطلاح کیفیت زندگی عموماً برای ارزیابی وضعیت بهزیستی افراد یا جوامع بهمثابة یک کل به کار میرود. کیفیت زندگی را نباید با مفهوم استاندارد زندگی اشتباه گرفت که در درجة اول مبتنی بر درآمد است؛ بلکه شاخصهای استاندارد آن گذشته از ثروت و اشتغال، محیط ساختهشده، سلامت جسمی و روحی، آموزش، تفریح و اوقات فراغت، جرم و ایمنی و تعلق اجتماعی را نیز شامل میشود؛ علاوه بر این، جنبههای انتزاعیتر مانند آزادی، حقوق بشر و خوشبختی غالباً با کیفیت زندگی مرتبط است (Nevado-Peña et al., 2019: 1). کیفیت زندگی جامعه از ویژگیهای مشترکی که ساکنان در مکانها تجربه میکنند، مانند کیفیت هوا و آب، ترافیک یا فرصتهای محیطی و همچنین ارزیابی ذهنی ساکنان از این تجارب تشکیل می شود (El Din et al., 2013: 86). کیفیت زندگی همچنین به عوامل دیگری چون پخش درآمدها بین عوامل تولیدکنندة ارزش افزوده، میزان فقر، درآمد حقیقی (پس از درنظر گرفتن تورم) و سطح حقوق اجتماعی، میزان امنیت، کیفیت فراغت، امکانات فرهنگی، سلامت روحی مردم، تراکم جمعیت، شبکة اجتماعی، ثبات سیاسی و استحکام اقتصادی بستگی دارد؛ بنابراین دو جامعه که ازلحاظ مادی با یکدیگر برابرند، ممکن است دو کیفیت زندگی متفاوت داشته باشند. کیفیت زندگی جوامع شهری و روستایی کاملاً متفاوت و کیفیت زندگی در روستا اغلب کمتر است؛ ازجمله دلایل آن فقر گسترده، نابرابری در توزیع امکانات و برخوردارنبودن از کمترین شرایط زندگی مانند دسترسینداشتن به آب بهداشتی سالم و فاضلاب مناسب در روستاهاست (سروش مهر و همکاران، 1396: 72).
دستیابی به کیفیت زندگی، یکی از اهداف راهبردی توسعة پایدار روستایی به شمار میآید؛ بر این اساس بشر در طول حیات خویش بهویژه از دهة 70 به بعد بهدنبال ارتقابخشی بعد کمی و کیفی زندگی بوده است؛ بنابراین کیفیت زندگی هدف و وسیلة توسعة پایدار است (دانایی و همکاران، 1397: 728).
دربارة پژوهشهای حوزة کیفیت زندگی به دلیل تعدد و تنوع اهداف، جامعة آماری، نمونهها، مقاطع بررسیشده و طرح پژوهشها، نتایج بهدستآمده پراکنده، نارسا و غیرکاربردیاند که در بیشتر مواقع با وجود پیشفرضهای ضمنی، پژوهش در این حوزه را با نوعی پیشداوری مواجه میکند (رسولزاده اقدم و همکاران، 1395: 132).
تحلیل محتوای مطالعات روستایی در ایران از دو جنبه بسیار مهم است؛ نخست اینکه این مطالعات به شکل مدرن و با اتکا بر نظریهها و ادبیات جغرافیایی و برنامهریزی جدید بهویژه در قیاس با مطالعات شهری، سابقة زیادی در ایران ندارد؛ دوم اینکه تاکنون گرایش چندانی به محکزدن و سنجش دقیق و عمیق محتوای مطالعات روستایی در ایران و نیز ویژگیهای پژوهشگران دارای تألیفات و پژوهشهای متعدد بهویژه درزمینة نگارش مقالههای پژوهشی در ایران مشاهده نشده است؛ بنابراین ضروری و مهم است که گامهای ابتدایی در این راه برداشته شود (بشیری و خراسانی، 1396: 139). با توجه به محرومیت جامعة روستایی، بررسی و تحلیل کیفیت زندگی این قشر از جامعه بهمثابة یک ملاک سنجش در برآوردهشدن نیازهای مادی و غیرمادی خانوادههای روستایی و درک ذهنی و رضایت آنها از این نیازها ضرورت مییابد (میرزاییان و همکاران، 1395: 2).
کیفیت زندگی مردم به عوامل زیادی ازجمله اشتغال، درآمد، دسترسی به خدمات اجتماعی مانند بهداشت، آموزش، سلامت، امنیت، ارتباطات و مسکن وابسته است. از آنجایی که مهمترین هدف توسعه، بهبود کیفیت زندگی مردم در شهر و روستاست، بحث و بررسی دربارة مهمترین هدف توسعه اهمیت بسزایی دارد؛ همچنین در ایران بهویژه در مطالعات روستایی، مطالعه و بررسی تحلیل محتوای کیفیت زندگی کمتر مدنظر قرار گرفته است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی مقالههای علمیپژوهشی منتشرشده دربارة کیفیت زندگی روستایی ایران طی سالهای 1390 تا 1398 است. در این پژوهش سعی شده است مقالههای علمیپژوهشی با موضوع کیفیت زندگی روستایی در ایران به روش تحلیل محتوایی مطالعه و بررسی شوند؛ بر این اساس پرسشهایی در پژوهش حاضر مطرح میشود که با بررسی مقالههای حوزة کیفیت زندگی روستایی به این پرسشها پاسخ داده شده است. پرسشهای پژوهش عبارتاند از:
مبانی نظری پژوهش
قرنهاست که انسانها پیوسته برای بهبود شرایط زندگی خود کوشیدهاند تا از ظرفیتها و توانمندیهای محیط زندگی خود به بیشترین میزان و بهترین نحو بهرهبرداری کنند. کیفیت زندگی از دهة 1960 میلادی به یکی از موضوعات مطرح در حوزة علوم اجتماعی بدل شد؛ زیرا در این دهه مشخص شد رشد و توسعة اقتصادی لزوماً به بهبود زندگی مردم نمیانجامد (عنابستانی و همکاران، 1394: 88).
کیفیت زندگی (QOL) مفهومی پیچیده است که جنبههای مختلف مادی و غیرمادی را دربرمیگیرد. این مفهوم به رفاه عمومی مردم، گروهها یا جوامع اشاره دارد و در سطح بینالمللی برای نمونه در بحث مراقبتهای بهداشتی، سیاستگذاری و توسعة بینالمللی به شکل گسترده استفاده شده است. باید تأکید کرد که QOL بهسادگی به استانداردهای زندگی مربوط به درآمد افراد (جنبة اقتصادی) اشاره نمیکند، بلکه مفهومی گستردهتر شامل محیط اطراف، سلامت جسمی و روانی، اوقات فراغت، آموزش، تفریح، تعلق اجتماعی و... است (Brauer and Dymitrow, 2014: 31).
از دیدگاه بوریس[1] (2001) و بوریس و روگالا[2] (2008) کیفیت زندگی، موضوعی است که بهمثابة یکی از عناصر اصلی در ارزیابی و مقایسة بین کشورها و مناطق بهطور فزایندهای مدنظر قرار میگیرد؛ همچنین یک هدف اصلی در ایجاد مفهوم توسعة محلی یا منطقهای دانسته شده است؛ زیرا دستیابی به بهزیستی شخصی و اجتماعی و رضایت از نیازهای مردم، پایه و اساس پیشرفت است. کیفیت زندگی هم نسل فعلی و هم نسل آینده را دربرمیگیرد و جوهر مفهوم توسعة پایدار است؛ همچنین براساس گفتة استیگلیتز و همکاران[3] در کیفیت زندگی مباحث مهم عبارتاند از: شرایط زندگی مادی، بهداشت، آموزش، فعالیت اقتصادی، روابط و روابط اجتماعی، عملکرد دولت، کیفیت زیرساختها و محیطزیست (Zyła and Krzyszkowska, 2018, 238).
کیفیت زندگی شهری و روستایی
کیفیت زندگی شهری، زندگی راحت و دسترسی به نیازهای اساسی در محیط شهری تلقی میشود. درواقع کیفیت زندگی شهری ممکن است با ترکیبی از عوامل مرتبط با تعلق به مکان یا هویت مکانی همراه باشد؛ بنابراین کیفیت زندگی مردم در مناطق شهری، نتیجة واکنش مردم به محیط شهری است.
در تعریفی دیگر، کیفیت زندگی شهری شامل وضعیت فرد ازنظر پایگاه اجتماعیاقتصادی و سلامتی و احساس رضایتی است که او از زندگیاش در شهر دارد؛ علاوه بر این، کیفیت زندگی شهری تلاشی برای ایجاد شهر سالم و فراهمآوردن خدمات شهری مناسب و دردسترس برای همگان در چهارچوب پایداری است.
کیفیت زندگی روستایی بیانکنندة تلاش و کوشش مردم برای بهبود شرایط زندگی و احساس امنیت و رفاه و رضایت از آنهاست؛ اما پژوهشگران بیان داشتهاند که زندگی با کیفیت مناسب در مناطق روستایی زمانی توسعه مییابد که دولتها فرایندهای اقتصادی، اجتماعی و محیطی تأثیرگذار را به سطح روستا بکشانند و شرایط زندگی را برای ساکنان روستاها با زندگی جوامع شهری همتراز کنند. این امر فقط در صورتی تحقق مییابد که مردم در برنامهها فراموش نشوند (رسولزاده اقدم و همکاران، 1395: 136).
هرچند ارتقای کیفیت زندگی در مقیاسهای فردی و اجتماعی در سکونتگاههای روستایی از دیرباز مورد توجه برنامهریزان بوده، در دهههای اخیر با اولویتیافتن هدف اجتماعی توسعه و تدوین آن در قالب برنامههای توسعه، بهتدریج نگرش انسانی و جامعهشناختی به کیفیت زندگی در نوشتارهای توسعه و برنامهریزیها و سیاستگذاریهای کلان کشورهای پیشرفته راه یافته است (رحیمبخش و همکاران، 1398: 134). کیفیت زندگی در محیط روستایی از دیدگاه فلیپس[4] (2006) پدیدهای چندوجهی با آثار تجمعی و تعاملی و در گرو بهبود عوامل متعدد توصیف شده است؛ مانند بهبود شرایط مسکن، زیرساختها، دسترسی به امکانات مختلف، درآمد، محیطزیست و محیط اجتماعی (محمدی و همکاران، 1396: 395).
رویکردهای نظری دربارة کیفیت زندگی
رویکردهای مربوط به کیفیت زندگی به دو دستة توصیفی و تبیینی تقسیم میشوند. رویکردهای توصیفی رابطة کیفیت زندگی را با متغیرهایی چون جنسیت، تحصیلات، اشتغال و... بررسی میکنند. محور اصلی در چنین رویکردهایی، سنجش کیفیت زندگی براساس متغیرهای زمینهای است. رویکردهای تبیینی به شناخت عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی یعنی عوامل عینی و ذهنی اشاره دارد. بُعد ذهنی کیفیت زندگی ادراک افراد را از زندگیشان نمایش میدهد که با استفاده از شاخصهای ذهنی اندازهگیری میشود؛ اما کیفیت عینی زندگی شرایط بیرونی زندگی را نشان میدهد. کیفیت عینی زندگی با استفاده از شاخصهای عینی مرتبط با واقعیتهای ملموس و قابل مشاهدة زندگی اندازهگیری میشود.
رویکردهای عاملیتگرا بر کنشگران فردی کیفیت زندگی تأکید میکند که خود شامل چهار رویکرد مطلوبیتگرایی، ارزشهای عام، نیازمحور و رویکرد قابلیتی است. رویکرد مطلوبیتگرایی با نگرش فلسفی به برآوردن لذتها و نیازهای فردی بر تأمین رفاه تأکید دارد. رویکرد ارزشهای عام بر ارزشهای منطقی و سنجیدهای تأکید دارد که عموم مردم بر آن اجماع دارند. رویکردهای نیازمحور بر سه راهبرد نیازهای اساسی، توسعة انسانی و نیازهای انسانی استوار است. این رویکردها با امور واقعی در ارتباطاند و بر نقش انسان و تأمین نیازهای فردی در کیفیت زندگی تأکید میکنند. رویکرد قابلیتی روشی برای مفهومسازی کیفیت زندگی و درنهایت ارزیابی توسعة انسانی است. محور اصلی این رویکرد در رابطه با قابلیتهایی ترکیبی است از آنچه فرد توان انجام آن را دارد یا باید داشته باشد.
رویکردهای ساختارگرا نسبت به رویکردهای عاملیتگرا از دو ویژگی متمایز برخوردارند: نخست آنکه مفهومی کامل و فراگیر از کیفیت زندگی ارائه میدهند که تمامی حوزههایی را دربرمیگیرد که در بهبود کیفیت زندگی مؤثرند؛ دوم اینکه بر کیفیت زندگی در مفهوم یک کلیت تمرکز دارند (رسولزاده اقدم و همکاران، 1395: 137).
روششناسی پژوهش
تحلیل محتوا از روشهای عمدة مشاهدة اسنادی است که با آن میتوان متون، اسناد و مدارک و درواقع هر نوع سند ثبت و مطالب ضبطشدهای را خواه مربوط به گذشته و خواه مربوط به زمان حال، ارزیابی و تحلیلی منظمتر، دقیقتر و پایاتر کرد. تحلیل محتوا روشی است که در آن پژوهشگران دستاوردهای ارتباطات اجتماعی انسانها، نوعاً از جنس اسناد و مدارک (نوشته و نانوشته) را میآزمایند.
به گفتة باردن[5] (1989) تحلیل محتوا عبارت است از مجموعهفنون تحلیل ارتباط که برای توصیف محتوای پیام و روشهای منظم عینی به کار میرود. همچنین آسا برگر (2008)[6] تحلیل محتوا را یک روش پژوهشی سیستماتیک معرفی میکند که بهمثابة یکی از اشکال ارتباطی براساس اندازهگیری مقدار چیزی در یک نمونة تصادفی طراحی شده است (قائدی و گلشنی، 1395: 59).
هدف اصلی در بهکارگیری روش تحلیل محتوا، بررسی و تحلیل ارتباطات اجتماعی بشر برای دستیابی به متغیرهای آن است (رحیم سلمانی، 1391: 33). تحلیل محتوا روشی استاندارد است که برای مطالعه و شناسایی ویژگیهای اطلاعات ثبتشده نظیر مجلهها، کتابها و وبسایتها به کار میرود و پژوهشگر را قادر میسازد حجم زیادی از اطلاعات را با هدف بررسی روند موضوعی و محتوایی منابع بهآسانی به شکل سازمانیافته درآورد. روش تحلیل محتوا به پژوهشگر این امکان را میدهد تا طرح پژوهش را مستقل از نتایج آن تهیه، بیان و ارزیابی انتقادی کند.
در ایران تقریباً از دهة 50 از تحلیل محتوا در امر تحلیل مطبوعات استفاده شد و در سالهای بعد در قالب پایاننامههای تحصیلی و نیز پروژههای پژوهشی تعداد آنها افزایش یافت (بشیری و خراسانی، 1396: 141).
در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش، مقالههای علمیپژوهشی منتشرشده درزمینة کیفیت زندگی روستایی طی سالهای 1390 تا 1398 است. برای جستوجو و یافتن مقالههای حوزة کیفیت زندگی روستایی، از عناوین مقالهها و واژههای کلیدی بهکاررفته در آنها استفاده شده است. مجلههای پژوهش و برنامهریزی روستایی، پژوهشهای روستایی، مسکن و محیط روستا، برنامهریزی فضایی، مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، فضای جغرافیایی، اقتصاد فضا و توسعة روستایی و فضای جغرافیایی ازجمله فصلنامههایی بودند که در آنها کیفیت زندگی مدنظر قرار گرفته بود. تعداد کل مقالههای علمیپژوهشی طی سالهای مدنظر پژوهش، 95 مقاله است که تمامی آنها جداگانه بررسی شد؛ سپس محاسبات مرتبط با نرمافزار Excel و spss انجام و در ادامه بررسی و تجزیه و تحلیل شد. در ادامه نتایج بررسی مقالههای مدنظر ارائه خواهد شد.
یافتههای پژوهش
در پاسخ به نخستین پرسش پژوهش دربارة جنسیت نویسندگان مقالهها، وضعیت جنسیت طی هشت سال بررسیشده براساس جدول 1 بدین شرح است: از تعداد 271 نویسنده، 210 نفر مرد و 61 نفر زن هستند. همانطور که در جدول مشاهده میکنید، بیشترین نویسندگان طی سالهای بررسیشده، مرد بودهاند. از تعداد 271 نویسنده، 77 درصد را مردان و 23 درصد را زنان تشکیل میدهند که نمودار 1 سهم دو جنسیت از مجموع مقالهها را طی دورة زمانی بررسیشده نشان میدهد. مشخص است که شکاف بین تعداد نویسندگان زن و مرد بهمرور کاهش یافته است.
جدول 1. وضعیت نویسندگان ازنظر جنسیت
Table 1. Status of authors in terms of gender
سال |
تعداد نویسندگان مرد |
تعداد نویسندگان زن |
تعداد کل نویسندگان |
نسبت نویسندگان مرد % |
نسبت نویسندگان زن % |
1390 |
18 |
1 |
19 |
94.74 |
5,26 |
1391 |
16 |
1 |
17 |
94.12 |
5.88 |
1392 |
33 |
6 |
39 |
84.62 |
15.38 |
1393 |
37 |
6 |
43 |
86.05 |
13.95 |
1394 |
31 |
5 |
36 |
86.11 |
13.89 |
1395 |
14 |
8 |
22 |
63.64 |
36.36 |
1396 |
25 |
14 |
39 |
64.10 |
35.90 |
1397 |
22 |
10 |
32 |
68.75 |
31.25 |
1398 |
14 |
10 |
24 |
58.33 |
41.67 |
مجموع |
210 |
61 |
271 |
49/77 |
51/22 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
نمودار 1. سهم دو جنسیت از مجموع مقالههای بررسیشده طی دورة زمانی مدنظر
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
Figure 1. The share of both sexes in the total number of articles reviewed during the period under review (Source: Research Finding)
نمودار 2. تغییرات جنسیت نویسندگان طی دورة زمانی بررسیشده (به درصد)
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
Figure 2. Gender changes of authors during the period under review (in percent) (Source: Research Findings)
در پاسخ به دومین پرسش پژوهش دربارة تخصص نویسندگان، تخصص آنها به 9 دسته تقسیم شده است؛ براساس دادههای نشان داده شده در جدول 2، بیشترین تخصص به برنامهریزی روستایی (61.62 درصد) و برنامهریزی شهری (9.23 درصد) اختصاص دارد. دیگر تخصصها در جدول 1 نشان داده شده است.
جدول 2. وضعیت تخصص نویسندگان
Table 2. Status of authors' expertise
تخصص یا رشتة دانشگاهی |
فراوانی |
میزان برخورداری |
برنامهریزی روستایی |
167 |
61.62 |
برنامهریزی شهری و شهرسازی |
25 |
9.23 |
توسعة روستایی |
12 |
4.43 |
جغرافیا |
21 |
7.75 |
علوم اجتماعی |
9 |
3.32 |
کشاورزی |
20 |
7.38 |
جامعهشناسی |
4 |
1.48 |
آمار |
2 |
0.74 |
سایر رشتهها |
11 |
4.06 |
جمع کل |
271 |
100 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
نمودار 3. وضعیت تخصص نویسندگان
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
Figure 3. Status of authors' expertise (Source: Research Findings)
پاسخ به این پرسش که سهم هریک از دانشگاهها و مؤسسات از مقالههای حوزة کیفیت زندگی چه میزان بوده است، در جدول 3 دیده میشود. سازمانهای بررسیشده در این پژوهش به شش گروه طبقهبندی شدهاند. در این طبقهبندی دانشگاههای دولتی با 85.98 درصد، بیشترین میزان وابستگی سازمانی نویسندگان را به خود اختصاص دادند. همانطور که مشاهده میشود، بین دانشگاههای دولتی و دیگر مؤسسات شکاف زیادی دیده میشود.
جدول 3. سهم دانشگاهها و مؤسسات دولتی و غیردولتی
Table 3. Share of governmental and non-governmental universities and institutions
دانشگاهها و مؤسسات |
میزان برخورداری |
فراوانی |
دانشگاههای دولتی |
85.98 |
233 |
دانشگاه آزاد اسلامی |
4.80 |
13 |
دانشگاه پیام نور |
4.80 |
13 |
مؤسسات غیرانتفاعی |
2.95 |
8 |
مؤسسات دولتی |
0.37 |
1 |
سایر |
1.11 |
3 |
جمع کل |
100 |
271 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
نمودار 4. سهم دانشگاهها و مؤسسات دولتی و غیردولتی در مطالعات کیفیت زندگی روستایی
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
Figure 4. The contribution of governmental and non-governmental universities and institutions in rural quality of life studies (Source: Research Findings)
در ارتباط با سهم هریک از دانشگاهها از کیفیت زندگی، دانشگاه تهران با 14.2 درصد بیشترین سهم را دارد. سهم دیگر دانشگاهها به ترتیب شامل دانشگاه اصفهان 11.81 درصد، فردوسی مشهد 10.70 درصد، آزاد اسلامی 8.86 درصد، زنجان 8.49 درصد، پیام نور 5.54 درصد، خوارزمی و تربیت مدرس هرکدام 5.17 درصد، بوعلی سینای همدان 4.43 درصد، یاسوج 3.32 درصد، بهشتی و سیستان و بلوچستان هریک 2.58 درصد، رازی کرمانشاه 2.21 درصد، مازندران، زابل و تبریز هرکدام 1.58 درصد، علامه طباطبایی و محقق اردبیلی هریک 1.48 درصد، گلستان 1.11 درصد، شیراز و گرگان هریک 0.74 درصد و 10 دانشگاه دیگر هرکدام 0.37 درصد است.
جدول 4. سهم دانشگاهها از مطالعات کیفیت زندگی روستایی
Table 4. The share of universities in rural quality of life studies
دانشگاه |
تعداد نویسنده |
سهم دانشگاه |
دانشگاه |
تعداد نویسنده |
سهم دانشگاه |
تهران |
38 |
14.02 |
شیراز |
2 |
0.74 |
فردوسی |
29 |
10.70 |
گلستان |
3 |
1.11 |
اصفهان |
32 |
11.81 |
شهید چمران اهواز |
1 |
0.37 |
بوعلیسینای همدان |
12 |
4.43 |
غیرانتفاعی آباده |
1 |
0.37 |
آزاد |
24 |
8.86 |
آیتالله بروجردی |
1 |
0.37 |
پیام نور |
15 |
5.45 |
محقق اردبیلی |
4 |
1.48 |
تربیت مدرس |
14 |
5.17 |
علوم انتظامی امین |
1 |
0.37 |
یاسوج |
9 |
3.32 |
هرمزگان |
1 |
0.37 |
علامه طباطبایی |
4 |
1.48 |
تبریز |
5 |
1.85 |
رازی کرمانشاه |
6 |
2.21 |
زابل |
5 |
1.85 |
زنجان |
23 |
8.49 |
ایلام |
1 |
0.37 |
باهنر کرمان |
1 |
0.37 |
علمیکاربردی |
1 |
0.37 |
خوارزمی |
14 |
5.17 |
کردستان |
1 |
0.37 |
بهشتی |
7 |
2.58 |
گرگان |
2 |
0.74 |
مازندران |
5 |
1.85 |
حکیم سبزوار |
1 |
0.37 |
سیستان و بلوچستان |
7 |
2.58 |
ادارة منابع طبیعی و آبخیزداری بابل |
1 |
0.37 |
جمع کل |
271 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
در ارتباط با نویسندگان پرکار در نوشتن مقالههایی با موضوع کیفیت زندگی، فقط 5 نویسنده بیشترین تعداد مقاله را داشتهاند؛ حمدالله سجاسی قیداری با 6 مقاله و داوود جمینی، حمزه رحیمی، مسعود مهدوی و مریم قاسمی هرکدام با 4 مقاله. جدول 5 گویای این وضعیت است.
جدول 5. وضعیت نویسندگان پرکار در مطالعات کیفیت زندگی روستایی
Table 5. Status of portfolio authors in rural quality of life studies
رتبه |
نام نویسنده |
تعداد مقالهها |
1 |
حمدالله سجاسی قیداری |
6 |
2 |
داوود جمینی |
4 |
3 |
حمزه رحیمی |
4 |
4 |
مسعود مهدوی |
4 |
5 |
مریم قاسمی |
4 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
همچنین وضعیت تعداد نویسندگان و مقالههای آنها نشان میدهد بیشترین نویسندگان یعنی حدود 79.29 درصد نویسندگان در یک مقاله مشارکت کردهاند؛ یعنی حدود سهچهارم نویسندگان فقط در یک مقاله حضور داشتهاند که این نشاندهندة تنوع نسبتاً کم اسامی در مقالههاست.
جدول 6. وضعیت تعداد مقالهها و نویسندگان
Table 6. Status of the number of articles and authors
تعداد مقالهها |
تعداد نویسندگان |
یک مقاله |
157 |
دو مقاله |
25 |
سه مقاله |
11 |
چهار مقاله |
4 |
شش مقاله |
1 |
جمع کل نویسندگان |
198 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
برای تعیین گرایشهای موضوعی و جلوگیری از پراکندگی، همانطور که در جدول 6 مشاهده میشود، موضوعات ارائهشده در 11 دسته به شرح جدول 7 طبقهبندی شدهاند.
جدول 7. فراوانی گرایشهای موضوعی مقالهها در بازة زمانی بررسیشده
Table 7. Frequency of thematic trends of articles in the period under review
عنوان |
فراوانی |
سهم از کل |
عنوان |
فراوانی |
سهم از کل |
ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی روستایی |
31 |
32.63 |
اشتغال، درآمد و کیفیت زندگی |
14 |
14.74 |
سطحبندی کیفیت زندگی |
13 |
13.68 |
آثار جهانیشدن بر کیفیت زندگی |
2 |
2.11 |
رضایتمندی از کیفیت زندگی |
4 |
4.21 |
گردشگری و کیفیت زندگی |
7 |
7.37 |
آثار طرح هادی بر کیفیت زندگی |
5 |
5.26 |
توزیع فضایی کیفیت زندگی |
10 |
10.53 |
نقش شهرهای کوچک و شهرکهای صنعتی در کیفیت زندگی |
3 |
3.16 |
کیفیت زندگی و مسکن |
4 |
4.21 |
حکمروایی خوب و بهبود کیفیت زندگی |
2 |
2.11 |
جمع کل |
95 |
100 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
درزمینة پراکندگی استانهای بررسیشدة نویسندگان همانطور که در نمودار 6 مشاهده میشود، استانهای کرمانشاه و خراسان رضوی هرکدام با فراوانی 10 مقاله در رتبة اول، فارس با 9 مقاله در رتبة دوم، زنجان با 8 مقاله در رتبة سوم، گلستان، کردستان و سیستان و بلوچستان با 7 مقاله در رتبة چهارم و کهگیلویه و بویراحمد و لرستان با 5 مقاله در رتبة پنجم قرار دارند و دیگر استانها در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
جدول 8. سهم استانها در مطالعات کیفیت زندگی روستایی
Table 8. The share of provinces in rural quality of life studies
استان |
تعداد |
سهم استانها |
استان |
تعداد |
سهم استانها |
لرستان |
5 |
5.26 |
سیستان و بلوچستان |
7 |
7.37 |
کهگیلویه و بویراحمد |
5 |
5.26 |
تهران |
2 |
2.11 |
کرمانشاه |
10 |
10.53 |
یزد |
1 |
1.05 |
گلستان |
7 |
7.37 |
آذربایجان غربی |
1 |
1.05 |
زنجان |
8 |
8.42 |
قم |
1 |
1.05 |
فارس |
9 |
9.47 |
اصفهان |
1 |
1.05 |
مرکزی |
3 |
3.16 |
آذربایجان شرقی |
3 |
3.16 |
اردبیل |
3 |
3.16 |
خراسان رضوی |
10 |
10.53 |
کردستان |
7 |
7.37 |
کرمان |
2 |
2.11 |
مازندران |
3 |
3.16 |
ایلام |
2 |
2.11 |
خوزستان |
1 |
1.05 |
سطح ملی |
4 |
4.21 |
جمع کل |
95 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
نقشة 1. پراکندگی سهم استانها از مطالعات کیفیت زندگی روستایی
Map 1. The share of provinces in rural quality of life studies
طی سالهای 1390 تا 1398 تعداد 36 فصلنامه کیفیت زندگی را مطالعه کردهاند که عبارتاند از: پژوهش و برنامهریزی روستایی 13.68 درصد، پژوهشهای روستایی 8.42 درصد، مسکن و محیط روستا 7.37 درصد، مطالعات و برنامهریزی سکونتگاههای انسانی و برنامهریزی فضایی هریک 5.26 درصد، اقتصاد فضا و توسعة روستایی، پژوهشهای جغرافیای انسانی و فضای جغرافیایی هریک 4.21 درصد، تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، جغرافیا و توسعة ناحیهای، آمایش جغرافیایی فضا، جغرافیا، جغرافیا و برنامهریزی محیطی، روستا و توسعه هریک 3.16 درصد، برنامهریزی منطقهای، علوم جغرافیایی، برنامهریزی و توسعة گردشگری، مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای، توسعة روستایی و جغرافیایی سرزمین هریک 2.11 درصد و دیگر فصلنامهها هرکدام 1.05 درصد.
جدول 9. سهم مجلههای علمی از مطالعات کیفیت زندگی روستایی
Table 9. The share of scientific journals in rural quality of life studies
فصلنامه |
تعداد |
سهم از کل |
فصلنامه |
تعداد |
سهم از کل |
مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی |
1 |
1.05 |
جغرافیا و توسعة ناحیهای |
3 |
3.16 |
اقتصاد فضا و توسعة روستایی |
4 |
4.21 |
مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای |
2 |
2.11 |
پژوهش و برنامهریزی روستایی |
13 |
13.68 |
آمایش جغرافیایی فضا |
3 |
3.16 |
برنامهریزی منطقهای |
2 |
2.11 |
توسعة روستایی |
2 |
2.11 |
مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی |
5 |
5.26 |
دو فصلنامة مطالعات اجتماعی گردشگری |
1 |
1.05 |
راهبرد اجتماعیفرهنگی |
1 |
1.05 |
برنامهریزی توسعة کالبدی |
1 |
1.05 |
علوم جغرافیایی |
2 |
2.11 |
مجلس و راهبرد |
1 |
1.05 |
جغرافیا و توسعه |
1 |
1.05 |
مدیریت سرمایة اجتماعی |
1 |
1.05 |
پژوهشهای روستایی |
8 |
8.42 |
برنامهریزی و آمایش فضا |
1 |
1.05 |
پژوهشهای جغرافیای انسانی |
4 |
4.21 |
فصلنامة جغرافیایی سرزمین |
2 |
2.11 |
رفاه اجتماعی |
1 |
1.05 |
راهبرد توسعه |
1 |
1.05 |
مسکن و محیط روستا |
7 |
7.37 |
جغرافیا |
2 |
2.11 |
برنامهریزی فضایی |
5 |
5.26 |
جغرافیا و برنامهریزی محیطی |
3 |
3.16 |
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی |
3 |
3.16 |
چشمانداز جغرافیایی |
1 |
1.05 |
فضای جغرافیایی |
4 |
4.21 |
روستا و توسعه |
3 |
3.16 |
برنامهریزی و توسعة گردشگری |
2 |
2.11 |
چشمانداز جغرافیایی در مطالعات انسانی |
1 |
1.05 |
جامعهشناسی کاربردی |
1 |
1.05 |
نگرشهای نو در جغرافیای انسانی |
1 |
1.05 |
زن و جامعه |
1 |
1.05 |
زن در توسعه و سیاست |
1 |
1.05 |
جمع |
95.00 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
نتیجهگیری
مسئلة کیفیت زندگی روستایی در دهة اخیر به یکی از موضوعات مهم در عرصة علمی و دانشگاهی ایران تبدیل شده است؛ به طوری که سمینارها و همایشهای متعددی برای بررسی کیفیت زندگی برگزار و مقالههای متعددی دربارة آن نوشته شده است. درواقع این مسئله در چند سال اخیر ذهن بسیاری از مسئولان و پژوهشگران را به خود معطوف داشته است و صاحبنظران سعی داشتهاند با دید علمی به این مسئله در ایران بنگرند (رسولزاده اقدم و همکاران، 1395: 156)؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای مقالههای علمیپژوهشی نوشتهشده درزمینة کیفیت زندگی روستایی ایران طی سالهای 1390 تا 1398 انجام شد. نتایج نشان میدهد در رابطه با وضعیت جنسیت نویسندگان طی 9 سال بررسیشده، بیشترین تعداد نویسندگان مرد بودهاند که 77 درصد از کل نویسندگان را شامل میشوند؛ بر این اساس لازم است زنان پژوهشگر بیشتر به حوزة کیفیت زندگی توجه نشان دهند؛ بهویژه با توجه به تحلیلهایی که نقش عاملیت فردی را برتر از نقش ساختار میدانند، ضروری است مطالعات بیشتری هم توسط زنان و هم با گروه هدف زنان روستایی انجام شود تا تحلیلهای دقیقتری دربارة کیفیت زندگی زنان در روستاها ارائه شود.
در ارتباط با تخصص نویسندگان که به 9 دسته تقسیم شدهاند، بیشترین تخصص به رشتة برنامهریزی روستایی با 61.62 درصد و برنامهریزی شهری با 9.23 درصد اختصاص دارد و دیگر رشتهها سهم ناچیزی دارند. از آنجایی که کیفیت زندگی در روستاها اهمیت بسیاری داشته، توجه برنامهریزان روستایی به کیفیت زندگی و بررسی آن کاری بسیار ارزشمند است؛ اما فقدان توجه کافی بسیاری از رشتههای علوم انسانی و اجتماعی به حوزة کیفیت زندگی بهمثابة حوزهای بین رشتهای، خلأ بزرگ مطالعاتی را درزمینة کیفیت زندگی روستایی ایجاد کرده است. جامعیت کلان سازة مفهومی کیفیت زندگی و شمولیت زیاد درزمینة ابعاد گوناگون مؤثر بر ادراک انسان از شرایط زیست خود، بیانکنندة ضرورت حضور تمامی زمینههای علمی مؤثر بر این ادراک، فراتر از ویژگیهای سکونتگاه و محیط روستایی است.
درزمینة وابستگی سازمانی نویسندگان، یافتهها نشان داد مؤسسات دولتی با فراوانی 85.98 درصد، بیشترین میزان وابستگی سازمانی نویسندگان را به خود اختصاص دادهاند. بین دانشگاههای دولتی با دیگر مؤسسات شکاف زیادی دیده میشود. با توجه به افزایش مقاطع تحصیلی در دانشگاههای آزاد و غیرانتفاعی انتظار میرود دانشجویان این دانشگاهها در تولید مقالههای علمی حوزة کیفیت زندگی بیشتر مشارکت کنند.
در ارتباط با نویسندگان پرکار میتوان به حمدالله سجاسی قیداری با 6 مقاله و حمزه رحیمی، مریم قاسمی، مسعود مهدوی و داوود جمینی هرکدام با 4 مقاله اشاره کرد که بیشترین تعداد مقاله را داشتهاند.
وضعیت تعداد نویسندگان و مقالههای آنها نشان میدهد بیشترین نویسندگان یعنی حدود 79.29 درصد در یک مقاله مشارکت کردهاند. این امر نشاندهندة نبود تمرکز کافی در بین پژوهشگران حوزة کیفیت زندگی است. متأسفانه اوج مطالعات کیفیت زندگی در بین پژوهشگران خیلی سریع رو به فرود رفته است. گزینشنشدن حوزة مفهومی کیفیت زندگی بهمثابة حوزة بومی و تخصصی، دو پیام را به جامعة علمی ارسال میکند؛ اول اینکه اهمیت این حوزه در بین پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی بهخوبی شناخته نشده است؛ دوم اینکه بهواسطة تمرکزنداشتن پژوهشگران داخلی بر موضوع کیفیت زندگی روستایی و دوامنداشتن مطالعات در این زمینه، نمیتوان عمیقشدن و ارائة پیشنهادهای راهبردی و راهگشا را از این مطالعات انتظار داشت.
برای تعیین گرایشهای موضوعی و جلوگیری از پراکندگی، موضوعات ارائهشده در 11 دسته طبقهبندی شدهاند. از مهمترین موضوعات مدنظر نویسندگان در حوزة مطالعات روستایی، ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی روستایی، سطحبندی کیفیت زندگی روستایی و آثار طرح هادی روستایی بر کیفیت زندگی است.
درزمینة پراکندگی استانهای بررسیشده، استان کرمانشاه و خراسان رضوی با 10 مقاله در رتبة اول، استان فارس با 9 مقاله در رتبة دوم، استان زنجان با 8 مقاله در رتبة سوم، استانهای گلستان، سیستان و بلوچستان و کردستان با 7 مقاله در رتبة چهارم و استانهای لرستان و کهگیلویه و بویراحمد با 5 مقاله در رتبة پنجم قرار دارند و دیگر استانها در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند؛ بنابراین از منظر پراکنش جغرافیایی مطالعات، راه زیادی تا گسترش حوزة مفهومی کیفیت زندگی در همة مناطق و استانهای کشور وجود دارد و لازم است بهصورت متوازن، این مطالعات در همة استانهای کشور بررسی شود.
از بین مجلههایی که در آنها کیفیت زندگی بررسی شده است، فصلنامههای پژوهش و برنامهریزی روستایی با 13.68 درصد، پژوهشهای روستایی با 8.42 درصد و مسکن و محیط روستا با 7.37 درصد، بیشتر به این موضوع توجه داشتهاند.
به طور کلی یافتههای مطالعات کیفیت زندگی برای تشخیص خطمشی راهبردهای گذشته و طراحی سیاستهای برنامهریزی در آینده سودمند است. این مطالعات همچنین اطلاعاتی را برای شناسایی نواحی دارای مشکل، دلایل نارضایتی، اولویتهای روستاییان و شهروندان در زندگی و کنترل و ارزیابی کارایی سیاستها و راهبردهای مربوط به کیفیت زندگی فراهم میآورد (رسولزاده اقدم و همکاران، 1395: 156).
[1]. Boris
[2]. Boris and Rogala
[3]. Stiglitz et al.
[4]. Philips
[5]. Bardin
[6]. Asa Aberger