Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor, Department of geography and urban planning, faculty of Planning and environmental science, University of Tabriz, Tabriz, Iran
2 Master of landscape architecture, Faculty of agriculture, University of Tabriz,
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه و بیان مسئله
شهر چشماندازی فضایی است که دستیابی به محیطی سالم در قالب آن مدنظر قرار میگیرد. سرنوشت بشر نه در روستا، بلکه در شهرها تعیین خواهد شد. این امر بیانگر نقش و اهمیت بیرقیب شهرها در حیات جامعة بشری است و روزبهروز بر اهمیت آن افزوده میشود؛ بر این اساس جهان بهسرعت به شهرنشینی روی آورده است. فضاهای عمومی در شهرها و جذابیتهای آن رفتارهای انسانی را تغییر میدهد و در ایجاد فرهنگ انسانی نقشی مهم را ایفا میکند (مظفر و همکاران، 1395: 74). تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ناشی از مدرنیزهشدن زندگی امروزی بر فضاهای شهری در هر منطقه و ناحیه تأثیر گذاشته و رشد بیرویة جمعیت شهری، فقدان الگوی مناسب و بهینة رشد شهری و سوقدادن شهرها به سمت صنعتیشدن، مشکلات و چالشهای شهری را دوچندان کرده و مهاجرت به شهرها و افزایش جمعیت شهری نیز بر این چالشها دامن زده است؛ به طوری که در حال حاضر 54 درصد مردم جهان در شهرها زندگی میکنند و پیشبینی میشود تا سال 2050، این رقم به حدود 66 درصد برسد (Girma et al., 2019: 139). همچنین بررسیها نشان میدهد جمعیت جهان از سال 1950 تا 2014 افزایش 423درصدی داشته است (Kim et al., 2017: 82).
رشد سریع جمعیت در نواحی شهری پیامدهای منفی بر محیطزیست داشته است؛ یکی از دلایل اصلی این تأثیرات منفی زیستمحیطی، تبدیل انواع پوشش زمینی طبیعی به سطوح نفوذناپذیر است (Qureshi et al., 2014: 107). در این میان، ورودی شهرها درواقع مفصل میان فضای مصنوع داخل شهر و فضای طبیعی خارج شهر است (پیرمرادی، 1395: 5) که همچون دیگر فضاهای شهری توقعاتی بر آن مترتب است. ورودی شهرها یکی از جذابترین نقاط شهر و جزو تأثیرگذارترین خاطرههای آن شهر است و باید هویت و ویژگیهای خاصی داشته باشد تا بتواند یک شهر را از سایر شهرها متمایز کند؛ همچنین باید کیفیتهای محیطی خاصی داشته باشد تا نیاز مخاطبان را برآورده کند (حبیبی و همکاران، 1398: 5).
کیفیت ساختوساز حاشیة ورودی شهرها بهصورت پراکنده، نشان از خودروبودن جریان توسعه و نبود نظارت بر این فضاها دارد. همچنین این فضاها از بعد عملکردی با توزیع نامتناسب کنشها و فعالیتها و کاربریها مواجه هستند که خود در کاهش کیفیت محیطی عملکرد حوزه بسیار مؤثر است. مبادی ورودی شهرها در حال حاضر محدودههای آباد و سرزندهای نیستند و جهتگیری و انتخاب مسیر در آنها بسیار دشوار است (قریب، 1382: 38)؛ همچنین میتوان گفت ورودیهای شهرها به بیمعناترین قسمت شهر تبدیل شدهاند؛ زیرا نشانی از ساختوسازهای هنرمندانه و دلنشین و صمیمی در آنها به چشم نمیخورد؛ در صورتی که در این بخش، شهر باید خود را به تازهواردان و بازدیدکنندگان معرفی کند و هویت خاص خود را داشته باشد (کاشانیجو و بهادری، 1392: 1).
امروزه کاهش شاخصهای کیفی در فضاهای عمومی شهری، یکی از مشکلاتی است که شهرها با آن روبهرو هستند که این امر میتواند تأثیر بسزایی داشته باشد. از آنجا که فضای ورودی در شهرها، یکی از فضاهای شهری محسوب میشود و با پیشرفت فیزیکی شهرها این فضاها در میانة شهرها قرار میگیرند، توجه به مفهوم ورودی و کیفیت محیط، یکی از اساسیترین مطالعات در توجه به رویکرد فضاهای شهری است. سنجش کیفیت محیط، اولین مرحله در ادارهکردن و مدیریت محیط شهری است (رضایی راد و رفیعیان، 1391: 97)؛ پس یکی از مسائل مطرح در معماری و شهرسازی مبحث کیفیت است. اصول عملکردی بهتنهایی نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد و متأسفانه طراحان بیشتر به مباحث عملکردی توجه میکنند. امروزه تلاش پژوهشگران، سیاستگذاران، برنامهریزان و طراحان شهری بر این است که توجه ویژهای به کیفیت محیط شهری بهویژه در ورودی شهرها بهمثابة مکان شهروندان داشته باشند (سلیمانی و همکاران، 1393: 2). اهمیت مناظر شهری و مزایای متعدد آن برای همگان آشکار شده است؛ بنابراین برنامهریزی برای طراحی مناظر شهری، یکی از مسائل مهم در اکولوژی و منظر شهری است (Zhang et al., 2019: 559).
فضاهای شهری در فعالیتهای زندگی انسانها مهم است و چگونگی آنها بر کیفیت زندگی ما تأثیر میگذارد؛ با این حال استراتژیهای مدیریت فضاهای شهری را متخصصان تدوین میکنند و ادراک مردم از منظر فضاهای شهری اغلب نادیده گرفته میشود (Dupont et al., 2015: 68)؛ زیرا طرز تفکر افراد غیرمتخصص با افراد متخصص بسیار متفاوت است (Brown & Brabyn, 2012: 317)؛ پس در برنامهریزی و مدیریت فضاهای عمومی نیاز است به درک استفادهکنندگان از این فضاها توجه شود (Rossetti et al., 2019: 177). ادغام رویکردهای افراد غیرمتخصص و متخصص در فرایندهای مدیریت چشمانداز میتواند به پیشرفت بهبود کیفیت منظرهای شهری کمک کند (Vouligny et al., 2009: 890)؛ زیرا استفادهکنندگان مناظر شهری انتظاراتی دارند که اگر با واقعیت هماهنگی نداشته باشد، به ناسازگاری بین فضا و شهروندان منجر میشود (Daniel, 2001: 267). بدین طریق افراد جامعه بیشتر و بهتر فضاهای شهری را میپذیرند و از آنها رضایت دارند (Al-Akl et al., 2018: 73). درواقع مسئلۀ اصلی در این پژوهش، بررسی و شناخت مهمترین مؤلفههای کیفیت محیط در بهبود کیفیت ورودی شهرها و اهمیت زیاد این فضاها در شهرهاست.
شواهد نشان میدهد در کشور ایران به دیدگاه افراد غیرمتخصص در فضاهای شهری بهویژه در ورودی شهرها به هیچوجه توجهی نشده است؛ بنابراین این پژوهش تلاش میکند با در نظر گرفتن شناخت عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت محیط ورودی شهرها از دیدگاه مردمان بومی شهر سقز، مسافران و گردشگران، وضعیت موجود ورودیهای شهر سقز را بررسی کند. یک توافق عمومی وجود دارد که خصوصیات اجتماعی و جمعیتشناختی بر درک و ترجیح مردم از یک فضای شهری تأثیرگذارند و ممکن است در گروههای جمعیتی متفاوت باشند (Kalivoda et al., 2014: 42). در این مقاله سن، جنس، وضعیت تأهل، محل سکونت و تحصیلات را در نظر میگیریم؛ زیرا این عوامل در مطالعات مربوط به فضاهای شهری و ترجیحات در منظر از دیدگاه مردم بیشتر مدنظر قرار گرفتهاند (López-Martínez, 2017: 206).
پرسشهای پژوهش
مبانی نظری پژوهش
ورودی، نقطة شروع شهر و مرز بین درون و بیرون محسوب میشود. یکی از مؤثرترین و جذابترین نقاط هر شهر، مناظر ورودی آن شهر است که تأثیرگذارترین خاطرة هر شهر نیز نشئتگرفته از آن است و در شکلگیری ساختار ذهنی مسافران از شهر نقشی اساسی دارد (ظاهری، 1380: 12)؛ به بیان دیگر میتوان گفت که ورودی شهر، مکانی برای تبدیل انواع حرکتها به یکدیگر است؛ تبدیل انواع حرکتها و وسایل نقلیة برونشهری به حرکت درونشهری برای روانکردن ترافیک و سیستم حملونقل شهری و به بیانی برای هرچه کمترکردن اختلالات حرکتی و تداخل جابهجاییهای مختلف (شکوهینیا و رشید کمالی، 1387: 12).
دیدگاه دانش- حرفههای مرتبط دربارة ورودی شهر، تعریف ورودی شهر را در رشتههای متفاوت بیان میکند:
ترافیک: ورودی، فیلتر تبدیل حرکت برونشهری به درونشهری است.
منظر: ورودیها، عرصة همنشینی و همجواری عامل مصنوع (شهر) و محیط (بستر) طبیعی است.
معماری منظر: ورودی به معنای گذرگاهی برای عبور و دروازه یا ورودی شهر به معنای گذرگاهی برای ورود به شهر، جامعة شهری یا هر نوع فضای بزرگمقیاس دیگر با منظر اکولوژیکی متفاوت است. در این دیدگاه، ورودی جایی است که منظر باز طبیعی تمام و منظر شهری مشاهده شود؛ مکانی است برای همپوشانی و تضاد عناصر شهر و منظر باز طبیعی که شرایطی از پیچیدگی و ابهام را همزمان با فرصت نوآوری در طراحی به وجود میآورد (Andresen & Milani, 2006: 27). عناوین مورد توجه جامعهشناسان درزمینة ورودی شهرها حاشیهنشینی، سکونتگاه و اسکان غیررسمی و ناهنجاریهای اجتماعی، عناوین مورد توجه اقتصاد شهری درزمینة ورودی شهرها فعالیتهای اقتصادی حاشیهای، فعالیتهای غیررسمی و کاذب و بورسبازی زمین، و عناوین مورد توجه محیطزیست در این رابطه از بین رفتن زیستگاههای حاشیة شهرها، بیتوجهی به مباحث اکولوژی منظر شهری و... است (باقری و منصوری، 1397: 6).
انواع ورودیهای شهر
ورود به شهر در گذشته از راه زمین (جاده) و در صورت مجاورت با آب با کشتی و قایق صورت میگرفت. بهتدریج با پیشرفت فناوری زمینة ورود راهآهن و فرودگاه نیز به شهرها فراهم شد. در کلیترین حالت، ورودیها به دو دستة طبیعی و انسانساخت تقسیم میشوند. جمعیت، حوزة نفوذ، امکانات مالی، شکل زمین، موقعیت جغرافیایی شهر، نقش شهر، توپوگرافی آن، عناصر طبیعی چون کوه، تپه، دریا، رودخانه (پتانسیلهای بالقوة طبیعی)، کیفیتهای طبیعی همچون دید به منظر طبیعی و تجربة آنها و... از عوامل طبیعی هستند که میتوانند ورود به شهر را به مخاطب دیکته کنند. در دستهبندی انواع ورودیهای شهر میتوان ورودی شهر- خیابان، ورودی شهر- راهآهن، ورودی شهر- فرودگاه و ورودی شهر- دریا را لحاظ کرد؛ از میان این ورودیها، ورودی شهر- خیابان، مهمترین انواع ورودی قلمداد میشود که بدون استثنا در تمامی شهرها وجود دارد و در مطالعات این پروژه بر آن تأکید شده است (قریب، 1382: 29).
همچنین ورودیهای شهر از بعد ریختشناسی به سه دستة نقطهای، خطی و پهنهای تقسیم میشوند. ورودی نقطهای بیشتر در شهرهای تاریخی و در گذشته نمود داشته و مصداق کالبدی آن دروازههای ورود به شهر بوده است؛ اما ورودی خطی (محوری) بیشتر در جاهایی مصداق دارد که مرز تبدیل جادة برونشهری به بلوارها و خیابانهای شهری مشخص است و مسیر خطی ورودی محدودة ورود را مشخص میکند. ورودی پهنهای، حاصل ترکیب مسیر خطی ورود و پهنهها و نواحی اطراف محور ورودی است. بیان این نکته لازم است که مفهوم ورود از بعد ریختشناسی در گونههای خطی و پهنهای بیشتر در مسیرهای ورود زمینی مطرح است (خطیبی و رضایی، 1393: 4).
حوزههای فضاهای ورودی شهر
مسیر حرکتی ورودیهای شهرها قابل تفکیک به سه حوزه با ویژگیهای خاص خود است. در این جریان با عبور از داخل فضایی با خصوصیت مستقل، سلسلهمراتب فضاهای مجزا قابل تشخیص و ادراک است و درمجموع کل به هم پیوستهای را تشکیل میدهند.
حوزة اول یا حوزة خارجی با ویژگیهای طبیعی بیشتر ناظر را آمادة ورود به حوزة حد واسط میکند. این حوزه نقش ارتباط اولیة بیرون و طبیعت را به حوزة میانی و درنهایت با پدیدة شهر فراهم میکند.
حوزة دوم یا حوزة میانی را میتوان بهعنوان حوزة حد واسط در نظر گرفت که هویت کاملاً مستقل دارد. درواقع بهمثابة بزرگترین و مؤثرترین حوزه در تبدیل سکانسها به یکدیگر نقش مهمی را در فضای ورودی شهر ایفا میکند. این فضا بهعنوان یک مفصل با تغییر در ریتم کالبدی و با کاستن از یکمرتبگی در مواجهه با هریک از دو عرصه، تبدیل ملایم دو عرصه به یکدیگر را میسر میسازد.
حوزة سوم یا حوزة داخلی ناظر را آمادة ورود به شهر میکند. این حوزه با ویژگیهای مصنوعی بیشتر ارتباط حوزة حد واسط را با عناصر مصنوعی شهر میسر میسازد و درواقع تداوم حس نزدیکشدن به شهر که در حوزة حد واسط وجود دارد، به حس حضور در شهر در این حوزه تبدیل میشود (خادمی و رفیعی جوزم، 1387: 9).
شکل 1. روند ورود به شهر و تقسیمبندی فضای ورودی شهر (خادمی و رفیعی جوزم، 1387: 9)
Figure 1. The process of entering the city and dividing the entrance space of the city
(Khademi and Rafiei Jozem, 2008: 9)
بررسی الگوهای مختلف ارتباط فضای درون و بیرون در مبادی ورودی شهر
در بررسی الگوهای ارتباط فضای درون و بیرون در مبادی ورودی شهر، دو الگوی کلی متداخل و رابط داریم که هرکدام شامل چندین زیرالگو هستند (بحرینی و علی طالب بابلی، 1382: 19). فضاهای متداخل: در این الگو، محدودههای دو فضا با یکدیگر تداخل مییابند و ناحیهای که حاصل تداخل دو فضاست، فضای مشترک هر دو محسوب میشود. ترکیب حاصل از تداخل دو فضا، یعنی این ناحیة مشترک، میتواند به چند طریق تفسیر شود (کامیاب و همکاران، 1392: 30). فضای رابط: گاه شهر و طبیعت با داشتن فاصله از یکدیگر با فضای سوم به یکدیگر مرتبط میشوند که این پدیده در اثر اشغال اراضی در اطراف شهرها یا با فاصله توسط ادارات، مؤسسات و بهطورکلی کاربریهایی روی میدهد که به زمین بیشتر، مالیات کمتر، دسترسی راحت به شهر و ترافیک کمتر نیاز دارند؛ به همین دلیل فضای سوم فاقد شخصیت مستقل شهری یا روستاییحومهای است.
1. ورودی در هردو فضا بهصورت یکسان مشترک باشد:
|
2. قسمت تداخلکننده جزء جدانشدنی فضای شهر باشد:
|
3. قسمت تداخلکننده جزئی جدانشدنی از طبیعت باشد.
|
4. قسمت تداخلکننده بهصورت فضایی مستقل ظاهر میشود:
|
شکل 2. الگوهای تداخل فضایی در طراحی ورودی شهر (کامیاب و همکاران، 1392: 30)
Figure 2. Spatial interference patterns in city entrance design (Kamyab et al., 2013: 30)
1. فضای رابط و میانی برای اینکه رابط بین شهر و طبیعت باشد، میتواند ازنظر فرم و جهت با دو فضای یادشده متفاوت باشد.
|
|
3. فضای حد واسط میتواند فرم خطی داشته باشد و این دو عرصه را که از هم فاصله دارند یا مجموعهفضاهایی را که هیچگونه ارتباط مستقیم ندارند، مرتبط سازد.
|
4. فرم فضای واسط ممکن است فقط با فرمها و جهتهای دو فضایی تعیین شود که به هم مربوط میشوند.
|
شکل 3. الگوهای مجاورت فضایی در طراحی ورودی شهر (کامیاب و همکاران، 1392: 31)
Figure 3. patial proximity patterns in city entrance design (Kamyab et al., 2013: 31)
واژة «کیفیت» را به معنای کاملاً واضح برای وصف درجة کمال اشیا و پدیدهها به کار برده و کیفیت هر شی را مجموعهای از خصوصیات یا صفات مشخصی دانستهاند که موجب متمایزشدن هر شی از اشیای دیگر میشود و امکان داوری را دربارة برتری یا مشابهت یا فروتنی یا کاستی چیزی در مقایسه با چیزهای دیگر فراهم میکند (استادی و همکاران، 1396: 331)؛ اما کیفیت چگونگی یک چیز یا پدیده است که تأثیر عاطفی و عقلانی خاص بر انسان میگذارد (پاکنهاد و پژوهانفر، 1396: 186). کیفیت امری ثابت و عام نیست و تابع بسیاری از عوامل عینی و ذهنی و شرایط زمانی و مکانی است؛ به همین دلیل کیفیت اساساً ماهیتی پیچیده، پویا و نسبی دارد؛ بنابراین سنجش آن نیز امری اعتباری و نسبی است (برائینژاد، 1393: 1). در تفسیر کیفیت محیط طبیعی ممکن است بین زمینهها و رشتهها نیز تفاوت باشد (Gidlow et al., 2018: 323). کیفیت محیط آن چیزی است که محیط با آن نمود پیدا میکند و ادراک میشود و چون ادراک نیازمند آگاهی و برخورد با محیط است، بنابراین امر مدنظر محیط مؤثر است؛ محیطی که با ویژگیهای خاص خود مورد توجه بوده و تأثیرات آن بر حاضران و ناظران برقرار است. از محیطهای دردسترس و استفادهشده میتوان به محیطهای شهری اشاره کرد و در میان محیطهای شهری، فضاهای عمومی از برجستهترین و پویاترین محیطهاست (رفیعیان و همکاران، 1391: 36). شهرهایی که فضاهای عمومی آنها از منظر و سیمای مطلوب برخوردار باشند، قادرند با وسعتبخشیدن به تجربة زیباشناختی شهروندان، موجبات ارتقای تصویر ذهنی جامعه از خویش و تقویت غرور مدنی آنان را فراهم آورند و درنهایت ارتقای کیفیت محیط شهری را بهبود بخشند (حیدری و همکاران، 1392: 325).
یکی از روشهایی که بهمنظور سنجش کیفیت فضاهای شهری و عرصههای موجود در آن به کار میرود، ارائة پارامترهای مشخص با عنوان مؤلفههای کیفیمحیطی است که درنهایت با سنجش مؤلفهها به میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت محیط اشاره میشود (رفیعیان و همکاران، 1391: 36). مؤلفههای کیفی محیطی فراوانی وجود دارد که حاصل مطالعات و نظرات متخصصان شهرسازی و برنامهریزان علوم اجتماعی است. بعضی از مهمترین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط از دیدگاه مؤسسة بینالمللی P.P.S، دسترسی و ارتباطات، کاربر و فعالیتها، تصویر ذهنی و آسایش و اجتماعیبودن است (نجاتیفر، 1393: 33).
پیشینة پژوهش
از پژوهشهای معتبر در ارتباط با مفاهیم شهرسازی و کیفیت شهری میتوان به پژوهشهای زیر اشاره کرد:
جوهری و همکاران (1391) برای ارزیابی فضاهای واسط براساس معیارهای کیفیت فضایی در ورودیهای شهرها چهار عامل خوانایی، پذیرندگی، سرزندگی و تشخص را معیار سنجش قرار داده و با استفاده از روش ارزیابی AHP، کیفیت و قوت معیارهای مدنظر را از جهات مختلف بررسی کردهاند.
دانشپور و ماستیانی (1393) در مطالعة خود با عنوان «تدوین راهبردهای طراحی مبادی ورودی شهرها با رویکرد کیفیات ادراکیبصری؛ نمونة پژوهش: ورودی جنوب شرقی کلانشهر تهران» نشان میدهند امروزه با گسترش شهرها و ظهور وسایل نقلیه، ورودیهای شهرها به فضایی بیکیفیت برای تردد سواره و استقرار کاربریهای وابسته به آن و همینطور کاربریهای ناسازگار با محیط شهری که از شهر بیرون رانده شدهاند، تبدیل شده است. بدین ترتیب فضای ورودی بسیاری از شهرهای کشورمان با افت شدید کیفی ازجمله کیفیات ادراکیبصری بهمثابة مهمترین عوامل سازندة توقعات موردی از ورودی شهرها مانند خوانایی، پذیرندگی، هویتمندی، تبدیلپذیری و خاطرهانگیزی مواجه است؛ بنابراین بررسی و کشف این کیفیات در مبادی ورودیهای شهرها و ارائة راهبردهایی برای ساماندهی آنها، نقش تعیینکنندهای در حصول و ارتقای جایگاه این فضاهای شهری دارد.
ملکشاهی و همکاران (1398) در پژوهش خود دیدگاه شهروندان را دربارة ورودیهای شهرها بررسی کردهاند. نتایج نشان میدهد کارگاهها و کاربریهای صنعتی مستقر در ورودیها تأثیر نامطلوبی بر وضعیت زیستمحیطی، کالبدی، سیما، منظر و ترافیک این ورودیها دارند و کاهش کیفیت محیط ورودیهای شهرها را به دنبال داشته است.
پژوهش قرایی و عینعلی (1398) نشان میدهد توجه به عوامل گوناگونی چون گروههای سنی و جنسی، حرکت یا سکون ناظر، پیاده یا سواره بودن ناظر، شهروند یا مسافر بودن ناظر و... در طراحی فضاها، در افزایش درک افراد از فضاهای هویتمند و دارای منظر فرهنگی اثرگذار است. از طرفی بهکارگیری عوامل گوناگون انسانی، انسانساخت و عناصر طبیعی در ایجاد منظر فرهنگی قابل ادراک مؤثر میافتد.
جوانمردی و همکاران (1399) در پژوهشی مهمترین مؤلفههای محیطی تأثیرگذار بر رفتار کاربران در فضاهای ورودی شهرها را بررسی کردهاند؛ این مؤلفهها براساس دیدگاههای نظریهپردازانی نظیر لنگ، بارکر و کانتر در سه دسته عوامل فیزیکی و کالبدی محیط، عوامل فرهنگی، هویتی و اجتماعی و عوامل روانی و ادراکی محیط تقسیمبندی شده است. نتایج نشان میدهد مؤلفههای هویتی و کیفیت مطلوب بصری بیشترین نقش را در جذب کاربران به فضای ورودیهای شهرها داشته و کیفیت بصری مناظر و چشماندازهای اطراف ارتباط مستقیمی با میزان حضورپذیری و آرامش فضایی دارد و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه بیش از مؤلفههایی نظیر حریم خصوصی و چیدمان فضایی است.
میرسیدحسینی (1395) در پژوهش خود بر ارتقای کیفیت محیط و پایداری شهرها تأکید کرده و توجه به مسیرهای سبز، عناصر طبیعی و شبکههای اکولوژیک را از ارکان اصلی پایداری شهری و نبود آنها را عاملی در جهت بیهویتی و ناخوانابودن مسیرهای ورودی میداند. همچنین نتایج نشان میدهد فضای سبز جایگاه ویژهای در پایداری حوزة ورودیهای شهرها و ارتقای کیفیت محیط دارد و به نحوی به خوانایی، حس ورود به شهر و گذار تدریجی به مسافران و گردشگران کمک میکند؛ همچنین بهمثابة پیونددهندة پهنههای حومهای و شهری نقش مؤثری دارد.
روش پژوهش
پژوهش حاضر قصد دارد ارتقای کیفیت محیطی ورودی شهرها را با توجه به دیدگاه مردم، نمونة پژوهش: ورودیهای شهر سقز بررسی کند و ازنظر هدف، یک پژوهش کاربردی است. روش پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) و از نوع همبستگی مقطعی است. براساس ماهیت، دادههای این پژوهش از پرسشنامة (کمی) حاصل از نظرات مردمان بومی، مسافران و گردشگران شهر به دست آمده است. نوع نمونهگیری تصادفی از نوع اتفاقی و درنهایت پژوهش برحسب نحوة اجرا از نوع پیمایشی است.
متغیرهای پژوهش
متغیرهای مستقل: متغیرهای مستقل پژوهش شامل هفت مؤلفة (ترافیکی، مبلمان و امکانات، محیطزیست و فضای سبز، کالبدی و فعالیتی، خوانایی، ادراکی و هویتی و بصری) است.
متغیر وابسته: متغیر وابستة پژوهش میزان کیفیت فضاهای ورودیهای شهر سقز است که از 8 مورد به شرح زیر تشکیل شده است: درج سکانسبندی منظر، میزان یکپارچگی منظر، میزان استفاده از عناصر شاخص، وجود فضاهای قابل استفاده برای عابران، خوانایی مسیر، کیفیت خدماترسانی فروشگاهها و...، تنوع و گستردگی فضای سبز، وضع موجود در القای آرامش، رنگبندی و شادابی منظر.
جامعه و حجم نمونة پرسشنامه
جامعة آماری پژوهش حاضر، افراد بومی شهر سقز و مسافران و گردشگرانی است که در ورودی شهر حضور داشتهاند. پاسخگویان از بین مراجعانی انتخاب شدند که در طول تابستان ۱۳۹7 در ورودیهای شهر سقز حضور داشتند؛ همچنین ساکنان، شاغلان، مسافران و گردشگران این محدوده بهصورت تصادفی انتخاب و جامعة آماری محسوب شدند. به دلیل مشخصنبودن حجم جامعه (تعداد مراجعان ورودیها) در این پژوهش، تعداد اعضای نمونه با استفاده از روش میترا- لنگفورد به دست آمد:
e = √(P (1-P)/n P=50%, e=2.88% 2.88%=√(50%(1-50%)/n) n=300
فرمول میترا- لنگفورد (1991)
Mitra Langford Formula (1991)
در مطالعات معماری منظر، معمولاً مقدار e، سه یا کمتر از سه درصد در نظر گرفته میشود (Mitra & Lankford, 1991) که در این پژوهش نیز مقدار 2.88 درصد در نظر گرفته شد. با توجه به جایگزینی مقادیر بالا در فرمول و محاسبه، حجم نمونة مناسب برای انجام پژوهش 300 نفر به دست آمد. پرسشنامه در طول روزهای هفته و در زمانهای صبح و بعدازظهر و غروب بهصورت تصادفی بین مراجعان (18- 60 سال) در ورودیها پخش شد. در این فرمول، n= تعداد جامعة آماری پرسششونده، e= انحراف از معیار و p= تعدادی از جامعة آماری فاقد صفت معین است و تعداد را 50% در نظر میگیرند. براساس این فرمول حداکثر مقدار انحراف معیار ≤0.05 است.
ساختار پرسشنامه
پرسشنامة مدنظر را نگارنده براساس طیف لیکرت طراحی کرد و ازلحاظ ساختاری بسته است. دلیل بستهبودن نوع پرسشها، محدودکردن پاسخها بود. پس از تعیین شاخصها و زیرشاخههای مرتبط، از پرسشنامه برای دستیابی به دادهها و پاسخگویی به پرسشها و فرضیههای پژوهش استفاده شد. پرسشنامة مدنظر ازنظر ساختار شامل دو بخش (اطلاعات شخصی و پرسشهای مربوط به متغیرهای مستقل و وابستة پژوهش) است.
محدودة پژوهش
شهر سقز در قسمت شمال غربی شهر سنندج (مرکز استان) و در فاصلة حدود 19کیلومتری قرار گرفته است. شهر سقز بین مدار 36 درجه و 13 دقیقه تا 36 درجه و 16 دقیقه عرض شمالی و 46 درجه و 14 دقیقه تا 46 درجه و 17 دقیقه طول شرقی واقع شده است (شهابی و همکاران، 1395: 288). مساحت شهر سقز طرح جامع حدود 14748600 مترمربع، متوسط ارتفاع منطقه 1496 متر از سطح دریا و شیب متوسط آن 4 درصد است. این شهر جزو نواحی کوهستانی به شمار میآید که در بین ارتفاعات نامنظم سلسلهجبال زاگرس در استان کردستان، در جنوب غربی دریاچة ارومیه و با توجه به موقعیت استقرار شبکة مواصلاتی غرب کشور در تلاقی سه محور سنندج، بوکان و بانه واقع است (نقش پیراوش، 1383: 10). شهر سقز جمعیتی برابر با 168359 (سرشماری ۱۳۹5) دارد و همچنین به 22 محله و 8 ناحیه تقسیم شده است (ملکشاهی و وکیلی، 1396: 153).
شکل 4. موقعیت قرارگیری شهر و ورودیهای شهر سقز (نگارنده، 1397)
Figure 4. Location of the city and the entrances of Saqqez (Author, 2019)
موقعیت قرارگیری ورودیهای شهر سقز
شهر سقز از دیرباز نقش میانراهی داشته و درواقع با توجه به این موضوع در ادوار مختلف تاریخی در کنار نقش کشاورزی بهمثابة اقتصاد پایه، نقش خدماتی را نیز ایفا کرده است. براساس مطالعات، شهر سقز چهار ورودی دارد؛ یک ورودی سنندج در جنوب شرقی شهر، یک ورودی بوکان در شمال شهر، یک ورودی بانه در غرب و یک ورودی در شمال غربی شهر که این ورودی بهنوعی ورودی روستایی است. در این مطالعه سه ورودی اصلی شهر بررسی میشود. ورودی سنندج اولین ورودی تعریفشده در ادوار تاریخی برای شهر سقز بوده و به دلیل قرارگیری آن در مسیر مرکز استان کردستان و همچنین بهعنوان ورودی از طرف پایتخت حکومتی نقش بسزایی برای شهر داشته است؛ اما ورودی بوکان، اولین ورودی تعریفشده از طرف آذربایجان (غربی و شرقی) است و با توجه به اهمیت آن بهعنوان مسیر ارتباطی با شهرک صنعتی سقز و کریدور شمال غرب به جنوب غرب همواره مورد توجه بوده است. ورودی بانه به دلیل موقعیت قرارگیری شهر بانه و همجواری آن با کشور عراق و نقش تجاری این شهر و ارتباط بازرگانی آن با کشور عراق، اهمیت این شهر را بهمثابة شهر تجاری در سطح کشور نمایان میسازد.
جدول 1. ورودیهای سهگانة شهر سقز (نگارنده، 1397)
Table 1. Triple entrances of Saqqez city (author, 2019)
محدوده |
ویژگیهای وضع موجود |
طول معبر |
عرض معبر |
|
ورودی سنندج |
پلیسراه تا میدان مکریان
|
- مسیر مستقیم - وجود سکانسهای منحنی در طول مسیر، شروع شهر - ساختمان سیلو (انبار آرد) |
1800 متر |
60 متری |
ورودی بوکان |
سهراهی روستای آلتون پایین تا میدان بسیج |
- وجود واحدهای صنعتی پراکنده در طول محور - استقرار تالارهای متعدد عروسی - وجود نمایندگی شرکتهای ایرانخودرو و سایپا و وجود زمینهای خالی کشاورزی |
1400 متر |
60 متری |
ورودی بانه |
میدان انقلاب تا پمپبنزین وکیلی |
- طراحی فضای سبز حاشیهای، همجواری با پادگان نظامی - وجود کاربریهای تجاری در حال ساخت در بدنة بلوار |
1370 متر |
60 متری |
یافتههای پژوهش
در این قسمت ویژگیهای جمعیتشناختی پاسخدهندگان اعم از جنسیت، سن، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، شغل و محل سکونت پاسخدهندگان در ورودی شهر توصیف و به شکل جدول زیر ارائه شد.
جدول 2. ویژگیهای جمعیتشناختی پاسخدهندگان
Table 2. Demographic characteristics of the respondents
متغیرها |
بعد |
فراوانی (300n=) |
فراوانی نسبی (درصد) |
متغیرها |
بعد |
فراوانی (300n=) |
فراوانی نسبی (درصد) |
||
جنسیت |
زن |
107 |
35.7 |
تحصیلات |
زیر دیپلم |
25 |
8.3 |
||
مرد |
193 |
64.3 |
دیپلم |
64 |
21.3 |
||||
جمع |
300 |
100 |
کارشناسی |
114 |
38 |
||||
وضعیت تأهل |
مجرد |
142 |
47.3 |
بالاتر از کارشناسی |
97 |
32.3 |
|||
متأهل |
158 |
52.7 |
جمع |
300 |
100 |
||||
جمع |
300 |
100 |
طبقات سنی |
18-29 |
155 |
51.7 |
|||
محل سکونت |
اهل سقز |
204 |
68 |
30-39 |
87 |
29 |
|||
مسافر یا گردشگر |
96 |
32 |
40-49 |
41 |
13.7 |
||||
جمع |
300 |
100 |
50 سال و بالاتر |
17 |
5.7 |
||||
|
|
|
|
جمع |
300 |
100 |
|||
ارزیابی دیدگاه مردم براساس وضع موجود و عوامل مؤثر بر میزان کیفیت فضاهای ورودی شهر سقز
میزان فراوانی متغیرهای مستقل و وابستة پژوهش
همانطور که در جدول 3 نمایان است، پاسخدهندگان بیشترین موافقت خود را با دو مؤلفة مؤثر محیطزیست، فضای سبز و مؤلفة ترافیکی به ترتیب با 246f =، 82 درصد و 247f =، 82.4 درصد اعلام داشته و این مؤلفهها را مهمترین عوامل در بهبود کیفیت محیط ورودیهای شهرها دانستهاند؛ همچنین مؤلفة بصری (170f =، 56.7 درصد) کمترین درصد موافقت را داشته است.
جدول 3. توزیع فراوانی متغیرهای مؤثر بر کیفیت ورودیهای شهرها
Table 3. Frequency distribution of variables affecting the quality of cities entrances
گویه |
جمع |
کاملاً موافق |
موافق |
نظری ندارم |
مخالف |
کاملاً مخالف |
||||||
متغیر |
درصد (%) |
فراوانی (N) |
درصد (%) |
فراوانی (N) |
درصد (%) |
فراوانی (N) |
درصد (%) |
فراوانی (N) |
درصد (%) |
فراوانی (N) |
درصد (%) |
فراوانی (N) |
امکانات و مبلمان |
100 |
300 |
43.3 |
130 |
37 |
111 |
14 |
42 |
4.7 |
14 |
1 |
3 |
کالبدی و فعالیتی |
100 |
300 |
32 |
96 |
34.3 |
103 |
26.7 |
80 |
5.7 |
17 |
1.3 |
4 |
بصری |
100 |
300 |
41.7 |
125 |
15 |
45 |
21 |
63 |
13.3 |
40 |
9 |
27 |
ترافیکی |
100 |
300 |
41 |
123 |
41 |
123 |
15 |
45 |
2.3 |
7 |
0.7 |
2 |
محیطزیست و فضای سبز |
100 |
300 |
53.7 |
161 |
28.7 |
86 |
13.3 |
40 |
3.7 |
11 |
0.7 |
2 |
خوانایی |
100 |
300 |
37.3 |
112 |
34.3 |
104 |
16.7 |
50 |
6 |
18 |
5.3 |
16 |
ادراکی و هویتی |
100 |
300 |
42 |
126 |
36.3 |
109 |
19 |
57 |
1.7 |
5 |
1 |
3 |
براساس یافتههای جدول 4، اظهارنظر متفاوتی بین مراجعان وجود دارد. بیشتر مراجعان (136f =، 45.3 درصد) میزان جذابیت و کیفیت ورودیهای شهر سقز را کاملاً نامطلوب ارزیابی کردهاند و فقط 18 f =، 5.5 درصد مراجعان وضعیت را مطلوب و کاملاً مطلوب ارزیابی کردهاند. دید کلی پاسخدهندگان از نبود مطلوبیت کافی خبر میدهد؛ این موضوع ضرورت اقدامات مناسب را برای بهبود کیفیت ورودیهای شهر سقز پررنگتر میکند.
جدول 4. توزیع فراوانی میزان کیفیت فضاهای ورودی شهر سقز
Table 4. Frequency distribution of the quality of the entrance spaces of Saqqez city
درصد |
فراوانی |
کیفت و جذابیت ورودی شهر |
45.3 |
136 |
کاملاً نامطلوب |
31.7 |
95 |
نامطلوب |
17 |
51 |
نظری ندارم |
3/5 |
16 |
مطلوب |
0.2 |
2 |
کاملاً مطلوب |
100 |
300 |
جمع |
میانگین متغیرهای مستقل و وابستة پژوهش
مؤلفههای مؤثر بر ارتقای کیفیت محیط بهمنظور رسیدن به کیفیت مطلوب محور ورودیهای شهرها براساس دیدگاه مردم در بررسی نتایج حاصل از میانگین متغیرهای کیفی نشان داد متغیر محیطزیست و فضای سبز (31/4 =میانگین، 88/۰ =انحراف معیار) نسبت به سایر متغیرها، از جایگاه بهتری برخوردار است. متغیر بعدی، از نظر پاسخدهندگان متغیر ترافیکی (19/4 =میانگین، 82/۰ =انحراف معیار) با اختلاف اندکی نسبت به متغیر اول در ردة دوم قرار دارد. متغیر بصری با (3.67 =میانگین، 136/1 =انحراف معیار) در ردة آخر قرار گرفت (جدول 5).
جدول 5. میانگین متغیرهای اصلی تأثیرگذار بر کیفیت ورودی شهر
Table 5. The average of the main variables affecting the quality of the city entrance
نوع متغیر
مستقل |
عنوان متغیر |
میانگین |
انحراف از معیار |
امکانات و مبلمان |
4.17 |
0.90 |
|
کالبدی و فعالیتی |
3.90 |
0.96 |
|
بصری |
3.67 |
1.36 |
|
ترافیکی |
4.19 |
0.82 |
|
محیطزیست و فضای سبز |
4.31 |
0.88 |
|
خوانایی |
3.92 |
1.21 |
|
ادراکی و هویتی |
4.16 |
0.86 |
بررسی نرمالبودن متغیرهای مستقل
با توجه به اینکه حجم نمونة آماری در این پژوهش بیش از 100 نفر است، از روش عددی کجی و کشیدگی برای بررسی نرمالبودن دادهها استفاده شد. توزیع داده در بیشتر متغیرهای پژوهش بهصورت غیرنرمال است؛ بنابراین از آزمونهای ناپارامتریک در بررسی استفاده شد.
دیدگاه مردم دربارة متغیرهای مستقل با توجه به مشخصات جمعیتشناختی
- براساس سن مردم
در این بخش برای شناخت تفاوت عوامل مؤثر بر کیفیت محیط ورودی براساس دیدگاه مردم از آزمون کروسکال- والیس استفاده شد. سطح سن پاسخدهندگان در چهار طبقه در قالب متغیرهای ترتیبی تنظیم شده است. مقدار آزمون مجذور کای برای متغیر بصری برابر با 7.904 و در سطح 0.05 درصد معنادار است؛ همچنین متغیر ترافیکی مجذور کای آن برابر با 13.99 و در سطح 0.01 معنادار است. نتایج در جدول 6 نیز بیانگر وجود تفاوت معنادار بین عوامل اصلی پژوهش از دیدگاه مردم با سنین متفاوت است و افراد نظرات مختلفی دربارة کیفیت ورودی شهر دارند.
جدول 6. آزمون کروسکال والیس برای مقایسة ارزیابی میزان متغیرهای مستقل براساس سن
Table 6. Kruskal-Wallis test to compare the evaluation of the number of independent variables based on age
متغیر مستقل |
سن |
رتبهبندی |
تعداد |
سطح معناداری |
df |
مجذور کای |
بصری |
18-29 |
142.15 |
155 |
0.048 |
3 |
7.904 |
30-39 |
148.30 |
87 |
||||
40-49 |
170.18 |
41 |
||||
50 و بالاتر |
190.44 |
17 |
||||
ترافیکی |
18-29 |
134.38 |
155 |
0.003 |
3 |
13.99 |
30-39 |
162.25 |
87 |
||||
40-49 |
173.80 |
41 |
||||
50 و بالاتر |
181.12 |
17 |
- براساس تحصیلات مردم
در این بخش برای شناخت تفاوت عوامل مؤثر بر کیفیت محیط ورودی براساس دیدگاه مردم از آزمون کروسکال- والیس استفاده شد. سطح تحصیلات پاسخدهندگان در چهار طبقه در قالب متغیرهای ترتیبی تنظیم شده است. مقدار آزمون مجذور کای برای متغیر ترافیکی برابر با 9.637 است؛ همچنین متغیر محیطزیست و فضای سبز مجذور کای آن برابر با 9.310 و هر دو متغیر در سطح 0.05 معنادار بوده است؛ بنابراین نتایج بیانگر تفاوت معنادار بین عوامل اصلی پژوهش از دیدگاه مردم با تحصیلات متفاوت است.
جدول 7. آزمون کروسکال والیس برای مقایسة ارزیابی میزان متغیرهای مستقل براساس تحصیلات
Table 7. Kruskal-Wallis test to compare the evaluation of the number of independent variables based on education
متغیر مستقل |
تحصیلات |
رتبهبندی |
تعداد |
سطح معناداری |
df |
مجذور کای |
محیطزیست و فضای سبز |
زیر دیپلم |
115.70 |
25 |
0.025 |
3 |
9.310 |
دیپلم |
139.66 |
64 |
||||
کارشناسی |
163.60 |
114 |
||||
بالاتر از کارشناسی |
151.22 |
97 |
||||
ترافیکی |
زیر دیپلم |
162.10 |
25 |
0.022 |
3 |
9.637 |
دیپلم |
165.88 |
64 |
||||
کارشناسی |
151.53 |
114 |
||||
بالاتر از کارشناسی |
136.16 |
97 |
- براساس وضعیت محل سکونت و وضعیت تأهل
در این بخش برای شناخت تفاوت عوامل مؤثر بر کیفیت محیط ورودی براساس دیدگاه مردم از آزمون مان- ویتنی استفاده شد. با توجه به جدول 8، چهار متغیر بصری محیطزیست و خوانایی در سطح 0.05 و متغیرهای ترافیکی و خوانایی در سطح 0.01 معنادار بوده است؛ همچنین براساس جدول 9 متغیر ترافیکی در سطح 0.01 معنادار بوده است؛ بنابراین نتایج بیانگر تفاوت معنادار بین عوامل اصلی پژوهش از دیدگاه مردم با محل سکونت و وضعیت تأهل متفاوت است.
جدول 8. آزمون مان- ویتنی برای مقایسة ارزیابی میزان متغیرهای مستقل براساس محل سکونت
Table 8. Mann-Whitney test to compare the evaluation of the number of independent variables based on location
متغیر مستقل |
محل سکونت |
رتبهبندی |
تعداد |
سطح معناداری |
بصری |
بومی |
140.27 |
204 |
0.002 |
مسافر |
172.24 |
96 |
||
ترافیکی |
بومی |
142.29 |
204 |
0.01 |
مسافر |
167.94 |
96 |
||
محیطزیست و فضای سبز |
بومی |
140.66 |
204 |
0.002 |
مسافر |
171.40 |
96 |
||
خوانایی |
بومی |
138.58 |
204 |
0.00 |
مسافر |
175.82 |
96 |
جدول 9. آزمون مان- ویتنی برای مقایسة ارزیابی میزان متغیرهای مستقل براساس وضعیت تأهل
Table 9. Mann-Whitney test to compare the evaluation of the number of independent variables based on marital status
متغیر مستقل |
وضعیت تأهل |
رتبهبندی |
تعداد |
سطح معناداری |
ترافیکی |
متأهل |
165.48 |
158 |
0.001 |
مجرد |
133.83 |
142 |
رابطة بین معیارهای مؤثر بر کیفیت ورودی شهر با متغیر وابستة پژوهش
در این بخش روابط دوبهدوی متغیرها بررسی شده است. با توجه به اینکه مقیاس سنجش همة متغیرهای پژوهش رتبهای چند ارزشی است، برای تحلیل روابط دوبهدوی آنها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. با توجه به مقادیر همبستگی ارائهشده در جدول 10، جز متغیرهای ترافیکی و خوانایی که معنادار نبوده، همة متغیرها در سطح 95 بوده و رابطة مثبت دارند؛ پس میتوان نتیجه گرفت که بین همة متغیرها ارتباط معنادار و مستقیمی با میزان کیفیت منظر ورودی شهر (متغیر وابسته) وجود دارد؛ یعنی با افزایش میانگین هریک از متغیرها، میزان کیفیت منظر ورودی شهر نیز افزایش مییابد.
جدول 10. ضریب همبستگی اسپیرمن بین متغیرها و متغیر وابستة پژوهش
Table 10. Spearman correlation coefficient between variables and research dependent variable
متغیرهای مستقل |
نوع متغیر |
کیفیت منظر ورودی شهر |
متغیرهای مستقل |
نوع متغیر |
کیفیت منظر ورودی شهر |
امکانات و مبلمان |
0.00= سطح معناداری 0.261 = ضریب همبستگی |
محیطزیست و فضای سبز |
0.00= سطح معناداری 0.288 = ضریب همبستگی |
||
کالبدی و فعالیتی |
0.023= سطح معناداری 0.132 = ضریب همبستگی |
خوانایی |
0.160= سطح معناداری 0.081 = ضریب همبستگی |
||
بصری |
0.00= سطح معناداری 0.202 = ضریب همبستگی |
ادراکی و هویتی |
0.022= سطح معناداری 0.132 = ضریب همبستگی |
||
ترافیکی |
0.845= سطح معناداری 0.11- = ضریب همبستگی |
|
|
نتیجهگیری
نتایج توصیفی حاصل از بررسی دادهها نشان داد ورودیهای شهر سقز در حالت کلی کیفیت مناسبی ندارند؛ زیرا بیشتر پاسخدهندگان دیدگاه نامطلوبی دربارة این مؤلفه داشتهاند. ناتوانی طراحی کالبدی مسیر در ایجاد موقعیتی برای نظارت همگانی، وجود ساختمانهای متروکه و زمینهای بایر رهاشده، کارگاههای صنعتی و تعمیرگاهها، کاربریهای نظامی، وجود فضاهای مبهم و بیدفاع در طول مسیر و عدم امکان تجمع و حضور فعال مردم به دلیل بیگانگی فضا در قسمتهایی که پتانسیل ایجاد لکههای سبز دارند، به این پدیده دامن زده است. در بسیاری از نقاط، فضای سبز اطراف ورودیها فقط جنبة دیداری دارد و دسترسی به آن امکانپذیر نیست و از سوی دیگر در طول محور، نقاطی که پتانسیل وجود مسیرهای پیاده را برای تردد افراد و جابهجایی آنها دارند، بدون توجه رها شدهاند. افزایش ارتقای نحوة دسترسی و همچنین طراحی مسیرهای پیوسته بهعنوان پیادهراه در مسیر ورودیهای شهرها، همواره یکی از دغدغهها در امر طراحی ورودیها بوده است؛ همچنین پیادهراههای سبز یا سبزراهها در ارائة خدمات اکوسیستم چندگانه، حمایت و حفاظت از تنوع زیستی در شهرها (Kowarik, 2019: 21)، تأثیر بالقوهای بر افزایش ارزش املاک و مسکن داشتهاند (Noh, 2019: 164)؛ همچنین پتانسیل زیادی درزمینة تفریح و تفرج، حفاظت از طبیعت، آموزش و خدمات زیستمحیطی ارزشمند با اتصال زیستگاههای شهری به زیستگاههای حاشیه و بیرون شهر ارائه میدهند (Keith et al., 2018: 47).
بررسیها نشان داد محیطزیست و فضای سبز با بالاترین میانگین (4.31) وضعیت بهتری نسبت به سایر مؤلفهها دارد. نتایج پژوهش با یافتههای مصلینژاد و مضطرزاده (1396) و نهیبی و سادات حسن دخت (1391) همسو بوده است. در ضمن فضای سبز شهری علاوه بر ارتقای کیفیت محیط بر کیفیت زندگی شهرها تأثیر و ارتباط مثبت و معناداری با رضایت از زندگی دارد (مایدزاده و فرخیان، 1398؛ Yuan et al., 2018).
بررسی مطالعات خلجانی نیز نشان میدهد گسترش پارکهای شهری و فضای سبز در ورودیهای شهر تبریز، عامل مهمی در افزایش مدت اقامت گردشگران در شهر و همچنین جذب گردشگر است که با ایجاد امکانات رفاهی، امنیت و تسهیلات رفاهی مثل کمپ، چشمانداز اطراف، امکانات تفریحی، فضای داخلی و نزدیکی به شهر رابطة مثبت دارد (خلجانی، 1393). خیابانها در نسبت طول وسیعی که دارند، همزمان فرصت مناسبی را برای تنوع زیستی و تجربة روزانة طبیعت به ما ارائه میدهند؛ همچنین افراد بدون توجه به محیط بصری در خیابانها ترجیح بیشتری نسبت به گیاهان دارند (Bonthoux et al., 2019).
متغیر ترافیکی در رتبة دوم قرار گرفته است. عوامل ترافیکی مطلوب به ورودیهای شهرها، یکی از عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت محیط به شمار میآید. مطالعات در پژوهشهای مشابه نشان میدهد تابلوهای راهنما نقش مهمی در هدایت جریان ترافیک بازی میکنند (Mina et al., 2013)؛ همچنین تابلوها و علائم ترافیکی معمولاً برای منظمکردن، هشداردادن و راهنمایی کاربران جاده استفاده میشود. تابلوها در خیابانها و جادهها یک عنصر حیاتی هستند و بهطور گسترده درک و شناخت تابلوها و علائم ترافیکی تأثیر زیادی بر ایمنی عبورومرور دارد (Taamneh & Alkheder, 2018; Hou & Lu, 2018).
مبلمان و امکانات پس از ترافیک با اختلاف بسیار اندکی در رتبة سوم ارزیابی قرار گرفت. نتایج این پژوهش با مطالعات آزادخانی و طهماسبیکیا (1395) و بصیری و زینالی عظیم (1398) همسوست. در مطالعة بصیری و زینالی عظیم بیان شده که با راهبردی اصولی در مبلمان شهری، کیفیت محیط ارتقا مییابد؛ همچنین زیبایی و کیفیت مبلمان نیز بر ارتقای شاخصهای بصری تأثیر مثبت و معناداری دارد (محمودی و علیمردانی، 1394). نتایج مطالعة لحمیان و همکاران (1392) نشان داد بین مبلمان شهری و توسعة گردشگری و نیز بین متغیرهای زیباسازی مبلمان شهری و جذب گردشگر در شهر ساری رابطة مثبت و معناداری وجود داشته است؛ بنابراین با زیباسازی و افزایش کیفیت فضا و مبلمان شهری در شهر میتوان شاهد جلب و جذب هرچه بیشتر گردشگر و نیز توسعة گردشگری بود.
یک توافق عمومی وجود دارد که خصوصیات اجتماعی و جمعیتشناختی بر درک و ترجیح مردم از یک چشمانداز تأثیرگذارند و در گروههای جمعیتی با فرهنگ و خصوصیات اجتماعی مختلف ممکن است متفاوت باشد (Zhou et al., 2018; Jiang and Yuan, 2017). در میان تمام مشخصات اجتماعی- دموگرافیک قبلاً اثبات شده است که برای نمونه محل سکونت یا اقامت (Howley et al., 2010)، آموزش یا سطح تحصیلات (Cañas et al., 2009)، دانش علمی (Hu et al., 2019)، جنسیت (Poderoso et al., 2017)، مذهب (Schouten, 2005)، درآمد (Peterson et al., 2012)، فرهنگ (Kaplan and Kaplan, 1989) و گردشگران و ساکنان (Rambonilaza and Dachary-Bernard, 2007) تأثیر ویژهای بر ترجیح میگذارند. در این پژوهش ما فقط سن، وضعیت تأهل، محل سکونت و تحصیلات را در نظر گرفتهایم. اهمیت بررسی ترجیحات گروههای مختلف اجتماعی- جمعیتشناختی نسبت به شاخصهای کیفی منظر در تعداد زیادی از مطالعات پیشین ثابت شده است. پس در برنامهریزی و مدیریت فضاهای عمومی نیاز است به درک استفادهکنندگان از این فضاها توجه شود (Rossetti et al., 2019: 177; Surová & Pinto-Correia, 2016: 355). ادغام رویکردهای ادراک عمومی و متخصص در فرایندهای مدیریت منظر میتواند به پیشرفتهای منظر شهری کمک کند (Vouligny et al., 2009: 890)؛ زیرا استفادهکنندگان مناظر شهری انتظاراتی دارند که اگر با واقعیت هماهنگی نداشته باشد، به ناسازگاری بین فضا و شهروندان منجر میشود (Daniel, 2001: 267). واضح است که شناخت تمایلات مردم و ترجیحات آنها گذشته از یک چالش آموزشی، برای سیاستگذاری و اجرای آن نیز حیاتی است و در ضمن به ایجاد مکانهای جذابتر و ارتقای خدمات زیستمحیطی کمک میکند (Zheng et al., 2011: 7). بدین طریق فضاهای عمومی شهری میتوانند زمینة پذیرش و رضایت افراد جامعه را فراهم سازند (Al-Akl et al., 2018: 73). درنهایت میتوان گفت که اگر در طراحی مناظر شهری خواستههای مردم در نظر گرفته شود، محیط ساختهشدة حاصل از آن، قابلیت تأمین تعامل اجتماعی را خواهد داشت.
در آخر بررسی همبستگی اسپیرمن نشان از وجود همبسـتگی معنـادار و مسـتقیم بـین بیشتر مؤلفههای مؤثر بر کیفیت و متغیر وابستة پژوهش دارد؛ به این معنا که افزایش در کیفیت هرکدام از مؤلفهها سبب افزایش و بهبود در کیفیت ورودیهای شهرها خواهد شد.
راهکارها
برای بهبود و ارتقای کیفیت فضای ورودیها راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
ایجاد جذابیت فضایی با بهکارگیری رنگها، کفپوشها و مقیاس مناسب، تناسبات بصری و... .