Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor, Department of Geography and Rural Planning, Payame Noor University, Tehran, Iran
2 Associate Professor, Department of Economics, Payame Noor University, Tehran, Iran
3 MA, Department of Agricultural Engineering-Rural Development, Payame Noor University, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
روستانشینی درطول تاریخ و تا همین دو دهة پیش شیوۀ غالب زندگی انسان روی زمین بود که هماکنون نیز نزدیک به 43 درصد از جمعیت جهان بهعنـوان جمعیت روسـتایی شناخته میشوند (World Bank, 2022, p. 1) و پیشبینی میشود که این جمعیت در سال 2050 میلادی به حدود 1/3 میلیارد نفر برسد (United Nations, 2018). از نگاهی دیگر، روستا همچنان نقش اساسی در تأمین مواد غذایی جمعیتِ روبه افزایش جهان دارد. همچنین، روستا محل تأمین مواد اولیه و خام صنایع و صادرات محصولات کشاورزیِ بسیاری از کشورهاست و برخلاف ضعف اقتصادی، هنوز برای بسیاری از کشورها، باثباتترین بخش اقتصادی است (نوری و نوروزی، 1396، ص. 7). با همة این توصیفها و وجود حلقههای مفقوده، بیشتر به کالبد و معماری آن بیمهری و بیتوجهی شده است. در این راستا، از دهههای گذشته تاکنون راهبردها و رویکردهای مختلفی برای توسعۀ آن مطرح شده که «توسعۀ پایدار روستایی» بهعنوان آخرین رویکرد جهانی است. رویکرد توسعۀ پایدار روستایی رویکردی است که ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-محیطی را باهم دربر میگیرد. در این میان، معماری روستایی بهشکل اصیل و بومیِ خود، یکی از زمینههای تحقق این راهبرد است.
معماری بهشکل اصیل و بومی، محصول پدیدههای فنی و پاسخهای صوری و مادی به عوامل محیط، نشانههایی برای شناخت منزلت و مقام اشخاص، علائم منطقهای و اجتماعی و نمادهای حاکی از انگارههای ذهنی، روحیهها و نظام ارزشهاست (زرگر، 1393، ص. 10) و از آنجا که که این نوع از معماریها ساختۀ دست مردم (بدون دخالت متخصصان) است، به «معماری بدون معمار» نیز معروف شده است (اکرمی و دامیار، 1396، ص. 32). معماری بومی روستایی که درطول قرنهای متمادی در اثر ارتباط تنگاتنگ با طبیعت، اجتماع و هویت، اقتصاد و معیشتِ این جوامع ساختار یافته است، مصداق بارزی از پایداری را تداعی میکند. «فرهنگ» نیز بهعنوان بُعد چهارم و عامل مکمل توسعة پایدار روستایی (Parlato, Valenti, & Porto, 2022, p. 2) تأثیرگذاری شدیدی بر آن دارد. درواقع، معماری بومی خودبهخود یک معماری پایدار است (افتخاری و همکاران، 1391).
معماری روستایی همساز با شرایط محیطی است و نهتنها در فرم و شکل، در نحوة ترکیب فضاها، اندازه و هندسه نمایان میشود. پاسخگویی به نیازهای خانوار در تمامی شرایط و سطحها، خلاقیت در فراهمکردن مصالح تا طراحی و ساخت از ویژگیهای بارز آن است؛ اما این نوع از معماری در چهار دهة اخیر درمعرض تحول و دگرگونی قرار گرفته است (افتخاری و همکاران، 1391، ص. 87). به عبارت دیگر، در سالهای اخیر تغییر در بافت و سیمای روستاها بهدلیل رشد فزآیندۀ نوسازی، نفوذ و هجوم فناوری و فرهنگ شهری، سبکهای معماری وارداتی، مدرنسازی خانهها و بهتبع آن تخریب و ترمیم بناهای بومی، بیشتر مشاهده میشود (رضایی، وثیق، و مرادی، 1393، ص. 59) تا آنجا که نهتنها منافع اقتصادی بر برخی مفاهیم ملموس و غیرملموس در معماری بومی روستایی ترجیح داده میشود، خسارتهای جبرانناپذیری نیز ازنظر اصالت روستایی و زیباییشناسی منظر به دنبال خواهد داشت (Vijulie et al., 2021, p. 1).
در این زمینه لین معتقد است امروزه برنامهریزیها برای ساختوساز روستایی با منظر شهری است؛ بنابراین باید تفکر خود را تغییر دهیم و طرحها را مجدد متناسب با وضعیت روستاها تعیین کرد. همچنین، با درنظرگرفتن تأثیر عوامل مختلف محیطی، اقتصادی و طبیعی، عقلانیت و تئوری پایداری را برنامهریزی کرد (Lin, 2022, p. 1). اختر نیز معتقد است اگرچه معماران امروزی به دانش کافی دربارۀ معماری روستا مجهز نیستند، با این معماری میتوان به سبک زندگی روستایی و نیز به کمترین خسارت به محیط درعین استفاده از آن (توسعۀ پایدار) بازگشت (Akhtar, 2021, p. 1).
در ایران نیز تا قبل از اصلاحات ارضی سال 1341 روستاها بهصورت سنتی ساخته و مدیریت میشد (اکرمی، 1389، ص. 28)؛ بنابراین اقتصاد، اجتماع، معماری و سایر ویژگیهای روستاها فارغ از تکنولوژی، مبتنی بر طبیعت و متکی به محیط و پایداری بود. اجرای یک دهه سیاستهای اصلاحات ارضی و در سالهای بعد تغییرات حاصل از اندیشههای توسعهای-عمرانی و ترکیب علم و فناوری و برنامهریزی در نواحی روستایی، تحولات عظیمی را به دنبال داشته است؛ بهطوری که اگرچه روستاها در مقاومسازی و کاهش آسیبپذیری دربرابر مخاطرههای محیطی توفیق نسبی داشتند، بیشتر موارد فوق در راستای ناپایداری در ابعاد مختلف (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) بوده است. شرایط مذکور با شدت و ضعف در بیشتر مناطق کشور و ازجمله منطقۀ مطالعهشده (شهرستانهای جنوب غرب استان اصفهان) وجود دارد که درواقع، نوعی توسعۀ ناپایدار را دربارۀ روستاها و بهویژه بُعد کالبدی آنها نشان میدهد. تغییر کالبد و معماری خانهها و بهدنبال آن، تغییر و کاهش نقش اقتصادی-تولیدی واحدهای مسکونی، رکود در شاخصهای فرهنگی و سنتی، بیهویتی، ناسازگاری با سبک زندگی روستایی، فاصله از طبیعت و نوعی ناهماهنگی با آن از مهمترین مسائلی است که امروزه روستاهای منطقه با آن مواجه هستند؛ بنابراین محققان در پژوهش حاضر در صدد هستند تا ضمن بررسی موانع و راهکارهای تداوم معماری بومی، میزان اثرهای این نوع معماری را بر توسعة پایدار روستایی در ابعاد مختلف (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) و در منطقۀ جنوب غرب استان اصفهان بررسی کنند.
مبانی نظری پژوهش
همچنان که از عنوان پژوهش مشخص است، مبانی نظری پژوهش حاضر مبتنی بر چند مفهوم اساسی (روستا، معماری، معماری بومی، توسعۀ پایدار روستایی) و رویکردهای مرتبط است که درادامه، بهاختصار به آنها اشاره خواهد شد.
روستا معرّف اولین واحدهای جغرافیایی است که انسانها برای سکونت درکنار یکدیگر و نیز برای استفاده از روابط جمعی و همیاری تشکیل دادهاند. این کلمه در فرهنگهای لغت فارسی با واژههایی چون ده و قریه معنی شده است (معین، 1364). «طبق مادۀ 2 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشور مصوب 15/4/1362 روستا واحد مبدأ تقسیمات کشوری است که ازلحاظ محیطزیست (وضع طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) همگن بوده و با حوزه و قلمرو معین ثبتی یا عرفی مستقل که حداقل تعداد 20 خانوار (صد نفر) اعم از متمرکز یا پراکنده در آنجا سکونت داشته باشند و اکثریت ساکنان دائمی آن بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به یکی از فعالیتهای کشاورزی، دامداری و باغداری بهطور اعم و صنایع روستایی و صید یا ترکیبی از این فعالیتها اشتغال داشته باشند و در عرف بهعنوان ده، آبادی، دهکده، یا قریه نامیده شده است» (رضوانی، نظری، و خراسانی، 1389، ص. 187). درواقع، میتوان گفت که روستا بخشی از فضای جغرافیایی با ساختار محیطی معین که درقالب یک واحد متشکل از کالبدِ روستا، مزارع و سایر مکانهای مرتبط با آن با کارکردهای چندگانه (سکونتی، اجتماعی و اقتصادی) است. شیوة معیشتی آن بهطور معمول، مبتنی بر کشاورزی است (نوری و نوروزی، 1396، ص. 2). از نگاهی دیگر و با تأکید بر موضوع پژوهش حاضر روستاها پدیدههای برنامهریزینشده و هنر ویژهای هستند که درطول زمان ساختار یافتهاند؛ اما درک ساخت آنها پیچیده است (Akhtar, 2021, p. 1).
معماری به فرآیندی آمیخته از علم، هنر، ذوق و سلیقه، اعتقاد، ایمان و مهارتهای خاص گفته میشود که در راستای تمدن فرهنگ و در رهگذر تاریخ، زبان گویای زمانة خویش است (گلپرور، 1388، ص. 206). همچنین، مفهومی است که ارتباط با دنیای نامشهود را درک و امید به دنیای بهتر را با «ساختن» نهادینه میکند (Akhtar, 2021, p. 1). درواقع، معماری حاصل روح و تفکر بشر است و «معماری روستایی» متضمن ارتباط بین انسان روستایی (بومی) و جهانبینی اوست و رموز آن شامل وحدت، هماهنگی، زیبایی و سادگی است (اکرمی، 1389، ص. 34). این شیوة معماری بهطور سنتی به فرمهایی اطلاق میشود که براساس نیازهای ساکنان یک منطقه و محدودیتهای محلی و اقلیم شکل گرفته باشد و «معماری بومی روستایی» گفته میشود (رضایی و وثیق، 1393، ص. 57). به عبارت دیگر، معماری بومی روستایی به معماری گفته میشود که ازطرفی، به نیازهای انسان دربارۀ خود، جامعه، جهان پیرامون و طبیعت پاسخ دهد و از طرف دیگر، برمبنای هویت انسان بهصورت حرکتی پویا درطول تاریخ شکلگرفته باشد (کیوانینژاد، تاج، و صالحی، 1398، ص. 925). در دهههای اخیر معماری بومی بهعنوان موجودیتی مطرح شده است که میتواند الگو و مدل را برای معماری معاصر داشته باشد (اکرمی و دامیار، 1396، ص. 30). همچنین، بهطور خاص، معماری بومی به آنچه از سرشت و طبیعت انسان و محیط برآمده و با خود مردم برپا شده است، گفته میشود (بهزادپور و شجاعی، 1401، ص. 164). درواقع، «معماریِ مردم و توسط مردم» و نه برای مردم است (ناری قمی و دامیار، 1394، ص. 80). به بیانی مختصر، ویژگیهای معماری بومی نمایانگر آداب و رسوم، روحیهها، احساسها، اندیشه و عقیده، ذوق، سلیقه و هنر است که به دور از تخصصها تحقق مییابد. همچنین، این نوع از معماری جوابگویی به نیازهای یک جامعه را دربارۀ عوامل طبیعی و خواستههای معنوی انسان عهدهدار است. در این معماری از تکنولوژی و سنتهای محلی استفاده میشود. همچنین، این نوع از معماری کاربردی و انعطافپذیر و در خصوصیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانی، همیشه پویاست که این خود منجر به بروز کارکردهای معین میشود (رضایی و وثیق، 1393، ص. 58 و 63). از این رو آن را معماری پایدار نیز مینامند (احمدزاده سرخکلایی و کردجمشیدی، 1397، ص. 59).
توسعۀ پایدار روستایی یکی از شقوق توسعۀ پایدار است که مفهومی چندبُعدی دارد. این توسعه با روندهای جدید اقتصادی و برنامهریزی منطقهای هماهنگ و نیز بر یکپارچگی محیط طبیعی، ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگیِ مناطق روستایی متمرکز است. درواقع، توسعۀ پایدار روستایی فرآیندی است که ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی بهصورت هماهنگ (برای نسل حاضر و آیندگان) بهبود مییابد؛ بهطوری که همزمان با توسعة همهجانبۀ روستایی ارزشهای محیطی نیز حفظ میشود (نوری و نوروزی، 1396، ص. 126).
با بررسی رویکردهای معماری بومی در نظریهپردازی مدرن و نیز معماری پایدار میتوان چنین اشاره کرد که در رویکرد «اصالت مبدئی» که در تمام دوران نظریهپردازی مدرن رواج دارد، معماری بومی یک نقطۀ آغاز برای انسان است که رویکرد علمیگرا و داروینیسم این رجوع به مبدأ را برای ادامة راه تجربی بشر توصیه میکند؛ بنابراین رویکرد علمیگرا عینیت موجود را در معماری بومی درخور استفاده در دوران حاضر میداند. «رویکرد اصالت الگویی» که بعد از انقلاب صنعتی و مدرن رواج یافته است، معماری بومی را بهعنوان یک شکل تکرارشدنی (بهصورت کامل یا در برخی وجوه) مینگرد و نگاه تاریخی و اینکه «دیگر زمان آن گذشته» را نفی میکند. رویکرد «اصالت مدلی» که بعد از دوران مدرن رواج یافته است، معماری بومی را با تصوری ضمنی از وجود برخی اصول ثابت در انسان یا طبیعت مدنظر قرار میدهد. معماری بومی حاوی الگوهای اصیل بهصورت کد و رابطه است که میتواند و یا باید در هر زمان به کار رود (ناری قمی و دامیار، 1394، صص. 89-81). معماری بومی براساس رویکرد مبتنی بر مشارکت مردم، ساخت خود مردم است و متخصصان در آن دخالت ندارند. به این ترتیب، معماری بومی از یک فرهنگ مشخص محلی سخن میگوید. معماری بومی در رویکرد مبتنی بر ساختگرایی طبیعی شامل سکونتگاهها و دیگر ساختمانهای مردم و نیز در ارتباط وابسته به بستر و منابع دردسترس آنهاست. همۀ فرمهای معماری بومی برای برآوردهکردن نیازهای خاص مطابق با ارزشها، فرهنگ، روشها و آداب زندگی، تولید و اقتصاد آنها ایجاد میشود. معماری بومی در رویکرد مبتنی بر الگوگرایی طبیعی با آنکه واجد پیوند مفهومی با طبیعت دانسته میشود، بهصورت کیفیتی بیزمان و با پیوند بیزمان انسان به طبیعت نسبت مییابد. درواقع، معماری بومی در این رویکرد همزاد با انسان و همساز با طبیعت است. براساس رویکرد مبتنی بر مطلقگرایی طبیعی، معماری حاصل طبیعت و حتی در بعضی نگرشها انسان نیز حاصل طبیعت است. معماری بومی در رویکرد مبتنی بر کلنگری ممکن است برآیند تمامی عوامل مولد معماری و بهعبارتی، یک کل برآمده از تمامیت زندگی طبیعی-اجتماعی انسان در حالت فطری و درونزای خود دانسته شود (اکرمی و دامیار، 1396، صص. 35-31). معماری مبتنی بر پایداری نیز به خلق محیطی سالم بر پایة بهرهوری بهینه از منابع محیطی اهتمام میورزد و با استفادة معقول و بهینه از منابع طبیعی و مدیریت مناسب بر ساختوساز به حفاظت از منابع و ارتقا کیفیت زیست کمک میکند (نیکفطرت و بیطرف، 1395، ص. 132). درواقع، عمر طولانی و چندهزارسالة معماری بومی روستایی که نمادی از هماهنگی انسان با محیط است، اصول توسعۀ پایدار را تداعی میکند. آنچه امروزه با عنوان توسعۀ پایدار روستایی مطرح است، میتواند متأثر از الگوهای معماری بومی روستایی باشد.
پیشینۀ پژوهش
ریشههای تاریخی توجه به معماری بومی را میتوان در قرن 18 میلادی که اروپاییان، کشورهای آفریقایی و اقیانوسیه را استعمار کردند، یافت. همچنین، نقطة عطف توجه به آن نیز مربوط به سال 1965 میلادی است که Bernard Rudofsky کتاب معماری بدون معمار را منتشر کرد (رضایی و کهزادیان، 1395، ص. 51). اما بهلحاظ پژوهشهای کاربردی و باتوجه به میانرشتهایبودن موضوع پژوهش حاضر، پژوهشهای متنوعی درحوزههای مختلف انجام شده است که درادامه، به برخی از آنها اشاره میشود.
خراباتی و نیکمرد (1401) پژوهشی با عنوان «بررسی مؤلفههای مؤثر بر پایداری معماری روستایی: مورد مطالعه روستای ارمیان میامی» انجام دادند. محققان در این پژوهش مؤلفههای مؤثر را بر پایداری معماری روستایی بررسی کردند. نتایج نشان داد که ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی در پایداری معماری روستایی مؤثر است و معماری روستای مدنظر مصداقی از معماری بومی پایدار است که با هویت، اقلیم، فرهنگ و سبک زندگی روستایی انطباق دارد.
احمدزاده سرخکلائی و کرد جمشیدی (1397) پژوهشی با عنوان «بررسی عوامل مؤثر در شکلگیری معماری پایدار با تأکید بر فرم بنا: نمونه موردی شهرستان سوادکوه» انجام دادند. محققان اشاره کردند که الگوی معماری همساز با اقلیم میتواند در جهتگیری و فرم ساختمانها و درنهایت، بر مصرف انرژی و رویکرد توسعۀ پایدار اثر داشته باشد.
اکرمی و دامیار (1396) پژوهشی با عنوان «رویکردی نو به معماری بومی در رابطۀ ساختاری آن با معماری پایدار»انجام دادند. محققان در این پژوهش رویکردهای معماری بومی را شامل رویکرد مبتنی بر مشارکت، ساختگرایی طبیعی، الگوگرایی طبیعی، مطلقگرایی طبیعی و کلنگری میدانند.
رضایی و کهزادیان (1395) پژوهشی با عنوان «جستاری بر عوامل شکلدهندۀ معماری بومی منازل روستایی: مطالعۀ موردی: روستاهای کوهستانی استانهای ایلام، کرمانشاه و کردستان» انجام دادند. نتایج نشان داد که ابنیۀ روستایی منطقه ضمن بهرهگیری از اصول معماری ایرانی، منطبق بر محیط و عوامل اقلیمی است.
نیکفطرت و بیطرف (1395) پژوهشی با عنوان «بررسی تأثیرات فرهنگی در معماری بومی ایران ازمنظر پایداری» انجام دادند. آنها با مقایسۀ معیارهای پایداری و ویژگیهای طراحی در معماری سنتی به این نتیجه دست یافتند که اصول و روشهای بهکاررفته در طراحی بناهای سنتی ایران درخور تأمل است و با معیارهای پایداری تطابق دارد.
پیرزاد و ریاحی مقدم (1393) پژوهشی با عنوان «بررسی رابطۀ بومگرایی در معماری روستایی با اقتصاد روستایی: نواحی مرکزی مازندران و نواحی مرکزی یزد» انجام دادند. نتایج نشان داد که هرگاه معماری روستایی در انطباق با طبیعت و از امکانات موجود بهرهبرداری بهینه شده باشد، پایداری آن بهطور نسبی، در همة عرصهها افزایش مییابد که این نشاندهندۀ آن است که نقش مصالح بومآورد چشمگیرتر بوده است.
رضایی و همکاران (1393) پژوهشی با عنوان «جایگاه الگوهای معماری پایدار در معماری بومی روستایی: مطالعۀ موردی روستای هلسم» انجام دادند. در بررسیهای میدانی، روستای هلسم (استان ایلام) با معماری بومی روستایی خاص و منطبق بر اقلیم، انتخاب و ضمن بررسی معابر، ایوان، حیاط، دیوار، نوع بام و مصالح مصرفی چنین استنباط شد که معماری بومی برای حفظ انرژی، ایجاد شرایط آسایش ساکنان، احترام به طبیعت و حفظ محیطزیست شکلگرفته و بر اصول معماری پایدار است.
کورناز و آنیکتار پژوهشی با عنوان «بررسی معماری روستایی که گردشگری پایدار را در اقتصادهای نوظهور شکل میدهد ازدیدگاه ذینفعان: سیله، استانبول» انجام دادند. محققان در این پژوهش اثرهای معماری روستایی را بر گردشگری پایدار در کشور ترکیه بررسی و اشاره کردند که میراث معماری و بازسازی مناطق روستایی تاریخی میتواند در حیات دوبارۀ روستاها مبتنی بر الگوی گردشگری پایدار مؤثر باشد (Kurnaz & Anıktar, 2023).
گورکان پژوهشی با عنوان «گونهشناسی مسکونی در مورد میراث معماری روستایی: روستای چاووش (قونیه، بیشهیر)» انجام داد. محقق در این پژوهش ساختمانها را ازنظر قطعهبندی، جهتگیری، آرایش پلان و نما، تکنیک ساخت، وضعیت سازه، مصالح و دکوراسیون که متأثر از ساختار فرهنگی و اجتماعی است، ارزیابی کرد. سرانجام، نتایج نشان از تأثیر ساختار فرهنگی و اجتماعی بر معماری روستایی داشت (Gürcan, 2021).
ویژولی و همکاران پژوهشی با عنوان «دهکدۀ Certeze: معضل معماری سنتی درمقابل معماری پستمدرن در Țara Oașului، رومانی» انجام دادند. محققان در این پژوهش معضل معماری سنتی را درمقابل معماری مدرن در روستای سرتز رومانی که بهدلیل ورود عناصر پستمدرن بهشدت درمعرض خطر قرار گرفته و نیازمند حفظ معماری سنتی است، بررسی کردند. نتایج نشان داد که حفظ معماری سنتی ازدیدگاه گردشگران و افراد نسل قدیم (افراد مسنتر) یک اولویت است؛ درحالی که افراد جوان و نسل جدید علاقة فزآیندهای به معماری نوین دارند (Vijulie et al., 2021).
توموسکا و رادیژویچ پژوهشی با عنوان «ردیابی استراتژیهای طراحی پایدار در خانۀ سنتی اوهرید» انجام دادند. محققان در این پژوهش ضمن بررسی اقدامهای پایدار در ساخت خانههای سنتی به این نتیجه اشاره کردند که معماری پایدار میتواند با استفادة ساده و متفکرانه از مصالح محلی و تکنیکهای ساختوساز بومی محقق شود (Tomovska & Radivojevic, 2017).
فیلوکیپرو و همکاران پژوهشی با عنوان «طراحی سازگار با محیطزیست در مدیترانۀ شرقی مورد معماری بومی در مناطق ساحلی، پست و کوهستانی قبرس» انجام دادند. محققان در این پژوهش ابعاد طراحی محیطی خانههای روستایی را که ازلحاظ توپوگرافی، زمینشناسی و اقلیمی ویژگیهای متنوعی دارند، بررسی و درنهایت، باتوجه به نتایج، معماری بومی را بهعنوان یک مدل برای طراحی پایدار معرفی کردند (Philokyprou et al., 2017).
آلوز پژوهشی با عنوان «میراث پایدار معماری بومی: مرکز تاریخی اوپورتو» انجام دادند. محققان در این پژوهش تأکید کردند که معماری بومی بهصورت ذاتی، پایدار و قبل از مطرحشدن مشکلات زیستمحیطی و رویکرد توسعۀ پایدار بهعنوان یک شیوهنامۀ طبیعی برای سکونت در یک مکان خاص مطرح بوده است (Alves, 2017).
دنگ و جین پژوهشی با عنوان «استراتژی طراحی مسکن روستایی سبز مناطق تبتی در یوننان، چین» انجام دادند. نتایج نشان داد که شکل و معماری مسکنهای روستایی در یوننان چین متنوع است و با توجه به معایبی مانند پراکندگی، عایقبندی ضعیف، مصرف زیاد انرژی و اشغال زمین اضافی، استراتژیهای طراحی سازگارانه و متناسب با شرایط بومی برای تقویت توسعۀ پایدار روستایی ضروری است(Dong & Jin, 2013).
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی و ازحیث ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است. موضوع در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهای و بهلحاظ پیشینه و مبانی نظری بررسی و اطلاعات لازم با استفاده از روشهای میدانی بهویژه تکمیل پرسشنامه، مشاهده و تهیۀ عکس گردآوری شد. همچنین، دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS، روشهای آمار توصیفی (فراوانی، جدول، میانگین، درصد) و استنباطی (آزمون t تک نمونهای و تحلیل واریانس) و با روش تحلیل محتوا تجزیهوتحلیل شد.
جامعۀ آماری پژوهش حاضر دو گروه «مردم روستایی» به تعداد 4588 خانوار و «کارشناسان-متخصصان» درزمینة مطالعهشده، بوده است. حجم نمونة اول براساس فرمول کوکران (با سطح اطمینان 95% و احتمال خطای 5%) 354 نفر و سطح تحلیل نیز «خانوار» بوده است. باتوجه به گستردگی منطقة مطالعهشده و تعداد زیاد روستاها، تعداد 9 روستا (از هر شهرستان 3 روستا) که معماری بومی و بیشترین تحولات کالبدی و معماری را داشتند، به روش خوشهای-فضایی (حافظنیا، 1386، ص. 129) انتخاب و سپس پرسشنامه براساس نسبت خانوار ساکن در هر روستا، به روش تصادفی-ساده توزیع و درنهایت، تعداد 328 پرسشنامه بهصورت صحیح تکمیل شد. نمونۀ آماری دوم نیز 30 نفر کارشناس و متخصص از ادارهها و نهادهای مرتبط (بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، دهیاریها، جهاد کشاورزی، فرمانداری، میراث فرهنگی و گردشگری، تعاون روستایی، دفاتر فنی و نقشهکشی) است. پرسشنامه برای هر دو نمونه شـامل سؤالهای مربوط به مشخصات پاسخگویان، ویژگی مسکن روستایی و سؤالهای تخصصی (درقالب طیف پنجگزینهای لیکرت) بوده است. . روایی محتوایی پرسشنامة محققساخته با استفاده از نظر استادان دانشگاه و متخصصان تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد (830/0). باتوجه به اینکه مقدارهای بهدستآمده برای تمامی متغیرها از مقدار 7/0 بیشتر بود، متغیرها اعتبار پذیرفتنی داشتند. در این پژوهش برای تدوین شاخصهای پژوهش (اعم از مهمترین موانع و راهکارها، مسکن و معماری بومی و توسعۀ پایدار روستایی) نهتنها از پژوهشهای مکتوب استفاده (پایاننامه، رساله، مقالههای داخلی و خارجی)، با انجامدادن مصاحبه و دریافت نظرهای مکتوب استادان، کارشناسان و مدیران محلی به بومیسازی و نهاییشدن آنها اقدام شد.
محدودة مطالعهشده
منطقة مطالعهشده شهرستانهای جنوب غربی استان اصفهان است (شکل1) که پیشتر با عنوان لنجانات مشهور بود. استان اصفهان با مساحت 10117 کیلومتر مربع بین ۳۰ درجه و ۴۲ دقیقه تا ۳۴ درجه و30 دقیقه عرض شمالی و ۴۹ درجه و ۳۸ دقیقه تا ۵۵ درجه و 30 دقیقه طول شرقی در بخش مرکزی ایران واقع است. این استان براساس آخرین تقسیمات کشوری در سال 1399، ۲۴ شهرستان، 111 شهر، ۵۱ بخش و 127 دهستان دارد و برآورد جمعیت روستایی در این سال معادل 594000 نفر است (مرکز آمار ایران، 1399، صص. 41 و 146). شهرستان فلاورجان با مساحت 368 کیلومتر مربع، 3 بخش، 6 شهر، 9 دهستان، 64 آبادی سکنهدار و 82472 نفر جمعیت روستایی، شهرستان مبارکه با مساحت 1113 کیلومتر مربع، 2 بخش، 7 شهر، 5 دهستان، 27 آبادی سکنهدار و 25512 نفر جمعیت روستایی و شهرستان لنجان نیز با مساحت 1122 کیلومتر مربع، 2 بخش، 9 شهر، 5 دهستان، 47 آبادی سکنهدار و 27463 نفر جمعیت روستایی دارد (مرکز آمار ایران، 1399، صص. 80-78 و 161).
روستاهای نمونه در شهرستان فلاورجان شامل روستای کاویان از بخش مرکزی با جمعیتی حدود 1550 نفر، روستای زفره از دهستان اشترجان بخش مرکزی با 4003 نفر جمعیت، روستای کلیسان در دهستان گرکن شمالی بخش پیربکران با 335 نفر جمعیت است. در شهرستان مبارکه نیز روستای باغملک با جمعیتی معادل 1901 نفر، روستای حوضماهی در دهستان طالخونچه با جمعیتی معادل 462 نفر، روستای فخرآباد از بخش گرکن جنوبی با جمعیتی معادل 1862 نفر است. از شهرستان لنجان روستای حاجیالوان در دهستان چمرود بخش باغ بهادران 169 نفر جمعیت، کچوئیه 2493 نفر جمعیت و روستای هاردنگ در دهستان زیرکوه بخش باغبهادران 1597 نفر جمعیت دارد (مرکز آمار ایران، 1399).
تغییر شدید در فرم، تطابقنداشتن فرم با کارکرد، بناهای با معماری نوین و طرح و نقشة بهطور کامل وارداتی و شهری چهرة کالبدی و معماری عمدة روستاهای منتخب است تا آنجا که در برخی روستاها مانند کلیسان، باغملک و فخرآباد بهسختی میتوان کالبد و معماری بومی روستایی را مشاهده کرد؛ البته موقعیت نسبی (نزدیکی به مناطق شهری، ارتباطی و صنعتی) و طبیعی (توپوگرافی) نیز بر این تحولات مؤثر بوده است.
شکل 1: موقعیت جغرافیایی استان اصفهان و نواحی روستایی مطالعهشده (منبع: مرکز آمار ایران، 1399)
Figure 1: Geographical location of Isfahan province and the studied rural areas
مطالعات میدانی، مشاهده، تهیه و تحلیل محتوای بیش از 200 عکس از روستاهای نمونه بیانگر آن است که برخی از روستاها متناسب با موقعیت طبیعی از نوع پایکوهی هستند (حاجیالوان، هاردنگ، کچوئیه و حوضماهی) و برخی در دشتها (فخرآباد، کلیسان، کاویان، زفره و باغملک) استقرار دارند. مصالح استفادهشده در خانههای سنتیِ با معماری بومی در روستاهای کوهستانی-پایکوهی، بیشتر سنگ (پی ساختمان)، خشت و گِل با چوب (دیوارها)، تیرچوبی و کاهگل (سقف) و چوب (درب و بازشوها) است. خانهها یک یا دوطبقه است که دیوارهای قطور خشتی و پوشش کاهگلی دارد. در دوطبقهها، طبقۀ زیرین بیشتر برای دامداری، انبار و فضاهای مرتبط با معیشت خانوار طراحی و در خانههای یک طبقه نیز بخش مسکونی با معیشت / تولیدی تفکیک (بیشتر جانمایی مسکونی در بخش شمالی و معیشتی در جنوب) شده است. در روستاهای دشتی نیز عمدۀ مصالح در معماری بومی خشت / گل و چوب است که کاربردی مشابه با نمونههای قبلی دارد (شکل 2).
معماری و ساخت خانههای جدید روستایی که امروزه بهطور تقریبی، تمامی بافت روستاهای دشتی و درصد فراوانی از روستاهای کوهستانی را شامل میشود، تحتتأثیر سیاستهای دولتی (تسهیلات/ مقاومسازی و نوسازی)، اقدامهای جهاد سازندگی سابق، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و در سالهای اخیر نیز تحتتأثیر اجرای طرح هادی روستایی با دهیاریها و فناوری و مصالح نوین وارداتی از شهر (بیشتر بر پایة مصالح مقاوم ازجمله آجر، تیرچه و بلوک، آهن، سیمان و سنگنما) است که بدون درنظرگرفتن شرایط بومی-محلی، بدون رعایت بافت باارزش روستایی و بدون توجه به معیشت خانوارها و عدم همسازی با طبیعت و اقلیم منطقه طراحی شده است (شکل 2).
|
|
روستای فخرآباد (معماری و بافت نوین) |
روستای باغملک (معماری و بافت نوین) |
|
|
روستای کچوئیه (معماری بومی و نوین) |
روستای هاردنگ (معماری بومی) |
|
|
روستای کلیسان (معماری بومی و نوین) |
روستای حوضماهی (معماری بومی و نوین) |
شکل 2: تصاویری از طراحی، معماری بومی و نوین در روستاهای مطالعهشده (منبع: نویسندگان، 1402)
Figure 2: Pictures of design, native and modern architecture in the studied villages
یافتههای پژوهش و تجزیهوتحلیل
ویژگیهای جمعیتشناختی پاسخگویان
در نمونة روستاییان، 9/51 درصد پاسخگویان مرد و 1/48 درصد از آنها زن بودند. 9/68 درصد متأهل، 8/26 درصد مجرد و مابقی سایر موارد (مطلقه) بودند. بهلحاظ ردة سنی بیشترین درصد پاسخگویان (5/30) در ردة 34-25 سال بودند. از کل اعضای نمونه، بیشترین میزان پاسخگویان با 5/51 درصد در گروه تحصیلی ابتدایی تا دیپلم و فوقدیپلم و 2/30 در گروه تحصیلی لیسانس قرار داشتند. بهلحاظ وضعیت غیرشاغلان 4/19 درصد از پاسخگویان بیکار، 76/15 درصد دانشجو، 48/8 درصد بازنشسته، 15/55 درصد خانهدار و مابقی گزینۀ سایر موارد را ذکر کردند. ازمیان افراد شاغل نیز، 46/53 درصد شغل آزاد، 44/24 درصد کشاورز، 8/4 درصد کارمند، 8/1 درصد دامدار و 5/15 درصد کارگر بودند. بهلحاظ مدت سکونت 1/6 % از پاسخگویان کمتر از 10 سال، 5/13% بین 20 -10 سال، 4/14% بین 30-21 سال، 66% بیش از 30 سال را ذکر کردند. 80 درصد افراد بیش از 20 سال در این روستاها ساکن بودند که ذکر تجربه، مشاهدۀ بافت و معماری بومی-سنتی و امروزی- نوین روستا و مستندبودن نتایج را تداعی و نمایان میکند. براساس یافتههای توصیفی در گروه متخصصان نیز، 7/96 درصد مرد و 3/3 درصد زن، بهلحاظ وضعیت تأهل نیز، 7/86 درصد متأهل و 3/13 درصد مجرد و بهلحاظ ردة سنی، گروه 44-35 ساله با 3/ 53 درصد بیشترین میزان بودند. همچنین، کل نمونه مدرک تحصیلی فوقدیپلم و بیشتر را داشتند. 89% از نمونه در بخش دولتی و 11% در بخش خصوصی شاغل بودند. همة افراد تخصص (تحصیلات) مرتبط مانند معماری، شهرسازی، عمران، توسعۀ روستایی و کشاورزی، برنامهریزی روستایی، مدیریت شهری–روستایی و مهندسی نقشهکشی و حداقل 5 سال آشنایی و شناخت روستاهای مطالعهشده را داشتند.
مهمترین موانع تداوم معماری بومی در روستا
الف) طبق نظر پاسخگویان روستایی دربارۀ مهمترین موانع در تداوم معماری بومی در روستا، اولین اولویت مربوط به شاخص «میل و سوق اهالی روستا بهسمت مدگرایی» با 60/25 درصد فراوانی و دومین اولویت مربوط به شاخص «کمبود مصالح معماری بومی و امکانات» با 14/9 درصد است. همچنین، بهترتیب شاخصهای «موانع اقتصادی و فرهنگی»، «استحکامنداشتن مصالح معماری بومی»، «همکارینکردن مسئولان در طراحی، تسهیلات و تأمین مصالح»، «مهاجرت و گرایش افراد به سبک زندگی شهری» و «نبود قوانین جامع در ساختوساز روستایی» در اولویتهای بعدی قرار داشتند.
ب) طبق نظر متخصصان (کارشناسان) نیز اولین اولویت مربوط به شاخص «میل و سوق اهالی بهسمت مدگرایی» با 34/33% فراوانی، دومین اولویت مربوط به شاخص «فرهنگسازینشدن، تبلیغات و اطلاعرسانی برای حفظ آثار و دانش معماری بومی» با 20% فراوانی و سومین اولویت مربوط به شاخصهای «کمبود منابع (زمین، استادکار ماهر معماری بومی، مصالح)»، «مقاومت ضعیف سازهها در معماری بومی»، «تلفیق ناهماهنگ معماری بومی و مدرن و وجودنداشتن / اجرای قوانین و ضوابط ساختوساز روستایی» است.
مهمترین راهکارهای بازگشت به معماری بومی روستا
الف) مهمترین راهکار ازنظر پاسخگویان روستایی «فرهنگسازی و بهکارگیری دانش معماری بومی» با 5/16% فراوانی است. راهکار «درنظرگرفتن طرحها و سیاستهای تشویقی از طرف مسئولان» بهعنوان راهکار دوم با 1/13% فراوانی و درنهایت، راهکارهای «تلفیق معماری بومی و مدرن»، «تخصیص وام و تسهیلات»، «ترویج ساختوساز بومی»، «استفاده از تجربۀ معماران بومی» بهعنوان راهکارهای بعدی در بازگشت به معماری بومی روستا هستند.
ب) براساس نظر متخصصان نیز مهمترین راهکارهای بازگشت به معماری بومی روستایی «ایجاد امکانات مطلوب معماری بومی در روستا» با30% فراوانی و «تخصیص بهینۀ منابع (مالی و غیرمالی) در ازای افزایش جمعیت روستا» با 7/16درصد فراوانی است و راهکار «برنامهریزی کنترل مهاجرت روستا-شهری و مدیریت کارآمد روستایی» نیز بهعنوان راهکار بعدی در بازگشت به معماری بومی روستا مطرح شده است.
یافتههای توصیفی شاخصهای معماری بومی روستایی
1- مسکن روستایی: نظرهای دو گروه نمونه (روستاییان و کارشناسان) دربارۀ وضعیت معماری مسکن روستایی و میزان رضایتمندی اهالی از ویژگیهای آن در روستاهای مطالعهشده به شرح جدول 1 است.
جدول1: یافتههای توصیفی سؤالهای عمومی معماری روستایی
Table 1: Descriptive findings of general questions of village architecture
معماری مسکن روستایی |
روستاییان |
متخصصان |
||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|
میزان شهریشدن معماری در روستا |
6/3 |
01/1 |
63/3 |
06/1 |
رضایت از معماری بومی در طراحی درونی و بیرونی |
19/3 |
99/0 |
03/3 |
86/0 |
میزان رضایت از مصالح بهکاررفته در معماری بومی |
27/3 |
01/1 |
96/2 |
76/0 |
میزان رضایت از مساحت و زیربنا در معماری بومی |
52/3 |
93/0 |
50/3 |
97/0 |
رضایت از تعداد اتاقهای مساکن در معماری بومی |
49/3 |
96/0 |
56/3 |
97/0 |
میزان موافقت با تلفیق اصولی معماری بومی و مدرن |
61/3 |
08/1 |
63/3 |
21/1 |
کل |
48/3 |
60/0 |
39/3 |
56/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
باتوجه به نتایج جدول1، میانگین کل برای گروه پاسخگویان روستایی 48/3 و برای گروه متخصصان 39/3 است. درواقع، ازدیدگاه هر دو گروه با بیشترین میانگینها (6/3 و 63/3)، وضعیت معماری روستا بهسمت شهریشدن پیش میرود. در عین حال، با تلفیق اصولی معماری بومی و مدرن نیز موافقاند. نکتة دیگر اینکه روستاییان کمترین امتیاز را به رضایتمندی در طراحی معماری بومی و کارشناسان نیز به مصالح بهکاررفته در معماری بومی دادهاند. بررسی این موضوع نشان داد که قشر جوان باوجود رضایتمندی نسبی از معماری بومی، درمقایسه با سازهها و معماری نوین، تمایل کمتری به معماری بومی دارند. همچنین، در این زمینه ترکیب فضاهای آسایشی، بهداشتی و ضرورینبودن وجود فضاهای معیشتی / تولیدی روستا (بهدلیل جذب شاغلان در صنایع مادر مانند فولاد مبارکه، ذوبآهن، صنایع دفاع و مشاغل کارگاهی و خدماتی) بیتأثیر نیست. تفاوت موجود در نتایج مصالح بهدلیل هزینههای پایین تأمین مصالح بومی-محلی از طرف روستاییان و درمقابل، تأثیر مقاومت پایین مهندسی ازدیدگاه کارشناسان است؛ بنابراین با تلفیق طراحی و مصالح معماری نوین و بومی، میتوان تحقق پایداری را در سکونتگاههای روستایی مشاهده کرد. درمجموع، مواردی چون میانگین بالاتر از حد متوسط برای تمام گویهها و رضایتمندی نسبی مردم از معماری بومی از نکات حائز اهمیت در این زمینه است.
2- ابعاد مختلف توسعۀ پایدار روستایی
- اقتصادی: یافتههای توصیفیِ بُعد اقتصادی توسعۀ پایدار ازدیدگاه دو نمونه در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 2: یافتههای توصیفی سؤالهای شاخص اقتصادی
Table 2: Descriptive findings of economic index questions
اقتصادی |
روستاییان |
متخصصان |
||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|
میزان تأثیر معماری بومی در ایجاد فرصتهای شغلی جدید |
48/3 |
20/1 |
46/3 |
93/0 |
میزان تأثیر معماری بومی بر اشتغال افراد محلی و تخصص پایین |
49/3 |
04/1 |
73/3 |
86/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در تنوع مشاغل روستا |
41/3 |
18/1 |
56/3 |
89/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در افزایش اشتغال زنان |
02/3 |
31/1 |
06/3 |
98/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در خوداشتغالی و کارآفرینی در روستا |
35/3 |
22/1 |
33/3 |
09/1 |
میزان تأثیر معماری بومی بر بهرهگیری بهینه از منابع محلی |
62/3 |
14/1 |
65/3 |
28/1 |
میزان تأثیر معماری بومی بر رونق اقتصاد تولیدی (دامی، زراعی) |
68/3 |
14/1 |
83/3 |
11/1 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاهش سلفخری محصولات |
24/3 |
15/1 |
40/3 |
13/1 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاهش ضایعات محصول کشاورزی |
50/3 |
14/1 |
61/3 |
10/1 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاهش هزینۀ ساختوسازها |
64/3 |
16/1 |
73/3 |
90/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در کاهش هزینههای کلی خانوار |
64/3 |
14/1 |
86/3 |
97/0 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاهش وابستگی به تولید شهری |
70/3 |
11/1 |
66/3 |
26/1 |
میزان تأثیر معماری بومی در متنوعسازی فعالیتهای اقتصاد |
59/3 |
05/1 |
76/3 |
07/1 |
میزان تأثیر معماری بومی بر استطاعت مالی خانوار |
55/3 |
13/1 |
83/3 |
79/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در بهرهگیری بهینه از فضا برای معیشت |
61/3 |
15/1 |
06/3 |
78/0 |
کل |
50/3 |
77/0 |
63/3 |
63/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
باتوجه به نتایج جدول 2 میانگین کل برای تأثیر معماری بومی بر بُعد اقتصادی توسعۀ پایدار در گروه روستاییان 50/3 درصد و در گروه متخصصان 63/3 درصد بوده است. درواقع، هر دو گروه بر این اعتقاد هستند که معماری بومی میتواند تأثیر زیادی بر اقتصاد روستایی داشته باشد. در این خصوص روستاییان بیشترین امتیاز را به شاخصهای «تأثیر معماری بومی بر کاهش وابستگی به تولیدات شهری-صنعتی» (با میانگین70/3) و «تأثیر معماری بومی بر رونق اقتصاد تولیدی (زراعی، باغی، دامی)» با میانگین 68/3 و متخصصان نیز بیشترین امتیاز را به شاخص «تأثیر معماری بومی در کاهش هزینههای کلی خانوار» (با میانگین 86/3) دادهاند. نکتة بسیار حائز اهمیت اینکه برای هر دو گروه کمترین امتیاز «البته در حد متوسط» (02/3 و 06/3) متعلق به شاخص «تأثیر معماری بومی در افزایش اشتغال زنان» بوده است که میتوان این شاخص فوق را با بررسیهای میدانی مبنی بر مردانهبودن مشاغل مرتبط با ساختوساز و در عین حال، مشارکت زنان در مشاغل خانگی و امور کشاورزی و دامی در خانههای با معماری بومی روستایی توجیه کرد.
- اجتماعی و فرهنگی: یافتههای توصیفی بُعد اجتماعی-فرهنگی توسعۀ پایدار ازدیدگاه دو گروه نمونه (روستاییان و کارشناسان) در جدول 3 ارائه شده است.
جدول 3: یافتههای توصیفی سؤالهای شاخص اجتماعی–فرهنگی
Table 3: Descriptive findings of socio-cultural index questions
اجتماعی فرهنگی |
روستاییان |
متخصصان |
||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|
میزان تأثیر معماری بومی در ایجاد امنیت اجتماعی فضاهای مسکونی |
53/3 |
23/1 |
80/3 |
96/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در بهبود ارتباط بین اهالی روستا |
92/3 |
07/1 |
23/4 |
81/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در حفظ فرهنگ و آداب و رسوم روستا |
02/4 |
05/1 |
36/4 |
80/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در افزایش همکاری و مشارکتهای مردم |
88/3 |
08/1 |
90/3 |
88/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در همیاری و کار گروهی در ساختوسازها |
67/3 |
14/1 |
86/3 |
89/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در کاهش مهاجرت روستاییان از روستا |
55/3 |
23/1 |
50/4 |
13/1 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاهش مهاجرت فصلی (پرداختن به مشاغل خانگی) |
48/3 |
14/1 |
60/3 |
19/1 |
میزان تأثیر معماری بومی در افزایش حس تعلق به مکان |
69/3 |
07/1 |
03/4 |
96/0 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاهش فاصلۀ طبقاتی و جداییگزینی مکانی |
55/3 |
16/1 |
70/3 |
95/0 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاهش اختلافات قومی و افزایش صمیمیت |
78/3 |
17/1 |
76/3 |
04/1 |
کل |
70/3 |
76/0 |
87/3 |
65/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
باتوجه به نتایج جدول 3 میانگین کل برای نمونۀ روستاییان 70/3 و برای متخصصان 87/3 بوده است. درواقع، هر دو گروه تأثیر زیاد معماری بومی را بر بُعد اجتماعی تأیید کردهاند. گروه روستاییان بیشترین امتیاز را به شاخص «تأثیر معماری بومی در حفظ فرهنگ و آداب و رسوم روستا» با میانگین 02/4 و متخصصان نیز بیشترین امتیاز را بهترتیب به شاخص «تأثیر معماری بومی در کاهش مهاجرت روستاییان» با میانگین50/4 و شاخص «تأثیر معماری بومی در حفظ فرهنگ و آداب و رسوم روستا» با میانگین 36/4 دادهاند. درمقابل، تأثیر معماری بومی در ایجاد امنیت اجتماعی ازدیدگاه روستاییان نسبت به سایر موارد کمترین امتیاز و در گروه متخصصان نیز تأثیر معماری بومی بر کاهش مهاجرت فصلی کمترین امتیاز را داشته است. با وجود این، کمترین امتیازها معنادار و بیش از حد متوسط (میانگین3) بوده است.
- زیستمحیطی: یافتههای توصیفی بُعد زیستمحیطی توسعۀ پایدار ازدیدگاه دو گروه نمونه (روستاییان و کارشناسان) در جدول 4 ارائه شده است.
جدول 4: یافتههای توصیفی سؤالهای شاخص زیستمحیطی
Table 4: Descriptive findings of environmental index questions
شاخص زیستمحیطی |
روستاییان |
متخصصان |
||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|
میزان تأثیر معماری بومی در بهرهبرداری مناسب از منابع طبیعی |
88/3 |
04/1 |
4 |
69/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در صرفهجویی مصرف انرژی (تهویه و نور طبیعی) |
93/3 |
09/1 |
23/4 |
97/0 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاهش تخریب منابع طبیعی (جنگل، مرتع خاک) |
76/3 |
16/1 |
86/3 |
86/0 |
میزان تأثیر معماری بومی بر استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر(خورشید، باد) |
61/3 |
24/1 |
06/4 |
98/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در کاهش آلودگیهای محیطی (هوا، آب، خاک، صوتی) |
89/3 |
12/1 |
10/4 |
88/0 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاهش تولید مواد زائد و پسماندها |
54/3 |
19/1 |
86/3 |
81/0 |
میزان تأثیر معماری بومی در حفظ چشمانداز و منظر طبیعی روستا |
94/3 |
18/1 |
33/4 |
80/0 |
میزان تأثیر معماری بومی بر کاربرد مصالح بومی با دوام و سازگار با محیط |
52/3 |
17/1 |
76/3 |
85/0 |
کل |
72/3 |
81/0 |
98/3 |
55/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
باتوجه به نتایج جدول 4 میانگین کل بُعد زیستمحیطی برای نمونۀ روستاییان 72/3 و برای نمونة متخصصان 98/3 بوده است. براساس نظرهای هر دو گروه شاخص «تأثیر معماری بومی بر کاربرد مصالح بومی بادوام و سازگار با محیط» کمترین میانگین را نسبت به سایر موارد داشته است. درمقابل، شاخص «تأثیر معماری بومی در حفظ چشمانداز و منظر طبیعی روستا» بیشترین میانگینها را در گروه روستاییان (94/3) و متخصصان (33/4) داشته است. درنهایت، شاخصهای «تأثیر معماری بومی در صرفهجویی مصرف انرژی» و «کاهش آلودگیهای محیطی» نیز در رتبههای بعدی قرار دارند.
نکتة مهم اینکه در بین ابعاد مختلف بررسیشده، هر دو گروه پاسخگویان بیشترین امتیاز را به بُعد محیطی-کالبدی دادهاند. درواقع، آنچه در رویکرد توسعۀ پایدار روستایی اولویت دارد، بُعد محیطی است که یافتههای توصیفی این پژوهش نیز تأییدی بر آن است.
یافتههای استنباطی
در پژوهش حاضر برای تبیین و انتخاب روشهای مختلف آماری ازجهت تجزیهو تحلیل دادهها، ابتدا نرمالبودن دادهها با کاربرد آزمون کولموگروف اسمیرنوف بررسی شد که نتایج آن در جدول 5 ارائه شده است.
جدول 5: مقایسۀ توزیع نمرههای متغیرهای پژوهش با توزیع نرمال
Table 5: Comparing the scores of the research variables with normal distribution
متغیرها |
آمارۀ کولموگروف-اسمیرنوف |
سطح معناداری |
نرمال / غیرنرمال |
معماری مسکن |
123/1 |
96/0 |
نرمال |
بُعد اقتصادی |
737/0 |
649/0 |
نرمال |
بُعد اجتماعی-فرهنگی |
136/1 |
151/0 |
نرمال |
بُعد زیستمحیطی |
38/1 |
63/0 |
نرمال |
منبع: یافتههای پژوهش
براساس یافتههای جدول 5 آمارۀ k-s-z درسطح 05/0 ≥p برای همۀ متغیرها معنادار نبوده است؛ بنابراین متغیرهای پژوهش از توزیع نرمال پیروی میکنند و میتوان از آزمونهای پارامتریک استفاده کرد. بر این اساس، از آزمون تی تک نمونهای استفاده شده که نتایج آن برای ابعاد مختلف توسعۀ پایدار روستایی به شرح زیر است.
1- میزان تأثیر معماری بومی بر ابعاد مختلف توسعۀ پایدار روستایی
بُعد زیستمحیطی: در پاسخ به سؤال پژوهش مبنی بر تأثیر معماری بومی بر بُعد محیطی توسعۀ پایدار روستایی به چه میزان است؟ باتوجه به نرمالبودن توزیع دادهها از آزمون تی تک نمونهای (با میانگین فرضی 3) استفاده و نتایج آن در جدول 6 ارائه شده است.
جدول 6: نتایج آزمون تی تک نمونهای برای میزان تأثیر معماری بومی بر شاخص زیستمحیطی
Table 6: The results of a sample t-test for the effect of native architecture on the environmental indicator
«زیستمحیطی» |
میانگین |
آمارۀ تی |
درجۀ آزادی |
معناداری |
انحراف معیار |
حد بالا |
حد پایین |
روستاییان |
72/3 |
133/16 |
327 |
000/0 |
81/0 |
81/0 |
63/0 |
متخصصان |
98/3 |
72/9 |
29 |
000/0 |
55/0 |
19/1 |
77/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
همانطورکه مشخص است میانگین تأثیر معماری بومی در بُعد زیستمحیطی در نمونة روستاییان 72/3 و انحراف معیار 81/0 درصد و در گروه متخصصان نیز میانگین تأثیر معماری بومی در بُعد زیستمحیطی 98/3 و انحراف معیار 55/0 درصد است. سطح معناداری نیز برای هر دو نمونه کمتر از 05/0 و مقدار معناداری محاسبهشده (t) از مقدار معناداری جدول (96/1=t) بزرگتر است؛ بنابراین ازدیدگاه روستاییان و متخصصان معماری بومی تأثیر زیادی (بیش از حد متوسط) بر بُعد محیطی توسعۀ پایدار روستایی دارد که مثبتبودن حد بالا و پایین نیز مؤید این موضوع است.
بُعد اقتصادی: در پاسخ به سؤال دیگر پژوهش مبنی بر تأثیر معماری بومی بر بُعد اقتصادی توسعۀ پایدار روستایی به چه میزان است؟ باتوجه به نرمالبودن دادهها از آزمون تی تک نمونهای استفاده و نتایج آن در جدول 7 آمده است. گفتنی است که عدد 3 نیز بهعنوان میانگین درنظر گرفته شد.
جدول 7: نتایج آزمون تی تک نمونهای برای میزان تأثیر معماری بومی بر شاخص اقتصادی
Table 7: The results of a sample t-test for the effect of native architecture on the economic indicator
«اقتصادی» |
میانگین |
آمارۀ تی |
درجۀ آزادی |
معناداری |
انحراف معیار |
حد بالا |
حد پایین |
روستاییان |
50/3 |
74/11 |
327 |
000/0 |
77/0 |
58/0 |
41/0 |
متخصصان |
63/3 |
48/5 |
29 |
000/0 |
63/0 |
87/0 |
39/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
براساس یافتههای جدول 7 میانگین تأثیر معماری بومی بر بُعد اقتصادی توسعۀ پایدار در گروه نمونۀ روستاییان 50/3 و انحراف معیار 58/0 درصد و نیز در نمونة متخصصان با میانگین 63/3 و انحراف معیار 63/0 درصد است. سطح معناداری برای دو نمونه کمتر از 05/0 و مقدار معناداری محاسبهشده (t) از مقدار معناداری جدول (96/1=t) بزرگتر است. درواقع، میتوان گفت که معماری بومی ازدیدگاه کارشناسان و روستاییان تأثیر زیادی (بیش از حد متوسط) بر بُعد اقتصادی توسعۀ پایدار روستایی دارد که مثبتبودن حد بالا و پایین نیز مؤید آن است.
اجتماعی-فرهنگی: در پاسخ به سؤال دیگر پژوهش مبنی بر تأثیر معماری بومی بر بُعد اجتماعی-فرهنگی توسعۀ پایدار روستایی چه میزان است؟ نتایج آزمون تی تک نمونهای باتوجه به میانگین فرضی عدد 3 در جدول 8 ارائه شده است.
جدول8: نتایج آزمون تی تک نمونهای برای میزان تأثیر معماری بومی بر شاخص اجتماعی-فرهنگی
Table 8: The results of a sample T-Tech test for the influence of native architecture on the socio-cultural indicator
«اجتماعی-فرهنگی» |
میانگین |
آمارۀ تی |
درجۀ آزادی |
معناداری |
انحراف معیار |
حد بالا |
حد پایین |
روستاییان |
70/3 |
79/16 |
327 |
000/0 |
76/0 |
79/0. |
62/0 |
متخصصان |
87/3 |
38/7 |
29 |
000/0 |
65/0 |
11/1 |
63/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
براساس نتایج آزمون تی تک نمونهای، میانگین تأثیر معماری بومی در بُعد اجتماعی-فرهنگی در گروه روستاییان 70/3 و انحراف معیار 76/0 درصد و در گروه متخصصان نیز با میانگین 87/3 و انحراف معیار 65/0 درصد است. سطح معناداری در هر دو نمونه 000/0 و مقدار معناداری محاسبهشده از مقدار معناداری جدول (96/1) بزرگتر است؛ بنابراین معماری بومی در بُعد اجتماعی از دیدگاه دو گروه تأثیر زیادی (بیش از متوسط) بر توسعۀ پایدار روستایی دارد.
2- بررسی تفاوت در ابعاد مختلف توسعة پایدار
در پژوهش حاضر برای بررسی تفاوت در ابعاد و گویههای مختلف توسعۀ پایدار روستایی از تحلیل واریانس استفاده و نتایج آن در جدولهای 9-10-11 آورده شده است.
جدول 9: تحلیل واریانس نمرههای معماری بومی باتوجه به ابعاد مختلف توسعۀ پایدار (اقتصادی)
Table 9: Variance analysis of native architecture numbers according to different dimensions of sustainable development (economic)
اقتصادی |
روستاییان |
متخصصان |
||
آمارۀ F |
سطح معناداری |
آمارۀ F |
سطح معناداری |
|
ایجاد فرصتهای شغلی جدید |
18/3 |
000/0 |
26/3 |
01/0 |
اشتغال افراد محلی و با تخصص پایینتر |
49/2 |
000/0 |
12/2 |
08/0 |
ایجاد تنوع مشاغل در روستا |
79/2 |
000/0 |
51/2 |
04/0 |
افزایش اشتغال زنان |
38/2 |
000/0 |
26/1 |
3/0 |
خوداشتغالی و کارآفرینی در روستا |
26/2 |
000/0 |
42/3 |
01/0 |
نهایت بهرهگیری از منابع محلی |
33/2 |
000/0 |
97/1 |
1/0 |
شیوۀ اقتصاد تولیدی |
93/1 |
003/0 |
04/1 |
4/0 |
کاهش سلف خری |
77/1 |
008/0 |
74/0 |
7/0 |
کاهش ضایعات محصولات تولیدی |
99/1 |
002/0 |
29/1 |
3/0 |
کاهش هزینۀ ساختوسازها |
64/2 |
000/0 |
49/1 |
2/0 |
کاهش هزینههای کلی خانوار |
15/3 |
000/0 |
65/1 |
1/0 |
کاهش وابستگی به تولیدات شهری- صنعتی |
86/2 |
000/0 |
13/1 |
4/0 |
متنوعسازی فعالیتهای اقتصادی |
62/2 |
000/0 |
76/2 |
03/0 |
استطاعت مالی خانوار |
57/2 |
000/0 |
95/0 |
5/0 |
استفاده از فضاها برای معیشت |
64/2 |
000/0 |
50/1 |
2/0 |
منبع: یافتههای پزوهش
همچنان که در جدول 9 مشخص است مقدار معناداری همة گویههای بُعد اقتصادی ازدیدگاه روستاییان کمتر از 05/0 است؛ بنابراین معماری بومی تأثیر متفاوتی بر گویههای مختلف اقتصادی دارد (0.05>Sig.)؛ اما مقدار معناداری در گویههای 1،2،3،5،13 ازدیدگاه متخصصان کمتر از 05/0 است. به عبارت دیگر، معماری بومی در این گویهها تأثیر متفاوت و در بقیۀ گویهها تأثیر یکسان دارد.
جدول 10: تحلیل واریانس نمرههای معماری بومی باتوجه به ابعاد مختلف توسعۀ پایدار (اجتماعی)
Table10: Variance analysis of native architecture numbers according to different dimensions of sustainable development (social)
اجتماعی فرهنگی |
روستاییان |
متخصصان |
||
آمارۀ F |
سطح معناداری |
آمارۀ F |
سطح معناداری |
|
امنیت اجتماعی فضاهای مسکونی |
81/2 |
000/0 |
16/1 |
39/0 |
بهبود ارتباط بین اهالی روستا |
19/2 |
000/0 |
81/0 |
65/0 |
حفظ فرهنگ و آداب و رسوم روستا |
95/3 |
000/0 |
55/0 |
86/0 |
افزایش همکاری و مشارکتهای مردمی |
19/2 |
000/0 |
46/0 |
92/0 |
همیاری و کار گروهی در ساختوسازها |
19/2 |
000/0 |
54/0 |
87/0 |
کاهش مهاجرت روستاییان |
80/2 |
000/0 |
72/0 |
72/0 |
کاهش مهاجرت فصلی |
81/2 |
000/0 |
78/0 |
67/0 |
افزایش حس تعلق به مکان |
69/2 |
000/0 |
32/1 |
30/0 |
کاهش فاصلۀ طبقاتی و جداییگزینی مکانی |
63/1 |
020/0 |
62/1 |
18/0 |
کاهش اختلافات قومی و افزایش صمیمیت |
97/2 |
000/0 |
22/1 |
35/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
براساس نتایج جدول 10 مقدار معناداری همة گویهها در بُعد اجتماعی-فرهنگی ازدیدگاه روستاییان کمتر از 05/0 است؛ بنابراین معماری بومی بر تمامی گویهها اثر متفاوتی دارد (0.05>Sig.)؛ اما مقدار معناداری ازدیدگاه متخصصان بیشتر از 05/0 است؛ بنابراین تفاوتی بین گویهها وجود ندارد.
جدول 11: تحلیل واریانس نمرههای معماری بومی باتوجه به ابعاد مختلف توسعۀ پایدار (زیستمحیطی)
Table 11: Variance analysis of native architecture numbers according to different dimensions of sustainable development (environmental)
زیستمحیطی |
روستاییان |
متخصصان |
||
آمارۀ F |
سطح معناداری |
آمارۀ F |
سطح معناداری |
|
بهرهبرداری مناسب از منابع طبیعی |
30/2 |
000/0 |
02/1 |
4/0 |
صرفهجویی مصرف انرژی |
93/1 |
003/0 |
40/1 |
2/0 |
کاهش تخریب منابع طبیعی |
85/2 |
000/0 |
74/0 |
7/0 |
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر |
92/2 |
000/0 |
68/0 |
7/0 |
کاهش آلودگیهای محیطی |
45/2 |
000/0 |
46/1 |
2/0 |
کاهش تولید مواد زائد |
04/3 |
000/0 |
18/2 |
07/0 |
حفظ چشمانداز و منظر طبیعی روستا |
09/2 |
001/0 |
62/0 |
8/0 |
ایجاد ساختمانهای با کیفیت مطلوب |
31/1 |
026/0 |
06/1 |
4/0 |
کاربرد مصالح بومی، بادوام و سازگار |
34/1 |
010/0 |
36/1 |
2/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
براساس یافتههای جدول 11 مقدار معناداری همۀ گویهها در بُعد زیستمحیطی ازدیدگاه روستاییان کمتر از 05/0 است؛ بنابراین معماری بومی بر تمامی موارد اثر متفاوتی دارد؛ اما مقدار معناداری گویهها ازدیدگاه متخصصان بیشتر از 05/0 بوده است؛ بنابراین کارشناسان بین گویههای مختلف زیستمحیطی تفاوتی قائل نیستند.
نتیجهگیری
زندگی روستایی اگرچه درطول تاریخ و تا دهههای اخیر شیوة غالب و سنتی زندگی انسان برروی زمین بوده، در دهههای اخیر تحولات عظیم اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-محیطی در آن چشمگیر شده است. سازههای انسانی با سبک معماری سنتی و بومی که حاصل تجربه، ذوق، سلیقه، آداب و رسوم، دانش بومی و منطبق بر محیط پیرامونی، اقلیم، نیازهای روستاییان و معیشت خانوارها بوده، متناسب با تحولات دیگر دچار دستخوش شده است. معماری نوین با اینکه متأثر از عوامل مختلفی است، به مرور بر شیوة زیست، اقتصاد، تولید، ارتباطات و فرهنگ روستاییان اثر گذاشته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر ضمن بررسی وضعیت معماری بومی در سکونتگاههای روستایی منطقۀ جنوب غرب استان اصفهان که پیشتر با عنوان لنجانات مشهور بوده است، مهمترین موانع و راهکارهای تداوم این معماری و میزان اثرگذاری آن بر توسعۀ پایدار روستایی براساس دیدگاههای روستاییان و متخصصان در ابعاد مختلف آن تبیین شده است.
نتایج پژوهش براساس نظر روستاییان دربارۀ موانع تداوم معماری بومی نشان داد که گویۀ «میل و سوق پیداکردن روستاییان بهسمت مدگرایی» با 60/25 درصد و «کمبود مصالح معماری بومی» با 14/9 درصد فراوانی مهمترین موانع بودهاند؛ اما کارشناسان مهمترین مانع را گویۀ «میل و سوق بهسمت مدگرایی روستاییان» با 34/33% فراوانی ذکر کردهاند. این موانع براساس مشاهدههای میدانی بهویژه در بین قشر جوان، شاغلان بخشهای خدماتی و درزمینۀ بناهای نوساز و بافت جدید تأیید شده است. درواقع، گویۀ «میل و سوق بهسمت مدگرایی روستاییان» معضلی است که متأسفانه در بیشتر روستاهای کشور نیز وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر با یافتههای پژوهش ویژولی و همکاران (2021) مبنی بر توجه بیشتر نسل جدید به معماری نوین و نیز توجه نسل قدیم به معماری بومی همخوانی و مشابهت دارد.
درزمینۀ مهمترین راهکار در تداوم معماری بومی ازنظر روستاییان گویۀ «فرهنگسازی و بهکارگیری دانش بومی» با 5/16 % و سپس گویۀ «درنظرگرفتن طرحها و سیاستهای تشویقی» با 1/13 % فراوانی بوده است که درنهایت، روستاییان پاسخی منطقی دربارۀ موانع پیشروی معماری بومی را مطرح کردهاند؛ اما براساس نظر کارشناسان مهمترین راهکار گویۀ «ایجاد امکانات مطلوب در روستا» با 30 % و نیز گویۀ «تخصیص بهینۀ منابع (مالی و غیرمالی) در ازای افزایش جمعیت» با 7/16درصد فراوانی مطرح شده است. درواقع، کارشناسان راهکار را بهسمت مسائل مدیریتی و خدماتی سوق دادهاند که این خود سیاستی است که در سالهای اخیر و با ترویج اندیشههای توسعهای نوین منجر به ممانعت تداوم معماری بومی شده است. این درحالی است که روستاییان بر مسائل فرهنگی تأکید بیشتری داشتهاند.
درزمینۀ وضعیت مسکن روستایی و تحولات آن، میانگین کل برای نمونة روستایی 48/3 و برای متخصصان نیز 39/3 درصد است. در این خصوص بیشترین میزان میانگین دو نمونه (6/3 و 63/3) مربوط به گویة «تغییر وضعیت معماری روستا بهسمت شهریشدن» است. در عین حال، رویکرد «موافقت با تلفیق اصولی و منطقی معماری بومی و مدرن» نیز درمیان روستاییان و متخصصان مطرح است. روستاییان کمترین امتیاز را به گویۀ «رضایتمندی در طراحی معماری بومی» دادهاند و علت آن را باید در تغییر سبک زندگی امروزی، افزایش امکانات آسایشی در واحدها و معماری نوین و تمایل روستاییان به جلوههای جدید زندگی دانست. کارشناسان نیز به رویکرد «مصالح بهکاررفته در معماری بومی» کمترین امتیاز را دادهاند. درواقع، نگاه کارشناسانه به مقاومت سازه، مقابله با مخاطرهها و حوادث طبیعی و انسانی، دسترسی به مصالح نوین و نهایت استفاده از فضا مهمترین دلایل منتج از مشاهدههای میدانی و مؤثر بر مطرحشدن این موارد بوده است.
درزمینۀ تأثیر معماری بومی بر بُعد اقتصادی توسعۀ پایدار، روستاییان بیشترین امتیاز را به گویههای «کاهش وابستگی به تولید شهری-صنعتی» (میانگین70/3) و «رونق اقتصاد تولیدی (زراعی، باغی، دامی)» با میانگین 68/3 و متخصصان نیز بیشترین امتیاز را به شاخص «کاهش هزینههای کلی خانوار روستایی» (میانگین 86/3) دادهاند. نکتة حائز اهمیت اینکه هر دو گروه کمترین و البته حد متوسط امتیاز (02/3 و 06/3) را به شاخص «تأثیر معماری بومی در افزایش اشتغال زنان» دادهاند. به عبارت دیگر، متخصصان معتقد هستند که معماری بومی تأثیر چندانی بر اشتغال زنان نخواهد داشت. در این زمینه مشاهدههای میدانی گویای اثرهای تفکرات فعلی بر اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در مشاغل اداری-خدماتی و خارج از خانه بوده است. همچنین، تمرکز مردان در انجامدادن امور ساختمانی که منطقی هم به نظر میرسد، بر نتایج پژوهش حاضر مؤثر بود. دربارۀ شاخصهای اجتماعی-فرهنگی، پاسخگویان روستایی بیشترین امتیاز را به گویۀ «حفظ فرهنگ و آداب و رسوم روستا» با میانگین 02/4 و کارشناسان نیز بیشترین امتیاز را بهترتیب به گویههای «کاهش مهاجرت روستاییان» با میانگین 50/4 و «حفظ فرهنگ و آداب و رسوم روستا» با میانگین 36/ دادهاند. درمقابل، شاخص «ایجاد امنیت اجتماعی» ازدیدگاه روستاییان و شاخص «کاهش مهاجرت فصلی» ازدیدگاه متخصصان کمترین امتیاز را دارد. دربارۀ مسائل محیطی-کالبدی، هر دو نمونه به گویة «کاربرد مصالح بومی بادوام و سازگار با محیط» کمترین امتیاز را دادند. درمقابل، گویۀ «تأثیر معماری بومی در حفظ چشمانداز و منظر طبیعی روستا» بیشترین میانگینها را در گروه روستاییان (94/3) و متخصصان (33/4) داشته است و درنهایت، شاخص «تأثیر معماری بومی در صرفهجویی انرژی و کاهش آلودگیهای محیطی» در رتبههای بعدی قرار دارد. اگر به تفکرهای توسعة پایدار روستایی نیمنگاهی معطوف شود، همین گویهها اهمیت معماری بومی را در پایداری روستا نمایانتر خواهد کرد. نتایج فوق با یافتههای دنگ و جین (2013) نیز همخوانی دارد.
نتایج آزمون تی تک نمونهای در بررسی میزان اثرهای معماری بومی بر ابعاد مختلف توسعۀ پایدار روستایی نشان داد که در بُعد محیطی میانگین در گروه روستاییان و متخصصان بهترتیب 72/3 و 98/3 درصد است. سطح معناداری نیز برای هر دو نمونه کمتر از 05/0 و مقدار معناداری محاسبهشده از مقدار معناداری جدول بزرگتر است؛ بنابراین معماری بومی تأثیر زیادی در بُعد محیطی توسعۀ پایدار روستایی دارد که با نتایج یافتههای توصیفی نیز همخوانی دارد. در بُعد اقتصادی میانگین محاسبهشده در گروه روستاییان و متخصصان بهترتیب 50/3 و 63/3 درصد و سطح معناداری نیز برای دو نمونه کمتر از 05/0 است؛ بنابراین معماری بومی ازدیدگاه هر دو نمونه تأثیر زیادی بر بُعد اقتصادی توسعۀ پایدار روستایی دارد. در بُعد اجتماعی–فرهنگی نیز میانگین محاسبهشده در گروه روستاییان و متخصصان بهترتیب 70/3 و 87/3 درصد، سطح معناداری نیز کمتر از 05/0، حد بالا و پایین مثبت و مقدار معناداری محاسبهشده از مقدار معناداری جدول بزرگتر است؛ بنابراین معماری بومی در بُعد اجتماعی-فرهنگی نیز تأثیر زیادی بر توسعۀ پایدار روستایی دارد. نتایج مذکور با یافتههای پژوهشهای احمدزاده سرخکلائی و کرد جمشیدی (1397) مبنی بر تأثیر الگوی معماری بومی بر توسعۀ پایدار، نیکفطرت و بیطرف (1395) مبنی بر تطابق معماری بومی و معیارهای توسعۀ پایدار، پیرزاد و ریاحی مقدم (1393) مبنی بر انطباق معماری با طبیعت و افزایش پایداری، آلوز (2017) مبنی بر تأکید اینکه معماری بومی بهطور ذاتی، پایدار است، فیلوکیپرو و همکاران (2017)، توموسکا و رادیژویچ (2017) و رضایی و همکاران (1393) مبنی بر اینکه معماری بومی بر اصول معماری پایدار است، همخوانی و مشابهت دارد.
نتایج تحلیل واریانس دربارۀ تفاوت در گویههای مختلف ابعاد توسعۀ پایدار روستایی نیز نشان داد که همۀ گویهها مقدار معناداری ازدیدگاه روستاییان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی کمتر از 05/0 دارد؛ بنابراین روستاییان معتقدند که معماری بومی بر گویههای مختلف تأثیر متفاوتی دارد؛ اما مقدار معناداری در گویههای 1،2،3،5،13 اقتصادی ازدیدگاه متخصصان کمتر از 05/0 است؛ بنابراین معماری بومی در این گویهها تأثیر متفاوتی دارد. درنهایت، میان بقیۀ گویهها در بُعد اجتماعی و محیطی تفاوتی وجود ندارد.
نتایج تکمیلی مشاهدۀ میدانی و تهیه و تحلیل محتوای تصاویر نیز مبین تغییر شدید و سریع معماری روستاها به سبک نوین و شهری است. اگرچه در روستاهای کوهستانی-پایکوهی هنوز خانههای با معماری و مصالح بومی وجود دارد، این تغییرات در روستاهای دشتی ملموستر است. در بافتهای جدید دیگر خبری از پیهای سنگی، دیوارهای خشتی، سقفهای گنبدی یا تیرچوبی، بازشوها و ناودان چوبی، دیوار قطور خشتی، ایوان، طراحی ویژۀ ساختار خانوادۀ گسترده همراه با معیشت غالب تولیدی (بهویژه کشاورزی)، محرمیت و هماهنگی با طبیعت نیست و درمقابل، بیشتر سازههای مقاوم با مصالح غیربومی (آهن، آجر، بلوک، سیمان)، طراحی مسکونیِ ایمن با نهایت استفاده از فضا بههمراه ناهماهنگی زیاد با فرهنگ بومی، اقتصاد و محیط روستایی نمایان است.
باتوجه به نتایج و یافتههای پژوهش پیشنهادهای زیر ارائه میشود.
- رعایت اصول معماری بومی برای روستاهای درحال گذار و نوسازی ازطرف بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و اجرای طرحهادی ازسوی دهیاریها؛
- ارائۀ طرحهای حمایتی و تشویقی (تهیه نقشه و نظارت) ازسوی سازمانهای متولی برای سوقدادن روستاییان به استفاده از اصول معماری بومی؛
- استفاده از دانش و تجربۀ معماران بومی در طراحی و اجرای مساکن و ترویج معماری بومی؛
- بازسازی و مرمت خانههای سنتی روستایی با مؤلفههای اصیل معماری بومی ازسوی میراث فرهنگی؛
- فرهنگسازی در تغییر نگرش نسل جوان به معماری بومی و ترویج انبوهسازی با شیوة معماری بومی؛
- نظارت سازمان میراث فرهنگی بر اجرای طرحهای عمرانی و حفاظت از بافتهای با معماری بومی؛
- انجامدادن اقدامهای مهندسی در راستای مقاومسازی بناها با معماری بومی برای حفظ این شیوة معماری؛
- رونقدادن به گردشگری و به شیوة بومگردی برای تداوم و حفظ معماری بومی؛
- اجرای طرح بهسازی روستاها مبتنی بر الگو و طرح معماری بومی با تأکید بر مصالح محلی.