Document Type : Research Paper
Authors
1 M.Sc. of Agricultural Education and Extension, Campus of Agriculture, Razi University, Kermanshah, Iran
2 Assistant Professor, Department of Agricultural Education and Extension, Campus of Agriculture, Razi University, Kermanshah, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
رشد روزافزون جمعیت، خشکسالی، تغییر اقلیم و سیاستهای نادرست مدیریتی، بر منابع آبی موجود به شدت تأثیر گذاشته و آنها را با بیلان منفی مواجه کرده است (جهانی بهنمیری و همکاران، 1398)؛ در این زمینه نگرش فراگیر و همهجانبه به بحث مدیریت آب، بهرهوری و راندمان مصرف آب را به میزان زیادی در کشور افزایش میدهد (شاهرودی و چیذری، 1387). یکی از مؤثرترین راهکارهای دستیابی به اهداف مدیریت آب کشاورزی، راهاندازی و بهینهسازی شبکههای آبیاری و زهکشی آب کشاورزی است؛ از همین رو طی سالهای اخیر، تلاشهای چشمگیری درزمینة احداث ایستگاههای پمپاژ آب در مناطق روستایی کشور صورت گرفته و مبالغ هنگفتی در این راه هزینه شده است (مرادیان و همکاران، ۱۳۹۶). برخلاف هزینههای انجامشده، شواهد موجود نشان میدهد بیشتر این شبکهها مشکلات فراوانی دارند و در شرایط رضایتبخشی قرار ندارند و مشارکت بهرهبرداران در نگهداری تأسیسات ایجادشده در کمترین حد ممکن است؛ زیرا در طراحی و اجرای این پروژهها، مطالعات اجتماعی منطقه و نظرات ذینفعان اصلی این طرحها نادیده گرفته شده است. به بیانی در احداث ایستگاههای پمپاژ آب، بر توسعة بُعد سختافزاری این پروژهها بیش از بُعد نرمافزاری (انسانی) توجه شده است (فرشی و همکاران، 1382؛ چیذری، 1387)؛ درنتیجه کارایی و بهرهدهی این ایستگاهها کاهش یافته و سرمایهگذاری در توسعة منابع آبی با کاهش بازده روبهرو شده است (نجفی و شیروانیان، ۱۳۸5).
شکست یا نیمهکاره رهاشدن بسیاری از پروژههای ایستگاه پمپاژ آب، ریشه در عواملی همچون نبود مشارکت و کمبود سرمایههای اجتماعی، نامناسببودن زیرساختها، برنامهریزی ضعیف و ناکارآمد، ضعف آموزش و اطلاعرسانی به بهرهبرداران و... دارد (احمدی، ۱۳۹۲؛ مرادیان و همکاران، ۱۳۹۶) که موجب پیدایش پیامدهای جبرانناپذیری از قبیل کاهش اعتماد مردم به مسئولان، ایجاد کدورت و تضاد در روستا، نداشتن حس مالکیت مردم به طرح، مهاجرت، از بین رفتن مشاغل محلی، از بین رفتن ارزش اقتصادی اراضی و تخریب سرمایة ملی، آشکارشدن فساد مالی مسئولان و... شده است (Damoah, 2015؛ مرادیان و همکاران، ۱۳۹۶). در همین زمینه ایستگاههای پمپاژ متعددی در استان کرمانشاه برای طرح توسعة باغها احداث شدند و مبالغ هنگفتی برای احداث و راهاندازی این شبکهها هزینه شد؛ با وجود این تقریباً تمامی این ایستگاهها به دلایل متعددی ازجمله نبود مهندسی فنی و دقیق غیرفعال هستند و فقط ایستگاه پمپاژ آب در روستای قمشة درود فرامان آمادة بهرهبرداری است. با وجود اینکه این پروژه در ابتدای کار با موافقت مردم محلی روبهرو شد، لیکن به علت مشکلات عمدهای از زمان تصویب تا اجراییشدن، به بیاعتمادی و بدبینی اهالی روستا به مسئولان انجامید و درنهایت پس از طی مراحلی، اهالی روستا از مشارکت و همکاری سر باز زدند و پروژه را نپذیرفتند. درحقیقت پروژه با رکود مواجه شد و به بهرهبرداری نرسید. درواقع برخلاف صرف هزینههای زیاد برای طراحی و استقرار فنی ایستگاه پمپاژ آب، به علت اختلافات مردم محلی با هم و با مسئولان، پروژه ازلحاظ اجتماعی با مشکلات حاد مواجه شد و مردم اجازة بهرهبرداری را نمیدهند. مردم محلی با کارشکنیهایی چون شکستن کانالها و تجهیزات آبرسانی از ورود آب به زمینهای خود ممانعت میکنند؛ این در حالی است که براساس شواهد موجود، احداث ایستگاه پمپاژ آب میتواند دستاوردهای مثبتی برای ذینفعان داشته باشد؛ ازجملة این دستاوردها میتوان به بهبود شرایط اقتصادیاجتماعی بهرهبرداران، افزایش بهرهوری مصرف آب، تسهیل خودکارشدن آبیاری، امکان آبیاری اراضی ناهموار و شیبدار، افزایش عملکرد و کیفیت محصول، مدیریت دقیق شوری آب و خاک، بهبود کیفیت و تهویة خاک، افزایش سرعت انتقال آب، کاهش مهاجرت و... اشاره کرد (جلالیان، ۱۳۹۱؛ نیکو، ۱۳۹۳؛ قربانی نصرآباد، ۱۳۹۴؛ زرافشانی و همکاران، 1396؛ Asayehegn, 2012). به نظر میرسد برمبنای دستاوردهای این پژوهش ریشة مسائل و مشکلات پیش روی پروژة احداث ایستگاههای پمپاژ آب شناسایی شود و با ارائة راهکارهای عملی، ذینفعان بتوانند از این پروژهها درست بهرهبرداری کنند؛ بنابراین هدف از پژوهش اکتشافی حاضر، تحلیل ریشهای عوامل محدودکنندة موفقیت ایستگاه پمپاژ آب در روستای قمشة فرامان و ارائة راهکارهایی برای برونرفت از این مشکلات است.
در دهههای اخیر، مسئلة مشارکت روستاییان در برنامههای توسعة روستایی، موضوعی است که نقطة آغاز آن به دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ برمیگردد (پاپلی یزدی و ابراهیمی، ۱۳۸۷). پروژههای ایستگاه پمپاژ آب تأسیسشده بهمنظور توسعة باغها در کشاورزی، بخشی از برنامههای توسعة روستایی است؛ از این رو کشاورزان اصلیترین عامل در مدیریت مصرف آب و تولید فراوردههای کشاورزی محسوب میشوند و هر اقدام و فرایندی که در شبکههای آبیاری و زهکشی بدون توجه به تأثیر آن بر کشاورزان انجام شود، بازدهی مطلوب و کافی نخواهد داشت (چیذری، 1387). راهحلی که صاحبنظران در این زمینه ارائه دادهاند، انجام ارزیابی اجتماعی پروژه در کنار ارزیابیهای اقتصادی و محیطزیستی است که موجب افزایش رفاه اجتماعی، مشارکت و همسویی مردم بومی با طرحهای توسعهای و نیز صرفهجویی اقتصادی و زیستمحیطی میشود (طالبیان و عمرانی مجد، 1386)؛ به این ترتیب بهرهبرداران در سرمایهگذاری برای احداث شبکههای آبیاری در زمین خودشان ترغیب میشوند. براساس شواهد موجود در بسیاری از پروژههای آبیاری اجراشده در کشور، اجرا و راهاندازی ایستگاههای پمپاژ آب با مسائل و مشکلات متعددی روبهروست. در این راستا نیز مطالعات متعددی درزمینة شکست و موفقیت پروژههای آبیاری و زهکشی در داخل و خارج از کشور انجام شده است که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میشود.
در پژوهشی، محرابیان و همکاران (1389) مشکلات موجود در ایستگاههای پمپاژ و بهینهسازی بهرهبرداری از آن را در ایستگاه آب گتوند بررسی کردند. یافتههای آنان بیانگر آن است که نبود یک برنامهریزی راهبردی منسجم برای انجام عملیات بهرهبرداری و نگهداری، یکی از مهمترین دلایل راندمان کم این ایستگاهها محسوب میشود.
وحیدی اربابی و مالک (1390) در پژوهش خود عوامل مؤثر بر موفقیت و شکست پروژههای سازة فضاکار را شناسایی و بررسی کردند. نتایج نشان داد عواملی مانند ارتقای توان درآمد روستاییان، مشخص و واضح بودن اهداف پروژه، انجام زمانبندی درست در اجراییشدن پروژه، طولانیمدتنبودن پروژه، تجربة مسئولان از پروژههای گذشته، حمایت و پشتیبانی نهادهای ذیربط از پروژه، تخصیص مناسب و کافی بودجه برای بهبود وضعیت معیشتیاقتصادی بهرهبرداران، توانایی در حوزة نرمافزاری مربوط به طراحی پروژه، استفاده از افراد باتجربه و متخصص در حین انجام پروژه و آشنایی تیم طراحی پروژه با مسائل اجرایی، ازجمله عوامل مؤثر در موفقیت این پروژهها هستند.
عربی و همکاران (1396) در پژوهش خود عوامل بازدارندة انتقال مدیریت شبکة آبیاری به بهرهبرداران در دهستان میاندربند شهرستان کرمانشاه را در 9 عامل فردی، مدیریتی، اجتماعی، حمایتی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشیترویجی، زراعی و فنی دستهبندی کردند.
(2007) Merrey et al. مهمترین عامل در تمایلنداشتن بهرهبرداران به مشارکت در پروژههای آبی را اطمیناننداشتن کشاورزان از دریافت آب مورد نیاز در فصل زراعی میدانند.
نتایج پژوهش (2010) Ros درزمینة طرحهای مشارکتی آبیاری در کشور کامبوج نشان داد عواملی نظیر سطح مشارکت محلی، نظارت و مدیریت طرح، مزایای طرح آبیاری، کیفیت زیرساختهای آبیاری، ویژگیهای کشاورزان مشارکتکننده در طرح، سطح حمایتهای بیرونی و دسترسی به بازار در موفقیت پروژههای آبیاری تأثیرگذارند.
همچنین (2012)Wafa et al. در مطالعة خود در شمال آفریقا، مهمترین علل شکست انتقال مدیریت آبیاری به بهرهبرداران را حمایتنکردن سازمانهای دولتی از کشاورزان و تعییننشدن چهارچوبهای قانونی برای تنظیمات نهادی و قانونی بیان کردند.
(2014) Djagba et al. در پژوهش خود در کشور بنین، عوامل موفقیت و شکست پروژههای آبیاری را تحلیل کردند. این پژوهشگران با مقایسة پروژههای ناموفق با پروژههای موفق به این نتیجه دست یافتند که عواملی نظیر کمبودن هزینة بهرهبرداری و نگهداری پروژههای موفق در مقایسه با پروژههای ناموفق، دریافت حمایتهای فنی خارجی، سیاستگذاری مناسب برای تصرف ملک (توزیع دوبارة زمینهای مساعد بین کشاورزان فعال)، دسترسی به اعتبارات و سازمانها و نهادهای فعال کشاورزان در موفقیت پروژههای آبیاری تأثیرگذار بودهاند.
در پژوهشی در غنا، (2015)Damoah علل شکست پروژههای آبیاری و پیامدهای آن را در بین کشاورزان واکاوی کرد. وی علل ناکامی این پروژهها را در شش عامل زمان پیشبینیشدة پروژه، هزینة پروژه، تحویل پروژه، رضایت بهرهبرداران از پروژه، مشارکت در توسعة ملی، و مشارکت در اجرای پروژه دستهبندی کرد؛ برای نمونه تغییر در رهبری پروژه، بودجة پروژه، تعهد به پروژه، مطالعات امکانسنجی و تعریف وظیفه از آن جملهاند. این پژوهشگر همچنین آثار مستقیم و غیرمستقیم ناکامی این پروژهها را مواردی از قبیل کاهش رشد اقتصادی، بیکاری، تصور منفی دربارة دولت، از بین رفتن مشاغل محلی، دلسردشدن مؤسسات مالی، کاهش توان انسانی بهرهبرداران، مهاجرت، فشارهای روانی و... بیان کرد.
بررسیهای پژوهش نشان داد برخلاف اهمیت و حساسیت موضوع، کمتر مطالعهای با دیدگاه عمیق روشهای پژوهش کیفی و بهصورت ریشهای علل شکست و رکود پروژههای آبیاری و شبکههای آبرسانی در روستاها را بررسی کرده است؛ از این رو پژوهش حاضر قصد دارد این خلأ مطالعاتی را پر کند؛ همچنین روششناسی این پژوهش به دلیل روشمندبودن میتواند الگوی مناسبی برای دیگر پژوهشهای مشابه در این زمینه باشد؛ از این رو مطالعة حاضر قصد دارد بهمنظور دستیابی به نتایج مطلوب به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
نقشة 1. موقعیت جغرافیایی ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشه- درود فرامان
Map 1. Geographical location of water pumping station in Ghomsheh village - Doroud Faraman
شکل 1. ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشه- درود فرامان
Figure 1. Water pumping station of Ghomsheh village - Doroud Faraman
مواد و روش
ماهیت پژوهش حاضر از نوع کیفی است و بهلحاظ دستیابی به حقایق و دادهپردازی، مطالعة موردی[1] به شمار میرود. جامعة مطالعهشده، بهرهبرداران زیر پوشش ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشة درود فرامان (15 نفر) و مسئولانی (11 نفر) است که در اجراییشدن این پروژه نقش داشتهاند. نمونهگیری بهصورت هدفمند[2] صورت پذیرفت. در این روش پژوهشگر میکوشد تا بهصورت هدفدار برمبنای اینکه چه نوع اطلاعات خاصی در پی یافتههای اولیه مورد نیاز است، نمونههایی را انتخاب کند (ادیب حاجباقری و همکاران، ۱۳۹۰). در این مرحله پژوهشگر با مطالعه و پرسوجو دربارة موضوع پژوهش، افراد آگاه کلیدی را از میان کشاورزان روستا، کارشناسان جهاد کشاورزی استان و شهرستان کرمانشاه و شرکت مهندسی بند آب شناسایی کرد و حجم نمونه تا رسیدن به اشباع داده ادامه داشت؛ به بیان دیگر پژوهشگر تا جایی کار گردآوری دادهها را ادامه داد که اطلاعات جدیدی طی فرایند پژوهش حاصل نشود.
در این پژوهش برای گردآوری دادههای کیفی از مصاحبه (نیمهساختارمند) و گروههای متمرکز[3] استفاده شده است. در مصاحبة انجامشده توسط پژوهشگر، تعداد ۱۵ مصاحبة فردی با اهالی روستا (درمجموع ۸ ساعت) انجام شد که از این میزان، تعداد ۱۸ صفحه یادداشتبرداری به دست آمد؛ همچنین تعداد ۱۱ مصاحبة فردی با مسئولان ایستگاه پمپاژ (درمجموع ۷ ساعت) صورت گرفت که ۱۴ صفحه یادداشتبرداری از گفتههای آنها به دست آمد. مدتزمان مصاحبهها بهطور میانگین بین ۴۰ تا ۵۰ دقیقه بوده است. همچنین پژوهشگر برای تشکیل دو مصاحبة گروه متمرکز در میان جامعة بهرهبرداران (با تعداد ۶ تا ۸ نفر) و تشکیل دو مصاحبه در میان مسئولان مرتبط با پروژه (با تعداد ۶ تا ۷ نفر) اقدام کرد که هر ۴ گروه متمرکز همگن بودند و اطلاعات مفیدی در این جلسات حاصل شد (درمجموع 7 ساعت).
بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک تحلیل علل ریشهای[4] استفاده شد. تحلیل علل ریشهای (RCA)، روشی برای شناسایی علل ریشهای خطاها و مشکلات است (Akgun, 2014) و درواقع روشی برای جلوگیری یا کاهش احتمال رویداد نامطلوبی است که در آینده روی خواهد داد (Staugaitis, 2002). تحلیل ریشهای عبارت است از فرایند بررسی و پژوهش ساختاریافتهای که هدف آن، شناخت علت واقعی یک مسئله است. ابزار تحلیل ریشهای وقایع، برای تعیین عوامل دخیل یا مؤثر در یک مسئله به کار میرود و با فرایند مرحلهبهمرحله درصدد کشف علت یک پیامد است. این روش این امکان را فراهم میآورد که بهصورت گذشتهنگر، علل بروز یک پیامد مشخص بررسی و برای جلوگیری یا کاهش احتمال رویدادهای نامطلوب در پروژههای آتی استفاده شود. درواقع یک ابزار تجسسی پرسشی است که به حل مشکل کمک میکند. تحلیل ریشهای، یک فرایند چند مرحلهای است؛ این مراحل عبارتاند از: شناسایی مسئله، گردآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیل علت و اثر. به همین منظور برای شناسایی مشکل اصلی، مصاحبهای با بهرهبرداران و مسئولان پروژه انجام شد؛ سپس هریک از مصاحبههای مرتبط بهصورت مکتوب درآمد و پس از خلاصهسازی، مفاهیم کلیدی و ریشة علل استخراج شد. پس از شناسایی مشکل، علت و ریشة علت، طی مصاحبة دوباره با بهرهبرداران و مسئولان پروژه، از آنها خواسته شد تا از دیدگاه خود راهبردهای اجرایی احیای پروژه را بیان کنند. پس از ارائة راهبردها، راهبردهای مشترک تأییدشدة هر دو گروه استخراج شد؛ سپس بهمنظور اولویتبندی راهبردهای مشترک اجرایی، درصد توافق هریک از آنها براساس رابطة زیر محاسبه شد.
۱۰۰ درصد توافق
برای اطمینان از صحت و استحکام پژوهش (معادل روایی و پایایی در پژوهشهای کمی) از روش مثلثسازی استفاده شد.
یافتههای پژوهش
بهمنظور تحلیل علل ریشهای ناکارآمدی پروژة ایستگاه پمپاژ، مصاحبههایی با بهرهبرداران و مسئولان پروژه انجام شد. نتایج تحلیل مصاحبهها در جدول 1 ارائه شده است.
جدول 1. تحلیل محتوا و مفاهیم استخراجشده از مصاحبه با بهرهبرداران و مسئولان دربارة
ریشهیابی علل رکود پروژة ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشه
Table 1. Content analysis and extracted concepts from interviews with operators and officials regarding the root analysis of the stagnation of the Ghomsheh village water pumping station project
علت و مجموع فراوانی علت |
مفاهیم استخراجشده (ریشة علت) |
جملات کلیدی |
ردیف |
مشخصنبودن مالکیت اراضی
6 |
بیتوجهی به قوانین عرفیملکی هنگام اجرای پروژه
|
در زمان اصلاحات اراضی در سال ۱۳۵۰، رعایای روستای قمشه اراضی را با مالک براساس قانون آن زمان تقسیم کردند و چون بیشتر مردم منطقه دامدار بودند، از اراضی روی تپه بهعنوان مرتع استفاده میکردند و خود را مالک این اراضی میدانستند. درنتیجه هنگام احداث ایستگاه، اختلافاتی بین بهرهبرداران و منابع طبیعی به وجود آمد. مردم خود را مالک این اراضی میدانستند، در حالی که هیچ سندی نداشتند. |
۱ |
هر چقدر به بهرهبرداران گفته میشد، اگر شما مالک زمینها هستید اسناد زمینها را بیاورید، امتناع میکردند و فقط میگفتند اینها زمینهای پدران ما هستند. |
۲
|
||
زمینها ارث پدری ماست و کاغذ داریم، ولی مسئولان قبول ندارند. |
۳ |
||
ما ۷ برادر هستیم. وقتی پدرمان مرد، زمین پدری را بین خودمان تقسیم کردیم. رفتیم دنبال سند برای هر کداممان، ولی ندادند. حالا پدرمان فوت شده است و ما هم سند پدریمان را نشان میدهیم، اما قبول ندارند و میگویند هرکدام باید سند جداگانهای بیاورید. |
۴ |
||
شراکت منابع طبیعی و بهرهبرداران در زمینها |
مردم روستا روی تپه زمین داشتند، ولی آن مساحتی که آنها میگفتند نبود؛ باید زمینهای منابع طبیعی را از آن کم میکردند که مردم زیر بار این موضوع نمیرفتند. |
۵ |
|
مردم روستا قبلاً خودشان صاحب زمینهایشان بودند و آقای خودشان؛ الان قبول نمیکنند که با منابع طبیعی زمینهایشان را شریک باشند. |
۶ |
||
کاهش توان درآمدی بهرهبرداران و افزایش بیکاری |
متناسبنبودن پروژه با حرفة اصلی بهرهبرداران
|
آن موقع گوسفندهایمان را میبردیم روی تپهها برای چرا؛ ولی پس از راهاندازی ایستگاه علوفة داممان کم شد و باید از شهر یا جایی علوفه میخریدیم و نمیصرفید. |
۷
|
کشاورزی ما بیشتر سبزیکاری است. مردم نمیخواهند باغدار شوند. |
۸ |
||
ما از اول اینگونه بار آمدیم. باید میرفتیم درختکاری تا ببینیم کی بار میدهد؟ |
۹ |
||
شما نمیتوانید یکشبه عادت خود را تغییر دهید. مردم روستا به کشت زمین عادت داشتند، نه باغبانی. |
۱۰ |
||
مردم آبادی دامدار بودند یا روی زمینهایشان کشت میکردند و زندگیشان را میچرخاندند. حتی یک بار هم باغبانی نکرده بودند. |
۱۱
|
||
طرحی که برای روستا رقم زدند، اشتباه بود. اگر من اختیاردار بودم به جای این همه، نصف بودجه را صرف دامپروری یا راهاندازی کارگاههای کوچک در روستا میکردم. |
۱۲ |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
ادامة جدول 1. تحلیل محتوا و مفاهیم استخراجشده از مصاحبه با بهرهبرداران و مسئولان دربارة
ریشهیابی علل رکود پروژة ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشه
Continuation of Table 1. Content analysis and extracted concepts from interviews with operators and officials regarding the root analysis of the stagnation of the Ghomsheh village water pumping station project
علت و مجموع فراوانی علت |
مفاهیم استخراجشده (ریشة علت) |
جملات کلیدی |
ردیف |
کاهش توان درآمدی بهرهبرداران و افزایش بیکاری
12 |
طولانیمدتشدن پروژه
|
از ابتدای پروژه مشکلات زیاد بود؛ اما طولانیمدتشدن پروژه باعث بدبینی بیشتر بهرهبرداران شد. |
۱۳ |
مردم میبایست ایستگاه میخواستند که نخواستند؛ چون میبایست چند سال درآمدشان کم میشد تا باغ به ثمر برسد. |
۱۴ |
||
کشاورز جماعت به پول روز محتاج است. نمیآید ۱۰ سال صبر کند که باغ درآمد پیدا کند. |
۱۵ |
||
طولانیبودن زمان برگشت سرمایهمان در باغداری و درنتیجه مشکلات درآمدی و مالی مردم و بیتدبیری مدیران طرح باعث شد تا مردم قید ایستگاه را بزنند. |
۱۶ |
||
رهاشدن نیروی کار روستا
|
با زدن ایستگاه نصف زمینهایی که مردم روی آن کار میکردند، زیر پوشش ایستگاه رفت. |
۱۷ |
|
متنوعنبودن فعالیتهای کاری در روستا |
در این ایستگاه مردم فقط انتظار داشتند مسئولان همة کارها را انجام بدهند. درست است وعدههایی داده شد و عملی نشد، ولی کمشدن درآمد مردم دیگر از تنپروری خودشان است. |
۱۸ |
|
وجود دوبارهکاریها و تکرار اشتباهات گذشته
5 |
نبودن طرح مدون اولیه |
اول قرار بود باغهای زیر پوشش پروژه برای سر کار رفتن کارشناسان بیکار رشتة کشاورزی باشد، ولی بعد طرح را برای روستا گذاشتند. |
۱۹
|
اول قرار بود ۱۰۰ هکتار زیر پوشش پروژه باشد، بعد ۴۰۰ هکتار شد، بعد ۶۰۰ هکتار. |
۲۰ |
||
بیثباتی مدیریتی |
مدیران سلیقهای بودند، هر کسی که میآمد اصلاً با کار آشنایی نداشت. |
۲۱
|
|
این ایستگاه مدیری نداشت که مدتی بماند دستکم با مشکلاتمان آشنا شود. |
۲۲ |
||
عوضشدن زودبهزود مدیران و پیادهکردن نظر هر کدام موجد این مشکلات و درنهایت پسزدن ایستگاه توسط مردم شد. |
۲۳ |
||
افت وضعیت معیشتیاقتصادی بهرهبرداران |
بیتوجهی به مردم محلی در برنامهریزیهای پروژه
|
بدون اطلاع ما لوله میآوردند، خب ما مخالفت میکردیم. |
۲۴
|
در این طرح مردم خوب توجیه نشدند. اولش با وعده جلو آمدند، ولی بعد که چاله کندند و گذاشتند، مردم ناراضی شدند. |
۲۵ |
||
شورای روستا شرایط را برای ما دشوار کرد. شورای روستا و مسئولان دولتی اجرای طرح با هم هماهنگ هستند و ما باید تاوان تصمیمات اشتباه آنان را بپردازیم. |
۲۶ |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
ادامة جدول 1. تحلیل محتوا و مفاهیم استخراجشده از مصاحبه با بهرهبرداران و مسئولان دربارة
ریشهیابی علل رکود پروژة ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشه
Continuation of Table 1. Content analysis and extracted concepts from interviews with operators and officials regarding the root analysis of the stagnation of the Ghomsheh village water pumping station project
علت و مجموع فراوانی علت |
مفاهیم استخراجشده (ریشة علت) |
جملات کلیدی |
ردیف |
افت وضعیت معیشتیاقتصادی بهرهبرداران 4 |
بیرغبتی مردم به اجرای پروژه |
ما در اجرای هدف اول به مشکل برخوردیم و به دلیل فشار مالی مردم ناراضی بودند که آقایان آمدند فاز دوم را هم تصویب کردند. |
۲۷ |
تمایلنداشتن روستاییان به همکاری با مسئولان |
مکان احداث پروژه اشتباه بود. باید جایی ایستگاه احداث میشد که مردم طالب باشند. |
۲۸
|
|
کشاورزان آن منطقه به آن شیوة زندگی و کشت عادت کرده بودند و نمیخواستند خودشان را به زحمت بیندازند و باغدار شوند. |
۲۹ |
||
جهاد یک طرح زنبورداری زد، ما کوتاهی نکردیم؛ ولی ایستگاه قضیهاش فرق دارد، آن را نمیخواهیم. |
۳۰ |
||
بدبینی و بیاعتمادی بهرهبرداران به مسئولان |
مردم حق دارند ناراضی باشند؛ به دلیل سودجویی یک عده، چند سال زمینهایشان بدون استفاده ماند. |
۳۱ |
|
کسی به فکر سفرة ما نبود. با زدن این ایستگاه هر کسی آمد سفرة خودش را پر کند. |
۳۲ |
||
در این پروژه دزدی زیاد بود. مردم برای آنها مهم نبودند، جیب خودشان برایشان مهم بود. |
۳۳ |
||
میگویند دلسوز مردم هستند، ولی نیستند. ما با آب قرهسو سبزیهایمان را آب میدادیم؛ الان مالیات آب قرهسو را از ما میخواهند. |
۳۴ |
||
اگر حقیقتاً دولت مسئولان اجرای طرح را مقصر مشکلات پیشآمده میداند، باید آنها را اعدام کند. |
۳۵ |
||
وعدة بیاساس مسئولان به بهرهبرداران
|
یکبار گفتند ۱۰۰ هکتار زمین برای پروژه است؛ یکبار گفتند ۴۰۰ هکتار و بعد گفتند ۶۰۰ هکتار. |
۳۶
|
|
گفتند با راهاندازی ایستگاه پرورش زنبور و قارچ میزنیم، ولی همهاش وعده بود. |
۳۷ |
||
آن زمان ما عدس کاشته بودیم؛ گفتند خسارتتان را میدهیم، اما ندادند. |
۳۸ |
||
آمدند وامی برای جفت هر خانوار تعیین کردند؛ اول گفتند ۴۰ میلیون، بعد شد ۲۰ میلیون و بعد ۸ میلیون. |
۳۹ |
||
اول گفتند در زمینهای منابع طبیعی چاله میکنند، اما بعد دیدیم در زمینهای ما هم چاله کندند؛ اعتراض کردیم، گفتند زمین ندارید. |
۴۰
|
||
مردم به دلیل دروغهای مسئولان دلسرد شدند. |
۴۱ |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
ادامة جدول 1. تحلیل محتوا و مفاهیم استخراجشده از مصاحبه با بهرهبرداران و مسئولان دربارة
ریشهیابی علل رکود پروژة ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشه
Continuation of Table 1. Content analysis and extracted concepts from interviews with operators and officials regarding the root analysis of the stagnation of the Ghomsheh village water pumping station project
علت و مجموع فراوانی علت |
مفاهیم استخراجشده (ریشة علت) |
جملات کلیدی |
ردیف |
تمایلنداشتن روستاییان به همکاری با مسئولان 23 |
اعتنا نکردن مسئولان به اعتراضات و خواستههای بهرهبرداران |
میگوییم زمینهایمان را بردید، میگویند کوزه دارید ببرید آبش را بخورید. |
۴۲ |
گفتیم اگر میخواهید مردم با شما آشتی کنند، با ۷ میلیون برای مردم کانالکشی کنید، ولی نکردند. |
۴۳ |
||
چون مردم آبادی قانع هستند، دلیل نمیشود ظلم کنند و ما را از گرسنگی بکشند تا ببینیم کی ایستگاه راه میافتد. |
۴۴
|
||
در این چند سالی که پروژه را زدند، یکی از سازمان جهاد نیامد در خانهای را بزند و بگوید در این گرانی که زمینتان را بردیم، وضعتان چطور است. |
۴۵
|
||
بلاتکلیفی بهرهبرداران پروژه |
الان من باید چند سال صبر کنم تا باغ ثمر بدهد؟ یک سال یا دو سال؟ چند سال؟ |
۴۶
|
|
نگاه سودجویانة بهرهبرداران به پروژه |
بهرهبردارانی که در آن منطقه زمین داشتند، پیش خودشان گفتند تا جایی که به نفعم است، سوار این ماشین میشوم و هرجا خواستم ضرر کنم، پیاده میشوم. |
۴۷ |
|
مردم آن منطقه همه مادی هستند. پول بدهی، میآیند و پول ندهی، میروند در خانههایشان، دروغ میبندند. |
۴۸ |
||
مردم روستا نباید منفعتطلب باشند، باید همکاری کنند و هربار یکی مسئول نگهبانی از ایستگاه پمپاژ آب شود؛ به این ترتیب هم از بیکاری درمیآییم و هم مجبور به پرداخت حقوق نگهبان نمیشویم. |
۴۹ |
||
برخی مردم روستا فقط به فکر جیب خودشان بودند، نه همآبادیشان. |
۵۰ |
||
تحمیل بخشی از هزینهها به بهرهبرداران 2 |
وجود برنامههای مشارکتی پروژه |
ما روز اول قرارداد بستیم. گفتند پول آب و برق ایستگاه را میدهند، وام بدون بهره میدهند، اما در پایان همه را انداختند گردن خودمان. |
۵۱ |
الآن انتظار دارند مردم خودشان حقوق نگهبان ایستگاه پمپاژ آب را بپردازند؛ در حالی که ابتدای کار قولوقرارهای دیگری بود. |
۵۲ |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
برمبنای یافتههای جدول 1، براساس مجموع فراوانی مشکلات استخراجشده دربارة تحلیل علل ریشهای ناکارآمدی پروژة ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشة درود فرامان، مشخص شد که تمایلنداشتن روستاییان به همکاری با مسئولان با مجموع فراوانی ۲۳ در مقایسه با مجموع فراوانیهای سایر مشکلات شناساییشده، بهمثابة مشکل غالب عنوان شده است که لزوم توجه و برنامهریزی راهبردی را دربارة احیای پروژه میطلبد. جدول 2، جمعبندی نتایج این بخش از پژوهش را نشان میدهد.
جدول 2. اولویتبندی مشکلات شناساییشده درزمینة ریشهیابی علل رکود پروژة ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشه
Table 2. Prioritizing the identified problems regarding the root analysis of the stagnation of the Ghomsheh village water pumping station project
اولویت برنامهریزی |
فراوانی تجمعی پاسخگویان |
مشکلات شناساییشده |
ردیف |
۳ |
۶ |
مشخصنبودن مالکیت اراضی |
۱ |
۲ |
۱۲ |
کاهش توان درآمدی مردم و افزایش بیکاری |
۲ |
۴ |
۵ |
وجود دوبارهکاریها و تکرار اشتباهات گذشته |
۳ |
۵ |
۴ |
افت وضعیت معیشتی اقتصادی بهرهبرداران |
۴ |
۶ |
۲ |
تحمیل بخشی از هزینهها به بهرهبرداران |
۵ |
۱ |
۲۳ |
تمایلنداشتن روستاییان به همکاری با مسئولان |
۶ |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
پس از شناسایی ریشة علل، در مرحلة بعد، پژوهشگران با مردم و مسئولان بهمنظور ارائة راهبردهای اجرایی احیای پروژه وارد گفتمان شدند. براساس جدول 3، راهبردهای اجرایی از دیدگاه دو گروه دربارة مشکلات و مشکل غالب پرسیده و درنهایت راهبردهای مشترک استخراج شد. پس از استخراج راهبردهای مشترک، علت مشکلات و مشکل اصلی، درصد توافقات آنها بهمنظور اولویتبندی اجرایی راهبردها برای احیای پروژه براساس جدول 4 محاسبه شد.
جدول 3. استخراج راهبردهای اجرایی احیای پروژه
Table 3. Extraction of project revitalization executive strategies
راهبردهای مشترک |
راهبردهای اجرایی از دید مسئولان |
راهبردهای اجرایی از دید مردم |
ریشة علت |
علت |
ردیف |
- حل قانونی مشکل مالکیت زمینهای زراعی |
- حل مشکل مالکیت زمینهای زراعی بهصورت قانونی |
- هماهنگی بین مسئولان و مردم برای کارشناسی زمینهای روستا و واگذاری سند مالکیت به بهرهبرداران |
بیتوجهی به قوانین عرفیملکی هنگام اجرای پروژه |
مشخصنبودن مالکیت اراضی |
۱
|
------- |
- قانعبودن روستاییان به مقدار زمین مشخصشده توسط منابع طبیعی - دیدن عکسهای هوایی دهة ۵۰ برای مشخصکردن مرز بین زمینهای کشاورزی با زمین منابع طبیعی |
- واگذاری زمینهای منابع طبیعی به همة مردم روستا - پسدادن زمینهای پدری بهرهبرداران توسط مسئولان |
شراکت منابع طبیعی و بهرهبرداران در زمینها |
||
-------
|
- تبدیل اراضی دیم به آبی به دلیل قرارگرفتن زمینها روی تپه امکانپذیر نیست؛ زیرا در زمان بارندگی خاک آن کاملاً شسته میشود. |
- استفاده از ایستگاه برای تبدیل اراضی دیم به آبی |
متناسبنبودن پروژه با حرفة اصلی بهرهبرداران |
کاهش توان درآمدی بهرهبرداران و افزایش بیکاری |
۲ |
- حل سریع مشکلات و کوتاهشدن زمان احداث باغ با کشت نهالهای ۲ یا ۳ ساله - شروع و پایان فاز دوم در موعد مقرر اعلامشده توسط جهاد |
- تعهددادن مسئولان به بهرهبرداران بهمنظور شروع و پایان فاز دوم براساس زمان مقرر - کشت نهالهای ۲ یا ۳ ساله بهمنظور زود به ثمر رسیدن باغ با شرایطی که روستاییان در نگهداری نهالها دقت کافی داشته باشند |
- تضمین مسئولان برای طولانینشدن فاز دوم - در صورت حل خواستههای بهرهبرداران، اجرای سریع فاز اول |
طولانیمدتشدن پروژه |
||
- تخصیص وام درازمدت با بهرة کم بهمنظور راهاندازی سردخانه برای نگهداری میوههای باغ و پرواربندی بره |
- اعطای وام به بهرهبرداران امکانپذیر است؛ به شرطی که سردخانههایی برای نگهداری میوههای باغ بهمثابة مورد اصلی و سایر صنایع بهمثابة مورد ثانویه مدنظر قرار گیرد |
- تخصیص وام درازمدت با بهرة کم برای پرواربندی بره - ایجاد شغل برای جوانان روستا |
رهاشدن نیروی کار در روستا |
||
- کمک جهاد کشاورزی به روستاییان برای احداث گاوداری، پرورش قارچ و پرورش زنبور عسل |
- در صورت پذیرش کتبی بهرهبرداران برای احداث باغ، تسهیلاتی داده میشود تا کارهای مورد نیاز جامعه و روستا را راهاندازی کنند |
- کمک دولت به احداث گاوداری در روستا - کمک به راهاندازی پرورش قارچ - کمک به راهاندازی پرورش زنبور عسل |
متنوعنبودن فعالیتهای کاری در روستا |
||
- مشخصکردن میزان اراضی زیر پوشش ایستگاه در فاز دوم |
- در صورت اجرای فاز دوم هر طور بخواهند، تضمین میدهیم |
- مشخصکردن میزان زمینهای زیر پوشش ایستگاه در ابتدای کار فاز دوم |
نبودن طرح مدون اولیه |
وجود دوبارهکاریها و تکرار اشتباهات گذشته
|
۳ |
- بهکارگیری مدیری متخصص و ثابت تا پایان پروژه |
- از مشکلات ایستگاه، نبود مدیریت ثابت و متخصص بود که حلشدنی است |
- استفاده از یک مدیر متخصص و کاربلد از ابتدا تا انتهای پروژه |
بیثباتی مدیریتی |
||
- مشارکتدادن بهرهبرداران در برنامهریزیهای مربوط به ایستگاه
|
- بهرهبردن از نظرات روستاییان در تمام مراحل اجرای فاز دوم و احداث باغ به شرط نداشتن خواستة نامعقول
|
- مشارکتدادن بهرهبرداران در نحوة راهاندازی دوبارة ایستگاه - استفاده از نظرات مردم روستا دربارة نحوة واگذاری زمینهای روی تپه |
بیتوجهی به مردم محلی در برنامهریزی و اقدامات |
افت وضعیت معیشتی اقتصادی بهرهبرداران
|
۴ |
|
- درخواست کتبی روستاییان بهمنظور دریافت حقوق و رسیدگی به این خواسته توسط سازمان (با شروطی که به تصویب وزیر کشاورزی برسد) |
- دادن حقوق ماهیانه به روستاییان تا به ثمر رسیدن پروژه |
متناسبنبودن پروژه با وضعیت اقتصادی مردم |
||
- تأمین علوفة دامی بهرهبرداران تا زمان راهاندازی باغ - بهکارگیری روستاییان بهعنوان نیروی کار در احداث فاز دوم - تقبل هزینة تحصیل کودکان بهرهبرداران تا مقطع دبیرستان (البته سطح توقعات روستاییان تقبل هزینة فرزندانشان توسط مسئولان تا مقاطع عالیه است) |
- تأمین علوفة دامها تا زمان راهاندازی باغ به میزان تعداد دام هر خانوار تا یک مقدار مشخص امکانپذیر است - استفاده از روستاییان بهعنوان نیروی کار در زمان اجرای فاز دوم - موافقت با پرداخت هزینة تحصیل فرزندان بهرهبرداران |
- دادن بن خرید مایحتاج ضروری مانند خوراک و پوشاک به بهرهبرداران توسط مسئولان - پولدادن به بهرهبرداران تا زمان به ثمر رسیدن باغ به اندازة درآمدی که از کشت زمینها داشتند - تقبل هزینة تحصیل فرزندان بهرهبرداران تا به ثمر رسیدن پروژه - تأمین علوفة دامهای روستاییان توسط دولت - استفاده از نیروی کار روستا در راهاندازی فاز دوم |
متناسبنبودن پروژه با وضعیت اقتصادی بهرهبرداران
|
||
- پرداخت حقوق به نگهبان ایستگاه توسط بهرهبرداران |
- پرداخت هزینة آب و برق ایستگاه توسط روستاییان - پرداخت حقوق به نگهبان توسط روستاییان - در صورت خرابی قطعات ایستگاه خود روستاییان خسارت را بپردازند |
- پرداخت حقوق نگهبان ایستگاه توسط بهرهبرداران |
وجود برنامههای مشارکتی پروژه |
تحمیل بخشی از هزینهها به بهرهبرداران |
۵
|
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
جدول 4. توافقسنجی و اولویتبندی راهبردهای اجرایی احیای پروژة ایستگاه آب قمشه
Table 4. Confirmation and prioritization of executive strategies for the rehabilitation of the Ghomsheh water station project
اولویت |
درصد توافق |
تعداد توافقات |
تعداد کل کدها |
راهبردهای مشترک |
ردیف |
۱ |
95% |
۱۱ |
۲۳ |
مشارکتدادن بهرهبرداران در برنامهریزیهای مربوط به ایستگاه |
1 |
۲ |
88% |
۸ |
۱۸ |
مشخصکردن میزان اراضی زیر پوشش ایستگاه در فاز دوم |
2 |
۳ |
85% |
۹ |
۲۱ |
کمک جهاد کشاورزی به روستاییان برای احداث گاوداری، پرورش قارچ و پرورش زنبور عسل |
3 |
۴ |
80% |
۶ |
۱۵ |
حل قانونی مشکل مالکیت زمینهای زراعی |
4 |
۵ |
70% |
۷ |
۲۰ |
شروع و پایان فاز دوم در موعد مقرر اعلامشده توسط جهاد |
5 |
۶ |
66% |
۵ |
۱۵ |
بهکارگیری مدیری متخصص و ثابت تا پایان پروژه |
6 |
۷ |
61% |
۴ |
۱۳ |
تخصیص وام درازمدت با بهرة کم بهمنظور راهاندازی سردخانه برای نگهداری میوههای باغ و پرواربندی بره |
7 |
۸ |
60% |
۶ |
۲۰ |
بهکارگیری روستاییان بهعنوان نیروی کار در احداث فاز دوم |
8 |
۹ |
50% |
۴ |
۱۶ |
پرداخت حقوق به نگهبان ایستگاه توسط بهرهبرداران |
9 |
۱۰ |
47% |
۵ |
۲۱ |
تقبل هزینة تحصیل کودکان بهرهبرداران تا مقطع دبیرستان |
10 |
۱۱ |
46% |
۳ |
۱۳ |
تأمین علوفة دامی بهرهبرداران تا زمان راهاندازی باغ |
11 |
۱۲ |
40% |
۴ |
۲۰ |
حل سریع مشکلات و کوتاهشدن زمان احداث باغ با کشت نهالهای ۲ یا ۳ ساله |
12 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
براساس جدول 4، اولویتهای اجرایی احیای پروژه برحسب درصد توافق قابل ارائه است. در نمودار 1، مهندسی فرایند برنامهریزی راهبردهای احیای پروژة ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشة درود فرامان با استفاده از تکنیک تحلیل علل ریشهای آمده است.
نمودار 1. مهندسی فرایند برنامهریزی راهبردهای احیای پروژة ایستگاه پمپاژ آب روستای قمشة فرامان
با استفاده از تکنیک تحلیل علل ریشهای
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
Chart 1. Engineering planning process of revitalization strategies of Ghomsheh Faraman village water pumping station project using the root cause analysis technique
نتیجهگیری
بهمنظور تشخیص علل ریشهای ناکارآمدی ایستگاه پمپاژ روستای قمشه و ارائة راهبرد برای حل آنها، از تکنیک تحلیل علل ریشهای استفاده شد. در این تکنیک طی مصاحبه با بهرهبرداران و مسئولان درگیر پروژه، تمایلنداشتن روستاییان به همکاری با مسئولان بهمثابة مشکل غالب و کاهش توان درآمدی و افزایش بیکاری، مشخصنبودن مالکیت اراضی، وجود دوبارهکاریها و تکرار اشتباهات گذشته، افت وضعیت معیشتی اقتصادی بهرهبرداران و تحمیل بخشی از هزینهها به بهرهبرداران بهمثابة علل مشکلات شناسایی شد؛ همچنین راهبردهایی نظیر مشارکتدادن بهرهبرداران در برنامهریزیهای مربوط به ایستگاه، مشخصکردن میزان اراضی زیر پوشش ایستگاه در فاز دوم، کمک جهاد کشاورزی به روستاییان برای احداث گاوداری، پرورش قارچ و پرورش زنبور عسل، حل قانونی مشکل مالکیت زمینهای زراعی، شروع و پایان فاز دوم در موعد مقرر اعلامشده توسط جهاد، بهکارگیری مدیری متخصص و ثابت تا پایان پروژه، تخصیص وام درازمدت با بهرة کم بهمنظور راهاندازی سردخانه برای نگهداری میوههای باغ و پرواربندی بره، بهکارگیری روستاییان بهعنوان نیروی کار در احداث فاز دوم و پرداخت حقوق به نگهبان ایستگاه توسط بهرهبرداران و مسئولان برای احیای پروژه مطرح شدند. در ادامه بعضی از مشکلات و راهبردها عنوان خواهد شد.
مشکلات شناساییشدة پروژه
- تمایلنداشتن روستاییان به همکاری با مسئولان
یکی از مشکلات عمدة پروژة ایستگاه پمپاژ آب احداثشده در روستای قمشة فرامان، «تمایلنداشتن روستاییان به همکاری با مسئولان» است که بهمثابة مشکل غالب و اصلی در کارانبودن پروژه معرفی شد. نتایج حاصل از مصاحبهها نشان داد بیرغبتی مردم به اجرای پروژه، بدبینی و بیاعتمادی بهرهبرداران به مسئولان، وعدههای تحققنیافتة مسئولان، اعتنانکردن مسئولان به اعتراضات و خواستههای بهرهبرداران، بلاتکلیفی بهرهبرداران پروژه و نگاه سودجویانة بعضی از بهرهبرداران به پروژه، ریشة مشکل عنوانشدهاند. بهرهبرداری در اینباره بیان کرد: «ما از روز اول به کشت زمین عادت کرده بودیم و وقتی که آمدند و گفتند که میخواهند در روستای ما ایستگاه پمپاژی بهمنظور احداث باغ راهاندازی کنند، میل چندانی نداشتیم، ولی با وعده فریبمان دادند. الان که فهمیدیم همة آن قولها پوچ و بیاساس بوده و درآمدمان بدتر شده و بهتر نشده، دیگر رغبتی به احداث و راهاندازی پروژه نداریم.»
نتایج یافتههای شیخحسنی و مهماندوست (۱۳۸۹) و (2007) Merrey et al. با یافتههای پژوهشگر همسویی دارد. شیخحسنی و مهماندوست طی مطالعة خود در دهستان نساء، بیرغبتی و مشارکتنداشتن مردم در این گونه طرحها را ناشی از عواملی مانند ناآگاهی مردم از طرحهای عمرانی دانستند. (2007) Merrey et al. مهمترین عامل در تمایلنداشتن بهرهبرداران به پروژههای آبی را اطمیناننداشتن کشاورزان از دریافت آب مورد نیاز در فصل زراعی عنوان کردند.
یکی دیگر از ریشههای مشکل مرتبط، «اعتنانکردن مسئولان به خواستهها و نیازهای بهرهبرداران» است. یافتههای پژوهش نشان داد وجود مافیا و بعضی از ملاحظات سیاسی، اختلاف عقیدة مسئولان با بهرهبرداران، نگاه از بالا به پایین برنامههای عمرانی و توسعهای در مناطق روستایی و تقبلنکردن هزینهها توسط بهرهبرداران باعث بیتوجهی مسئولان به خواستهها و نیازهای بهرهبرداران شده است؛ همین امر سبب شده است تا برخلاف بیمیلی بهرهبرداران به باغداری و حتی امکانسنجی نامناسب، پروژة مدنظر احداث و اجرایی شود که نتیجة آن چیزی جز اتلاف منابع، راکدماندن ایستگاه، افزایش بیکاری و مهاجرت، بازگشت به شیوة کشت اولیه و بدبینی و بیاعتمادی بهرهبرداران به پروژه نبوده است. در این زمینه، اطاعتی (1380) تمایلنداشتن روستاییان به همکاری با مسئولان را در تحویلندادن بهموقع پروژه و نظرخواهینکردن از کشاورزان دربارة مسائل جاری و آتی ایستگاههای پمپاژ آب میداند.
«بلاتکلیفی بهرهبرداران پروژه»، یکی دیگر از ریشههای مشکل تمایلنداشتن روستاییان به همکاری با مسئولان است. پیشبینینکردن و نداشتن تدابیری در پیش و طی پروژه و مشخصنبودن اهداف در ابتدای پروژه، سبب شده است تا با گذشت ۸ سال از احداث پروژه و به دنبال آن احداثنشدن باغ و راکدماندن زمینهای زراعی، بهرهبرداران دربارة ادامة مسیر و احداث باغ یا بازگشت به شیوة کشت اولیه بلاتکلیف بمانند و درنتیجه تمایلی به همکاری با مسئولان نداشته باشند. نتایج بهدستآمده با یافتههای دانایی فخر و فلاح رستگار (۱۳۸۸) و سیاهی و همکاران (۱۳۹۰) همخوانی دارد که نداشتن برنامة مناسب را در اجرای پروژههای عمرانی از سوی دولت عاملی مهم در شکست پروژهها میدانند.
- کاهش درآمد روستاییان و افزایش بیکاری
شرط لازم برای رشد و توسعة هر جامعهای ازجمله روستای قمشة فرامان، ایجاد اشتغال است که با وجود اهمیت زیاد، عملکرد ضعیف و منفی در روستا داشته و سبب کاهش درآمد روستاییان و افزایش بیکاری شده است. بهرهبرداری در اینباره میگوید: «مسئولان زمانی که میخواستند ایستگاه را در روستا احداث کنند، گفتند کمک میکنند تا در روستا پرورش قارچ، پرواربندی بره و پرورش زنبور عسل بزنیم. کمکمان نکردند هیچ، زمین کشاورزیمان را هم از دستمان درآوردند.»
یافتهها گویاست که احداث این ایستگاه در روستا اشتغالی ایجاد نکرده و تأثیراتی منفی نیز در پی داشته و سبب بیکاری روستاییان، افزایش مهاجرت، اعتیاد و گاه طلاق شده است. نتایج بهدستآمده با یافتههای عبداللهزاده و همکاران (۱۳۹۶) تطابق و با یافتههای (2007) Hope مغایرت دارد. به عقیدة (2007) Hope پیامدهای چنین پروژههایی کوتاهمدت بوده است و این پروژهها بیشتر درزمینة اشتغال فصلی و تغییر الگوی کشت مؤثرند. یافتههای پژوهشگر در اینباره نشان داد متناسبنبودن پروژه با حرفة اصلی بهرهبرداران، طولانیشدن مدتزمان اجرای پروژه، رهاشدن نیروی کار در روستا و متنوعنبودن فعالیتهای کاری در روستا، علل مشکل «کاهش درآمد روستاییان و افزایش بیکاری» هستند؛ برای نمونه یکی از ریشههای مشکل کاهش درآمد روستاییان و افزایش بیکاری در روستای قمشة فرامان، متناسبنبودن پروژه با حرفة اصلی بهرهبرداران است. همین موضوع سبب واکنش منفی بهرهبرداران به احیای پروژه، مهاجرت از روستا بهمنظور دستیابی به زندگی بهتر، افزایش شغلهای کاذب و افزایش اعتیاد به علت بیکاری شده است. یکی از بهرهبرداران در اینباره بیان میکرد: «در آبادی ما کسی نمیخواست باغدار باشد؛ ولی هرچه گفتیم طرح را نمیخواهیم، کسی گوشش بدهکار نبود.» یافتههای این بخش از پژوهش با یافتههای (2006) Obadic همسویی دارد. (2006) Obadic تطبیقنداشتن مشاغل با مهارتهای مختلف افراد بیکار را از علل اصلی افزایش بیکاری و کاهش درآمد میداند.
طولانیشدن مدتزمان اجرای پروژه، یکی دیگر از ریشههای مشکل کاهش درآمد روستاییان و افزایش بیکاری است. نتایج یافتههای پژوهشگر نشان میدهد که نداشتن برنامهریزی مناسب پیش از راهاندازی پروژه، بیثباتی مدیریتی و داشتن دیدگاههای متفاوت دربارة نحوة احداث پروژه و وجود مافیا و سودبردن برخی از مسئولان از طولانیشدن مدتزمان تحویل پروژه، علت عملکرد ضعیف در این زمینه بوده که نتایج و پیامدهایی منفی داشته است؛ ازجمله نارضایتی، بدبینی، بیاعتمادی و نپذیرفتن پروژه توسط بهرهبرداران و بازگشت به شیوة کشت اولیه، رشد علفهای هرز در کانال آبیاری و خشکشدن نهالهای کاشتهشده. یکی از مسئولان در اینباره اذعان داشت: «زمانی که رئیسجمهور وقت به کرمانشاه سفر کرد، برخی از همکاران برای بهدستآوردن بودجه، چالههایی را در زمینهای زراعی برای احداث باغهای دیم حفر کردند، اما پس از دریافت بودجه، چالهها را تا ۲ سال به حال خود رها کرده و پس از آن زمان، نهالهایی را برای احداث باغ بردند و باز هم تا مدتی پروژه را به حال خود رها کردند و سپس به فکر احداث ایستگاه پمپاژ آب افتادند.» این نتایج با یافتههای احمدی (۱۳۹۲) در ارزشیابی کیفی طرح توسعة باغها در روستای قمشة فرامان همسویی دارد. احمدی طولانیشدن مدتزمان اجرای پروژه را از عوامل مهمی دانسته است که مسئولان به آن بیتوجه بودهاند.
- مشخصنبودن مالکیت اراضی
در اراضی زیر پوشش ایستگاه، موضوع مالکیت اهمیت زیادی دارد و ضروری است که به آن توجه شود؛ زیرا سرمایهگذاریهای بزرگی برای مهار، تنظیم، انتقال و توزیع آب توسط ایستگاههای پمپاژ آب صورت پذیرفته است. بیتوجهی به قوانین عرفیملکی هنگام اجرای پروژه و شرکت منابع طبیعی و بهرهبرداران در زمینها در روستای قمشة فرامان مانع از استفادة اقتصادی از منابع و رسیدن به هدف اولیه یعنی توسعة باغهای دیم شده است. بیشتر بهرهبرداران در اینباره شاکی بودند و بیان میکردند: «زمینهای روی تپة دره باز که الان به دلیل احداث ایستگاه بدون استفاده مانده از پدرانمان به ارث رسیده و چون زمان اصلاحات ارضی، پدرانمان زمینها را از مالک تحویل گرفتهاند، فقط یک کاغذ داشتند که در آن نام مالک، مساحت و مکان زمین قید شده بود؛ وقتی این برگه را به منابع طبیعی نشان دادیم، گفتند باید به ازای هر نفر سند داشته باشید و ما هرچقدر برای سنددارکردن زمینها به اسم خودمان تلاش کردیم، موفق نشدیم.» نتایج یافتههای احمدی (۱۳۹۲) و صالحی و چیذری (۱۳۹۳) با یافتههای پژوهشگر همسویی دارد. صالحی و چیذری که نتایج تضاد مالکیت بر ساخت شبکههای آبیاری و زهکشی در استان فارس را مطالعه کردند، دریافتند مالکان حقوقی و زمینهای تصرفی تأثیر زیادی بر شبکههای آبیاری و زهکشی دارند و این تضاد مالکیت سبب تأخیر یا توقف عملیات اجرایی پروژهها میشود.
راهبردهای اجرایی احیای پروژه
- مشارکتدادن بهرهبرداران در برنامهریزیهای مربوط به ایستگاه
«مشارکتدادن بهرهبرداران در برنامهریزیهای مربوط به ایستگاه» از راهبردهای مشترک ارائهشدة هر دو گروه است که در صورت اجراییشدن تأثیر بسیار مثبتی بر همراهی و مشارکت بهرهبرداران و افزایش تمایل آنها به باغداری، تقبل هزینههای ایستگاه توسط آنها، کاهش زمان و هزینة پروژه، ایجاد حس مالکیت و مسئولیتپذیری روستاییان و مراقبت از ادوات و تأسیسات پروژه توسط روستاییان دارد. بیشتر بهرهبرداران در اینباره بیان میکردند: «مسئولان باید از اول پروژه با مردم آبادی مشورت میکردند که این کار را انجام ندادند. الان اگر میخواهند ایستگاه به ثمر برسد، باید از ابتدا کشاورزان را در جریان کارها قرار دهند و نظرات ما را هم در کارها اعمال کنند.» مسئولان در اینباره اذعان داشتند: «همة اشتباهات از سوی بهرهبرداران نبود و مسئولان هم کوتاهیهای خود را داشتند؛ مثلاً میتوانستیم از مردم روستا خیلی کمک بگیریم و آنها را از اول در پروژه بیاوریم، اما این اتفاق نیفتاد.»
شمسایی و همکاران (۱۳۹۶) مهمترین حس مشارکت مردم در طرحهای آبیاری را، ایجاد حس مالکیت در تأسیسات احداثی و درنتیجه نگهداری مطلوب تأسیسات آبرسانی و افزایش راندمان و بهرهوری از آب بیان کردند. سازمان آب و برق خوزستان (۱۳۹۲) همراهی کشاورزان در طرحهای آبیاری را در ارتقای توانمندی کشاورزان در برنامهریزیها، کاهش هزینههای بهرهبرداری و نگهداری و افزایش حس مسئولیتپذیری بهرهبرداران ضروری میداند.
- کمک جهاد کشاورزی به روستاییان برای احداث گاوداری، پرورش قارچ و پرورش زنبور عسل
مسئولان و بهرهبرداران دخیل در پروژة روستای قمشة فرامان بهمنظور حل ریشة مشکل متنوعنبودن فعالیتهای کاری در روستا، راهبرد مشترک کمک جهاد کشاورزی به روستاییان برای احداث گاوداری، پرورش قارچ و پرورش زنبور عسل را ارائه دادند. در صورت راهاندازی این مشاغل، درآمد روستاییان افزایش و فشارهای اقتصادی کاهش مییابد؛ علاوه بر این، ایجاد اشتغال در روستا سبب کاهش بیکاری و فقر، بهبود کیفیت زندگی و درنهایت کاهش مهاجرت روستاییان میشود. برخی از بهرهبرداران در اینباره بیان میکردند: «از زمان احداث ایستگاه و کمشدن زمینهایمان، فشار اقتصادی زیادی را تحمل میکنیم؛ به همین علت نمیتوانیم در احداث باغ مشارکت داشته باشیم. اگر مسئولان طالب مشارکت ما هستند، باید در راه اندازی و احداث مشاغلی مثل گاوداری و پرورش قارچ به ما کمک کنند.» یکی از مسئولان در اینباره اذعان داشت: «در پی احداث ایستگاه و باغ، خواه ناخواه روستای قمشه آباد میشود. در حال حاضر روستا ظرفیتهای لازم را برای احداث گاوداری و مشاغل اینچنینی دارد که اگر روستاییان تمایل داشته باشند میتوانیم در این امر به آنها کمک کنیم.»
(2002)Henderson کارآفرینی روستایی را فراهمکنندة زمینة اشتغال، افزایش درآمد و تولید ثروت، بهبود کیفیت زندگی و کمککننده به افراد محلی میداند. همچنین حیدری مکرر و محبی (۱۳۹۱) اذعان دارند ایجاد اشتغال در روستا در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاها مؤثر است.
- حل قانونی مشکل مالکیت اراضی
«حل قانونی مشکل مالکیت اراضی»، یکی دیگر از راهبردهای مشترک مسئولان و بهرهبرداران پروژه برای برطرفکردن ریشة مشکل بیتوجهی به قوانین عرفیملکی است. اجراییشدن این راهبرد باعث میشود روستاییان به احقاق حقوق خود از سوی مسئولان امیدوار شوند، رأی قانونی توسط نهادهای مربوط به این حوزه را بهتر بپذیرند و درنتیجه مخالفت کمتری با راهاندازی و احیای پروژه داشته باشند. تعدادی از بهرهبرداران در اینباره بیان میکردند: «دولت میگوید ما مالک زمینهایی که تا دیروز روی آنها کشاورزی میکردیم، نیستیم؛ اما ما سندهای پدریمان را که آن زمان از مالک گرفتهاند، داریم؛ اگر دولت در گفتههای خود صادق است، بگذارد این مشکل از طریق قانونی حل شود. آن وقت نتیجه هرچه بود، میپذیریم.» مسئولان نیز در اینباره اذعان داشتند: «زمینهایی که کشاورزان خود را مالک آنها میدانند و روی تپه قرار دارد، از ابتدا جزو اموال منابع طبیعی بوده است که در اینباره بسیار با روستاییان صحبت کردیم، اما متقاعد نشدند؛ به همین علت تنها راهحل این مشکل را واگذاری به مراجع قانونی میدانیم.»
در همین راستا ترشیزیان و اطهاری (۱۳۸۹) در یافتههای خود بیان کردند که حل قانونی مشکل مالکیت اراضی سبب اعتباربخشی اجتماعی به روستاییان شده و باعث میشود آنها دربارة دارایی خود احساس امنیت کنند.
- بهکارگیری مدیری متخصص و ثابت تا پایان پروژه
این راهبرد یکی دیگر از راهبردهای مشترک بهرهبرداران و مسئولان دخیل در پروژه برای حل ریشة مشکل بیثباتی در مدیریت است. بهکارگیری مدیری متخصص و ثابت سبب کوتاهشدن مدتزمان به ثمر رسیدن باغ و اجرای فاز دوم و حل راحتتر چالشها و مشکلات پروژه به علت آشنایی مدیر با روند اجرایی پروژه میشود. یکی از بهرهبرداران در اینباره بیان میکرد: «مدیریت ایستگاه بینظم بود. اگر پروژه باز هم راهاندازی شود، باید مدیری ثابت که فردا عوض نشود، بر سر پروژه بماند تا مشکلات ایستگاه و روستاییان را بهتر درک کند و اقدامات لازم را برای حل آنها انجام دهد.» برخی از مسئولان نیز در اینباره گفتند: «در پروژههایی مثل پروژة قمشه که هزینههای هنگفتی برای راهاندازی و احداث آنها شده است، باید همة کارها حسابشده و تخصصی پیش برود. یکی از آنها که شبیه پیریزی یک ساختمان است، وجود مدیریت کاربلد و حرفهای متناسب با چنین ایستگاههایی است.»
نتایج یافتههای بدری (۱۳۹۰) در این زمینه گویای آن است که مدیریت کارا و اثربخش میتواند از مجرای توسعة خدمات و کارها موجد تفاوت واقعی در زندگی بشر شود.
[1]. Case study
[2]. Purposed Sampling
[3]. Focus Groups
[4]. Root Cause Analysis