سنجش عوامل مؤثر بر میزان اعتماد شهروندان به شهرداری؛ مورد مطالعه شهروندان شهر نیشابور

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

2 دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

چکیده

اعتماد مهمترین مؤلفه نظم اجتماعی و یکی از ارکان سرمایه اجتماعی است و بررسی تجربی آن در جامعه می تواند راهکاری عملی برای نیل به فرهنگ متعالی شهروندی باشد. از عوامل مهم و مؤثر در انسجام و یکپارچگی جامعه، وجود اعتماد در بین افراد و گروهها و سازمان‌های مختلف اجتماعی است. مقاله حاضر از نوع توصیفی _ تحلیلی بوده که با هدف شناسایی میزان اعتماد شهروندان به شهرداری و عوامل مؤثر بر آن در شهر نیشابور انجام گرفته است. عمده کار این تحقیق پیمایشی بوده و از طریق بررسیهای میدانی و پرسشنامه انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، ‌تفاوت میانگین (t.test) و رگرسیون چند متغیره انجام شد. نتایج توصیفی تحقیق نشان دهنده آن است که: 30 درصد از افراد میزان اعتماد آنها به شهرداری کم، 50 درصد در سطح متوسط و20 درصد در حد زیاد است. نتایج تحلیلی داده‌ها نشان داد که بین متغیرهای تجربه تبعیض، احساس امنیت، اعتماد نهادی، میزان فساد اداری، امیدواری به ارضای نیاز، عضویت گروه‌های رسمی و عضویت گروه‌های غیر رسمی با میزان اعتماد شهروندان به شهرداری رابطه معناداری وجود دارد. و در جهت افزایش اعتماد شهروندان به شهرداری راهکارهایی چون: ایجاد بستری برای عدالت اجتماعی و عدم تبعیض، تغییر نحوه مدیریت شهر، افزایش احساس امنیت و ... ارائه گردید.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Investigation of Effective Factors on the Extent of Citizens’ Trust to Municipality Case Study of Neyshabur’s Citizens

نویسندگان [English]

  • J. Mohammadi 1
  • Mahdi Zanganeh 2
1 Assistant Professor of Geography and Urban Planning, University of Isfahan, Isfahan, Iran
2 phD. Student of Geography and Urban Planning, University of Isfahan, Isfahan, Iran
چکیده [English]

Extended abstract
1- Introduction[1]
Trust is considered as the most important factor in order paradigm and it plays a central role in the thoughts of such sociologists as Durkheim and Tunis. In micro and macro levels, it may make people’s negative and positive feelings evident. It is the most significant factor of social order and is deemed as one of the pillars of social property. Furthermore, the empirical study of trust in a society may be a feasible solution in order to achieve the higher culture of citizenship. 
So far, sociologists and philosophers have been concerned about the issue of stability or change in human societies. In every society, stability has an interwoven relationship with social solidarity and social solidarity could be understood in the relationship with change’s factors and paths. The presence of trust among different social organizations, groups and people is of important and effective factors in society’s solidarity and harmony. If social trust gets hurt through the effects of different factors, social order and solidarity face some challenges too.
Among issues related to cities and citizens, creating trust to municipalities is of the main concerns in the realm of urban planning. As an important public and social institute in the cities, municipalities playing the role of planning, managing and delivering public services should act in such a way that people believe that they are useful and available. On the other hand, because of supplying financial resources and collecting public participations, municipalities should protect their public popularity and legitimacy so that they may attract the trust of all people in the societies.
Therefore, due to the importance of trust in the presence of order, solidarity and participation in the societies, their institutes and organizations, the current study attempts at investigating the extent of citizens’ trust to the Neishabur Municipality and finding out the factors effective on it.
 
2- Methodology
The current research is of descriptive-analytical type which has been carried out through library research and field study. The main part of this study is survey which data is gathered by questionnaires and interviews with citizens. Research population consists of families residing in Neishabur. Sampling base is family unit. People included in our sample are chosen by regular multilevel clustering. For so doing, we consider urban districts as clusters; then, several blocks are randomly chosen in every block; ultimately, several families are sampled by systematic random method and interviewed.
To analyze and describe data collected, SPSS, Pearson correlation coefficient, variance analysis, t-test and multivariate regression are used.
 
3- Discussion
Among understudy individual variables (education, marital status, occupation type, gender, age, and income), only respondents’ marital status and age have significant relationship with the extent of their trust to municipality and hypotheses related to these two variables are confirmed. However, there is a converse relationship between age and the extent of individuals’ trust to municipality in such a way that the higher the age of people, the lower their trust to the municipality.
Furthermore, there is a significant relationship between prejudice experience, institutional trust, security feeling, bureaucratic corruption, needs satisfaction expectancy, membership in official groups and membership in unofficial groups and the extent of trust to the municipality. Therefore, hypotheses related to these variables are confirmed. 
Prejudice experience, institutional trust, security feeling, bureaucratic corruption, needs satisfaction expectancy and membership in unofficial groups are entered in multivariate analysis model and they account for 86% of variance of dependent variable (trust to the municipality). Furthermore, membership in unofficial groups, age, gender, marital status, income and occupation are put way from the model.
 
4- Conclusions
Findings indicate that in the sample investigated, 30% of respondents have low, 50% medium and 20% high trust to the municipality. Therefore, it can be said that most of the respondents have medium trust to the municipality.
In multivariate analysis, corruption and prejudice experience have a converse relationship with trust to the municipality, indicating that some respondents has seen some cases of bribery and injustice and/or some people have heard some things through other people, which has been affected their trust to the municipality.
It should be recognized that as a social institute, municipalities may perform their roles if they involve sufficiently in trust-creating process and enjoy trustful atmosphere, or else, they would lose their time and energy in a trustless atmosphere and they would also lose their social reputation, social support and social popularity.
Therefore, municipalities should try to increase their legitimacy, popularity and citizens’ trust from medium to high level and should consider the continuance of legitimacy and trust. They should pay special attention to justice, equality and efficiency for the observance of citizenship rights and the attraction of their trust are considered as the most important property of municipality social institute.
In order to promote citizens’ trust to themselves, municipalities and other public institutes should correctly perform their tasks through positive performances and timely services. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Trust
  • Social Trust
  • Citizens
  • Municipality
  • Neyshabur City

 1- مقدمه

1-1- بیان مسأله

یکی از دغدغه­های عالمان اجتماعی و فیلسوفان از زمان­های گذشته تا به امروز، موضوع ثبات یا تغییر در جوامع بشری بوده است. ثبات هر جامعه رابطه تنگاتنگی با انسجام اجتماعی دارد و انسجام هر جامعه را می توان در رابطه با عوامل و مجاری تغییر درک کرد. از عوامل مهم و مؤثر در انسجام و یکپارچگی جامعه، وجود اعتماد در بین افراد و گروه‌ها و سازمان‌های مختلف اجتماعی است. زمانی که اعتماد اجتماعی تحت تأثیر عوامل مختلف، دچارفرسایش شود، نظم و انسجام اجتماعی نیز با چالش­هایی مواجه می گردد (Simmel, 2004:178).

سلیگمن (1997) « برداشت دوگانه­ای را از اعتماد توسعه داده است که اشاره به زمینه­های مختلف برای رابطه بین افراد در حوزه شخصی و اشکال نهادی شده اعتماد در فضای عمومی دارد. به نظر وی اعتماد مسأله­ای است که در فرایند انتقال از روابط شخصی و غیر رسمی بین افراد به اشکال نهادی و عمومی شده در فضایی که به وسیله قرارداد، قانون و مبادله متقابل انباشته شده محصور گردیده است. فوکویاما به یک برداشت تعمیم یافته از اعتماد توجه دارد که آن را بر حسب انتظار حاصل شده در درون یک اجتماع هنجارمند، که مبتنی بر رفتار تعاونی و هنجارهای مشترک است، تعریف می نماید. نتیجه این که اولاً روابط اعتماد از طریق اراده­گرایی مشخص می­گردد و ثانیاً اعتماد با ارزش‌های مشترک پیوند دارد. ثالثاً اعتماد به طور بالقوه با روابط مبتنی بر قرارداد و اجبار صرف ناسازگار است» (تونکیس و پازی1999: 258).

به طور کلی می توان گفت برخی از ویژگی­های جامعه معاصر سبب شده است اعتماد اهمیت ویژه­ای داشته­باشد: - جامعه امروز به دلیل شرایط جهانی و عدم یقین و ابهام حاکم بر آن، بیش از گذشته به اعتماد نیازدارد. دردنیای امروز حق انتخاب و گزینش افراد، بسیار زیاد شده­است. در همه حوزه­های زندگی (نظیر: آموزش و پرورش، کار، اوقات فراغت، مصرف و...) ما انسان‌ها مجبور به انتخاب هستیم. برای انجام این انتخابات ما مجبوریم از اعتماد استفاده کنیم. امروزه بخش قابل توجهی از جهان برای مردم غیرقابل فهم شده­است. پیچیدگی نهادها، سازمان­ها و سیستم‌های فنی باعث شده که مردم عادی نتوانند به خوبی آنها را بفهمند. در چنین شرایطی اعتماد، استراتژی مناسبی برای مقابله با ابهامات موجود در محیط اجتماعی است. - در محیط جامعه، ما بشدت وابسته به عملکرد افرادی هستیم که برای ما ناشناخته و گمنام هستند. ما مدیران بسیاری از سازمان­ها، تولیدکنندگان کالاها و ارائه­کنندگان خدمات رابه طور شخصی نمی شناسیم. و هیچ راهی که عملکرد این افراد را تحت نظر و کنترل خود در بیاوریم نداریم. اینان کاملا مستقل از ما و ما بشدت وابسته به آنها هستیم. ما همواره نیاز داریم که به کارایی، مسؤولیت‌پذیری و نیت خیر این افراد گمنام، اعتماد داشته­باشیم. فقط با اعتماد می­شود این مشکل گمنامی را حل کرد. - روزبروز در محیط ما تعداد افراد غریبه و ناآشنا بیشتر می­شود. به دلایل مختلف، انسان امروز در محاصره غریبه­هاست. انسان برای این که بتواند با این غریبه­ها تعامل داشته­باشد، نیاز به اعتماد دارد (اشتومکا، 1999: 124).

اعتماد به سه صورت خود را نشان می­دهد: اعتماد بین فردی یا اعتماد به افراد آشنا، اعتماد اجتماعی یا اعتماد تعمیم یافته یا اعتماد به بیگانگان، اعتماد مدنی یا اعتماد به سازمان‌ها و نهادها. اعتماد به نهادها و سازمان‌ها با معرف‌های مربوط به هر مقوله تعریف می­شود. برای مقوله اعتماد به سازمان‌ها و نهادها که آن را می­توان تحت عنوان رضایت از سازمان مطرح کرد، دلالت بر میزان مقبولیت، کارایی و اعتمادی است که مردم به سازمان یا نهاد مورد بررسی دارند. به لحاظ عملیاتی میزان رضایت از سازمان بر حسب ارزیابی که مردم از مسوؤلان آن سازمان یا نهاد دارند، مورد سنجش است.زیرا به تعبیر دوگان انعکاس فقدان اعتماد به نهادها در اغلب موارد نتیجه بی اعتمادی به افرادی است که عهده­دار امور آن نهادها هستند (دوگان،1374: 10).

اعتماد مهمترین مؤلفه نظم اجتماعی و یکی از ارکان سرمایه اجتماعی است و بررسی تجربی آن در جامعه می تواند راهکاری عملی برای نیل به فرهنگ متعالی شهروندی باشد.

اغلب مطالعات حاکی از روند نزولی اعتماد اجتماعی و مدنی در طول سالیان اخیر است. در اغلب پیمایش­های جهانی، به سنجش اعتماد مردم به نهادهای زیر می­پردازند: مذهب، پلیس، ارتش، نظام حقوقی، مطبوعات، تلویزیون، اتحادیه­های کارگری، ادارات دولتی و شرکتهای خصوصی. از طرفی کاهش اعتماد اجتماعی در ایران در دهه­های اخیر، مسأله ای است که بسیاری از محققان آن را بررسی و گوشزد کرده­اند (آزاد ارمکی،1383؛ آزاد ارمکی و کمالی، 1381؛ شارع پور،1380، رفیع پور، 1378). در این میان دغدغه­های مربوط به مسایل شهر و شهروندان، اعتماد به شهرداری از اهمیت خاصی برخوردار گردیده­است. شهرداری به عنوان یک نهاد اجتماعی و مردمی بسیار با اهمیت در شهر که نقش ارائه خدمات عمومی به شهروندان را بر عهده دارد باید به گونه ای عمل نماید تا مردم آن جامعه آن را مفید و قابل دسترس بدانند و از طرفی شهرداری بدلیل تأمین منابع مالی و جلب مشارکتهای مردمی باید مشروعیت مردمی خویش را حفظ نماید تا بتواند اعتماد تمامی اقشار جامعه را بخود جلب نماید.

بنابراین، این پژوهش سعی دارد بنا به اهمیتی که اعتماد در جهت وجود نظم، همبستگی و مشارکت در جامعه، نهادها و سازمانهای آن دارد به بررسی میزان اعتماد شهروندان به شهرداری شهر نیشابور پرداخته و عوامل مؤثر بر آن را بیابد.

  1-2- اهداف پژوهش

- دستیابی به اطلاعاتی در مورد میزان اعتماد شهروندان به شهرداری.

 - علل و عوامل مؤثر برافزایش اعتماد شهروندان به شهرداری.

 - ارائه راهکارهای افزایش اعتماد شهروندان به شهرداری.

  1-3- پرسش‌های پژوهش

- وضعیت اعتماد شهروندان شهر نیشابور به شهرداری در زمان حاضر(سال1389)چگونه است؟(بعد توصیفی).

- عوامل مؤثر بر افزایش اعتماد شهروندان شهر نیشابور نسبت به شهرداری کدامند؟(بعد تبیینی).

  1-4- پیشینه تحقیق

شارع­پور (1388) در پژوهشی با عنوان بررسی عوامل مؤثر بر اعتماد مردم به پلیس در استان مازندران به این نتیجه دست یافت که در تبیین اعتماد مردم به پلیس بیش از متغیرهای فردی و مشارکت در انجمن­های داوطلبانه، متغیرهای اجتماعی و به خصوص عوامل مرتبط به حکومت عادلانه و کارآمد مؤثر است. براین اساس نوع نگرش مردم به کنش‌گران دولتی و نحوه عملکرد سازمان­های دولتی بر ارزیابی آنان از قابلیت اعتماد به پلیس تأثیر فراوان دارد.

هزارجریبی و صفری (1388) در پژوهشی با عنوان عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی شهروندان به بررسی عوامل پرداخته و بیان می کنند که متغیرهای فضای مناسب اخلاق عمومی، احساس امنیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، رضایت اجتماعی، پایبندی به دین، روحیه نوع دوستی و مقبولیت اجتماعی با میزان اعتماد بیشترین تأثیر را داشته­اند. همچنین نتایج مطالعه آنها نشان داده که متغیرهای پایگاه اقتصادی و اجتماعی، بیگانگی اجتماعی و احساس محرومیت تأثیر معکوس بر اعتماد اجتماعی داشته است.

محسنی تبریزی و شیرعلی (1387) به بررسی نقش اعتماد بر میزان تمایل بازگشت دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور(کشور آلمان) پرداخته اند، با توجه به رگرسیون چندگانه نتایج نشان می دهد که بر حسب ارزش بتا متغیرهای طول مدت اقامت در خارج از کشور، وضعیت تحصیلی، تعدد سفر به ایران، نارضایتی و وضعیت اجتماعی- اقتصادی به عنوان تعیین کننده ترین عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی دانشجویان مطرح اند.

اجاقلو و زاهدی (1384) در مقاله­ای با عنوان" بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین ساکنان شهر زنجان" که متغیرهای مستقل این تحقیق عبارت بودند از: سنت گرایی، پایگاه اجتماعی و تحصیلات. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که بین متغیر سنت گرایی، پایگاه اجتماعی و نیز متغیرهای پیشینه ای سن، جنس، وضعیت تأهل، مدت اقامت در شهر، نوع زبان، میزان تماشای تلویزیون و رفتن به سینما با اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین سنت گرایی و منطقه سکونت به عنوان یکی از ابعاد پایگاه اجتماعی و نیز بین تحصیلات و میزان مطالعه افراد با اعتماد اجتماعی رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد.

عباس زاده (1383) درتحقیقی به بررسی مهمترین عوامل تأثیر گذار بر اعتماد اجتماعی دانشجویان دانشگاه تبریز پرداخته است. نتایج نشان می دهد که بین عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل سیاسی و اقتصادی با اعتماد اجتماعی رابطه وجود دارد. نتیجه رگرسیون چند گانه نشان می دهد که متغیرهای پای بندی به نقش اجتماعی، امنیت اجتماعی، هم کاری، سرمایه اجتماعی و تعاملات ابزاری در مدل نهایی توانسته اند 77 درصد واریانس متغیر وابسته اعتماد اجتماعی را تبیین نمایند.

آزاد آرمکی و کمالی (1381) در پژوهشی با عنوان" اعتماد، اجتماع و جنسیت"، که بر روی ساکنان شهرهای مراکز 28 استان کشور انجام داده اند. در این بررسی اعتماد متقابل با 9 بعد (خانواده اصلی، خویشاوندان، دوستان و آشنایان، همکاران، همسایگان، هم محلی‌ها، هم ایل و طایفه ای‌ها و هم شهری‌ها) و با استفاده از 2 معرف (صمیمیت و تعهد) سنجیده شده است.نتایج نشان از پایین بودن سطح اعتماد متقابل در سطح کشور (27/5 در مقیاس 0تا10)و خصوصا سطح پایین تر اعتماد متقابل در میان زنان نسبت به مردان (به ترتیب 23/5 و 32/5) است. که به خودی خود می تواند نشانه‌های آسیب شناختی روابط اجتماعی تلقی شود.از نتایج دیگر این که "تعهد" وجه عمده اعتماد متقابل بین شخصی و اجزای آن محسوب می شود و نه صمیمیت.

در پژوهشی که توسط ازکیا و غفاری (1380) با عنوان" بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی شهر کاشان انجام شده است محققین به بیان مؤلفه‌های مربوط به اعتماد اجتماعی در دو سطح اعتماد بین افراد و اعتماد به نهادها و سازمانها پرداخته اند. نتایج نشان داده که میزان اعتماد (اعتماد بین شخصی و اعتماد به سازمانها و نهادها) در بین روستائیان در سطح متوسط بوده است و استنباط آماری از داده­ها نشان دهنده وجود نوعی همبستگی معنادار، در سطح اطمینان 99 درصد، بین دو متغیر اعتماد و مشارکت است.

ولش و همکاران (2005) با تأکید بر وجه ارتباطی اعتماد، به بررسی ادبیات موجود در مورد نوع دوستی پرداخته­اند. به نظر آنها نوع دوستی و اعتماد خاستگاه‌های مشابهی دارند. آنها با بررسی آثار موجود در رهیافت جامعه شناختی، به این نتیجه می رسند که در این سنت عواملی چون تعامل, تهعد اخلاقی، قابل اعتمادبودن، روایط اجتماعی، همکاری و آشنایی، موجد اعتماد و سرمایه اجتماعی­اند(Welch et al, 2005: 453-473).

اسلینر و همکاران (2003)در پژوهشی با عنوان" نابرابری، اعتماد و مشارکت مدنی"، با استفاده از داده‌های ایالتی آمریکا در دهه­های 1970،1980 و 1990 به بررسی علت مشارکت افراد در اجتماعات مدنی پرداختند. آنها چهار فرضیه اصلی را در این پژوهش آزمون نمودند: نابرابری موجب بی اعتمادی می شود؛ اثرات نابرابری بر مشارکت بیشتر به صورت غیر مستقیم و از طریق اعتماد است نه به صورت مستقیم؛ اعتماد تأثیر بیشتری بر انواع اجتماعی مشارکت مدنی دارد تا بر مشارکت سیاسی، و تأثیر اعتماد بر مشارکت مدنی بیشتر از تأثیر مشارکت مدنی بر اعتماد است. این چهار فرضیه مورد تأیید قرار گرفت. یافته‌ها نشان می دهد که نابرابری موجب کاهش اعتماد تعمیم یافته می شود و قوی‌ترین تعیین کننده آن است (Uslaner& Brown, 2003).

 اینگلهارت با استفاده از برخی تحقیقات انجام شده، اعتماد متقابل را بخشی از نشانگان فرهنگی پایداری می داند که به بقای دموکراسی منجر می گردد. از تحقیقات به عمل آمده در مورد فرهنگ مدنی چنین استنباط می­شود که مردم کشورهای دارای سنت دیرپای دموکراسی هستند، از میزان اعتماد متقابل بیشتری برخوردارند. به نظر وی، رضایت و اعتماد اندک موجب می شود که شخص، به احتمال قوی، نظام سیاسی موجود را نپذیرفته، از راست یا چپ افراطی حمایت نماید (اینگلهارت، 1384: 41-36).

  - چهارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش

اعتماد، مهم ترین عامل در پارادایم نظم تلقی می شود و در اندیشه‌های جامعه شناسانی مثل دورکیم و تونیس نقش محوری را به عهده دارد. اعتماد در سطح خرد و کلان می­تواند زمینه ایجاد احساسات مثبت و منفی را در فرد نمایان کند. اعتماد با توجه به دو رهیافت روان­شناختی و جامعه­شناختی، قابل بررسی است. در رهیافت روان شناختی، اعتماد به عنوان ویژگی فردی مطرح می­شود و بر نقش احساسات و عواطف فردی، تأکید می­ورزد. رهیافت جامعه شناختی، اعتماد را به عنوان ویژگی روابط اجتماعی یا نظام اجتماعی در نظر می­گیرد. برآیند این دو دیدگاه، دیدگاه ترکیبی است. این دیدگاه سعی دارد به جای تأکید صرف بر عوامل روانی یا اجتماعی، مجموعه این عوامل را در نظر بگیرد (امیرکافی، 1380).

 توضیح نظریه گیدنز به دلیل توجه به تلفیق سطوح خرد و کلان در اینجا مناسب است. اعتماد در دیدگاه گیدنز نه کیفیتی کلی و وجهی از همبستگی اجتماعی، بلکه شیوه ضروری و اجتناب ناپذیر حیات اجتماعی به شمار می­رود. انواع اعتماد از نظر گیدنز ترکیبی از عوامل جامعه شناختی است. وی انواع اعتماد را چنین بیان می­کند: اعتماد بنیادی، اعتماد بین شخصی و اعتماد تعمیم یافته.

 - اعتماد بنیادی[1]:نگرشی است نسبت به خود و دنیای پیرامون که رفتار و اعمال ما را متأثر می سازد و موجب تقویت این تفکر می گردد که افراد و امور جهان قابل اعتماداند و بر استمرار و ثبات این باور صحه می گذارد. اریکسون معتقد است که این نوع اعتماد در مراحل اولیه زندگی انسان شکل می گیرد. و گیدنز از آن تحت عنوان امنیت هستی شناختی (امنیت وجودی) یاد می­کند. منظور از امنیت وجودی اطمینانی است که اغلب موجودات انسانی از پیوستگی و استمرار هویت خود و محیط‌های اجتماعی و مادی اطراف خود دارند.

 - اعتماد بین شخصی: شکل دیگری از اعتماد است که در روابط چهره به چهره خود را نشان می دهد. این شکل از اعتماد موانع ارتباطی را مرتفع می سازد و با کاستن از حالت دفاعی، بسیاری از تعاملات مؤثر را موجب می­شود. اعتماد بین شخصی حوزه ای از تعاملات بین عشاق، دوست، همکار و. .. است. به لحاظ نظری در یک رابطه مبتنی بر اعتماد حداقل دو نفر حضور دارند: اعتماد کننده و فرد مورد اعتماد. در این رابطه فرد مورد اعتماد بالقوه می­تواند واکنش‌های متفاوتی از خود بروز دهد، که میتوان به دو دسته تقسیم کرد: واکنش‌های مثبت و منفی. بررسی دیدگاه­های مختلف نشان می­دهد که روابط احتماعی در ایجاد اعتماد بین شخصی نقش اساسی ایفا می­کنند.  

- اعتماد تعمیم یافته یا عام: این نوع اعتماد را می­توان داشتن حسن ظن نسبت به افراد جامعه جدای از تعلق آنها به گروه‌های قومی و قبیله ای تعریف کرد.که  نشان دهنده چند نکته اساسی است: - اعتماد تعمیم یافته محدود به افرادی که با هم برهم کنش دارند و میانشان روابط چهره به چهره برقرار است، محدود ناست. - اعتماد تعمیم یافته حوزه کسانی را که با ما برهم کنش دارند یا بالقوه می­توانند برهم کنش داشته باشند دربر می گیرد. - اعتماد تعمیم یافته مرزهای خانوادگی، همسایگی و قومی را در می نوردد و در سطح ملی گسترش می­یابد. - اعتماد تعمیم یافته پدیده نسبتا جدیدی است که همراه با شکل گیری دولت­های مدرن یا دولت- ملت مطرح می­شود. - اعتماد تعمیم یافته لازمه همکاری و مشارکت میلیون­ها شهروندی است که جوامع پیچیده و مدرن امروزی را تشکیل می­دهند( اجاقلو و زاهدی، 1384: 100).

1-5- نظریه پاتنام

به نظر پاتنام اعتماد اجتماعی در جوامع مدرن پیچیده، از دو منبع مرتبط یعنی هنجارهای معامله متقابل و شبکه­های مشارکت مدنی ناشی می­شود(پاتنام،1380: 2-291). هنجارهای موجد اعتماد به این دلیل توسعه می­یابند که هزینه معاملات را پایین می­آورند و همکاری را تسهیل می­کنند. مهم ترین هنجارهای تقویت کننده اعتماد، معامله متقابل است که بر دو نوع است: معامله متقابل متوازن که اشاره به مبادله همزمان چیزهای با ارزش برابر دارد مانند موقعی که همکاران روزهای تعطیل خود را با هم عوض می­کنند. معامله متقابل عمومی به رابطه تبادلی مداومی اشاره دارد که در همه حال یک طرفه و نامتوازن است اما انتظارات متقابلی ایجاد می­کند مبنی بر این که سودی که اکنون اعطاشده، باید در آینده پرداخت گردد. مانند رابطه دوستی (پاتنام، 1380: 4-293). به نظر پاتنام یک هنجار مؤثر بر معامله متقابل عمومی، شاید با شبکه­های انبوهی از مبادلات اجتماعی مرتبط است. در جوامعی که مردم مطمئن هستند که اعتماد مورد سوء استفاده قرار نمی­گیرد بیشتر به مبادله و معامله می­پردازند و این مبادلات خود به توسعه هنجار متقابل عمومی منتهی می­شود. کنش­های متقابل شخصی، اطلاعاتی در مورد قابل اعتماد بودن دیگران فراهم می­کند که نسبتا بی­هزینه است. روابط اجتماعی مداوم، می­تواند انگیزه‌هایی برای قابل اعتماد بودن ایجادکند و این همان قاعده همگانی تئوری بازی است( پاتنام،1380: 295).

1-6- نظریه رزستین و استول

از نظر این دو وجود اعتماد تعمیم یافته نشان دهنده آمادگی بالقوه شهروندان جهت همکاری و مشارکت با هم و انجام فعالیت­های مدنی است. نگرش‌های مربوط به اعتماد تعمیم یافته فراتر از مرزهای تعامل رو دررو رفته و افرادی را که با هم آنشا نیستند، یکپارچه می­سازند.

 همچنین این نگرش­ها فراتر از محدوده­های خویشاوندی، دوستی و آشنایی گسترش می­یابند(Rothstein& stolle, 2008: 2). لوی معتقد است که نهادهای دولتی منشأ ایجاد اعتماد هستند، فقط در صورتی که شهروندان آنها را قابل اعتماد بدانند. از نظر رزستین و استول آنچه برای اعتماد تعمیم یافته مهم است، کارآمدی و عدالت نهادها به ویژه نظام قضایی و پلیس اعتقاد داشته باشند، راحت­تر به دیگران اعتماد می­کنند. به علاوه ارزیابی شهروندان از عملکرد نهادهای دولتی که با آنها تعامل دارند، نیز بر اعتماد آنها تأثیر گذار است. به طور خلاصه، فقدان اعتماد به نهادها، وجود فساد و رشوه خواری و احساس نامنی در رابطه با دیگران بر اعتماد تعمیم یافته افراد تأثیر می­گذارد (Rothstein& Stolle, 2008: 16-17).

 آنها چهار مکانیسم علی تبیین ویژگی­های نهادی و اعتماد تعمیم یافته را بیان می کنند: - عدالت و کارآمدی نهادی بر برداشت فرد از امنیت خود تأثیر می­گذارد. به عبارت دیگر ترس از دیگران موجب بی اعتمادی به آنها می­شود. - عدالت و کارآمدی نهادها، تعیین کننده برداشت فرد نسبت به حافظان منافع عمومی است. اگر نهادها مورد اعتماد نباشند، مردم نیز مورد اعتماد فرد نخواهند بود. - عدالت و کارآمدی نهادها، نگرش نسبت به رفتار شهروندان را شکل می دهد. اگر فرد شاهد رشوه خواری در بین شهروندان باشد خودش نیز برای برآوردن نیازهایش ممکن است دست به چنین کاری بزند. از این طریق اعتماد او به دیگران و نظام کاهش می­یابد.4- نهادها ممکن است موجب تجربه تبعیض و بی عدالتی در شهروندان به هنگام تماس مستقیم با آنها شوند (Rothstein& Stolle, 2008:18).

با توجه به نظریه‌های فوق، فرضیه­های ذیل (برای سنجش میزان اعتماد شهروندان به شهرداری) بیان و سپس مورد بررسی قرار می­گیرند:

1-7- فرضیه­های پژوهش

- بین ویژگی­های فردی (سن، جنس، درآمد، تحصیلات و شغل) و اعتماد به شهرداری رابطه وجود دارد.

- بین اعتماد نهادی شهروندان (افراد پاسخگو) به شهرداری و اعتماد آنان رابطه وجود دارد.

- بین امیدواری به ارضای نیاز شهروندان (افراد پاسخگو) و اعتماد آنان رابطه وجود دارد.

- بین میزان فساد (در کادر اداری شهرداری) و اعتماد افراد به شهرداری رابطه وجود دارد.

- بین احساس امنیت شهروندان (افراد پاسخگو) و اعتماد آنان به شهرداری رابطه وجود دارد.

- بین تجربه تبعیض شهروندان از طرف شهرداری و اعتماد به شهرداری رابطه وجود دارد.

- بین عضویت در گروه­های رسمی شهروندان و اعتماد به شهرداری رابطه وجود دارد.

- بین عضویت در گروه­های غیر رسمی شهروندان و اعتماد به شهرداری رابطه وجود دارد.

  1-8- روش پژوهش

پژوهش از نوع توصیفی_تحلیلی بوده که از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. قسمت عمده انجام پژوهش پیمایشی بوده که از طریق پرسشنامه و مصاحبه با شهروندان اطلاعات بدست آمده است.

 5-1- جامعه آماری، شیوه نمونه گیری و حجم نمونه

  جامعه آماری شامل خانواده‌های ساکن در نیشابور است. چارچوب نمونه گیری خانواده است. افراد نمونه به شیوه خوشه ای چند مرحله ای منظم انتخاب شدند. بدین ترتیب که حوزه‌های آماری شهر را به عنوان خوشه در نظر گرفته شده، سپس در هر خوشه چند بلوک به تصادف انتخاب شد و در هر بلوک انتخاب شده چند خانواده به شیوه تصادفی سیستماتیک نمونه­گیری و مورد مصاحبه قرار گرفتند. در این شیوه انتخاب خانواده­ها، تعداد خانواده­های حاضر در هر بلوک بر تعداد نمونه مورد نظر تقسیم شده، عددی که از این طریق حاصل می­شود، فاصله هر نمونه از نمونه بعدی را مشخص می­کند. در زمان جمع آوری داده­ها، چنانچه نمونه پیش بینی شده نبود، به نمونه بعدی مراجعه می­شود.

 با توجه به این که جمعیت خانواده‌های ساکن در شهر نیشابور 56652 خانواده هستند (مرکز آمار، 1385). جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران استفاده شد و تعداد 384 نفر انتخاب و مصاحبه شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه 45 گویه ای است که محقق با استفاده از نظریه­های ذکر شده آنها را تهیه کرده­است. برای بررسی اعتبار پرسشنامه، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شده و گویه­هایی که ضریب همبستگی آنها کمتر از 4/0 بود حذف شدند و با مشورت چند تن از متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفت. برای دستیابی به پایایی مورد قبول، با انجام پیش آزمون با نمونه­ای 50 نفره و با استفاده از آماره آلفای کرونباخ، همسازی و سازگاری درونی گویه­ها با ضریب72/0 تأمین شد. و به منظور توصیف و تحلیل داده‌ها، از آزمون‌های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، تفاوت میانگین­ها(t.test) و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.                                         

2- تعریف مفاهیم و متغیرها

  الف) متغیر وابسته: در این تحقیق متغیر وابسته اعتماد اجتماعی است. اعتماد اجتماعی را می توان حسن ظن فرد نسبت به سایر اعضای جامعه تعریف کرد که این امر موجب گسترش و تسهیل روابط اجتماعی فرد با آنها می شود(امیر کافی، 1380: 18). در تعریفی که جانسون از اعتماد می کند، اعتماد «ایجاد ارتباط با دیگری و در خواست پذیرش و حمایت آشکار از دیگران، خود تکمیلی در روابط و انطباق با انتظارات دیگران» است. جانسون عناصر تشکیل دهنده اعتماد را صراحت و باز بودن، سهیم کردن، پذیرش، حمایت، تمایلات همکاری جویانه و رفتار مبتنی بر اعتماد می داند. در تحقیق حاضر برای سنجش اعتماد اجتماعی(تعمیم یافته) متغیرهای اعتماد نهادی، احساس امنیت، تجربه تبعیض، میزان فساد، عضویت در گروه­های رسمی، عضویت در گروه­های غیر رسمی مورد استفاده قرار گرفته اند.

_ میزان فساد: رفتاری است که از وظایف رسمی یک نقش اجتماعی به خاطر ملاحظات شخصی، دست آوردهای مادی یا منزلتی منحرف می­شود و یا به خاطر اعمال انواع خاصی از نفوذ در جهت منافع شخصی، از قانون تخطی می­کند(Smelser& Baltes, 2001: 2124). در این تحقیق برای سنجش میزان فساد از تعدادی گویه برای معرفهای آن مثل پارتی، رشوه و.. استفاده شده­است.

_ تجربه تبعیض: منظور تبعیض اجتماعی است که افراد نه بر اساس قوانین بلکه در عمل مورد تبعیض قرار می­گیرد. در این تحقیق یعنی آیا افراد در طول سه تا پنج سال گذشته در مواجهه با اموری که به سازمان شهرداری مربوط می­شده مورد تبعیض و بی عدالتی و بی انصافی قرارگرفته­اند. که جهت سنجش آن از تعدادی گویه استفاده شده­است.

_ اعتماد نهادی: منظور میزان اعتماد فرد به سازمان شهرداری است.

_ احساس امنیت اجتماعی: نبود نگرانی خاص در مواجهه با امور اجتماعی و نوعی احساس بهروزی عمومی است. در این تحقیق، منظور احساس امنیت جانی، اقتصادی و اجتماعی(آبرو و حیثیت) در جامعه است که برای سنجش آن از تعدای گویه استفاده شده­است.

_ عضویت در گروه­های رسمی و غیر رسمی: در این تحقیق منظور از گروه­های رسمی، گروه­ها و انجمن­های هنری و ادبی، اولیا و مربیان، صنفی و حرفه­ای، احزاب و گروه­های سیاسی، انجمن­های خیریه و مذهبی، علمی، ورزشی، بسج و تعاونی­های غیر دولتی است. برای سنجش آن از افراد پرسیده شده که در کدام یک از گروه­های فوق عضویت دارند. و برای سنجش عضویت در گروه­های غیر رسمی، مدت زمانی را که پاسخگو به تعامل و گفتگو با اعضای خانواده، همسایگان و دوستان در یک هفته می­پردازد؛ سنجیده شد.

ب) متغیرهای مستقل: متغیرهای مستقل در این پژوهش عبارتند از: سن، جنس،وضعیت تأهل، تحصیلات،میزان درآمد، نوع شغل.

 

 

 

 

شکل 1- مدل تجربی تحقیق

 

2-1- معرفی عرصه پژوهش

شهر نیشابور از توابع استان خراسان رضوی و بعنوان مرکز شهرستان نیشابور است که در 36 درجه و22 دقیقه عرض جغرافیائی و 58 درجه و 8 دقیقه طول شرقی، در مسیر ارتباطی مشهد بطرف سبزوار و شاهرود واقع شده در فاصله آن تا مرکز استان (مشهد) 120 کیلومتر بوده و در یک دشت نسبتاً وسیع بنام دشت نیشابور واقع شده است. جمعیت شهر طبق آمار مرکز آمار سال 1385، 205972 نفر است.

 

 

 

شکل 2- موقعیت شهر مورد مطالعه در شهرستان، استان و کشور

 

شکل 3- نمای کلی از شهر نیشابور

 


3- یافته­های تحقیق

در نمونه مورد بحث، 30 درصد از افراد میزان اعتماد آنها به شهرداری کم، 50 درصد در سطح متوسط و 20 درصد در حد زیاد است. بنابراین، می‌توان گفت اکثریت پاسخگویان اعتمادشان به شهرداری در سطح متوسط بوده­است.

 

 

جدول 1- آزمون روابط متغیرهای مستقل با وابسته

متغیر وابسته: میزان اعتماد به شهرداری

متغیرهای مستقل

P-value

ضریب همبستگی

آزمون آماری

36/0

09/1=rho

اسپیرمن

تحصیلات

ویژگی‌های فردی

001/0

39/7=F

تحلیل واریانس

وضعیت تأهل

50/0

84/0=F

تحلیل واریانس

نوع شغل

69/0

400/0=T

تفاوت میانگین

جنسیت

001/0

17/0- =r

پیرسون

میزان سن

63/0

024/0- =r

پیرسون

میزان درآمد

00/0

35/0=r

پیرسون

تجربه تبعیض

00/0

41/0=r

پیرسون

اعتماد نهادی

00/0

43/0=r

پیرسون

احساس امنیت

00/0

45/0=r

پیرسون

میزان فساد اداری

00/0

42/0=r

پیرسون

امیدواری به ارضای نیاز

00/0

33/0=r

پیرسون

عضویت درگروه­های رسمی

00/0

28/0=r

پیرسون

عضویت در گروه­های غیر رسمی

 

 

با توجه به نتایج جدول فوق؛ از بین متغیر ویژگی‌های فردی مورد بررسی تنها متغیر وضعیت تأهل و میزان سن پاسخگویان با میزان اعتماد آنها به شهرداری به لحاظ آماری رابطه معنادار است و فرضیات مربوط به این دو متغیر تأیید می‌شود. اما رابطه سن با میزان اعتماد افراد به شهرداری رابطه معکوس است به طوری که با افزایش سن افراد میزان اعتماد آنها به شهرداری کمتر می­شود.

و سایر ویژگی­های فردی اعم از تحصیلات، نوع شغل، درآمد و جنسیت پاسخگویان با میزان اعتماد آنها به شهرداری به لحاظ آماری رابطه معنادار نبوده است بنابراین فرضیات مربوط به این متغیرها رد می شوند.

بعلاوه، متغیرهای تجربه تبعیض، اعتماد نهادی، احساس امنیت، میزان فساد اداری، امیدواری به ارضای نیاز، عضویت در گروه­های رسمی و عضویت در گروه­های غیر رسمی با میزان اعتماد به شهرداری رابطه معناداری را نشان می‌دهند، بنابراین، فرضیات مربوط به این متغیرها تأیید می‌گردند.

3-1- تحلیل چند متغیره

پس از حصول اطمینان از وجود پیش فرض­های رگرسیون در داده­ها، به آزمون رگرسیون پرداخته شد. نتایج آزمون رگرسیون به روش گام به گام به شرح زیر است:

 

 

جدول 2- عناصر اصلی تحلیل چند متغیره به روش گام به گام برای پیش بینی متغیر وابسته (میزان اعتماد)

مرحله

متغیرهای واردشده

R

R2

R2 اصلاح شده

1

میزان فساد

45/0

205/0

203/0

2

احساس امنیت

60/0

365/0

362/0

3

عضویت در گروه‌های غیررسمی

80/0

653/0

650/0

4

اعتماد نهادی

87/0

770/0

767/0

5

تجربه تبعیض

92/0

863/0

861/0

 

جدول 3- عناصر اصلی تحلیل چند متغیره به روش گام به گام برای پیش بینی متغیر وابسته (میزان اعتماد)

نام متغیر

B

Beta

T

Sig.T

میزان فساد

22/1-

453/0-

91/9-

00/0

احساس امنیت

908/0

401/0

80/9

00/0

عضویت درگروه‌های غیررسمی

04/1

370/0

11/12

00/0

اعتماد نهادی

984/0

347/0

87/13

00/0

تجربه تبعیض

893/0-

305/0-

95/15-

00/0

 

 

چنان که در جداول فوق مشاهده می شود متغیرهایی که به مدل وارد شده­اند عبارتند از: میزان فساد، میزان احساس امنیت، امیدواری به ارضای نیاز، عضویت گروه­های غیر رسمی، اعتماد نهادی، تجربه تبعیض؛ که در مجموع توانسته­اند 86 درصد از واریانس متغیر وابسته (میزان اعتماد به شهرداری) را تبیین نمایند و متغیرهای عضویت در گروه­های رسمی، سن، جنس، وضعیت تأهل، تحصیلات، میزان درآمد و نوع شغل از مدل خارج شده­اند.

با توجه به علامت منفی ضریب بتا برای متغیرهای میزان فساد و تجربه تبعیض؛ می­توان دریافت که این دو متغیر با میزان اعتماد رابطه معکوس دارند. و متغیرهای عضویت در گروه­های رسمی، سن، جنس، وضعیت تأهل، تحصیلات، میزان درآمد و نوع شغل از مدل خارج شده­اند.

با توجه به همبستگی قوی45/0 R = بین اعتماد به شهرداری و میزان فساد وجود دارد. مقدار 205/0= R2 نشان می دهد که متغیر مستقل 203/0 از واریانس متغیر وابسته را در جمعیت نمونه تبیین می کند.

ضریب 453/0- Beta=  جهت منفی و رابطه مستقیم دو متغیر را نشان می دهد. ضریب22/1- B= حاکی از این است که به ازای یک واحد افزایش در متغیر مستقل (میزان فساد) 22/1- واحد از متغیر میزان اعتماد به شهرداری کاسته می شود. معنادار بودن رابطه فوق را91/9- T=  و سطح معناداری00 /0 sig =  نشان می دهد.

بنابراین، فرضیه مربوط به میزان فساد و اعتماد به شهرداری با فاصله اطمینان 05/0 P<  تأیید می شود و همچنین با توجه به یافته‌های جداول سایر فرضیه‌ها با فاصله اطمینان 05/0 P<  تأیید شده اند و تنها متغیر سن با احساس امنیت رابطه معناداری را نشان نمی دهد.

 بدین ترتیب ضرایب B نشان می­دهد که در مرحله نخست، به ازای افزایش یک نمره به متغیر میزان فساد 22/1-نمره از میزان اعتماد به شهرداری کاسته می شود و در مرحله دوم، به ازای افزایش یک نمره به متغیر احساس امنیت 908/0نمره به میزان اعتماد به شهرداری افزوده می شود و تا متغیر پنجم که به ازای افزایش یک نمره به هر متغیر میزان اعتماد به شهرداری به میزانی که در جدول 3 آمده افزایش یا کاهش خواهد یافت. و در متغیر پنجم که به ازای افزایش یک نمره به متغیر تجربه تبعیض 893/0- از نمره اعتماد به شهرداری کاسته خواهد شد.

 

 

 

شکل4- تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر اعتماد شهروندان به شهرداری

 


4- نتیجه‌گیری

از مباحث مطرح شده و تجزیه و تحلیل داده‌ها با SPSS و مطالعات میدانی انجام شده در این پژوهش چنین بر می آید که: در نمونه مورد بحث، 30 درصد از افراد میزان اعتماد آنها به شهرداری کم، 50 درصد در سطح متوسط و 20 درصد در حد زیادی به شهرداری اعتماد داشته اند. بنابراین می­توان گفت اکثریت پاسخگویان اعتمادشان به شهرداری در سطح متوسط بوده­است.

متغیرهای چندگانه: احساس امنیت، تجربه تبعیض، میزان فساد اداری، اعتماد نهادی، امیدواری به ارضای نیاز، عضویت در گروه­های رسمی و عضویت در گروه­های غیر رسمی با میزان اعتماد به شهرداری رابطه مستقیمی را نشان دادند.

در تحلیل چند متغیره دو متغیر میزان فساد و تجربه تبعیض با میزان اعتماد رابطه معکوس داشتند، نشان دهنده آن بوده که بعضی از افراد مواردی از رشوه خواری و بی عدالتی را مشاهده نموده و یا با واسطه سایر افراد اخباری در این زمینه دریافت نموده اند که در میزان اعتمادشان به شهرداری تأثیرگذار بوده است.

باید دانست که شهرداری بعنوان یک نهاد اجتماعی زمانی می تواند به ایفای نقش بپردازد که در حد قابل قبولی در فرایند اعتمادسازی وارد شود و از یک فضای اعتماد آمیزی برخوردار باشد در غیر این صورت بیشترین توان زمان و سرمایه خود را در فضای بی اعتمادی از دست می دهد و اعتبار اجتماعی حمایت اجتماعی و مقبولیت عمومی خود را از دست خواهد داد.

و شهرداری شهر نیشابور هم از این قاعده مستثنی نبوده و با توجه به این که اکثریت پاسخ گویان اعتمادشان به شهرداری در سطح متوسط بوده است بنابراین، شهرداری باید کوشش کند تا مشروعیت، مقبولیت و اعتماد خود را در نزد شهروندان از سطح متوسط به سطوح عالی افزایش داده و تداوم مشروعیت و اعتماد را در نظر داشته باشد. عدالت و مساوات و توجه به بهره وری را در صدر برنامه‌های خودش قرار داده؛ چرا که رعایت حقوق شهروندان و جلب اعتماد شهروندان مهمترین سرمایه اجتماعی نهاد شهرداری محسوب می گردد.

شهرداری و سایر نهادهای دولتی در جهت ارتقاء اعتماد شهروندان نسبت به خودشان باید با عملکردهای مثبت، خدمات رسانی به موقع، بطور صحیح به وظایف خویش پرداخته و از همدلی و همکاری مردم بهره جسته و در مسئولیت‌های خود با رویکرد جامعه محوری توانایی سازمان خود را چند برابر نمایند.

5- پیشنهادها

با توجه به نتایج یافته‌های تحقیق از بحث اعتماد شهروندان به شهرداری، پیشنهادتی به شرح زیر ارائه می گردد:

_ از آنجا که یکی از بحث‌های مهم برنامه ریزی شهری رفاه و آسایش شهروندان است و رفاه خود در بستری از عدالت اجتماعی دست یافتنی است و ایجاد عدالت اجتماعی در شهر در بستری از توسعه پایدار شهری بدست می آید، آن زمانی مدیران شهری می توانند به توسعه پایدار دست یابند که صرف نظر از تبعیض، عدالت اجتماعی را در توزیع امکانات و خدمات در تمامی قسمت‌های شهر و برای تمامی اقشار شهر (صرفنظر از بالا شهر و پایین شهر) بکار بندند که نتیجه آن رفاه و آسایش برای شهروندان خواهد بود و پیامد آن رفاهیت اعتماد شهروندان به شهرداری خواهد بود.

بنابراین، در جهت افزایش اعتماد شهروندان به شهرداری می بایست مدیران شهری در برنامه‌ریزی‌های شهر خدمات رسانی به موقع به محلات مختلف شهر، عدم تبعیض بین شهروندان را مد نظر قرار دهند.

_ تغییر نحوه مدیریت شهر و سهیم نمودن شروندان در برنامه‌ریزی و مدیریت شهر: مدیران شهری باید بر آن باشند تا برنامه‌ریزی‌های شهر را با مشارکت مردم و با خواست و نیاز خود شهروندان انجام دهند و به جای حکمرانی بر مردم، حکمروایی شهری و شهروند مداری را سرلوحه کار خویش قرار دهند. شهرداری به عنوان مهمترین نهاد برنامه‌ریزی شهری، نقش هماهنگی بین مردم و نهادهای مدیریتی شهر را بر عهده بگیرد، نه بعنوان نهادی باشد که از بالا دست برنامه ریزی و مدیریت شهر را بر عهده داشته باشد، در این زمان است که شهروندان شهرداری را نهادی خودی دانسته و اعتمادشان به شهرداری افزایش خواهد یافت.

_ افزایش احساس امنیت شهروندان در تمامی ابعاد اجتماعی، جانی و مالی؛ زیرا در جامعه ای که افراد احساس نا امنی کنند، اعتمادشان به نهادهای رسمی کاهش می یابد. و این امر میسر نیست مگر با همکاری نیروی انتظامی و هماهنگی شهرداری در تمامی فضاهای گوناگون شهر.

_ ساماندهی، بهسازی و نوسازی ساختمان‌های مخروبه یا نیمه کاره توسط شهرداری یا کارفرمایان آن و افزایش کیفیت بصری شهر، تعمیر و ترمیم نابسامانی‌های کالبدی شهر؛ انجام این امور هم امنیت شهروندان (به ویژه امنیت زنان) را افزایش داده و هم باعث روحیه نشاط و شادابی مردم شده و تصور ذهنی مثبتی از عملکرد شهرداری را در ذهن خواهد داشت و این تصور مثبت اعتمادشان را به شهرداری افزایش خواهد داد.



[1]. Basic Trust

آزاد آرمکی، تقی، (1383)، بحران اجتماعی و روشنفکران ایرانی، فرهنگ اندیشه، سال سوم، شماره 10
آزاد آرمکی، تقی و افسانه کمالی، (1381)، اعتماد، اجتماع و جنسیت، بررسی تطبیقی اعتماد متقابل در بین دو جنس، مجله جامعه شناسی ایران، دوره پنجم، شماره 2.
اجاقلو، سجاد و محمد جواد، زاهدی، (1384)، بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین ساکنان شهر زنجان. مجله جامعه شناسی ایران، دوره ششم، شماره 4.
ازکیا، مصطفی و غلامرضا غفاری، (1380)، بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی شهر کاشان. مجله نامه علوم اجتماعی. شماره 17.
امیرکافی، مهدی(1380)، اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن، نمایه پژوهش، سال پنجم، شماره 18.
اینگلهارت، رونالد(1384)، تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی. ترجمه مریم وتر. تهران:کویر.
پاتنام، رابرات.(1380)، دموکراسی و سنت‌های مدنی. ترجمه محمد تقی دلفروز. تهران: انتشارات روزنامه سلام.
دوگان، ماتیه.(1374)، سنجش مفهوم مشروعیت و اعتماد، ترجمه پرویز پیران، اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره 98-97، تهران.
رفیع پور، فرامرز(1378)، آنومی یا آشفتگی اجتماعی: پژوهشی در زمینه پتانسیل آنومی در شهر تهران. تهران: سروش.      
شارع پور، محمود، (1380)، فرسایش سرمایه‌های اجتماعی و پیامدهای آن. نامه انجمن جامعه شناسی ایران. شماره3.
شارع پور، محمود، (1388)، بررسی عوامل مؤثر بر اعتماد به پلیس؛ مطالعه موردی استان مازندران. مجله جامعه شناسی کاربردی. سال بیستم. شماره پیاپی36. شماره4.
عباس زاده، محمد، ( 1383)، عوامل مؤثر بر شکل گیری اعتماد اجتماعی دانشجویان. فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال چهارم، شماره 15.
کلمن، جیمز، (1377)، بنیادهای نظریه اجتماعی؛ ترجمه منوچهر صبوری. تهران: نشر نی.
گیدنز، آنتونی، (1377)، پیامدهای مدرنیته. ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر مرکز.
محسنی تبریزی، علیرضا و اسماعیل شیرعلی، (1387)، عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی دانشجویان ایرانی خارج از کشور؛ مورد پژوهی دانشگاههای کشور آلمان. فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره 52.
مرکز آمار ایران، (1385)، نتایج تفضیلی سرشماری نفوس و مسکن شهرستان نیشابور.
هزار جریبی، جعفر و همکاران، ( 1388)، بررسی عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی شهروندان؛ مورد مطالعه تهران، قم و قزوین، مجله جامعه شناسی کاربردی، سال بیستم. شماره پیاپی36. شماره4.
Paxton, P.(1999). Is Social Capital Declining in the United States? A Multiple indicator Assessment. American Sociological journal. Vol.105, No.1.
Rothstein, B., and D.Stolle.(2008). "The State and Social Capital. A Theory of Generalized Trust". Comporative Politics,. Vol. 40, No4, July 2008.
Smelser, N.J. and B. Baltes.(2001). International Encychlopedia for Social and Behavioral Sciences. U.K: Elsevier Science Ltd.
Sztompka, P. (1999). Trust a Sociological Theory. Cambridge: Cambrridge University Press.
Simmel, G.(2004). The Philosophy of Money, Translated by T.Bottomor. London: Routledge.
Welch, M.R& Others.(2005). " Determinants and Consequences of Trust" Socialogical Inquiry., Vol.75, No.4.
Uslaner, E.M & M. Brown.(2003)." Inequality, Trust and Civic engagement" American Politics Research, Vol. 31, No.x