نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران1
2 زاهدان- دانشگاه سیستان و بلوچستان
3 دانشیار شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Housing is a multi-dimensional structure, and it has, economical, social and environmental aspects in addition to physical features. In fact, all these aspects form performance and acceptance of housing. Housing planning for low-income groups, has been one of the major challenges in developing countries. But, the low-income housing is seen only a roof over head in most cases, due to technical and financial constraints. The Mehr housing plan is one of the most expensive low-income housing policies in Iran. The purpose of this study is to assess the effectiveness of these policies (with regard to the sustainability of the housing) and to create a measure for evaluating its performance. This research is a descriptive and analytical type. Data collection was done by two survey and library methods. Data analysis was performed using the SPSS software. The multiple and linear regression models, as well as T-test were used. The results showed that the average of all the indicators is below the mean in the fourth level of the model and accessibility sub-criterion has been minimum average among others. Only the quantitative dimension is equal to theoretical average in the third level conceptual model of research. In the second level of model, only the economic dimension has been mediocre. The sustainability housing index (which is a combination of four dimensions), is lower than the average in the first level of model. In addition, the results of the regression analysis showed that housing sustainability and its sub-criteria were affected the Mehr housing performance indicators greatly.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
طرح مسئله
مسکن در زمرة اساسیترین و حیاتیترین بخشها در برنامهریزی توسعة اقتصادی و اجتماعی قرار میگیرد (زیاری و همکاران، 1389: 1). مسکن، تنها به مفهوم سقفی بالای سر نیست و علاوه بر مکان فیزیکی، تمام محیط مسکونی را دربر میگیرد و همة خدمات و تسهیلات ضروری برای بهزیستن خانواده و طرحهای اشتغال، آموزش و بهداشت افراد را نیز شامل میشود (پورمحمدی، 1379: 3)؛ درواقع امروزه، مسکن به تدریج از مفهوم تکساحتی خود دور و به یک مسئلة چندبُعدی بدل شده است؛ مفهومی که از آن با عنوان «پایداری مسکن» یا «مسکن پایدار» یاد میشود.
هماکنون عواملی همچون تأثیرات محیطی و اقلیمی، دوام و انعطافپذیری خانهها، فعالیتهای اقتصادی و ارتباط آنها با اقتصاد در سطحی بالاتر، بافتهای فرهنگی و اجتماعی جوامع، تأثیر مسکن بر کاهش فقر، توسعة اجتماعی و کیفیت زندگی نیز در زمرة ابعاد مهم مسکن قرار گرفتهاند (Golubchikov & Badyina, 2012: 271)؛ بنابراین در یک نگاه کلی بین دو مفهوم مسکن و پایداری، اشتراکات فراوانی وجود دارد. همانگونه که مشخص است، بخش عمدهای از انواع برنامهریزیهای مسکن در تمام کشورها، برنامهریزی برای حل مشکلات گروههای کمدرآمد است؛ در کشور ایران نیز، سیاست مسکن مهر، به منزلة یکی از جدیدترین اقدامات دولت در راستای تأمین مسکن ارزانقیمت برای گروههای کمدرآمد مطرح شده است (مسعودیراد، 1388 :66).
با گذشت زمان نسبی از اجرای طرح، هزینة بسیار زیاد آن، تأثیر سیاست نامبرده بر شاخصهای کلان اقتصادی، حجم زیاد ساختوساز و درنهایت وضعیت اجتماعی - اقتصادی گروههای هدف، ارزیابی سیاست مسکن مهر در این برهة زمانی ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین در پژوهش پیشرو سعی بر آن خواهد بود تا میزان موفقیت یا شکست این سیاست با رویکرد ارزیابی پایداری مسکن بررسی شود.
امروزه در بیشتر کشورهای جهان، علت شکست بسیاری از سیاستهای مسکن گروههای کمدرآمد را توجه بیش از حد به جنبههای کمّی آن دانستهاند. در این راستا تلاش برای پژوهشهای جامعنگر، از مهمترین فعالیتهای مربوط به حوزة مسکن گروههای کمدرآمد محسوب میشود؛ پژوهشهایی که در طی آن عوامل محیطی و اجتماعی بهطور همزمان با عوامل اقتصادی در نظر گرفته میشوند (Kurappannans & Sivam, 2009: 2)؛ بنابراین آنگونه که تجربیات جهانی نیز نشان میدهد، برای خلق جوامع پایدار، تنها لازم نیست خانههای بیشتری ایجاد شود، بلکه درنظر گرفتن فضاها و امکاناتی همچون مشاغل، فروشگاهها و خدمات، حمل و نقل و فضاهای سبز نیز از لازمههای مسکن به شمار میروند؛ از این رو یکی دیگر از اهداف این پژوهش، سنجش قابلیت مسکن مهر برای ارائة مسکنی کارا و نیز ارزیابی کیفیت سکونت گروههای کمدرآمد از نظر شاخصهای پایداری است؛ در این راستا شهر خرمآباد برای مطالعة موردی انتخاب شده است؛ زیرا امروزه یکی از مهمترین مشکلات این شهر، مسئلة قیمت زمین و مسکن و در پی آن، وجود تعداد زیادی افراد بدون مسکن است که عمدة آنها در طبقة گروههای کمدرآمد جای میگیرند.
شهر خرمآباد درنتیجة اصلاحات ارضی و تغییر نقش آن از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد خدماتی، مهاجرتهای گستردة روستا - شهری، ایفاگری نقش مرکزیت سیاسی - اداری و اقتصادی در استان لرستان، میزان زیاد جمعیتپذیری و ساختار سنی جوان رشد زیادی داشته است. میزان رشد این شهر از سال 1335 تا سال 1365، همواره بیش از 4 درصد بوده؛ به نحوی که بیشترین میزان رشد جمعیت این شهر در قرن اخیر در دو دورة متوالی 1355 - 1345، 7/5 درصد و 1365- 1355، 3/7 درصد بوده است (مرکز آمار ایران، 1390- 1335).
از سوی دیگر، توپوگرافی درهای شهر خرمآباد و وجود موانع طبیعی، کمبود زمینهای مناسب کاربری مسکونی در کنار تقاضای زیاد برای مسکن از طرف جمعیت رو به رشد و جوانبودن ساختار جمعیتی، افزایش قیمت زمین، مسکن و اجارهبها را در پی داشته است (موحد و همکاران، 1389: 128). مشکل مسکن گروههای کمدرآمد و میاندرآمد در این شهر به حدی است که با وجود سیاستهای ملی و محلی، همچنان به قوت خود باقی است؛ این در حالی است که شهر خرمآباد از نظر برخورداری از شاخصهای بخش مسکن، در رتبة چهارم استان جای گرفته است (محمدی و همکاران، 1391: 136). در این راستا، طرح مسکن مهر به منزلة راهحلی برای حل مشکل مسکن گروههای کمدرآمد در ایران مطرح شده است؛ مطابق این طرح، 3800 واحد مسکن مهر به شهر خرمآباد اختصاص یافته است؛ ازاینرو ارزیابی پایداری مسکن مهر این شهر میتواند میزان پاسخگویی اینگونه واحدها را در تأمین نیازهای مسکونی گروههای کمدرآمد مشخص کند؛ زیرا مسکن، تنها سقفی بالای سر محسوب نمیشود. مطالعة نقاط ضعف و قوت واحدهای مسکونی مسکن مهر، میتواند در شناسایی وضع موجود برای بهبود شرایط سکونتی گروههای کمدرآمد، نیازهای مسکونی گروههای هدف و برنامهریزیهای آتی مسکن مؤثر باشد.
اهداف پژوهش
1- ارزیابی سیاستهای مسکن مهر با توجه به شاخصهای پایداری در شهر خرمآباد
2- بررسی تأثیر شاخصهای پایداری در میزان کارایی و پذیرش مسکن مهر در شهر خرم آباد
پیشینة پژوهش
با ظهور نگرشهای پایدار در ادبیات جهانی، مفهوم پایداری به حوزههای مسکن، بهویژه مسکن گروههای کمدرآمد نیز راه یافته؛ امری که در سالهای اخیر، توجه محافل علمی را به خود جلب کرده است. بعضی از تجارب خارجی و داخلی مرتبط با موضع در ادامه مطرح میشود.
پژوهشهای خارجی
استون (2006) دربارة مسکن قشر کمدرآمد، تلاش کرده با توجه به کفایت درآمد خانوار، هم هزینههای مسکن و هم سایر هزینههای ضروری غیرمسکونی را درنظر گیرد. او با این روش در جستوجوی حفظ سطح مناسبی از استانداردهای زندگی است؛ در این راستا استون استاندارد ویژة خود را برای کارایی مسکن گروههای کمدرآمد تدوین میکند؛ معیار مدنظر او عبارت است از: مسکن کمهزینه، اما پذیرفتنی؛ به نحوی که دارای کمترینهای متعارف باشد. در این مفهوم، رابطة میان درآمد، هزینههای مسکن و هزینههای ضروری غیرمسکونی به رسمیت شناخته شده و به همین سبب برحسب نوع و درآمد خانوار، متغیر است.
بوگدون و کن (1997) با اشاره به قانون ملی مسکن قابل استطاعت ایالات متحدة امریکا 1990 مبتنی بر برخورداری کمدرآمدترین خانوادههای امریکایی از مسکن مناسب در محیطی مناسب و ارزان، از ادبیات پیشین کلاسیک استطاعت مسکن به سبب تمرکز آن بر قیمت (بیش از دیگر نیازها و ضروریات زندگی) و بیتوجهی به ویژگیهای مکانی و محلهای مسکن انتقاد کردهاند.
فیشر و همکاران (2009) معتقدند که یکی از جنبههای مهم مسکن گروههای کمدرآمد، تسهیلات و امکانات مسکن است که با مکان مشخص مسکن در ارتباط است؛ پژوهش آنها بر مسکن کمدرآمد از جنبة مجموعة ویژگیهایی که یک منطقه دارد (کیفیت مسکن، دسترسی به مشاغل و امنیت)، متمرکز است. آنها ارزیابی کردهاند که آیا هزینة چنین ویژگیهایی بر معیارهای قیمت یک منطقه مؤثر است یا خیر و به این نتیجه رسیدهاند که تمرکز صرف بر قیمت، میتواند به نتایج نادرستی دربارة استطاعت در یک منطقه منجر شود. آنها بر این باورند که سرمایهگذاری برای ایجاد مسکن گروههای کمدرآمد در مناطقی که به دور از فرصتهای شغلی است، به شکست خواهد انجامید؛ زیرا خانوارها به سکونت تمایلی ندارند و گروههای هدف به دلایلی مانند هزینههای زیاد رفتوآمد به مراکز شغلی و دردسترسی نبودن مدارس جذب نمیشوند؛ بنابراین برای مقرون به صرفه ساختن چنین واحدهایی، لازم است پیش از توسعة واحدهای مسکونی جدید و با هدف بهبود اوضاع کلی منطقه برای خانوادهها، سرمایهگذاری شود.
درنهایت باید گفت این نویسندگان، مسکن گروههای کمدرآمد را فراتر از ابعاد فیزیکی آن دیده و سعی کردهاند تأثیر عواملی را چون دسترسی به مراکز اشتغال، کیفیت، دسترسی به مدارس و ... نیز، در هزینههای مسکن خانوار به حساب آورند. به نظر آنها این عوامل، میتواند نقش مهمی در پذیرش مسکن گروههای کمدرآمد ایفا کند.
سیلیگ و فیبس (2006) تحلیلهای کیفی مسکن را برای درک برداشت مستأجران کمدرآمد از مسکن به کار بردهاند. آنها دریافتند بیشتر خانوارهای کمدرآمد، مناطقی را که دارای معیارهای مکانی ضعیف و امکانات کم باشد، انتخاب نمیکنند؛ همچنین متوجه شدند که هرچند هزینه، یکی از معیارهای اساسی است، اما رفع نیازها یا ترجیحات ساکنان، مکان و مجاورت به خدمات و تسهیلات برای بسیاری از خانوارها یک اولویت محسوب میشود؛ حتی اگر چنین انتخابی به بهای صرف هزینههای بیشتر باشد و از نظر مالی فشار بیشتری را تحمل کنند. بررسی این پژوهشگران مشخص میکند علاوه بر عوامل صرفاً اقتصادی، مجموعهای از ویژگیها نیز بر درک خانوارها از مسکن ارزان تأثیرگذار است.
مولینر و همکاران (2013) استطاعت و پایداری را موضوعات مهمی دانستهاند که لازم است در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر بررسی شوند. آنها معتقدند در استطاعت مسکن باید دیدگاههای پایدارتر و جامعتری مدنظر باشد تا اینگونه تعداد بیشتری از معیارهای مؤثر بر خانوارها از قبیل اقتصادی، محیطی و اجتماعی مدنظر قرار گیرد. در این راستا، این نویسندگان روششناسی نوینی را ارائه کردهاند که توان محاسبة میزان پایداری استطاعت مسکن، در نظر گرفتن چندین معیار تصمیمگیری و کاربرد در سطوح ملی و بینالمللی را دارد. در الگوی پیشنهادی این نویسندگان، 20 معیار در نظر گرفته شده است. آنها میگویند ذینفعان مسکن با استفاده از این الگو، میتوانند تصمیمات درستتری (در مقایسه با معیارهایی که منحصراً بر هزینههای مسکن و درآمد متمرکزند) دربارة استطاعت مسکن بگیرند که در آن به کیفیت و پایداری مکان مسکن نیز توجه شده باشد.
پژوهشهای داخلی
پورمحمدی (1379) در تدوین کتاب «برنامهریزی مسکن» ضمن بیان مفاهیم و تعاریف مسکن و سایر مباحث مربوطه، در بخش کوچکی از اثر خود به سیاستهای مسکن در ایران (برنامة دوم توسعة اقتصادی- اجتماعی ایران) و سیاست توانمندسازی مسکن و نوع مسکن حمایتشده برای گروههای کمدرآمد اشاره میکند.
رفیعیان و همکاران (1393) در مقالة «سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از کیفیت سکونتی مسکن مهر (موردشناسی مهرشهر زاهدان)»، رضایتمندی سکونتی از واحدهای مسکن مهر را بررسی کردهاند. نتایج پژوهش آنها حاکی از آن است که رضایتمندی از محیط سکونتی مسکن مهر در همة زمینهها کم است.
زیاری و همکاران (1389) در پژوهش دیگری با نام «تحلیلی بر رابطة بخشی (اقتصادی) و فضایی در نظام برنامهریزی ایران (مطالعة موردی: مسکن مهر در شهرهای جدید)»، آثار مسکن مهر در شهرهای جدید و جمعیتپذیری مناطق پرجمعیت شهری را ارزیابی کردهاند.
رضایی و کماییزاده (1392)، در پژوهشی با عنوان «ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمعهای مسکن مهر (مطالعة موردی: سایت مسکن مهر فاطمیة شهر یزد)»، ضمن بررسی همبستگی میان متغیرهای جمعیتشناسی و رضایتمندی، رضایتمندی از این سایت را در حد میانه دانستهاند.
پورمحمدی و اسدی (1393) در پژوهشی علمی با نام «ارزیابی سیاستهای دولتی تأمین مسکن دربارة گروههای کمدرآمد شهری (مطالعة موردی شهر زنجان)»، بیان کردند که سیاستهای دولتی تأمین مسکن، همواره با نگرش کمّی صورت گرفته و این امر در میزان موفقیت آن تأثیرگذار بوده است. این سیاستها در کاهش اسکان غیررسمی نقشی مثبت داشته، اما در پروژههای دولتی تأمین مسکن، الگوهای کاربری زمین و تأمین نیازهای ساکنان موفق عمل نکرده است.
با بررسی پیشینة پژوهش، میتوان دریافت که تاکنون در زمینة بررسی پایداری مسکن گروههای کمدرآمد پژوهشی صورت نگرفته؛ همچنین در محدودة بررسیشده (یعنی شهر خرمآباد) نیز، پژوهشی با رویکرد پیشرو انجام نشده است؛ بنابراین تکرارینبودن موضوع و برخورداری از نگاهی نو به مسئلة مسکن کمدرآمد ضرورت پژوهش حاضر را موجه میسازد.
سؤال پژوهش
تأثیر ابعاد پایداری در افزایش کارایی مسکن مهر در شهر خرمآباد چگونه ارزیابی میشود؟
روششناسی پژوهش
روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری دادهها با دو شیوة کتابخانهای و میدانی صورت گرفته است. برای دستیابی به نتایج از رویکرد همهجانبهنگر سنجش پایداری استفاده شده؛ به این ترتیب که ابتدا متغیرهای مؤثر در پایداری و کارایی مسکن از طریق مطالعة ادبیات موجود و سپس بر اساس تجربیات موجود و الگوهای استفاده شدة نویسندگان پیشین شناسایی شد. در مرحلة دوم، پرسشنامهای براساس الگوی مفهومی مدنظر، تدوین و میان ساکنان توزیع شد. محدودة مدنظر، مسکن مهر فاز 3 شهر خرمآباد (مسکن مهر دره گرم) است که به دلیل پیشرفت نسبی ساخت و اجرای آن، سابقه و میزان جمعیتپذیری بیشتر نسبت به دو فاز دیگر انتخاب شد.
حجم نمونه با بهرهگیری از جدول کمترین نمونه برای جوامع آماری کوچک انتخابشده در سطح اطمینان 95 درصد، 94 نمونه تخمین زده شد که برای کسب اطمینان بیشتر به 130 افزایش یافت (مرادی، 1389: 45). این تعداد نمونه به شیوة تصادفی ساده پیمایش شد.
در مرحلة تجزیه و تحلیل دادهها نیز، بنا به جنس و نوع متغیرها و نیز برحسب ماهیت فرضیات و رابطة متغیرها در الگوی مفهومی، آزمونهای آماری متناسب (آزمون T تکنمونهای و نیز رگرسیون چندگانه) به کار رفت.
آزمون T تکنمونهای عموماً برای مقایسة میانگینهای یک جامعه به کار میرود و در بیشتر پژوهشهای صورتگرفته با مقیاس لیکرت، برای بررسی فرضیههای پژوهش و تحلیل پرسشهای مربوط به آنها استفاده میشود (آذر و مؤمنی، 1384: 145).
از سوی دیگر، رگرسیون نیز به سبب توانایی پیشبینی تغییرات متغیر وابسته از طریق متغیر مستقل به کار رفته است (مؤمنی و فعال قیومی، 1391: 119)؛ در آزمون رگرسیون خطی ساده و چندگانه، پایداری مسکن و ابعاد آن به منزلة متغیر مستقل و کارایی مسکن (با شاخصهای رضایتمندی ساکنان از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مسکن در مقیاسهای واحد، محله و منطقة مسکونی)، به منزلة متغیر تابع برگزیده و در قالب پرسشنامه، مطرح شدند. در این پژوهش با بهرهگیری از رگرسیون، پراثرترین و کماثرترین شاخصهای پایداری در کارایی مسکن شناسایی و معیاری برای ارزیابی وضع موجود، تشخیص نقاط ضعف و قوت، اظهارنظر و پیشنهاد برای بهبود و افزایش پایداری مسکن فراهم شد (حبیبی، 1392: 102).
مفاهیم و رویکردهای نظری
مسکن گروههای کمدرآمد
مشکل مسکن در کشورهای در حال توسعه عموماً ناشی از تجربة شهرنشینی سریع و مداوم است؛ به همین سبب شهرهای کشورهای در حال توسعه، بیش از سایر نقاط شهری با تقاضای مسکن مناسب برای گروههای کمدرآمد شهری مواجه بوده و همچنین محل رقابت و نزاع برای زیرساختهای شهری و خدمات مرتبط با مسکن هستند (Golubchiciv & Badyina, 2012: 60)؛ چنین وضعیتی سبب شده در بیشتر مواقع، سیاستهای ارائهشده از سوی دولت برای حل مشکل گروههای هدف، کارایی اندکی داشته باشد؛ از این رو امروزه تحولاتی در نگرشهای جهانی مسکن گروههای کمدرآمد رخ داده که طی آن، علاوه بر لزوم دسترسی گروههای کمدرآمد شهری به مسکن ارزان، به سایر جنبههای مسکن نیز توجه شده است.
با مطرحشدن نظریات توسعة پایدار و عدالت اجتماعی به طور همزمان، رویکردها به مسکن گروههای کمدرآمد پایدار تغییر یافته؛ به طوری که در مجامع علمی برای اینگونه از مسکن ابعادی فراتر از بُعد اقتصادی درنظر گرفته میشود. هماکنون برای مسکن قابل استطاعت به چهار بُعد اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، اکولوژیکی و فیزیکی توجه شده است (Zanganeh (2013), Maliene et all (2011) , Mulliner & Malliene (2011))؛ اینگونه که مسکن گروههای کمدرآمد نیز واجد شرایط پایداری خواهد بود. در زیر ابعاد گفتهشده شرح داده خواهد شد.
ابعاد پایداری مسکن
ابعاد اجتماعی و فرهنگی مسکن
مسکن فقط یک ساختار نیست، نهادی است که برای مجموعة پیچیدهای از اهداف ایجاد میشود. هدف اصلی مسکن، ایجاد محیطی سازگار و منطبق بر روش زندگی و ویژگیهای اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی آن است (پوردیهیمی،1390: 14)؛ به بیان دیگر علاوه بر تأمین نیازهای شخصی و اقتصادی، باید نیازهای کیفی، اجتماعی و کالبدی فرد را نیز برآورده کند. از این رو، دسترسی گروههای کمدرآمد به امکانات و خدمات از زمینههای توانمندسازی آنان و ایجاد شرایط مساعد رفاه اقتصادی و اجتماعی برای بهرهمندی و افزایش توان بهرهگیری از فرصتهای آموزشی، بهداشتی و مانند اینها در جهت رشد سرمایة انسانی است. برخوردارنبودن از مسکن و خدمات آن موجب محرومیت از مواهب اجتماعی و اقتصادی دیگر، مانند آموزش، بهداشت و مهارت مناسب میشود (پیمان،72:1386).
عوامل مشترک اجتماعی شامل تمام جنبههای محیطی و فرهنگ اجتماعی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر مسکن و محیطهای مسکونی است.
زمینههای محیطی شامل همة اجزای موجود در محیط (محیطهای ساختهشدة موجود)، شرایط اجتماعی، شرایط فیزیکی و شکل عوارض طبیعی محیط، شرایط اقلیمی، مصالح دردسترس، روشهای ساخت و فناوری روز بر فرم و سازمان فضایی تأثیر میگذارد. یکی از تأثیرگذارترین جنبههای محیطی بر شکلگیری مسکن، سلسلهای از عوامل اجتماعی است. چنانکه راپاپورت (1969: 46) اظهار میدارد که مسکن و سکونتگاهها، توصیف فیزیکی از عوامل مشترک اجتماعی هستند.
ابعاد اقتصادی مسکن
به طور کلی میتوان افراد بدون مسکن را در گروههای کمدرآمد جای داد. در این گروهها، عامل سواد و سطح تحصیلات کم، به دستمزد و درآمد کم منجر میشود. در بیشتر مواقع، ناتوانی اجتماعی و اقتصادی سرپرستان خانوارهای کمدرآمد، فقر نسلی را در پی خواهد داشت؛ به طوری که فرزندان آنها نیز زندگیای همراه با فقر را تجربه میکنند. ایجاد زمینههای بهرهمندی از مسکن مناسب برای چنین خانوارهایی، شاید یکی از عوامل برونرفت از فقر و مساعدشدن شرایط برای بهترشدن شرایط آموزشی، بهداشتی، فرهنگی، اجتماعی و ... باشد (پیمان، 1386: 75). با توجه به آنچه گفته شد، یکی از مهمترین ابعاد مسکن، بُعد اقتصادی آن است که با شاخصهای برشمرده در جدول (1) شناخته میشود.
جدول 1. شاخصهای ابعاد اقتصادی مسکن
شاخصهای ابعاد اقتصادی مسکن |
|
نسبت هزینههای مسکن به کل هزینهها و درآمد خانوار |
میزان سرمایهگذاری بخش خصوصی |
هزینة مصالح ساختمانی و زمین مورد نیاز |
متوسط قیمت زمین |
تسهیلات اعتباری ارائهشده توسط بانکها و مؤسسات اعتباری و دولت |
نوع مالکیت |
طول دورة ساخت واحدهای مسکونی شهری |
متوسط قیمت احداث یک متر مربع بنای مسکونی |
متوسط زیربنا |
نحوة تأمین نیروی ماهر مورد نیاز برای احداث مسکن |
وجود نهادهای مالی برای تأمین مسکن |
تولید سالیانة مسکن |
منبع: قرخلو و همکاران (1391)، عزیزی (1384)، ستارزاده (1388) و Hamzehlou & Hamzehlou (2014)
ابعاد اکولوژیکی مسکن
براساس دستورکار 21، پایداری، یک مفهوم چندبُعدی بوده و یکی از جنبههای مهم آن، بُعد اکولوژیکی است (European Commision, 2001: 3). این اهمیت بدان سبب است که مواهب اکولوژیکی جایگزینی ندارند و برای بقای بشر یا رفاه وی ضروری هستند؛ به همین دلیل میتوان آنها را سرمایهای طبیعی بحرانی نامید(Pearce 1993, Faucheux, S., O Connor, M. 1998)).
ابعاد اکولوژیکی را میتوان مدیریت منابع طبیعی با هدف حفظ آنها برای نسلهای آینده دانست؛ بر همین اساس یکی از رئوس اصلی پایداری مسکن، پایداری اکولوژیکی و محیطی آن است (priemus:2005: 5)؛ همچنین مسائلی را همچون کنترل آلودگی، بازگرداندن حاصلخیزی خاک، تعدیل گرمای غیرعادی، کاهش کربن موجود در هوا، تغییرات اقلیمی و... نیز دربر میگیرد (Singh & Pandey, 2012: 12).
مطابق پیشبینیهای سازمان ملل، تا سال 2050 بیش از 3/2 ساکنان زمین در مناطق شهری سکونت خواهند داشت (Bocquet- Appel, 2012: 338)؛ بر این اساس مساکن شهری به دلیل ویژگیهای بیانشده در جدول (2) بر مسائل زیستمحیطی تأثیر چشمگیری خواهند داشت.
جدول 2.
ویژگیهای مسکن تأثیرگذار بر کارکردهای زیستمحیطی |
|
مصرف سهم زیادی از منابع برای ساخت، نگهداری و استفادة پیوستة انسان |
مسکن به منزلة سرمایهای ثابت با عملکردی بادوام |
مسکن به منزلة ضرورتی برای برخورداری از کیفیت زیاد زندگی و مؤثر بر اشتغال، حمل و نقل و... |
قابلیت استفاده از مصالح قابل بازیافت در ساخت مسکن |
استفاده از ابداعات جدید همچون: مواد و مصالح قابل بازیافت و صرفهجویی در مصرف انرژی برای بهبود عملکرد ساختمانها |
منبع: National Urban Housing & Habitat Policy :2007
ابعاد فیزیکی (کالبدی) مسکن
یکی از ابعاد مهم و مؤثر بر پایداری مسکن، کیفیت ابعاد فیزیکی آن است؛ اهمیت این مسئله به حدی است که یکی از عوامل اصلی رضایتمندی ساکنان قلمداد میشود؛ زیرا بر کیفیت زندگی آنان (Kahraman, 2013: 2) و سلامت روحی و جسمانیشان تأثیر بسزایی دارد, (CMHC, SCHL, 2004: 2, Relph, 1976:20), Bonnefoy, 2007: 415؛ به طوری که کیفیت کالبدی مسکن را بر کیفیت زندگی سالمندان و معلولان (Steinfeld & Danford: 1999)، اضافهوزن در کودکان (Saelens et all, 2003)، مرگ و میر در فصل زمستان (Wilkinson et all, 2001)، بیماریهای روحی، آسیبهای اجتماعی، وندالیسم، افسردگی، تنشهای عصبی و حتی شکلگیری سوءظن مؤثر دانستهاند. نوع مسکن به طور کلی بر کیفیت زندگی فیزیکی و اجتماعی افراد مؤثر است (Baiden et al, 2011: 33). همچنین آنگونه که ساستنگی و کرنز (1992) گفتهاند، کیفیت کم ساختوساز به کاهش رضایتمندی ساکنان منجر میشود؛ زیرا هزینههای نگهداری مسکن را افزایش میدهد.
ابعاد فیزیکی مسکن شامل نوع مسکن، کیفیت فیزیکی آن، اندازه، جنبههای زیباییشناختی، مکان قرارگیری و نیز نحوة طراحی و محیط آن است (Enosh et all, 1984).
بهداشت، امکانات آشپزی و شستوشو، تهویه، تعداد و اندازة اتاقها، محل قرارگیری آنها، نوع سرویسهای بهداشتی، وجود فضاهای بازی برای کودکان، تراس و آفتابگیر بودن و روشنایی، از ابعاد مهم فیزیکی درون واحدهای مسکونی هستند (Mustafa et all, 1995: 460).
بعضی از ابعاد گفتهشده با فضاهای درونی و بعضی از آنها با فضاهای بیرونی مسکن در ارتباط هستند؛ بهطور کلی میتوان شاخصهای کالبدی مسکن را به دو دستة کمّی و کیفی تقسیم کرد (حکمتنیا، 1385: 116). بر اساس آنچه گفته شد، الگوی مفهومی زیر برای ارزیابی پایداری مسکن مهر ترسیم شده است. نکتة جالب توجه آنکه شاخصهای پایداری استفادهشده در این الگوی مفهومی، کمتر از شاخصهای متداول استفادهشده برای سنجش پایداری مسکن است؛ زیرا به سبب ماهیت مسکن مهر، متغیرهای استفادهشده به کمترین میزان کاهش یافته و نگارندگان تلاش کردهاند تا بیش از هرچیز به متغیرهای اجتماعی - فرهنگی پایداری توجه کنند.
شکل 1. الگوی مفهومی پژوهش برای ارزیابی مسکن مهر با توجه به شاخصهای پایداری مسکن
کارایی و پذیرش مسکن
کارایی مسکن، تابعی از میزان کامروایی و تأمین نیازهای مسکونی افراد است؛ به همین سبب، میزان زیاد کارایی مسکن، در رضایتمندی بیشتر ساکنان از مسکن بازتاب خواهد یافت؛ به بیان دیگر، قابلیت مسکن در تأمین انتظارات ساکنان، رضایتمندی و کارایی بیشتر مسکن را در پی خواهد داشت؛ به همین سبب شناسایی عوامل مؤثر در افزایش کارایی مسکن، میتواند از مفاهیم کلیدی برنامهریزی مسکن گروههای کمدرآمد باشد. درحقیقت رضایتمندی ساکنان از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی مسکن در مقیاس واحد، محله و منطقة مسکونی، بیانگر میزان کارایی مسکن خواهد بود. رضایتمندی کلی ساکنان از مسکنی که در آن سکونت دارند، معرف میزان کارایی و پذیرش گونههای مختلف مسکن آنان خواهد بود؛ زیرا رابطة فرد و محیط مسکونیاش از این طریق تحلیلشدنی است (رضایی و کماییزاده،1391؛ 14).
محدودة مطالعاتی
براساس مصاحبههای انجامشده با مدیران مسکن شهر خرمآباد، سهم مسکن مهر این شهر، 3800 واحد مسکونی در سه فاز بوده و بسیاری از واحدهای آن نیمهتمام است. مطابق بند (د) تبصرة 6 قانون برنامه چهارم توسعه، در حال حاضر بیشتر استفادهکنندگان از این نوع مسکن، افرادی هستند که قبلاً از تسهیلات مسکن استفاده نکرده و بیشتر بدون مسکن بودهاند.
در این پژوهش سومین فاز از مسکن مهر شهر خرمباد، واقع در انتهای محلة درهگرم و در 5 کیلومتری امتداد جادة خرمآباد - الشتر به منزلة نمونة مطالعاتی، برگزیده شد؛ دلیل این گزینش، پیشرفت سریعتر، جمعیتپذیری بیشتر و گذشت مدتزمان نسبی از اسکان خانوارها نسبت به فازهای دیگر بوده است.
نقشة 1. موقعیت محدودة مطالعاتی (فاز 3 مسکن مهر خرمآباد) درهگرم
منبع: مهندسان مشاور بعد تکنیک،1391: 132
یافتهها و نتایج
در پرسشنامة سنجش پایداری مسکن گروههای کمدرآمد، گویههای پیشفرض براساس طیف لیکرت تدوین شدند. در اولین گام، روایی آزمون با الگوی آلفای کرونباخ محاسبه شد. میزان آلفای کرونباخ برای پرسشنامه استفادهشده، 793/0 بوده که بیانگر پایایی پذیرفته است؛ زیرا مقدار آن بیش از 7/0 گزارش شده (جدول 1).
جدول 3. مقدار آلفای کرونباخ پرسشنامة پژوهش
تعداد پرسشها |
آلفای کرونباخ |
62 |
793/0 |
جدول 4. ویژگیهای عمومی پرسششوندگان
ویژگیهای عمومی پرسششوندگان |
جنس سرپرست خانوار |
نوع اشتغال |
وضعیت مالکیت |
||||||||
طبقات |
زن |
مرد |
دولتی |
خصوصی |
آزاد |
بازنشسته |
بیکار |
مالک |
مستأجر |
در برابر خدمت |
مجانی |
نتایج به درصد |
8 |
92 |
8 |
6 |
45 |
5 |
36 |
80 |
20 |
0 |
0 |
منبع: نگارندگان، 1394
جدول (4) برای دادههای توصیفی نشان می دهد که 92 درصد سرپرستهای خانوار مرد هستند. همچنین 45 درصد آنها در مشاغل آزاد مشغول به کارند. از میان آنها، 80 درصد پرسششوندگان مالک واحد مسکونی بوده و تنها 20 درصد مستأجر هستند. در گام بعدی برای آگاهی از تصادفیبودن نمونهها و میزان روایی و پایایی آنها، از آزمون تصادفیبودن دادهها (Run Test) استفاده شده است؛ زیرا (0.801)p-value بیش از 05/0 است؛ بنابراین فرضیة صفر (تصادفیبودن دادهها) پذیرفته میشود. درنتیجه میتوان گفت که متغیر میانگین نمرات بهصورت تصادفی به دست آمده است، بوده است (جدول 5).
جدول 5. آزمون ضریب پایداری |
|
آزمون |
ضریب پایداری مسکن |
Test Valuea |
2.80 |
Asymp. Sig. (2-tailed) |
.801 |
a.میانه |
همچنین برای تعیین اینکه آیا نمونة انتخابشده از جامعهای با توزیع نرمال به دست آمده، آزمون
کولموگروف - اسمیرنوف به کار برده شد (Kolmogrov- Smirnov). (جدول شمارة 6)
جدول 6. آزمون کولموگروف - اسمیرنوف تکنمونهای |
||
آزمون |
پایداری ضریب مسکن |
|
پارامترهای نرمال |
میانگین |
2.7817 |
انحراف استاندارد |
.24800 |
|
Kolmogorov-Smirnov Z |
.701 |
|
Sig |
.709 |
براساس خروجی جدول و با توجه به میزان
Sig. (2-tailed) یا p-value (709/0)، دلیلی بر رد فرض صفر (بدین محتوا که نمونة مدنظر از توزیع نرمال به دست آمده) وجود ندارد؛ بنابراین به طور کلی میتوان گفت دلیلی بر رد این ادعا که توزیع مدنظر نرمال است، وجود ندارد و آزمون کولموگروف - اسمیرنوف برای تطابق نمونه با توزیع نظری غیرمعنادار بوده است: P>0.05; Z=0.701.
آمارههای توصیفی پایداری مسکن در چهار سطح الگو در جدول زیر (جدول 7) به این شرح است: نتایج به دست آمده در جدول آمارههای توصیفی نشان میدهد زیرشاخصهای ابعاد اجتماعی در همة موارد کمتر از میانگین بوده است. همچنین در بین زیرشاخصهای کمّی و کیفی، تنها میانگین زیرشاخص ابعاد کمّی (با میانگین 1/3)، بیشتر از میانگین مورد انتظار بوده است. از میان ابعاد چهارگانة سازندة پایداری مسکن، فقط ابعاد اقتصادی (با میانگین 3) در سطح میانگین بوده است. در مجموع میزان پایداری مسکن مهر برای گروههای کمدرآمد نیز کمتر از میانگین است. از آنجا که میانگین بیشتر شاخصها و ابعاد کمتر از میانگین نظری مورد انتظار بوده، میتوان اعلام داشت که پایداری مسکن مهر در شهر خرمآباد (به عنوان عینیت یک سیاست برای مسکن گروههای کمدرآمد)، در حدی کمتر از توقعات ساکنان قرار داشته و نتوانسته به نیاز مسکونی آنها پاسخ گوید. همچنین با توجه به میانگینهای دو شاخص ابعاد اقتصادی و ابعاد کمّی مسکن، تمرکز سیاستگذاران مسکن مهر بر ارائة سقفی ارزان بالای سر مشهود است.
جدول 7. آمارههای توصیفی پایداری مسکن در چهار سطح الگو برای مسکن مهر شهر خرمآباد
سطوح |
شاخصها |
آماره |
سطوح |
شاخصها |
آماره |
|||||
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
|||||
ابعاد اجتماعی |
میزان دسترسی |
1.96 |
1.9 |
0.59 |
ابعاد پایداری مسکن |
ابعاد اجتماعی– فرهنگی |
2.3 |
2.3 |
0.45 |
|
احساس تعلق به مکان |
2.8 |
2.6 |
0.8 |
ابعاد کالبدی- فیزیکی |
2.8 |
2.7 |
041 |
|||
روابط اجتماعی |
2.65 |
2.6 |
0.7 |
|||||||
امنیت اجتماعی و ایمنی |
2.54 |
2.5 |
0.55 |
ابعاد اکولوژیکی |
2.5 |
2.6 |
0.56 |
|||
ابعاد اجتماعی- فرهنگی |
ابعاد فرهنگی |
2.1 |
2 |
0.67 |
ابعاد اقتصادی |
3 |
3 |
0.36 |
||
ابعاد اجتماعی |
2.5 |
2.4 |
0.43 |
|||||||
پایداری مسکن |
2.7 |
2.8 |
0.24 |
|||||||
ابعاد کالبدی- فیزیکی |
ابعاد کیفی |
2.4 |
2.4 |
0.71 |
||||||
ابعاد کمّی |
3.2 |
3.1 |
0.41 |
مأخذ: نگارندگان، 1394.
در گام بعدی، نتایج آزمونT تکنمونهای در جدول (8) آمده است.
جدول 8. نتایج آزمون T تکنمونهای برای شاخصهای پایداری در مسکن مهر شهر خرمآباد
شاخصها |
آماره |
حد |
نتیجة آزمون |
||||
میانگین |
T |
sig |
بالا |
پائین |
|||
ابعاد اجتماعی |
میزان دسترسی |
1.96 |
14.02- |
0.00 |
0.88- |
1.18- |
رد H0 |
احساس تعلق به مکان |
2.86 |
1.3- |
0.02 |
0.07 |
0.33- |
رد H0 |
|
روابط اجتماعی |
2.65 |
3.97- |
0.00 |
0.17- |
0.51- |
رد H0 |
|
امنیت اجتماعی و ایمنی |
2.54 |
6.72- |
0.00 |
0.32- |
0.59- |
رد H0 |
|
ابعاد اجتماعی - فرهنگی |
ابعاد فرهنگی |
2.16 |
9.81- |
0.00 |
0.66- |
1.00- |
رد H0 |
ابعاد اجتماعی |
2.50 |
9.08- |
0.00 |
0.38- |
0.59- |
رد H0 |
|
ابعاد کالبدی - فیزیکی |
ابعاد کیفی |
2.4 |
2.15- |
0.00 |
0.01- |
0.37- |
رد H0 |
ابعاد کمّی |
3.2 |
13.32 |
0.00 |
0.80 |
0.59 |
رد H0 |
|
ابعاد پایداری مسکن |
ابعاد اجتماعی- فرهنگی |
2.33 |
11.64 |
0.00 |
0.54- |
0.77- |
رد H0 |
ابعاد کالبدی- فیزیکی |
2.8 |
4.93 |
0.00 |
0.35 |
0.15 |
رد H0 |
|
ابعاد اکولوژیکی |
2.52 |
6.66- |
0.00 |
0.33- |
0.61- |
رد H0 |
|
ابعاد اقتصادی |
3.00 |
0.17 |
0.04 |
0.09 |
0.08- |
رد H0 |
|
پایداری مسکن |
2.78 |
7.04- |
0.00 |
0.15- |
0.28- |
رد H0 |
منبع: نگارندگان، 1394
نتایج جدول فوق حاکی از آن است که سطح معنادار مشاهدهشده یا Sig برای همة متغیرهای برگزیده کمتر از 05/0 است؛ از این رو فرضH0 برای همة شاخصها در تمام ابعاد و زیرشاخصها رد میشود. همانطور که در جدول (8) دیده میشود، کمترین میزان میانگین در زیرشاخصهای ابعاد اجتماعی به ترتیب مربوط به شاخص دسترسی (96/1)، امنیت اجتماعی و ایمنی (54/2) است؛ به این ترتیب میتوان گفت نتایج به دست آمده، مؤید تجربیات جهانی و ملی است که در بخش مفاهیم و تجربیات به آنها اشاره شد.
چنانکه نتایج نشان میدهد سیاست مسکن مهر در نمونة مطالعهشده، بیش از هرچیز بر کاهش قیمت تمامشده متمرکز است و در آن به ویژگیهای مکانی و محلهای، همچون دسترسی و امنیت اجتماعی و ایمنی توجه نشده است؛ این در حالی است که عاملی همچون میزان دسترسی به نیازهای اولیه، در کاهش هزینههای خانوار نقش مهمی ایفا میکند؛ چنانکه قبلا به آن اشاره شد، شاخص دسترسی برای گروههای کمدرآمد از عومل مؤثر در توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی قلمداد میشود و توجه به آن توان استفاده از فرصتهای آموزشی و بهداشتی را افزایش میدهد؛ با این روش میتوان رشد سرمایههای انسانی را در جهت ریشهکنکردن تسلسل فقر تقویت کرد.
در زیرشاخصهای کالبدی - فیزیکی، ابعاد کیفی 4/2 و شاخص ابعاد کمّی 2/3 میانگین، بیش از میانگین نظری ارزیابی شده است؛ همچنین در زیرشاخصهای ابعاد اجتماعی - فرهنگی، میانگین شاخصهای ابعاد فرهنگی 16/2 و میانگین ابعاد اجتماعی 50/2 بوده است؛ در اینباره نیز با اتکا بر مفاهیم نظری یادشده، میتوان اذعان داشت که به ابعاد کیفی و اجتماعی در سایة تأکید بر ابعاد کمّی مسکن مهر در شهر خرمآباد، بیتوجهی شده است؛ با وجود آنکه ابعاد کیفی مسکن دارای چنان اهمیتی تصور شدهاند که بیتوجهی به آنها، کاهش کیفیت زندگی سالمندان و کودکان، بروز آسیبهای روحی و اجتماعی، تنشهای عصبی، افزایش هزینههای نگهداری مسکن و ... را در پی خواهد داشت.
از بین چهار بُعد پایداری مسکن، میانگین ابعاد اجتماعی - فرهنگی 33/2، ابعاد اکولوژیکی 52/2 و ابعاد کالبدی - فیزیکی 52/2 زیر متوسط مورد بوده و تنها ابعاد اقتصادی در حد میانگین 3 قرار داشته است. میانگین شاخص پایداری مسکن که ترکیبی از چهار بُعد گفتهشده است نیز، کمتر از میانگین انتظارداشته برآورد شده است؛ این نتیجه، بیانگر اهمیت تمامی ابعاد چهارگانة پایداری در مفهوم مسکن است؛ زیرا تأکید صرف بر ابعاد اقتصادی نتوانسته بهتنهایی انتظارات مصرفکنندگان مسکن را برآورده سازد؛ این بدان مفهوم است که در محدودة بررسیشده، ابعاد کالبدی، زیستمحیطی و اجتماعی - فرهنگی مسکن نیز، برای خانوادههای کمدرآمد بسیار مهم است؛ چنانکه مولینر و همکارانش نیز اذعان داشتند که یکی از معیارهای اساسی برای خانوارهای کمدرآمد در نمونة بررسیشده، کیفیت مسکن، رفع نیازها، میزان دسترسی و مجاورت با خدمات و تسهیلات است که برای آنها یک اولویت محسوب میشود. درحقیقت سایر ابعاد پایداری مسکن در سایة توجه به کمیت، افق زمانی کوتاهمدت و تلاش برای کاهش هزینه فراموش شده است.
برای آگاهی از میزان تأثیر متغیرهای مستقل در متغیر وابسته (کارایی مسکن)، از آزمون رگرسیون خطی ساده و چندگانه استفاده شده است؛ به همین سبب در جدول (9)، مطابق ردیفهای جدول، بهطور مستقل آزمونهای رگرسیونی برای بررسی میزان تأثیر متغیرهای مستقل (شاخصها و زیرشاخصهای پایداری مسکن) در متغیر تابع (کارایی) انجام شده است.
جدول 9. تحلیل رگرسیون خطی و چندگانة ابعاد پایداریمسکنو میزان کارایی آن (متغیروابسته: کارایی مسکن)
ابعاد |
زیرشاخص |
ضریب استاندارد (β) |
ضریب غیر استاندارد (B) |
F |
خطای معیار |
ابعاد اجتماعی |
میزان دسترسی |
0.23 |
0.23 |
5.05 |
0.00 |
احساس تعلق به مکان |
0.32 |
0.23 |
5.05 |
0.00 |
|
روابط اجتماعی |
0.11 |
0.01 |
5.05 |
0.00 |
|
امنیت اجتماعی و ایمنی |
0.65- |
0.07- |
5.05 |
0.00 |
|
ابعاد اجتماعی- فرهنگی |
ابعاد اجتماعی |
0.28 |
0.24- |
10.92 |
0.00 |
ابعاد فرهنگی |
0.52 |
0.71 |
10.92 |
0.00 |
|
ابعاد کالبدی - فیزیکی |
ابعاد کیفی |
0.39 |
0.32 |
5.37 |
0.00 |
ابعاد کمّی |
0.01- |
0.01 |
5.37 |
0.00 |
|
پایداری مسکن |
ابعاد اجتماعی-فرهنگی |
0.20 |
0.20 |
3.42 |
0.01 |
ابعاد کالبدی - فیزیکی |
0.01 |
0.13 |
3.42 |
0.01 |
|
ابعاد اکولوژیکی |
0.25 |
0.41 |
3.42 |
0.01 |
|
ابعاد اقتصادی |
0.20 |
0.30 |
3.42 |
0.01 |
|
پایداری مسکن |
0.404 |
0.96 |
12.08 |
0.00 |
منبع: نگارندگان، 1394
نتایج رگرسیون چندگانه در جدول بالا نشان میدهد آنالیز واریانس در زیرشاخصهای ابعاد اجتماعی، با توجه به مقدار نسبتاً زیاد F و میزان خطای معیار 0.00، معنادار است. ضرایب رگرسیون برای این سطح از مطالعه برابر است با:
E(Y|X1,X2,X3,x4)= 1.40+ 0.23 X1+ 0.32 x2 + 0.11 x3 + (- 0.65) x4
با توجه به وزنهای بتا، احساس تعلق به مکان در ابعاد اجتماعی، بیشترین نقش را در کارایی مسکن در نمونة مطالعاتی دارد.
در بین ابعاد اجتماعی - فرهنگی نیز، مقدار زیاد F و مقدار کم sig، وجود رابطة نسبتاً زیادی را میان دو متغیر تأیید میکند. ضرایب رگرسیون در این سطح عبارتاند از:
E(Y|X1,X2)= 1.347+0.28 x1+0.52 x2
با توجه به وزنهای بتا، ابعاد فرهنگی بسیار بیشتر از ابعاد اجتماعی در افزایش کارایی مسکن مهر شهر خرمآباد تأثیر دارد.
در مقایسة میزان اثرگذاری دو عامل ابعاد کیفی و کمّی، مقدار نسبتاً زیاد F (37/5) و مقدار کم sig، وجود رابطة نسبتا زیادی را میان دو متغیر تأیید میکند.
E(Y|X1,X2)= 1.77+ 0.39 x1 + ( -0.01) x2
ضرایب بتا حکایت از آن دارند که ابعاد کیفی، بیشترین تأثیر را در میزان کارایی مسکن در نمونة مطالعاتی دارند؛ به طور کلی ضرایب بتا برای کارایی مسکن نیز به شرح زیر بودهاند:
E(Y|X1,X2,X3,x4)= - 0.41 + 0.01 X1+ 0.20 x2 + 0.25 x3 + 0.20 x4
با توجه به وزنهای بتا، بُعد اکولوژیکی بیش از سایر ابعاد بر کارایی مسکن مؤثر بوده و بُعد اجتماعی - فرهنگی کمترین نقش را در میزان کارایی مسکن مهر شهر خرمآباد داشته است.
نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون برای مسکن مهر شهر خرمآباد، بیانگر اهمیت ابعاد غیراقتصادی در کنار ابعاد اقتصادی و کمّی مسکن بوده است؛ چنانکه ابعادی همچون احساس تعلق به مکان، ابعاد فرهنگی، ابعاد کیفی مسکن و نیز ابعاد اکولوژیکی دارای نقش مهمی در افزایش کارایی مسکن توصیف شده و ساکنان بر آنها تأکید داشتهاند.
آنگونه که در بخشهای پیشین پژوهش گفته شد، اگر در سیاستهای مسکن گروههای کمدرآمد به ابعاد پایداری نیز توجه شود، نیاز واقعی گروههای هدف پاسخ داده خواهد شد؛ بنابراین میتوان گفت که مسکن مهر در نمونة مطالعاتی، چیزی فراتر از پدیدهای اقتصادی و فیزیکی قلمداد میشود؛ زیرا مسکن تنها یک ساختار نیست، بلکه یک نهاد است که برای مجموعة پیچیدهای از اهداف ایجاد میشود.
بحث و نتیجهگیری
سیاستهای مسکن گروههای کمدرآمد در کشورهای در حال توسعه، بهویژه ایران، عموماً ناموفق ارزیابی میشود. یکی از دلایل اصلی این وضعیت، توجه صرفاً کمّی به مسکن گروههای کمدرآمد است. امروزه در بسیاری از متون مرتبط با مسکن گروههای کمدرآمد، تلاش شده با توجه به ابعاد چندگانة مسکن، بر میزان کارایی و اثربخشی برنامة مسکن افزوده شده و ضعف برنامههای تکساحتی گذشته جبران شود.
اینک نتایج حاصل از این پژوهش با عنوان «ارزیابی سیاستهای مسکن مهر با توجه به شاخصهای پایداری؛ نمونه: شهر خرمآباد» نیز، مفاهیم نوین مسکن و نقش مؤثر شاخصهای پایداری مسکن را در کارایی و پذیرش مسکن تأیید میکند؛ به گونهای که میزان کارایی مسکن مهر در سایة بیتوجهی به ابعاد چندگانة مسکن (و مطابق با پائینبودن شاخصهای پایداری مسکن) در سطح کمّی ارزیابی شده است؛ زیرا براساس نتایج به دست آمده از آزمون T تکنمونهای، در بین تمام ابعاد پایداری مسکن، فقط شاخص اقتصادی مسکن در حد متوسط (00/3) ارزیابی و میانگین همة شاخصهای دیگر بسیار کم گزارش شده است.
در این پژوهش، کمترین مقادیر به ترتیب برای شاخصهای میزان دسترسی با مقدار 96/1، ابعاد فرهنگی 16/2، ابعاد کیفی 4/2 و ابعاد اجتماعی 54/2 اعلام شده است؛ میانگین کلی پایداری مسکن نیز 78/2 محاسبه شده که با توجه به میانگین نرمال 3، این رقم نشاندهندة سطوح کم پایداری مسکن مهر در نمونة مطالعاتی است.
نتایج تحلیل رگرسیون خطی و چندگانه نیز بیانگر این حقیقت است که پایداری مسکن، تأثیر مهمی بر افزایش کارایی مسکن دارد؛ بهطوری که در این پژوهش، عواملی همچون احساس تعلق به مکان با ضریب استاندارد 32/0، ابعاد فرهنگی با ضریب استاندارد 52/0، ابعاد کیفی با ضریب 39/0 و ابعاد اکولوژیکی با ضریب استاندارد 25/0، نشاندهندة بیشترین نقش در میزان کارایی مسکن مهر بودهاند؛ به همین سبب، یافتههای به دست آمده در این پژوهش، مؤید نتایج سایر مطالعات پیشین و نظریات مرتبط با پایداری مسکن همچون نتایج بررسیهای رفیعیان و همکاران (1393)، رضایی و کماییزاده (1392)، پورمحمدی و اسدی (1393) است.
اینک میتوان گفت که در سیاست مسکن مهر، صرفاً به جنبههای اقتصادی و کمّی مسکن توجه شده و این عامل زمینة کاهش کارایی و پذیرش مسکن مهر را از دیدگاه ساکنان فراهم آورده است؛ در این راستا با عنایت به هزینههای ملی چشمگیر طرح مسکن مهر و نتایج کلان و مؤثر این سیاست بر دیگر بخشهای اقتصادی، ساختارهای سیاسی، شرایط اجتماعی کشور و ...، پیشنهاد میشود به منظور بهینهسازی سرمایهگذاری و بهرهبرداری کارآمد از آن، تدابیری برای توجه به همة ابعاد مسکن در قالب شاخصهای پایداری مسکن اندیشیده شود.
پیشبینی میشود در صورت نادیدهگرفتن چنین وضعیتی، کیفیت کلی مسکن مهر کاهش یابد و ساکنان اصلی آن که عموماً نیازمندان واقعی مسکن هستند، بار دیگر به متقاضیان مسکن پایدار بدل شوند؛ در عینحال نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان پایداری در ابعاد دسترسی، کیفی، فرهنگی، اجتماعی - فرهنگی، اکولوژیکی، امنیت اجتماعی و ایمنی در سطح پایینی است؛ به همین دلیل تلاش برای بهبود وضعیت چنین شاخصهایی، میتواند به اثربخشی این سیاست و حل مشکلات اینگونه مساکن کمک کند.