نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2 دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The present study analyzed Yasouj physical growth since its creation (1343) onwards. Hence, the extent of these changes has been analyzed via using satellite imagery and geographic information system for the growth and development of Yasouj city during six periods of 1343 to 45, 1345 to 55, 1355 to 65, 1365 to 75, 1375 to 85, and 1385 to 93 AH surveys as well as demographic changes. The results of the study show Yasouj city's population of 34 people in 1343 to 120,000 in 1393, an area of 5 hectares in 1343 to 40 thousand hectares in 1393, and a gross density of 186 person-years in 1343 to 60 in 1393. Most of the physical development of the city of Yasouj has been encountered in Yasouj-Sisakht and the northern side of the city since its creation to date due to its topographical constraints, steep and forest cover development of the city. The results also show that the most prominent cause of the physical development of the city during its 50-year period was the migration from villages and neighboring cities to Yasouj. The uneven physical and spatial growth of the city of Yasouj since its creation has caused the question of locating the optimal directions of physical development of the city for an increasing population as a serious necessity. Also, using Inversion Hierarchical Weight Process (IHWP), the optimal directions for future development of Yasouj city were identified to preserve the harmonious development and to provide the long-term development of the city in the future.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
طرح مسئله
اگرچه شهر یکی از دستاوردهای بشر است که از دیرباز درخور توجه تمدنها بوده، توجه به مسائل شهری از ابتدای قرن نوزدهم شکل جدیدتری به خود گرفته است؛ زیرا رشد صنعت و فناوری بر گسترش شهرها افزوده و از این رهگذر، رشد و توسعۀ کالبد شهرها نهتنها از عوامل طبیعی بلکه از عوامل انسانی تأثیر پذیرفته است. در واقع بر اثر تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سدۀ حاضر در ایران، جمعیت شهرنشین کشور طی این سالها همواره روند افزایشی داشته (ابراهیمزاده و همکاران، 1389: 3)، تا جایی که درصد شهرنشینان از حدود 31 درصد در سال 1335 به حدود 70 درصد در سال 1393 رسیده است (سرشماری عمومی نفوس و مسکن،1390).
شهرنشینی سریع علاوهبر استفاده از اراضی به افزایش جمعیت و آثار محیطی مرتبط با مسایل زیستمحیطی منجر میشود (Shen, 2015: 27)؛ ازاینرو، توسعۀ فیزیکی در قالب فعالیتهای انسانی یا کاربری اراضی در شهرها و شهرکها دیده (Amoateng et al., 2014: 90) و کنترل توسعه در سطح شهرها بهسختی اجرا میشود و مقامات دولتی به فعالیتهای سوداگرایانۀ توسعهدهندگان مسکن توجهی ندارند (Ansah and Francisca, 2016: 1). نبود کنترل و نظارت بر توسعه باعث ناپیوستگی سطحی، نابودی اراضی کشاورزی و افزایش هزینۀ تأسیسات و تجهیزات میشود (Stamati et al., 2016: 2).
تغییرات چشمانداز، مهمترین اثر افزایش جمعیت و شهرنشینی هستند که از برخی مشکلات محیطی مانند از بین رفتن اراضی کشاورزی، پیدایش جزیرة حرارتی، تناوب ویژگیهای هیدرولوژی و کاهش گونههای زیستی ناشی میشوند (Han et al., 2009: (133؛ بدیهی است این تغییرات و فعلوانفعالات جمعیتی تأثیر تعیینکننده و نمایانی در بعد کالبدی شهرها دارند. در این میان، توسعۀ فیزیکی شهر فرایند پویا و مداومی است که طی آن محدودههای فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهتهای عمودی و افقی ازنظر کمی و کیفی افزایش مییابند و سریع و بیبرنامهبودن این روند به تنسیق فیزیکی متعادل و موزون فضاهای شهری نمیانجامد و سامانههای شهری را با مشکلات بسیاری مواجه میکند (فردوسی، 1384: 18). توسعه و عمران مناطق مختلف شهری، روستایی و صنعتی که در بستر طبیعی قرار دارند، همواره نیازمند مطالعۀ دقیق است (ثروتی و همکاران، 1387: 14). در مطالعۀ فیزیکی شهرها باید عوامل و موانع طبیعی و انسانی مطالعه و ارتباط و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر و بر توسعۀ شهر بررسی شوند؛ زیرا نبود شناخت و آگاهی لازم از این محدودیتها و رعایتنکردن حریم مناسب آنها باعث هدایت و گسترش شهر در جهت این موانع میشود و در نهایت، شهر و فضاهای شهری را با مشکلات جدی مواجه میکند (محمدزاده، 1386: 94). گسترش بیرویة شهرها مشکلی جهانی است و پیشبینی میشود تا سال 2025 افزون بر 65 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی کنند که این عامل، توسعۀ فیزیکی شهرها را گسترش میدهد. در گذشته، شهرها توسعۀ فیزیکی پایداری را در خود متبلور کرده بودند که باوجود محدودیتهای اکولوژیکی نظیر آب، توسعۀ متناسب و سازگار با طبیعت، صرفهجویی در منابع، استفاده از مواد و مصالح، ابداع روشهای مؤثر مناسب برای ادامۀ حیات نظیر قنات و بادگیر به رشد و توسعۀ خود ادامه میدادند، اما توسعۀ شهری در شهرسازی امروزی با تبعیت از الگوی کلاسیک و پیروی کورکورانه از الگوهای کلیشهای، وضع ناپایداری یافته است. طی دهههای اخیر، عناصر سیاستگذاری به توسعۀ لجامگسیختۀ شهر کمک کردهاند و باعث شدهاند ارزش زمین، کیفیت مسکن و دیگر عوامل اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی، اشکال متفاوتی از شهرنشینی را به وجود آورند. گروهی از عناصر سیاستگذاری مؤثر در توسعۀ فیزیکی شهرها که امتیازها و ویژگیهای خاصی دارند عبارتند از: به وجود آمدن اشتغال، رفاه اجتماعی، پیشرفتهای فرهنگی، علمی و اقتصادی (حسینزاده دلیر و هوشیار، 1385 :33). رشد و گسترش شهرها در ایران طی دهههای اخیر به معضل یا مسئلهای تبدیل شده که توجه به مسائل شهری و بهویژه مسائل کالبدی آن در قالب چارچوب علمی را مهم و ضروری کرده است (واحدیان بیکی و همکاران، 1390: 30). اکنون بیش از نیمی از مردم جهان در شهرها به سر میبرند و پیشبینیها نشان میدهند جمعیت کشور با نرخ رشد فعلی، به 130 میلیون نفر در سال 1400 برسد که حداقل به دو برابر مساحت کنونی برای گسترش شهرها نیاز دارد (امینزاده، 1379: 20).
پدیدۀ سکونتگاههای غیررسمی یکی از آثار گسترش بیتناسب شهرهاست و شکلگیری انواع آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی از پیامدهای توسعۀ سکونتگاههای غیررسمی هستند و ناتوانی فضاهای شهری در پاسخگویی به نیازهای شهرنشینی شتابان، برآیند این کاستیهاست (حسینی و همکاران، 1392: 84). در این میان، شهر یاسوج یکی از شهرهای نوپای ایران است که در سال 1343 با اهداف اداری – سیاسی بنیانگذاری شد و سالانه با گسترش فیزیکی زیادی مواجه میشود؛ این امر، مشکلاتی نظیر از بین رفتن زمینة کشاورزی، باغها و جنگلهای اطراف شهر، ساختوسازهای بدون اندیشه و بیقواره، ایجاد حاشیهنشینی و زاغهنشینی و کمبود تأسیسات و تجهیزات شهری را در مناطق حاشیهای شهر در پی دارد و توجه جدی به روند گسترش فیزیکی شهر و مکانیابی جهتهای بهینة توسعة آیندۀ شهر را ضروری میکند. پژوهش حاضر اهداف ویژهای را دنبال میکند؛ هدف اصلی، تحلیل روند و نحوۀ گسترش فیزیکی شهر یاسوج از زمان پیدایش تا سال 1393 است و اهداف فرعی آن عبارتند از[1]:
- مشخصکردن جهتهای توسعۀ شهر طی دورههای مختلف؛
- توسعۀ شهر طی دورههای مختلف؛
- بررسی و تحلیل روند جمعیتی شهر طی دورههای مختلف؛
- مکانیابی جهتهای بهینة توسعۀ فیزیکی شهر در آینده.
روش پژوهش
روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است و دادههای فضایی و غیرفضایی، ابتدا از طریق منابع کتابخانهای و سپس با استفاده از تصاویر ماهوارهای گردآوری و با روشهای کمی و کیفی تجزیهوتحلیل شدهاند. نرمافزارهای Arc Gis، Auto Cad، Google Earth، Draw Corel و تصاویر ماهوارهای شهر یاسوج طی سالهای مختلف، ابزارهای پژوهش حاضر هستند.برای بررسی و تحلیل توسعه و گسترش فیزیکی شهر یاسوجدر پژوهش حاضر، ابتدا نقشههای شهر به شکل جداگانه طی دورههای زمانی سالهای 43 تا 45، 45 تا 55، 55 تا 65، 65 تا 75، 75 تا 85 و 85 تا 93 با استفاده از نرمافزار تحلیلگر فضایی
Arc GIS ترسیم شدند و سپس 30 قطعه عکس با مقیاس 1:400 و با استفاده از تصاویر ماهوارهای برای نشاندادن توسعۀ نهایی شهر و مشخصکردن کاربریها و معابر موجود در سطح شهر گرفته و با نرمافزار Corel Draw با یکدیگر ترکیب شدند؛ در نهایت، تصویری کلی از سطح شهر یاسوج حاصل و توسعۀ شهر از زمان پیدایش تا سال 1393 روی آن نشان داده شد. سپس، جهتهای بهینة توسعة آتی شهر یاسوج با تلفیق لایههای لازم در نرمافزار جانبی تحلیلگر فضایی Arc GIS و با استفاده از الگوی تحلیل سلسلهمراتبی معکوس (IHWP) مشخص شدند.
ادبیات و مبانی نظری پژوهش
گسترش و توسعۀ شهر در جهتهای عمودی و افقی یکی از عوامل درخور توجه مدیران و برنامهریزان شهری در تمام شهرهای جهان است و قدمتی کمتر از صد سال در ادبیات علمی دارد؛ کاربرد این اصطلاح بهطور دقیق از اواسط قرن بیستم و زمانی متداول شد که استفادۀ بیرویه از اتومبیل، متداول و بخش اعظم اعتبارات شهری به سوی گسترش بزرگراهها و بسط فضاهای شهری سوق یافت (Hess, (2001: 4. اصولاً این نوع توسعۀ ناموزون شهری در اراضی آمادهنشدۀ شهرها اتفاق میافتد(Zhang, (2000: 123 و نتایج بسیاری ازجمله افزایش زمینهای بیاستفاده، افزایش سهم فضاهای باز، کاهش تراکم جمعیت، گسستگی بخشهای شهری و جداگزینی اجتماعی را در پی دارد (Zhang, 2000: 124). افزایش سهم زمین هر خانوار شهری طی سالهای مختلف گویای رشد وسیع شهرها در بیشتر شهرهای بزرگ جهان است؛ برای نمونه، جمعیت پرتلند طی سالهای 1940 تا 1970 دو برابر و سطح شهر چهار برابر شده است (Hadly, 2003: 3). در کشور ما نیز تا زمانی که عوامل دورنزا و محلی الگوی رشد شهرها بودند، زمینهای شهری، کاربریهای سنتی شهری را کفایت میکردند و فضای شهر را بر حسب شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی و بهطور ارگانیک سامان میدادند. از زمانی که مبنای توسعه و گسترش شهرها، ماهیت برونزا به خود گرفت و درآمدهای حاصل از نفت در اقتصاد شهری تزریق شدند، شهرهای ما نیز از نظام اقتصاد جهانی تأثیر گرفتند، سرمایهگذاری در زمین شهری تشدید شد و این ضعف اصلی بازار خصوصی بدون برنامۀ زمین، الگوی توسعۀ بسیاری از شهرهای ایران را دیکته کرد (ماجدی، 1387: 6). توسعۀ کالبدی - فضایی ساختارهای شهری، فرایند رو به رشدی است که در تمام پهنههای مسکونی شهر توسعه مییابد و رشد میکند؛ اگر این روند رشد، سریع و بیبرنامه باشد، به تنسیق فیزیکی متعادل و موزون فضاهای شهری نمیانجامد و سامانههای شهری را با مشکلات عدیدهای مواجه میکند (فردوسی، 1384: 87).
توسعۀ فیزیکی شهر، فرایند پویا و مداومیست که طی آن، محدودههای فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن ازنظر کمی و کیفی در جهتهای عمودی و افقی افزایش مییابند و چنانچه سریع و بیبرنامه باشد، به تنسیق فیزیکی متعادل و موزون فضاهای شهری نمیانجامد و سامانههای شهری را با مشکلات بسیاری مواجه میکند (فردوسی، 1384: 87)؛ بهطوریکه امروزه، مناطق طبیعی و روستایی در حاشیة شهرها بهعنوان مادة خام توسعۀ شهری استفاده میشوند (hough, 2005: 30) و ازاینرو، عمران مناطق شهری، روستایی و صنعتی واقع در بستر طبیعی به مطالعۀ دقیق ویژگیهای طبیعی آنها نیاز دارد (ثروتی، 1383: 14). مطالعة توسعۀ فیزیکی شهر یکی از مهمترین وظایف برنامهریزان شهری است که باید پیش از هر مطالعۀ دیگری انجام شود، زیرا برنامهریزیهای بعدی بر مبنای این مطالعه انجام میشوند (علمیزاده، 1382: 63).
گسترش بیرویة شهرها مشکلی جهانی است و پیشبینی میشود تا سال 2025، افزون بر 65 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی کنند (Kaya and (Curran, 2006: 19 و افزایش سریع پراکندگی شهری موجب آثار زیانباری بر محیط میشود(Jaeger et al., (2010: 397. اگرچه یافتههای علمی اثبات کردهاند الگوی توسعۀ پراکندۀ شهری، الگوی مناسبی برای توسعه شهرها نیست، همچنان الگوی غالب توسعۀ شهری است (Batisane and yarnal, 2008: 2). توسعۀ فیزیکی یا توسعۀ کالبدی شهر به خودیخود بد و یا خوب و بینقص نیست و از توسعۀ شهرها ممانعت نمیکند؛ زیرا شهر نیز مانند موجودات زنده به وجود میآید، رشد میکند و بزرگ میشود و عوامل بسیاری نظیر رشد جمعیت و مهاجرت به شهر، این توسعۀ فیزیکی را تسریع میکنند (بمانیان و محمودینژاد، 1387 :106). طی نیم قرن اخیر، شهرنشینی و توسعۀ شهرها در جهان رشد شتابانی داشته است و پیشبینیهای جمعیتی مبتنی بر روند و نرخ رشد جمعیت نشان میدهند بخش اعظم جمعیت جهان تا سال 2020 در شهرها زندگی خواهند کرد؛ ایران نیز دقیقاً این روند شتابان شهرنشینی و توسعۀ شهرها را ازنظر توسعۀ فیزیکی و جمعیتی طی چند دهۀ اخیر داشته است.
از نگرش جغرافیایی شهری، توسعۀ کالبدی – فضایی و رشد شهرها فرایندی است که کالبد شهری طی آن رشد میکند و فعالیتها و کاربریهای شهری در آن دچار تحول و محیط شهری و محدودههای اطراف آن دستخوش تغییر میشوند. این اصطلاح دربرگیرندة توسعۀ فیزیکی و کالبدی شهر و تغییر در رشد کاربریها و تغییرات سرانههای شهری و نیز دربرگیرندۀ مصرف فضای غیرشهری اطراف شهر برای توسعۀ شهری است. پس چنانچه نگرش جغرافیایی شهری در تعریف توسعۀ شهری مطرح شود، فضا و فعالیت اصلیترین عناصر هستند. رشد شهر مطابق فضا، جهت و جمعیت، سه نوع تقسیمبندی توسعۀ شهری است و در پژوهش حاضر سعی شده است توسعۀ کالبدی - فضایی شهر یاسوج مطابق ابعاد فضا، جهت و جمعیت بررسی شود.
تحلیلی بر تاریخچۀ شهر یاسوج
پیدایش، تکوین و رشد شهر، یاسوج نتیجۀ تأثیر مستقیم تصمیمات سیاسی و ارادۀ دولت بوده و بررسی تاریخچة شهر تأییدکنندۀ این ادعاست. دولت مرکزی، نیروی نظامی را با هدف کنترل شورشهای گروههای عشایری به این منطقه گسیل داشت و هستۀ اولیۀ شهر یاسوج فعلی با ورود نیروهای نظامی و اسکان آنها به منطقه پیریزی شد (شکل 1)؛ ارادۀ دولت بر آن بود که زمینة حضور و نفوذ خود را با ایجاد دوایر دولتی و استقرار نیروهای نظامی و کارمندان دولت بیشتر و از این راه، اوضاع منطقه را کنترل کند.
شکل 1. شکلگیری و بنیانگذاری شهر یاسوج در سال 1343
شهرداری یاسوج، معاونت شهرسازی: 1390
شهر یاسوج در سال 1345، تعداد 931 نفر جمعیت داشت. در سال 1355، آبادیهای زیرتل حسینعلی، زیرتل بهرام و ساختمان رشیدیه به آن ضمیمه شدند و جمعیت آن به 4524 نفر رسید. در سال 1365، آبادیهای محمودآباد سفلی، تل زالی، دولتآباد و بنسنجان به آن ملحق شدند و جمعیت آن به 29991 نفر رسید. در سال 1370، درحالیکه آبادیهای شرفآباد به آن ملحق شده بود، جمعیت آن بالغ بر 48958 نفر شد و سرانجام جمعیت این شهر در سال 1375 با احتساب روستای بلوکو به 69133 نفر رسید. بر اساس آخرین اطلاعات، جمعیت شهر در سال 1385 حدود 100543 نفر برآورد شده است (سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کهگیلویهوبویراحمد، 1384: 2). افزایش سریع جمعیت این شهر بهویژه از دهة 50 به بعد، ناشی از وجود زمینههای اشتغال، ایجاد و تمرکز امکانات و تسهیلات زیربنایی و خدماتی نظیر ساختهشدن جادههای اصلی و دسترسی در سطح شهرستان و استان، ساختهشدن بیمارستان 96 تختخوابی، ساختهشدن فرودگاه، استقرار دانشگاه، جاذبههای طبیعی و آبوهوای مناسب این شهر است و بیشک، آثار رشد جمعیت در پیدایش تغییر و تحولات فیزیکی شهر و گسترش آن در آینده نمایان خواهند شد. دولت، شهر یاسوج را در سال 1343 با سیمای دولتی و برای رسیدن به اهداف اولیۀ اجتماعی و سیاسی بنیان گذاشت.
یافتههای پژوهش
شکلگیری و توسعۀ کالبدی - فضایی شهر یاسوج طی دورۀ 1343 تا 1345
نقشۀ شهر در سال 1345 دارای دو خیابان اصلی است: خیابان جنوبی - شمالی جمهوری اسلامی فعلی که حد شمالی آن نبش 40 متری ارم و حد جنوبی آن جایگاه پمپ بنزین فعلی بوده است و فرمانداری کل، واحدهای مسکونی کارکنان فرمانداری کل، کافۀ شهرداری، پمپ بنزین، پارک شهر و یک درمانگاه در راستای این خیابان ساخته شده بودند؛ خیابان اصلی دیگر که شرقی - غربی بوده شامل خیابان شهید چمران فعلی است (سازمان برنامه و بودجه استان کهگیلویهوبویراحمد، 1373: 23) و یک دبستان و یک دبیرستان در امتداد آن ساخته و حاشیة شمالی آن برای ساخت منازل مسکونی تفکیک شده بود. نرخ رشد سالانۀ جمعیت شهر یاسوج طی این دوره 4/3 درصد، وسعت شهر 5 هکتار و تراکم ناخالص شهر 5/186نفر در هکتار بوده است و اگر جمعیت با نرخ رشد یادشده افزایش مییافت، از 931 نفر در سال 1345 به 1300 نفر در سال 1355 میرسید و فقط 369 نفر طی این دورۀ دهساله به جمعیت افزوده میشدند. این در حالیست که جمعیت شهر در سال 1355 برابر 4524 نفر بوده است که 3224 نفر از راه مهاجرت و زادوولد ناشی از آن و یا ادغام روستاهای اطراف شهر به جمعیت اضافه شدهاند؛ باتوجهبه اینکه جمعیت روستاهای ادغامشده در شهر 227 نفر و تعداد خالص مهاجران و زادوولد ناشی از آن در این دوره 2997 نفر بوده است، نقش غالب مهاجرت در توسعۀ کالبدی - فضایی شهر یاسوج طی این دوره نمایان میشود (جدول 1).
جدول 1. نقش جمعیت در توسعۀ کالبدی شهر یاسوج
جمعیت |
تعداد |
درصد |
جمعیت شهر در سال 1345 |
931 |
- |
جمعیت شهر در سال 1355 |
4542 |
- |
جمعیت افزودهشده طی این دوره |
3593 |
- |
جمعیت بر اساس رشد طبیعی |
369 |
3/10 |
مهاجرت و زادوولد ناشی از آن |
2997 |
3/84 |
جمعیت روستاهای ادغامشده در شهر |
227 |
3/6 |
(سازمان برنامه و بودجۀ استان کهگیلویهوبویراحمد، 1373: 23)
محدوده و ویژگیهای توسعۀ کالبدی - فضایی طی دورۀ 1345 تا 1355
شهر یاسوج در سال 1345 جزو مکانهایی بود که باوجود جمعیت کم (931 نفر) و به علت تصمیمات سیاسی، نام شهر گرفت و جزو نقاط شهری محسوب شد. طی دورۀ 1343 تا 1345 جمعیت شهر با نرخ رشد 1/17درصد به 4524 نفر، وسعت شهر از 5 هکتار به 60 هکتار و تراکم ناخالص شهر به 4/75 نفر در هکتار رسید. جمعیت پس از یک دورۀ دهساله در سال 1365 به 29991 نفر رسید و متوسط نرخ رشد سالانۀ آن 1/17 درصد بود (سازمان برنامه و بودجۀ استان کهگیلویهوبویراحمد، 1373: 33). در این دوره، توسعۀ کالبدی شهر بهطور پیوسته به سمت مناطق کوهپایهای شمال و غرب شهر معطوف و ازآنجاکه جنس و نوع زمینساخت دارای مقاومت کافی در جهتهای یادشده بود و ایجاد ساختمان در آنها با مشکل خاصی مواجه نبود، بهتدریج تسهیلاتی در عرضۀ زمین در سمت جنوبغربی ایجاد شدند و محور توسعه در طول و اطراف جادۀ سیسخت گسترش یافت و وسعت شهر طی این دوره به 60 هکتار رسید. رشد فیزیکی شهر یاسوج طی این دوره بسیار کم است و بیشک، کمی جمعیت و نبود خدمات و امکانات شهری علت آن است؛ بهطوریکه شهر یاسوج طی این دوره فقط تعدادی دبیرستان، ساختمانهای دولتی و خانههای سازمانی داشته است.
محدوده و ویژگیهای توسعۀ کالبدی - فضایی طی دورۀ 1355 تا 1365
طی دهۀ 1355 تا 1365، جمعیت شهر از 4524 نفر در سال 1355 به 29991 نفر در سال 1365 میرسد. نرخ رشد جمعیت شهر طی این دهه، 8/20 درصد است (سازمان برنامه و بودجۀ استان کهگیلویهوبویراحمد، 1373: 30) و وسعت شهر به
86 هکتار میرسد که افزایش درخور توجهی نسبت به وسعت شهر طی دورة پیش (60 هکتار) دارد و تراکم ناخالص به 87/34 نفر در هکتار میرسد. مسیر کلی توسعه در این دوره به سمت شمال و شمالغرب یاسوج است و گسترش کالبدی شهر در چند محور اتفاق میافتد که عبارتند از: شمال، شمالغرب و غرب شهر.
1. گسترش کالبدی - فضایی شهر از مرکز به سمت غرب و محور سیسخت؛
2. گسترش کالبدی - فضایی شهر از مرکز به سمت جنوب و جنوبغرب: گسترش کالبدی - فضایی شهر در این محور ناشی از ارزانی زمین و ضمیمهشدن روستاهای تل زالی، زیرتل و دولتآباد به شهر است. ارزانی زمین در محور یادشده باعث جذب مهاجران و خرید زمین در قطعات بزرگ (متوسط 350 مترمربع) شده است؛
3. گسترش کالبدی - فضایی شهر از مرکز به سمت شرق: گسترش بافت کالبدی در این محور از دو عامل ساخت خانههای سازمانی توسط دولت و توزیع زمین در قطعات تفکیکشده توسط سازمان زمین شهری ناشی میشود. در این دوره، ساخت بافتهای نوساز شهری آغاز میشود و بیشتر به شکل شبکۀ شطرنجی هستند؛ این بافتها به علت نوسازبودن همانند بافت سایر شهرهای کوچک ایران، طرح نوگرایانهای دارند و بخش عمدۀ شهر در این دوره بر اساس طرحها و برنامههای دولتی ساخته میشود که محلههای نوبنیاد بیشتر به شکل خانههای سازمانی در کنار شبکۀ شطرنجی خیابانها شکل میگیرند.
جمعیت شهر یاسوج در سال 1355 برابر 4524 نفر بوده است که 3224 نفر آن از راه مهاجرت و یا زادوولد مهاجران به این شهر اضافه شدهاند. مهاجران طی دورۀ 1345 تا 1355 بهطور عمده شامل مهاجران روستاهای واقع در همین شهرستان بودهاند، درحالیکه طی دورۀ 1355 تا 1365 علاوهبر ساکنان روستاهای شهرستان بویراحمد، ساکنان سایر روستاهای استان و استانهای جنگی نیز به این شهر مهاجرت کردهاند (جدول 2).
جدول 2. جمعیت روستایی ادغامشده در شهر طی دورۀ 1355 تا 1365
شماره |
نام روستا |
تعداد خانوار |
جمعیت |
1 |
محمودآباد سفلی |
96 |
481 |
2 |
تل زالی |
80 |
508 |
3 |
دولتآباد |
82 |
473 |
4 |
بنسنجان |
69 |
470 |
جمع کل |
327 |
1932 |
(سازمان برنامه و بودجۀ استان کهگیلویهوبویراحمد، 1373: 33)
در این دهه، مهاجرت مهمترین عامل افزایش جمعیت شهر و یکی از مهمترین عوامل توسعۀ کالبدی - فضایی شهر یاسوج است و جمعیت روستاهای ادغامشده با 6/7 درصد دومین عامل تأثیرگذار در توسعۀ کالبدی شهر است.
اوج رشد جمعیت شهر یاسوج به دهة 1355 تا 1365 مربوط است که بهطور متوسط، سالانه جمعیتی معادل 2550 نفر به آن اضافه شدهاند و از علتهای اصلی آن عواملی مانند مهاجرت به شهر به علت وقوع جنگ تحمیلی، تمرکز امکانات و خدمات و ارزش افزوده در شهر بیرقیب استان، افزایش تعداد موالید، توجهنشدن کافی به سیاستهای کنترلی و کافی جمعیت هستند. با گذشت زمان و تثبیت سیاستهای جمعیتی کشور در سطح کلان و ترویج سیاست ملی کاهش جمعیت و کنترل نرخ رشد آن و همچنین پایان جنگ تحمیلی و کاهش نرخ رشد جمعیت در کل کشور، نرخ رشد جمعیت استان کهگیلویهوبویراحمد و شهر یاسوج نیز کاهش یافت، هرچند به علت کمبودن شاخص توسعۀ انسانی استان کهگیلویهوبویراحمد، هنوز اختلاف چشمگیری بین رشد جمعیت کشور و استان کهگیلویهوبویراحمد و شهر یاسوج وجود دارد.
علاوهبر عوامل یادشده، عوامل دیگری مانند اسکان عشایر، گسترش محدودة فیزیکی شهر و ادغام برخی روستاهای منتهی به شهر، افزایش مهاجرتهای روستایی و عشایری در نتیجه اصلاحات ارضی رژیم گذشته و آبوهوای مساعد از عامل جذب جمعیت هستند (سازمان برنامه و بودجه استان، 1373: 52).
اگرچه شهر یاسوج در این دوره نسبت به دورههای پیش تا حدی ازنظر فیزیکی رشد میکند، هنوز بهطور کامل نتوانسته است خود را بهعنوان شهری جدید معرفی کند و بسیاری از ساکنان روستاهای اطراف، ماندن در روستا را به سکونت در شهر ترجیح میدهند. در دورههای بعد، جمعیت بسیاری از روستاییان به سوی شهر یاسوج مهاجرت میکنند و باعث توسعه و گسترش بیش از حد این شهر میشوند.
محدوده و ویژگیهای توسعۀ کالبدی - فضایی طی دورۀ 1365تا 1375
جمعیت شهر باتوجهبه آمار سرشماری سالهای 1345 تا 1375 تقریباً 74 برابر شده است و 79 درصد جمعیت شهر در سال 1375 مهاجر هستند. روند مهاجرتپذیری شهر یاسوج طی سالهای 1365 تا 1375 ادامه مییابد و در مجموع، 23739 نفر به شهر یاسوج مهاجرت میکنند. حدود 57 درصد مهاجران واردشده به شهر، دروناستانی و حدود 34 درصد دیگر، مهاجران بروناستانی هستند (طرح توسعه، عمران و حوزۀ نفوذ شهر یاسوج، 1380: 428). طی این دوره (1365 تا 1375)، 11232 نفر یا 3/47 درصد کل جمعیت مهاجر شهر یاسوج از آبادیهای شهرستان یاسوج به این شهر مهاجرت میکنند و نرخ رشد سالانۀ شهر به 3/8 درصد و وسعت شهر به 112 هکتار میرسد.
محورهای توسعۀ شهر در این دوره عبارتند از:
محور اول. ادغام روستاهای اطراف در شهر: ازآنجاکه توسعۀ شهر در این دوره به علت وجود اراضی باز و وسیع به سمت غرب ادامه مییابد، تعدادی از روستاهای واقع در محور توسعۀ شهر در شهر ادغام و سبب توسعۀ کالبدی سریع شهر میشوند؛ این روستاها شامل روستاهای شرفآباد سفلی، شرفآباد علیا، شرفآباد وسطی و بلکو هستند که همگی در مسیر توسعۀ شهر به سمت غرب قرار دارند.
محور دوم. گسترش بافت کالبدی شهر در این محور به شکل منفصل و پراکنده در اطراف محور یاسوج - شیراز شکل میگیرد که در ضلع جنوبشرقی قرار دارد. این محور به علت دسترسیهای مناسب، ارزانی زمین و وجود تعدادی مراکز اداری و شهرکهای صنعتی و مسکونی از نقاط جاذب جمعیت و به شکل تختهشطرنجی در اطراف واحدهای مسکونی شکل گرفته است.
محور سوم. این محور در اطراف خیابان تازه تأسیسشدۀ کشاورز منشعب از میدان جهاد در شمالغرب یاسوج به سمت غرب است. انتهای این خیابان به خارج از محدودۀ قانونی منتهی و به علت فاصله از مرکز شهر، ارزانی زمین و وجود صنایع پراکنده از نقاط جاذب جمعیت مهاجر و روستایی است (مهندسان مشاور آمود، 1381: 634)
محدوده و ویژگیهای توسعۀ کالبدی - فضایی طی دورۀ 1375 تا 1385
در سال 1375، جمعیت محدودۀ مطالعاتی شهر یاسوج 66774 نفر بود. اگر جمعیت مهاجر شهر را از این جمعیت کسر کنیم، 6/35 درصد کل جمعیت شهر را مهاجران دهة 1365 تا 1375 تشکیل میدهند. در این دوره همانند دهة 1355 تا 1365، استان کهگیلویهوبویراحمد بیشترین جمعیت مهاجر شهر یاسوج را به خود اختصاص میدهد و استانهای فارس، اصفهان، خوزستان و تهران در رتبههای بعدی ازنظر مهاجرفرستی به شهر یاسوج قرار دارند (طرح توسعه، عمران و حوزۀ نفوذ شهر یاسوج،1380: 428).
توسعۀ شهر طی این دوره در جهتهای جنوب (محلۀ شرفآباد، شهرک جهاد و شهرک امام حسین)، غرب (محور جادۀ اصفهان و محلۀ بنسنجان و مادوان و بلهزار) شهر اتفاق افتاده است. محلۀ معصومآباد در شرق شهر یاسوج که عمدتاً پذیرای مهاجرانی با وضعیت مالی خوب بوده، شاهد گسترش بسیاری در این دهه بوده است. عمده مهاجرانی که از مناطق روستایی وارد شدهاند و وضعیت مادی خوبی نداشتهاند، در محلههای شرفآباد و شهرک امام حسین ساکن شدهاند. مساحت شهر یاسوج در سال 1385 برابر 1801 هکتار بوده و نرخ رشد سالانۀ شهر 18/4 درصد و تراکم ناخالص شهر 93 نفر در هکتار است.
اگر جمعیت شهر یاسوج طی این دوره بر اساس نرخ رشد طبیعی افزایش مییافت، جمعیت 69133 نفری شهر یاسوج در سال 1365 به 76668 نفر در سال 1385 میرسید، یعنی در این دوره، 7535 نفر از راه رشد طبیعی به جمعیت افزوده میشدند. این درحالیست که جمعیت شهر یاسوج در سال 1375 برابر 69133 بوده و طبق محاسبههای انجامشده، 23876 نفر از راه مهاجرت به جمعیت شهر در دورۀ 1375 افزوده شدهاند. طی این دهه، افزایش جمعیت ناشی از ادغام روستا در شهر یاسوج وجود ندارد و باتوجهبه مطالب یادشده، مهاجرت، عامل اصلی رشد جمعیت و توسعۀ کالبدی و فضایی شهر است.
محدوده و ویژگیهای توسعۀ کالبدی - فضایی طی دورۀ 1385 تا 1393
افزایش دو درصدی جامعۀ شهرنشین کهگیلویهوبویراحمد بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن (سال 90)، پدیدۀ نامطلوب مهاجرت روستاییان به شهرها را نشان میدهد؛ بهطوریکه در سرشماری عمومی نفوس و مسکن90، شهر یاسوج یکی از مهاجرپذیرترین شهرها شناخته شده و در حال حاضر، مهاجرت بهعنوان یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و معضلی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در این شهر مطرح و جمعیت روستاهای کهگیلویهوبویراحمد به سمت شهرها و بهویژه شهر یاسوج سرازیر است. جمعیت محدودۀ مطالعاتی شهر یاسوج در سال1390 برابر 12000 هزار نفر، وسعت آن 40 هزار هکتار و نرخ رشد سالانۀ شهر 2/3 درصد بوده است (شهرداری یاسوج، 1393).
توسعۀ شهر یاسوج در این دوره به سمت سه محور بوده است:
محور اول. محور شیراز - یاسوج: گسترش بافت کالبدی شهر در این محور به شکل منفصل و پراکنده و در ضلع جنوبشرقی شکل گرفته است. این محور به علت دسترسی به زمینهای ارزانقیمت و قرارگرفتن در مسیر جادۀ ارتباطی شیراز - یاسوج و داشتن حداقل امکانات و تأسیسات شهری باعث جذب مهاجران فقیر شده است و هرساله جمعیت بسیاری به جمعیت این محور افزوده میشود و زمینهای درجه یک، دو و سه که مناسبترین اراضی برای کشاورزی هستند، ساختوساز و زمینهای کشاورزی بسیاری در این محور به ساختمانهای مسکونی تبدیل میشوند.
محور دوم. محور یاسوج - سیسخت: توسعه و گسترش شهر در این محور بیشتر به شکل متصل و نزدیک به هم بوده و وضعیت توپوگرافی منطقه و اراضی بهنسبت شیبدار ازجمله علتهای متصلبودن کاربریها هستند. این محور به علت دسترسی به آب کافی (قرارگرفتن در مسیر رودخانۀ مهریان)، خاک حاصلخیز و زمینهای مستعد کشاورزی و همچنین زمینهای ارزانقیمت و دسترسی به حداقل امکانات شهری، هر ساله جمعیت مهاجر بسیاری را به سوی خود میکشاند و زمینهای کشاورزی بسیاری در این محور ساختوساز و باعث توسعه و گسترش شهر یاسوج در این محور میشوند.
محور سوم. محور شرفآباد: این محور که در ضلع جنوبی شهر قرار دارد، یکی از مهمترین محورهای توسعۀ شهر یاسوج در گذشته و آینده است. این محور به علت متصلبودن به شهر یاسوج، اراضی بهنسبت مسطح و هموار، داشتن امکانات، خدمات و تجهیزات و تأسیسات شهری از نقاط جذب جمعیت است. قیمت زمینها در این محور دارای ارزش بیشتری نسبت به دو محور توسعۀ دیگر است و این محور کمترین فاصله را نسبت به مرکز شهر دارد و بیشتر افراد ساکن در این محور دارای وضعیت مالی بهنسبت خوبی نسبت به ساکنان دو محور دیگر هستند.
باتوجهبه اینکه شهر یاسوج طی این دوره (1385 تا 1393) رشد درخور توجهی ازنظر وضعیت خدماتی، رفاهی و تجهیزات و تأسیسات شهری نسبت به دورههای پیشین دارد، مهاجران بسیاری از شهر و شهرستانهای همجوار و روستاهای اطراف شهر به این شهر مهاجرت میکنند و باعث توسعه و گسترش شهر بیش از هر دورۀ دیگری میشوند. در این دوره، مهاجرت عامل اصلی توسعه و گسترش فیزیکی شهر است و عوامل زیر نیز نقش مهمی در توسعة کالبدی شهر یاسوج دارند:
محدوده و ویژگیهای توسعۀ کالبدی - فضایی شهر از پیدایش تا 1393
برای نشاندادن مراحل توسعۀ شهر، ابتدا با استفاده از نرمافزارهای Google Earth و Auto Cad، 30 قطعه عکس با مقیاس400/1 گرفته و با استفاده از نرمافزارهای مختلف با هم ترکیب شدند تا نقشۀ نهایی مراحل توسعۀ شهر طی دورههای مختلف تهیه شود. نقشۀ 8، مراحل رشد شهر یاسوج از زمان پیدایش (1343) تا سال 1393 را نشان میدهد. شهر یاسوج در ابتدای پیدایش (1343) فقط دارای دو خیابان و تعدادی ساختمان دولتی بوده و بنیان شکلگیری شهر یاسوج در این سال گذاشته شده است؛ در این سال، شهر فقط جایگاه مراکز دولتی مانند شهرداری، فرمانداری و غیره بوده و رشد و توسعهای نداشته است. شهر یاسوج طی دورۀ 1345 تا 1355 رشد و توسعۀ بسیار کمی داشته و محور توسعه به سمت سیسخت بوده است.
جدول 3. روند تحولات شهر یاسوج از پیدایش تا 1393
جهتهای توسعه |
علت توسعه |
تراکم ناخالص |
وسعت (h) |
نرخ رشد |
جمعیت |
سال |
ایجاد دو خیابان در شهر |
تصمیمات سیاسی |
186.5 |
5 |
3.4 |
931 |
45-1343 |
شمال و شمالغرب |
مهاجرت |
75.4 |
60 |
17. 1 |
4524 |
55-1345 |
شمال، شمالغربی و غرب |
مهاجرت به دلیل جنگ تحمیلی، ادغام روستاها، افزایش طبیعی جمعیت |
34.87 |
86 |
20.8 |
29991 |
65-1355 |
جنوبشرقی، شمالغرب |
مهاجرت |
596.19 |
112 |
8. 3 |
66774 |
75-1365 |
جنوب، جنوبغربی و غرب |
مهاجرت از شهرستانهای استان به دلیل تمرکز امکانات در شهر و ارزانی زمین در غرب شهر |
93 |
1081 |
4.18 |
100543 |
85-1375 |
جنوب، غرب و شرق |
مهاجرت و ارزانی زمین در شرق و غرب |
30 |
40000 |
3. 2 |
120000 |
93-1385 |
شهر یاسوج طی دورۀ 1355 تا 1365، برای نخستین بار در تاریخ شکلگیری خود، رشد و توسعۀ چشمگیری را تجربه میکند و وسعت شهر به
86 هکتار میرسد. در دورۀ 1365 تا 1375، جمعیت شهر یاسوج 74 برابر میشود که 79 درصد آن را مهاجران تشکیل میدهند؛ مهاجرت روستاییان به شهر و ادغام روستاها در شهر از عوامل عمدۀ توسعۀ شهر طی این دوره است. مساحت شهر یاسوج طی سالهای 1375 تا 1385 برابر 1801 هکتار شده و رشد بسیار زیادی را نسبت به دورههای پیشین تجربه میکند (جدول 3). شهر یاسوج طی دورۀ 1385 تا 1393 ازنظر خدمات و امکانات شهری تا حدی رشد میکند و موج عظیمی از روستاییان و ساکنان شهرهای همجوار برای بهرهمندی از این خدمات و امکانات به یاسوج مهاجرت میکنند و باعث توسعه و گسترش شهر بیش از هر زمان دیگری میشوند؛ به علت محدودیتهای توپوگرافی، گسترش شهر در این دوره به سمت شمال بسیار کم و بیشتر به سمت شرق و غرب و تا حدی به سمت جنوب است (شکل 2).
شکل 2. روند توسعه و گسترش شهر یاسوج از پیدایش تا امروز
نقشۀ 1. محدودۀ ایجاد شهر طی دورۀ 45-1343 |
نقشۀ 2. محدودۀ توسعه طی دورۀ 55-1345 |
نقشۀ 3. محدودۀ توسعه طی دورۀ 65-1355 |
نقشۀ 4. محدودۀ توسعه طی دورۀ 75-1365 |
نقشۀ 5. محدودۀ توسعۀ طی دورۀ 85-1375 |
نقشۀ 6. محدودۀ توسعۀ طی دورۀ 93-1385 |
نقشۀ 7. محدودۀ توسعه از پیدایش تاکنون |
موانع توسعۀ شهر یاسوج
همانطور که عوامل بسیاری در توسعة کالبدی - فضایی شهرها مؤثر هستند، موانع و محدودیتهای بسیاری نیز وجود دارند که باعث توسعهیافتن یا نیافتن شهر در جهتهای مختلف میشوند. در تقسیمبندی کلی، موانع و محدودیتهای رشد فیزیکی شهر یاسوج به دو دستۀ طبیعی و انسانی تقسیم میشوند (جدول 4)
جدول 4. موانع و محدودیتهای فیزیکی رشد شهر یاسوج
عوامل |
موانع |
جهت |
علل |
طبیعی |
ارتفاعات |
شمال، شرق و غرب |
شیب زیاد، ارتفاع زیاد، تشکیلنشدن خاک، زیادشدن هزینۀ تجهیزات و تأسیسات شهری، خطرهای طبیعی مانند سیل |
زمین کشاورزی |
جنوب، جنوبشرقی و غرب |
ساختهشدن اراضی، ارزش غذایی و از بین رفتن اراضی مستعد کشاورزی |
|
پارک جنگی |
شمال |
تخریب پارک، ارزش توریستی |
|
رودخانه |
جنوب و غرب |
بالابودن سطح آبها، امکان خطر سیلاب، باتلاقیشدن اراضی و تأثیر بر ساختوسازها، زیادشدن هزینۀ توسعه و آلودگی رودخانه |
|
زیستگاه طبیعی |
شمال |
ارزش زیستمحیطی و در خطر بودن بقای پرندگان |
|
انسانی |
فرودگاه |
غرب |
آلوگی، سروصدا و امنیت پرواز |
شهرک صنعتی بلکو |
جنوب |
آلودگی زیستمحیطی و ناسازگاری با کاربریهای مسکونی |
انتخاب مکانهای بدون محدودیت برای توسعة آتی شهر با استفاده از الگویIHWP
در این مرحله، برای رسیدن به هدف نهایی که انتخاب مکانهای بدون محدویت برای توسعة آتی شهر یاسوج است، فرایندی مطابق شکل (3) انجام شد.
شکل 3. الگوی مفهومی تعیین مکان بهینه برای توسعة کالبدی آیندۀ شهر و اسکان جمعیت
فرضهای وزندهی و فرمولگذاری لایههای اطلاعاتی
باتوجهبه نظرهای کارشناسی افراد متخصص در پژوهش حاضر، 13 شاخص یادشده در دستههای مختلف با درجههای اهمیت متفاوت رتبهبندی شدند. بر اساس این، مهمترین شاخص از نظر اهمیت، عدد 13 و کماهمیتترین شاخص، عدد 2 را به خود اختصاص داد (جدول 5).
جدول 5. فرضهای وزندهی و فرمولگذاری لایههای اطلاعاتی
فرضهای وزندهی |
معکوس |
رتبه |
شاخص |
|||
شیب 3-1 درصد= مناسبتر |
12 |
2 |
شیب |
|||
سازندهای EP و PLB= مناسبتر |
12 |
2 |
زمینشناسی |
|||
هرچه فاصله از گسل بیشتر= مناسبتر |
13 |
1 |
فاصله از گسل |
|||
هرچه فاصله از مسیل بیشتر= مناسبتر |
7 |
7 |
فاصله از مسیل |
|||
فاصلههای 500 تا 1000= مناسبتر |
9 |
5 |
راههای ارتباطی |
|||
هرچه فاصله از کارخانههای صنعتی بیشتر= مناسبتر |
3 |
11 |
فاصله از کارخانههای صنعتی |
|||
فاصلههای 500 تا 1000= مناسبتر |
4 |
10 |
فاصله از رودخانه |
|||
هرچه فاصله از اراضی کشاورزی بیشتر= مناسبتر |
10 |
4 |
فاصله از اراضی کشاورزی |
|||
هر چه فاصله از دهستان بیشتر= مناسبتر |
2 |
12 |
فاصله از دهستان |
|||
هرچه فاصله از اراضی جنگلی بیشتر= مناسبتر |
5 |
9 |
فاصله از اراضی جنگلی |
|||
فاصلههای 1650 تا 18000= مناسبتر |
11 |
3 |
توپوگرافی |
|||
هرچه فاصله از کاربریهای ناسازگار بیشتر= مناسبتر |
8 |
6 |
کاربری زمین |
|||
هرچه فاصله از فرودگاه بیشتر= مناسبتر |
6 |
8 |
فاصله از فرودگاه |
|||
(j) |
(N) |
(D) |
میانگین و رتبۀ مکانیابی بر اساس روش دلفی |
معیار مکانیابی |
||
4/2 |
5 |
12 |
2 |
2 |
شیب |
|
5/2 |
5 |
12 |
2 |
93/1 |
زمینشناسی |
|
6/2 |
5 |
13 |
1 |
89/1 |
فاصله از گسل |
|
4/1 |
5 |
7 |
7 |
48/5 |
فاصله از مسیل |
|
8/1 |
5 |
9 |
5 |
29/4 |
راههای ارتباطی |
|
6/0 |
5 |
3 |
11 |
41/8 |
فاصله از کارخانههای صنعتی |
|
6/1 |
5 |
4 |
10 |
34/7 |
فاصله از رودخانه |
|
5 |
2 |
10 |
4 |
45/3 |
اراضی کشاورزی |
|
4/. |
5 |
2 |
12 |
9 |
فاصله از دهستان |
|
5/2 |
2 |
5 |
9 |
66/6 |
فاصله از اراضی جنگلی |
|
2/2 |
5 |
11 |
3 |
5/2 |
توپوگرافی |
|
6/1 |
5 |
8 |
6 |
57/4 |
کاربری زمین |
|
وزندهی و ارزشگذاری لایههای اطلاعاتی
در این مرحله، وزنبندی و تلفیق شاخصها با استفاده از الگوی IHWP انجام شد. طبق فرایند تشریحشده و هدف مدنظر که تعیین مکان بهینة سکونت و توسعة آتی شهر است، تمام شاخصها تجزیهوتحلیل و نقشهسازی شدند (جدول 6).
جدول 6. وزندهی زیرمعیارهای توسعۀ فیزیکی شهر یاسوج با استفاده از الگوی IHWP
وزن طبقات (i)، وزن نرمال زیر معیارها |
معیار مکانیابی |
||||||||
وزن نرمال |
وزن طبقات (i) |
زیرمعیار |
معیار مکانیابی |
وزن نرمال |
وزن طبقات(i) |
زیر معیار |
|||
021/0 |
4/6 |
500-0 |
فاصله از رودخانه |
005/0 |
6/1 |
1 |
کاربری زمین |
||
027/0 |
8 |
1000-500 |
010/0 |
2/3 |
2 |
||||
010/0 |
2/3 |
1500-1000 |
016/0 |
8/4 |
3 |
||||
008/0 |
4/2 |
2000-1500 |
021/0 |
4/6 |
4 |
||||
005/0 |
6/1 |
<2000 |
027/0 |
8 |
5 |
||||
033/0 |
10 |
9 |
اراضی کشاورزی |
016/0 |
5 |
9 |
اراضی جنگلی |
||
016/0 |
5 |
1 |
008/0 |
5/2 |
1 |
||||
032/0 |
6/9 |
1-0 |
شیب (درصد) |
012/0 |
6/3 |
500-0 |
راههای ارتباطی |
||
040/0 |
12 |
3-1 |
030/0 |
9 |
1000-500 |
||||
024/0 |
2/7 |
5-3 |
024/0 |
2/7 |
2000-1000 |
||||
016/0 |
8/4 |
8-5 |
018/0 |
4/5 |
3000-2000 |
||||
008/0 |
4/2 |
<8 |
006/0 |
8/1 |
2000< |
||||
042/0 |
5/12 |
KG , EP |
زمینشناسی |
037/0 |
11 |
1800-1650 |
ارتفاع |
||
033/0 |
10 |
QPLS |
029/0 |
8/8 |
2000-1800 |
||||
025/0 |
5/7 |
OMQ |
022/0 |
6/6 |
2200-2000 |
||||
016/0 |
5 |
OE |
014/0 |
4/4 |
2400-2200 |
||||
008/0 |
5/2 |
MGS |
007/0 |
2/2 |
2400< |
||||
002/0 |
6. |
5000-0 |
صنعتی |
001/0 |
4. |
500-0 |
فاصله از دهستان |
||
004/0 |
2/1 |
1000-500 |
002/0 |
8. |
1000-500 |
||||
006/0 |
8/1 |
2000-1000 |
004/0 |
2/1 |
2000-1000 |
||||
008/0 |
4/2 |
3000-2000 |
005/0 |
6/1 |
3000-2000 |
||||
010/0 |
3 |
3000< |
006/0 |
2 |
3000< |
||||
008/0 |
6/2 |
500-0 |
فاصله از گسل |
004/0 |
2/1 |
500-0 |
فاصله از فرودگاه |
||
0017/0 |
2/5 |
1000-500 |
008/0 |
4/2 |
1000-500 |
||||
0026/0 |
8/7 |
2000-1000 |
012/0 |
6/3 |
2000-1000 |
||||
035/0 |
4/10 |
3000-2000 |
016/0 |
8/4 |
3000-2000 |
||||
044/0 |
13 |
3000< |
020/0 |
6 |
3000< |
||||
004/0 |
4/1 |
300-0 |
فاصله از مسیل |
|
|||||
009/0 |
8/2 |
700-300 |
|
||||||
014/0 |
2/4 |
900-700 |
|
||||||
019/0 |
6/5 |
1200-900 |
|
||||||
023/0 |
7 |
1200< |
|
||||||
وزندهی و ارزشگذاری لایههای اطلاعاتی در محیط ARC GIS
نقشۀ 8. لایۀ سازندهای زمینشناسی |
نقشۀ 9. لایه توپوگرافی |
نقشۀ 10. لایۀ فاصله از مسیل |
|
نقشۀ 11. لایه شیب |
نقشۀ 12. لایۀ فاصله از فرودگاه |
نقشۀ 13. لایۀ فاصله از راههای ارتباطی |
|
نقشۀ 14. لایۀ فاصله از دهستان |
نقشۀ 15. لایۀ فاصله از کارخانه صنعتی |
نقشۀ 16. لایۀ فاصله از اراضی کشاورزی |
|
نقشۀ 17. لایۀ فاصله از اراضی جنگلی |
نقشۀ 18. لایۀ فاصله از گسل |
نقشۀ 19. لایۀ فاصله از آبراهه و رودخانه |
|
نقشۀ 20. لایۀ کاربری اراضی |
نقشۀ 21. اولویتبندی محدوده برای توسعة آینده شهر |
||
شکل 4. ارزشگذاری لایههای اطلاعاتی لازم برای مکانیابی توسعۀ آتی شهر یاسوج
تهیۀ نقشۀ نهایی ارزشگذاری
نتایج پژوهش نشان دادند بهترین مکان محدودۀ انتخابشده برای مکانیابی جهتهای بهینة توسعة آیندۀ شهر در نزدیکی شعاع عملکردی شهر یاسوج قرار دارد و محدودۀ واقعشده در جهت جنوبشرقی شهر است که بخشی از محدودۀ روستای تل خسرو را در بر میگیرد. این محدوه در نقشه (9) به رنگ سبز نشان داده شده است.
نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاضر نشان میدهند طی دورۀ 1343 تا 1393، جمعیت شهر یاسوج از 34 نفر به 120 هزار نفر، وسعت شهر از 5 هکتار به 40 هزار هکتار و تراکم ناخالص شهر از 186 نفر به 60 نفر رسیده است و توسعۀ کالبدی شهر از زمان پیدایش تا امروز در دو محور یاسوج - سیسخت و ضلع شمالی شهر به علت محدودیتهای توپوگرافی، شیب زیاد و پوشش جنگلی با محدودیت گسترش روبهرو شده است. به عبارتی زمینهای کشاورزی در اثر تأثیر مستقیم (یعنی ساختهشدن زمینهای کشاورزی در اثر توسعۀ کالبدی شهر) یا تأثیر غیرمستقیم (استفادهنشدن زمینهای کشاورزی به علت سوداگری زمین و اضافهشدن آنها به محدودۀ شهر) توسعۀ شهری از بین رفتهاند. ازجمله علل افزایش جمعیت شهر یاسوج طی 50 سال گذشته عبارتند از: رشد طبیعی جمعیت، مرکزیت استان، اسکان عشایر، گسترش محدودة فیزیکی شهر و الحاق روستاهای منتهی به شهر، مهاجرتها اعم از مهاجرتهای شهری و روستایی در نتیجة اصلاحات ارضی، جنگ تحمیلی، آبوهوای مناسب و غیره؛ بهطوری که شهر یاسوج از زمان پیدایش تا امروز رشد بسیار زیادی ازنظر فیزیکی و جمعیتی داشته است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهند هر ساله بخش زیادی از زمینهای مرغوب و درجه یک، دو و سه کشاورزی ساخته میشوند و توسعۀ بیبرنامه و بیتوجه به ملاحظات زیستمحیطی موجب تخریب اکوسیستم و بهتبع تخریب چشمانداز، منابع طبیعی و اراضی مرغوب کشاورزی و افزایش هزینۀ انتقال تجهیزات و تأسیسات شهری میشود. باتوجهبه اینکه توسعۀ طولی شهر یاسوج در دو محور یاسوج - شیراز و یاسوج - سیسخت علاوهبر از بین بردن زمینهای مستعد کشاورزی باعث افزایش هزینۀ انتقال تجهیزات و تأسیسات شهری میشود، در الویت قرارگرفتن توسعۀ درونی و بلندمرتبهسازی اول توسعۀ شهر پیشنهاد میشود.
پیشنهادها
باتوجهبه توپوگرافی کاملاً محصورشدۀ بخش شمال و شرق و تا حدی بخش غربی شهر یاسوج و طبق بررسیها و نتایج پژوهش حاضر، راهبردهای توسعه و گسترش شهر یاسوج بهترتیب زیر بیان میشوند:
- اولویت اول. رشد هوشمند: تأکید بر بلندمرتبهسازی و افزایش تراکم مسکونی متناسب با حد استاندارد در نواحی شهر یاسوج همراه با مقاومسازی ساختمانها، تعادلبخشی و رعایت ملاحظات مدیریت بحران و ایمنی؛
- اولویت دوم. توسعۀ متصل شهر، گسترش شهر به سمت محدودۀ جنوبی: اراضی محدودۀ شرفآباد به علت نزدیکی به تأسیسات و تجهیزات شهر یاسوج، مکانهای مناسبی (پس از اراضی درونی شهر) محسوب میشوند، هرچند توسعۀ شهر در آینده به علت مجموعهای از عوامل طبیعی مانند رودخانۀ بشار، آبراههها و مسیلها، زمینهای حاصلخیز و اراضی کشاورزی، با مشکل مواجه میشود.
- اولویت سوم. توسعۀ منفصل شهر:بهترین گزینه برای توسعۀ منفصل شهر یاسوج، محدودۀ واقعشده در حدفاصل محدودۀ اکبرآباد تا سرآبتاوه (محدودههای اکبرآباد، تل خسرو، سروک، سرآبتاوه) است که در نقشۀ نهایی به رنگ سبز نشان داده شده است. توسعۀ شهر در این بخش باعث از بین رفتن زمینهای حاصلخیز و اراضی کشاورزی خواهد شد.
[1] در این پژوهش توسعۀ متصل به همراه توسعۀ منفصل(توسعۀ شهر بعد از رودخانه بشار و مهریان)، مورد مطالعه قرار گرفته است.