نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه جغرافیا، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
2 گروه جغرافیا، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد و دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه ریزی دانشگاه اصفهان
3 مرکز تحقیقات گردشگری، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Although many researchers believe the dominating climatic systems in Iran in the past cold and warm eras are similar to our contemporary era, but all believe that the their operating domain and their shares in supplying water resources in Iran have been under extensive changes and fluctuations. It is said that these fluctuations in our age are mostly due to human performance, and its consequences have already become weaker. In this paper, it has been tried to determine the contribution of Iran's atmospheric precipitation to Mediterranean systems - Caspian, Sudanese - Persian Gulf and Monsoon - Omani by means of analyzing the average rainfall data of Iran during a 50-year statistical period. The findings of this study, which are the result of a research project at Najafabad Islamic Azad University, show that: of the 415 billion cubic meters of precipitation, Iran has the highest moisture contribution for the Mediterranean-Caspian Sea system with 240 cubic meters. Then the contribution of the Sudanese-Persian Gulf system to 152 cubic meters, and only 22.5 cubic meters of these precipitation is related to humidity injected from the Sea of Oman and monsoon systems. Ups and downs in Iran not only have changed the distribution of atmospheric water resources in Iran, but also controlled the historical management of water resources in Iran. The heating of Iran's temperature in the next few decades would be assumed to be unaffected by the blue contribution of atmospheric atmospheric systems. It can be said with certainty that the capacity of natural water storage in Iran's territorial zone will be reduced to a one-thirds increase in temperature, and these changes will put civilian presence in central Iran at serious risk.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
طرح مسئله و اهداف پژوهش
منابع آبی، سرمایههای طبیعی هر سرزمین، نقش عمدهای در چرخش اقتصادی و محیطی دارند و از این رو همواره توجه برنامهریزان و سیاستگذاران را جلب کردهاند. نحوة ارزیابی این سرمایههای طبیعی برحسب نوع و الگوی آنها در مناطق مختلف جغرافیایی متفاوت است؛ به طوری که برنامهریزان در مقیاس ملی براساس الگوی بارشی، سیاستهای کلی بسیاری از برنامهریزیهای منطقهای و ملی را بر این اساس طراحی و تقریر میکنند. الگوهای بارشی، زمان بارش و مقدار بارش تقریباً به سامانههای جوّی و موقعیتهای سیارهای مناطق بستگی دارد؛ بنابراین بررسی این ویژگیها ازجمله عناوین عمدة ارزیابی سرمایة منابع طبیعی آبی محسوب میشود.
ایران از نظر سامانههای جوّی متنوع است و ویژگیهای منحصربهفردی دارد؛ ولی آنچه به این تنوع هویت اقلیمی بخشیده، تأثیر ناهمواریها و بهویژه چکادها و چالههای سرزمینی است؛ به طوری که چکادها و چالهها در ایران تأثیرات خاصی بر سرمایة منابع ملی آب دارند و خود ازجمله عناصر بهوجودآورندة چرخندها و سامانههای اقلیمی در مقیاس ناحیه محسوب میشوند (یمانی، 1392: 121). در مطالعة سرمایة ملی آب در ایران سهمگذاری سامانههای جوّی ضرورت مییابد. این سرمایه در جوّ شکل و توزیع خاصی دارد و به محض آنکه بر پهنة سرزمینی نزول میکند، سرنوشت و فرایند توزیع دیگری مییابد. همین موضوع سبب شده است راهبرد کلی مدیریت منابع آب در ایران در فرایند توسعه، به مسائل مرتبط با دو عامل کمبود و کیفیت منابع آبی معطوف شود (یوسفی و همکاران، 1390: 19). در این میان پیشزمینههای اجتماع، درجة توسعهیافتگی و تغییرات یا نوسانات عناصر اقلیمی در پرداختن مدیران به این مسئله مؤثر است. در این رهگذر نکتة جالب توجه، راهبردهای تاریخی مدیریت منابع آبی ایران است؛ به گونهای که مناطق مختلف ایران در برابر دو مسئلة کمبود و کیفیت آب، یک راهبرد یا الگو را دنبال نمیکردهاند.
این مقاله برگرفته از طرحی پژوهشی در دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد است. هدف آن، تعیین سهم منابع آب جوّی ایران از سامانههای آبوهوایی، تحلیل نقش ناهمواریها در توزیع سرزمینی و برآورد تأثیر تغییر دمای متوسط سالیانه ایران در چند دهة آتی بر سرمایة آبی در پهنة سرزمینی است.
پیشینة پژوهش
پژوهشگران متعددی در زمینة سامانههای آبوهوایی ایران پژوهشهای ارزشمندی ارائه دادهاند:
فرجزادة اصل و همکاران (1388) معتقدند به علت قرارگیری ایران در منطقة جنب حاره، آبوهوای آن از سامانههای عرضهای میانه در فصل سرد سال و سامانههای حارهای در فصل گرم سال متأثر میشود.
موحدی و همکاران (1390) دریافتند رژیم بارش غالب در کشور همچنان زمستانه است؛ ولی رژیمهای جدید بارش محلی نیز در بعضی از نقاط کشور دیده میشود.
طبری و همکاران[1] (2014) دریافتند ناهنجاری چشمگیری در بیشینة بارش در مناطق شمال غربی و جنوب شرقی ایران بهویژه در فصل بهار وجود دارد.
مسعودیان و کاویانی (1386) دریافتند الگوهای زمانی و مکانی بارش و تغییرات دما نقش بسیار مهمی در آبوهوا و چرخة آب در فلات ایران دارند.
کلارک[2] (2003) نشان داد بارش، عنصری غیرترمودینامیک است و تغییرات زمانی و مکانی چشمگیری بهویژه در مناطق نیمهخشک و خشک در پی دارد.
در شار رطوبت بارشهای ایران کریمی و فرجزاده (1390) بیان میکنند پرفشار شرق شبهجزیرة عربستان (غرب دریای عرب) و پرفشار شمال آفریقا، تزریقکنندة اصلی رطوبت به داخل ایران هستند؛ در حالی که از نظر اسمیت و همکاران[3] (2003) منابع رطوبت بارشهای مناطق کوهستانی البرز و زاگرس به ترتیب دریای خزر و خلیج فارس بیان شدهاند.
در بررسی سامانههای مؤثر بارشی ایران، محمدی (1388) کمفشار عربستان - عراق را عامل اصلی فراهمکردن شرایط لازم در سطح زمین برای رخداد بارشهای سنگین و فراگیر ایران معرفی کرده است. وی با مطالعة سامانههای کمفشار سودان نشان داده است بیش از سهچهارم وسعت کشور مستقیماً از بارشهای این سامانه متأثر است و نقش این سامانه در مطالعات بارشهای ایران گسترش یافته است (لشکری، 1382: 133 و 1381: 1؛ مفیدی، 1383: 71؛ مفیدی و زرین، 1384: 113)؛ به طوری که در الگوی موج بارشی سنگین منطقة جنوب و جنوب غرب کشور، کمفشار سودانی بر روی جنوب غرب دریای سرخ استقرار و دامنة آن به صورت مورب از جنوب غرب به سوی شمال شرق امتداد یافته و بر مناطق جنوبی و جنوب غربی ایران تأثیر گذاشته است (لشکری و همکاران، 1392: 57).
از سویی مسعودیان و کارساز (1393: 15) در تحلیل همدید الگوهای ضخامت بارشهای سنگین ناحیة زاگرس جنوبی نشان دادند چهار الگوی اصلی ضخامت در فراهمکردن شرایط مناسب بارشهای سنگین و فراگیر ناحیة زاگرس جنوبی مؤثرند که در همة آنها فرود منتهیالیه شرق دریای مدیترانه با کمی تغییر موقعیت دیده شده است.
مسعودیان و جعفری شندی (1393) در بررسی رابطة سامانههای همدید در بارشهای سنگین پهنة کمبارش شمالی ایران نشان دادند واچرخند سیبری، واچرخند سیاه، فرود دریای مدیترانه و فرود خلیج فارس، دلیل اصلی اینگونه بارشها هستند.
همزه[4] و همکاران (2016) تغییرات هیدرولوژیکی هولوسن را در حوضة سیستان (SE ایران) بهمنزلة منطقة گذار بین منطقة بارش موسمی تابستان از جنوب آسیا و منطقة بارش زمستان مدیترانهای از فلات ایران بررسی کردند.
روششناسی پژوهش
در این پژوهش به منظور تعیین درصد مشارکت سطوح آبی در تأمین رطوبت بارشهای ایران، از الگو سالانة شار رطوبتی سامانههای جوّی و دادههای دو بار واکاوششدة تولیدشدة 40[5]ERA- به وسیلة مرکز پیشبینیهای میانمدت اروپا (ECMWF) با قدرت تفکیک مکانی 5/2 درجه طول و عرض جغرافیایی و قدرت تفکیک زمانی 6ساعته (ساعات 00، 06، 12، 18 استاندارد جهانی) در 9 سطح (1000، 925، 850، 775، 700، 600، 500، 400، 300 هکتوپاسکال) در پژوهش کریمی و فرجزاده (1390) استفاده شده است. سپس با بهرهگیری از دادههای روزانة بارش 333 ایستگاه همدید، اطلاعات اقلیمشناسی و بارانسنجی کشور طی دورهای 45 ساله (2005-1961) با طول دورة دستکم بیست سال گردآوری شده است. در ادامه متوسط بارش هریک از این ایستگاهها برای هرسال به دست آمد (45×333). به کمک این ماتریس نقشة بارش سالانة ایران با یاختههای حدود 18×18 کیلومتر و به روش کریجینگ محاسبه شد. یغمایی[6] و همکاران (2009) روش زمین آمار کریجینگ[7] را برای تبدیل دادههای ایستگاهها به دادههای پهنهای مناسب دانستهاند. این ماتریس که نمایندة رفتار مکانی بارش کشور در هر سال است، اساس داوریها دربارة بارش ایران قرار گرفت. از مجموع دادهها و تحلیلهای شار رطوبت محیطی، به تفکیک سهم منابع رطوبتی واردشده به ایران مبادرت و در سه طیف مدیترانه - خزری، سودانی - خلیج فارس، موسمی - عمان نقشة آن ترسیم شده است؛ سپس با توجه به تحلیل دادههای بارشی در ایران در هر طیف، سهم آب بهدستآمده از سامانهها به طور مشخص تعیین شد. با توجه به دادههای اقلیمی بهدستآمده نسبت به برآورد شرایط گرمایش 5/2 تا 3 درجه متوسط افزایش دمای سالیانة ایران در 5 دهة آینده و میزان متوسط افت آهنگ دما در ایران برای تحلیل وضعیت ظرفیت نگهداری آب در محیط ایران اقدام شده است.[8]
محدودة پژوهش
گسترة پژوهش، مرزهای سیاسی کشور ایران با مختصات 25 تا 40 درجه عرض شمالی و 44 تا 64 درجه طول شرقی است. سامانههای آبوهوایی کمتر از چنین مرزهایی پیروی میکند؛ ولیکن عملکرد آنها بر قلمرو جغرافیایی ایران تأثیر میگذارد و بیشتر متأثر از سطوح آبی دریاهای اطراف ایران است. بدون تردید دریای مدیترانه، خزری، سرخ و عمان، ازجمله کانونهای آبی هستند که بیشتر رطوبت جوّی را در پهنة سیاسی ایران تأمین میکنند (شکل 1).
شکل 1. مرز سیاسی ایران و منابع آبی مجاور تأثیرگذار بر آن
(دریای خزر، دریای عمان، خلیج فارس، خلیج عدن، دریای سرخ، دریای مدیترانه، دریای سیاه)
یافتههای پژوهش
تعیین درصد مشارکت سطوح آبی در تأمین رطوبت بارشهای ایران بهدستآمده از الگو سالانة شار رطوبتی سامانههای جوّی نشان میدهد ایران با توجه به قلمرو سامانههای جوّی به سه قلمرو رطوبتی تفکیکشدنی است. با توجه به سامانههای مؤثرتر در هر قلمرو، قلمروها نامگذاری و تعریف شدهاند. این قلمروها با توجه به مساحت پوششیشان از بزرگ به کوچک عبارتاند از: قلمرو «مدیترانهای - خزری» با مساحت 900000 کیلومتر مربع، قلمرو «سودانی - خلیج فارس» دومین قلمرو رطوبتی با مساحت 550000 کیلومتر مربع و قلمرو «موسمی - عمانی» با مساحت 180000 کیلومتر مربع، سومین قلمرو و کوچکترین مساحت نسبت به دو قلمرو دیگر (شکل 2).
شکل 2. قلمرو سامانههای جوّی در ایران
حال با تلفیق نقشة قلمرو رطوبتی با نقشة خطوط همبارش ایران که از آمار 333 ایستگاه در پهنة ایران به دست آمده است، میزان آب باریدهشده بر روی هر قلمرو حساب شده است (شکل 3).
شکل 3. خطوط همبارش در هر قلمرو رطوبتی
جدول 1. قلمروهای رطوبتی و مشخصات آنها (مساحت، بارش)
قلمرو |
مساحت |
حجم بارش |
متوسط بارش |
کیلومتر مربع |
میلیارد متر مکعب در سال |
میلیمتر در سال |
|
مدیترانهای - خزری |
900000 |
240 |
266 |
سودانی - خلیج فارس |
550000 |
152 |
275 |
موسمی - عمانی |
180000 |
5/22 |
125 |
کل |
16300000 |
4150000000 |
- |
چنانچه از یافتههای حجم بارش این سه قلمرو (جدول 1) متوسط بارش آنها محاسبه شود، متوسط بارش بر روی قلمرو مدیترانهای- خزری حدود 266 میلیمتر و در قلمرو سودانی- خلیج فارس، دومین قلمرو رطوبتی حدود 275 میلیمتر و در سومین قلمرو «موسمی- عمانی» حدود 125 میلیمتر است. محاسبات نشان میدهد سامانههای مدیترانهای مساحت بیشتری از ایران را زیر پوشش قرار میدهند؛ اما میزان آب دریافتی از سامانههای سودانی بیشتر است؛ به بیان دیگر میزان بارش دریافتی در هر منطقه با میزان رطوبت واردشده در آن منطقه متفاوت است. اکنون باید به این موضوع توجه کرد که این میزان آب باریدهشده وقتی در سطوح ارضی سرزمینی قرار میگیرد، چه تأثیر محیطی از خود به جا میگذارد.
تأثیر ویژگیهای توپوگرافیک بر ظرفیت نگهداری آب محیطی
محاسبة ظرفیت نگهداری محیطی آب در سه قلمرو سامانههای جوّی متفاوت است و این شاخص دیگر به حجم آب دریافتی معطوف نیست؛ بلکه به قدرت یخسازی سرزمینی وابسته است؛ بدین معنی که هرکدام از این حوزهها ارتفاع بیش از 2500 متری داشته باشند، قدرت نگهداشت آب یا ظرفیت یخسازی بیشتری خواهند داشت؛ به طوری که اگر وضعیت بارش جامد در قلمرو مدیترانهای - خزر در ارتفاع 2500 متری با دو سامانة دیگر مقایسه شود، نتیجة دیگری به دست میآید (جدول 2). همانگونه که در این جدول دیده میشود سامانة مدیترانهای - خزری از 240 میلیارد آب دریافتی 16 میلیارد متر مکعب از آن را به صورت یخ در کوهستانهای خود ذخیره میکند و این بدان معناست که 7/6 درصد از آب دریافتی را در محیط نگهداری کرده است؛ حال آنکه این میزان برای سامانة سودانی - خلیج فارس 14 میلیارد متر مکعب از 152 میلیارد آب دریافتی است و به بیانی معادل 2/9 درصد از آب دریافتی خود را در محیط نگهداشته است. در این میان قدرت یخسازی یا ظرفیت نگهداشت آبی وسعت زیر سیطرة سامانة عمانی - موسمی نزدیک به صفر است؛ زیرا مساحتهای بیش از 2500 متر در این ناحیه بسیار اندک است و به چشم نمیآید.
جدول 2. قدرت یخسازی آب باریدهشده در اراضی تحت حاکمیت سامانههای جوّی
قلمرو |
مساحت کل (S) |
بارش دریافتی (P) |
یخ تولیدی (G) |
G/S |
P/S |
P/G |
کیلومتر مربع |
میلیارد متر مکعب |
میلیارد متر مکعب |
متر |
متر |
% |
|
مدیترانهای - خزری |
900000 |
240 |
16 |
18000 |
270000 |
7/6 |
سودانی - خلیج فارس |
550000 |
152 |
14 |
25500 |
227000 |
2/9 |
موسمی - عمانی |
180000 |
5/22 |
- |
- |
- |
- |
تأثیر تغییر دمای متوسط سالیانة ایران در چند دهة آتی بر سرمایة آبی در پهنة سرزمینی ایران
حال اگر ظرفیت نگهداشت محیطی ایران را در
5 دهة آینده براساس سناریوی گرمایش زمین برآورد کنیم، در مقایسة تأثیر این پدیده با وضعیت فعلی سرمایههای آبی، میزان آسیبپذیری ایران در حوزة ظرفیت نگهداشت محیطی آب به دست میآید. آمار و برآوردهای اقلیمی از مواجهة ایران با افزایش میزان متوسط دما در چند دهة آینده خبر میدهد و همین بررسیها علت این امر را به افزایش کمینة دمای شبانه نسبت داده است (کاویانی و عساکره، 1380: 19، مسعودیان، 1383: 89، مسعودیان و کاویانی، 1386: 179، عطایی و فنایی، 1392: 167). این برآوردهای اقلیمی ارقام متفاوتی را ارائه میدهند، ولی به طور کلی در خوشبینانهترین حالت افزایش 3 تا 5/3 درجه دما برای پنجاه سال آینده پذیرفتنی است. این افزایش در ایران با توجه به میزان متوسط افت آهنگ دما بدین معناست که ظرفیت ذخیرة آبی محیط (بارشهای جامد) از ارتفاع 2500 متر به 2900 متر تغییر خواهد یافت[9] و به بیان دیگر ظرفیت تولید یخ، تضمینی برای ماندگاری آب در محیط، از 62000 کیلومتر مربع فعلی به 17500 کیلومتر مربع کاهش خواهد یافت[10]؛ به این ترتیب قطعا میزان ظرفیت ذخیرهسازی طبیعی آب در پهنة سرزمینی ایران در برابر افزایش دما تا یکسوم فعلی کاهش خواهد یافت (شکل 4 و 5).
شکل 4. وسعت و پراکندگیهای مناطق 2500 متری و بیشتر در شرایط دمایی فعلی (مناطق یخساز فعلی)
شکل 5. وسعت و پراکندگیهای مناطق 2900 متری و بیشتر با افزایش متوسط 3 درجهای دمای آیندة ایران
(مناطق یخساز آینده)
با پذیرفتن سناریوی 3 درجه افزایش دمای ایران وضعیت بارش جامد در ایران تغییرات عمدهای از خود نشان میدهد؛ به طوری که وضعیت بارش جامد در قلمرو مدیترانهای - خزری با تغییر ارتفاع از 2500 متر به 2900 متر حجم بارش جامد از 16 میلیارد متر مکعب در سال به 5 میلیارد متر مکعب کاهش خواهد یافت و به بیانی از 240 میلیارد متر مکعب آب دریافتی این قلمرو فقط 1/2 درصد آن به یخ تبدیل میشود.
در قلمرو سودانی - خلیج فارس نیز به این صورت است که از حجم بارش جامد آنکه معادل 14 میلیارد متر مکعب است و 2/9 درصد بارش این قلمرو را تشکیل میدهد، این تغییر ارتفاع خط برف از 2500 متر به 2900 متر حجم بارش جامد را به 6 میلیارد متر مکعب کاهش میدهد که معادل 4 درصد 152 میلیارد متر مکعب قلمرو است (جدول 3). این یافتهها حاکی است ضریب پایداری محیطی آب بهدستآمده از بارشهای سودانی- خلیج فارس بیش از ضریب پایداری منابع آبی ناشی از سامانههای مدیترانهای- خزری تغییر خواهد کرد و از پدیدة گرمایش زمین تأثیر خواهد پذیرفت و از آنجایی که سامانههای سودانی- خلیج فارس بیشترین آب مناطق مرکزی ایران را تأمین میکنند، جمعیت ساکن در ایران مرکزی با مخاطرة جدیتری روبرو خواهد بود.
جدول 3. وضعیت ضریب نگهداشت آب در سامانههای جوّی ایران در حالت افزایش 3 درجهای متوسط دمای ایران
قلمرو |
مساحت کل (S) |
بارش دریافتی (P) |
یخ تولیدی (G) |
G/S |
P/S |
P/G |
کیلومتر مربع |
میلیارد متر مکعب |
میلیارد متر مکعب |
متر |
متر |
% |
|
مدیترانهای - خزری |
900000 |
240 |
5 |
5550 |
267000 |
1/2 |
سودانی - خلیج فارس |
550000 |
152 |
6 |
11000 |
276000 |
4 |
موسمی - عمانی |
180000 |
5/22 |
- |
- |
- |
- |
اگر اعداد ستون آخر جداول یک و دو با یکدیگر مقایسه شود، درخواهیم یافت گرمایش زمین بر قلمرو سامانههای جوّی یکسان تأثیر نمیگذارد و در حالی که تأثیرات گرمایش زمین برای سامانههای عمانی - موسمی تقریباً قابل چشمپوشی است، بر قلمروهای دیگر سامانههای جوّی (خزری و سودانی) هم یکسان نیست و تفاوت فاحشی را نشان میدهد. در این رهگذر بیشترین تأثیر گرمایش بر سامانة سودانی است؛ به طوری که گرمایش جهانی ظرفیت یخسازی را از 2/9 به 4 درصد و همین میزان افزایش دما بر قلمرو سامانة خزری ظرفیت نگهداری آبی را از 7/6 به 1/2 درصد کاهش خواهد داد و در قلمرو موسمی - عمانی به دلیل آنکه در حال حاضر هم بارش جامد زیادی دریافت نمیکند، آسیب چندانی از گرمایش جهانی متوجه آن نخواهد بود.
نتیجهگیری
برمبنای تصویر اقلیمی آیندهای که برای ایران داده میشود، در دهههای آینده با فرض آنکه میزان بارش تغییر نکند، ایران با کاهش شدید ظرفیت ذخیرة طبیعی آب بیش از زمان حال روبرو خواهد بود؛ از این رو با توجه به تحلیلهای بیانشده در متن بیشترین آسیب متوجه مناطقی است که مساحت ارتفاعات 2900 متری کمتری خواهند داشت و در این رهگذر قلمرو سودانی - خلیج فارس بیشترین آسیب را از نظر ظرفیت نگهداری آب در محیط متحمل خواهد شد.
سوابق تاریخی نیز نشان میدهد در دورههای خشکتر از امروز جمعیت بخشهایی از ایران مرکزی دست به مهاجرتهای دستهجمعی زدهاند و به نواحی کلکتة هندوستان رفتهاند و دهها شهر تدفینشده در زیر شنهای روان در این ناحیه همه حکایت از وقوع چنین حوادثی در ایران داشته است. در بخشهای فارس و لامرد در برابر چنین خشکسالیهای طولانی نیز مهاجرتهای عمومی به سمت زنگبار آفریقا، شاهدی بر این مدعاست. در این میان راهبردهای تاریخی مدیریت منابع آب ایران نشان میدهد در برابر دو مسئلة کمبود و کیفیت آب، یک راهبرد یا الگوی خاص دنبال نمیشده است. در ایران مرکزی سیاست ذخیرهسازی در مسیر روانآبها، انبارکردن آب در سازههای دستساز مسقف، انبارکردن آب در سفرههای طبیعی زیرزمینی (آبگورها) و تکنیک استخراج تعادلی (قنات)، محور اصلی راهبرد مدیریت منابع آبی در این ناحیه بوده است. این راهبردها در قلمرو خزری به ذخیرهسازی روباز آب در آببندها و در جنوب ایران به ایجاد آبانبارهای سرپوشیده و در جنوب شرق کشور به ایجاد هوتکها و خوشآبها و در مناطق کوهستانی و مرتفع به انبار آب در استخرهای دستساز خلاصه شده است. هریک از این روشها خود سازمان مدیریتی و فنی در معماری و فن سازهای، مدیریت حفاظت از سازهها و مدیریت نحوة بهرهبرداری از آنها داشته است؛ برای نمونه در سازة آبانبارها معماران خاصی با اسلوب ویژة خود، آبانبارها و یخچالها را در چند تیپ و الگوی خاص طراحی و اجرا میکردهاند و مسائلی مانند عمق دسترسی در آبانبار، تعیین موقعیت و تدارک مخزنها به گونهای که امکان بهرهمندی از روانآبهای فصلی وجود داشته باشد، مسئلة کنترل تبخیر و تهویه و گندزدایی این سازهها در صدر اصول کاری آنها قرار داشته است. از سوی دیگر سازمان مدیریتی خاصی برای حفاظت و مراقبت دورهای از سازهها و کنترل کیفیت آب آبانبارها با روشهای شیمیایی و حیاتی وجود داشته و از همه مهمتر برای تأمین منابع مالی، آموزشهای نقلی با کدهای ارزشی (وقف و...) در سطح عام صورت میگرفته است.
نگاهی گذرا به پهنة ایران نشان میدهد مردم ایران با توجه به تجربة تاریخی خود راهبرد ذخیرهسازی را بهمنزلة اصلی کلی با الگوهای مختلف و گوناگون برگزیدهاند و این بدان معناست که دردسترسنبودن پیوستة آب برای آنها، مسئلهای عمومی بوده است.
با توجه به توسعة روزافزون سرانة مصرف آب و جمعیت در این ناحیه از کشور، نظریةCadillac desert[11] دربارة ایران صدق نمیکند و فقط میتوان سیاستهای راهبردی مدیریت آب را دربارة تنوع الگوهای ذخیرهسازی آب با تأمل بیشتر در تجارب تاریخی نواحی مختلف ایران تدوین کرد.
[1] Tabari & et al
[2] Clark
[3] Smith & et al
[4] Hamzeh
[5] ECMWF Reanalysis 40-Year
[6] Yaghmaei
[7] Kriging
[9] با این فرض که میزان بارش در پنج دهة آینده تغییر چشمگیری نداشته باشد.
[10] نقشهها با استفاده از DEM 90 متری ایران سازمان فضایی کشور تهیه شده است.
[11] این نظریهای است که ذخیرهسازی آب در الگوی سدسازی نتایج زیانبار محیطی بهدنبال دارد و دربارة آن باید بازنگری شود.