زینب اکبری؛ عبدالمجید لیاقت؛ علیرضا توکلی
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 1-14
چکیده
تغییرات پارامترهای اقلیمی، رشد و نمو محصولات و تولید آنها در شرایط دیم را تحت تاثیر قرار میدهد بنابراین، شناخت پارامترهای موثر مدیریت آنها، منجر به بهبود شرایط تولید و پیشبینی تولید خواهد شد. بر این اساس 25 پارامتر آمار هواشناسی دستهبندی شده همراه با آمار زراعی عملکرد گندم دیم در شهرستانهای کوهدشت و پلدختر به عنوان نمونه ...
بیشتر
تغییرات پارامترهای اقلیمی، رشد و نمو محصولات و تولید آنها در شرایط دیم را تحت تاثیر قرار میدهد بنابراین، شناخت پارامترهای موثر مدیریت آنها، منجر به بهبود شرایط تولید و پیشبینی تولید خواهد شد. بر این اساس 25 پارامتر آمار هواشناسی دستهبندی شده همراه با آمار زراعی عملکرد گندم دیم در شهرستانهای کوهدشت و پلدختر به عنوان نمونه مناطق گرم استان لرستان برای سالهای زراعی 85-1377 برای تخمین توابع تولید اقلیمی مورد ارزیابی قرار گرفت. رابطه هر یک از عوامل آب و هوایی به عنوان متغیر مستقل با عملکرد دانه گندم دیم به عنوان تابع از طریق رگرسیونهای خطی و غیر خطی تعیین و در تخمین تابع تولید اقلیمی استفاده گردید. تجزیه علیت، ضریب همبستگی را به دو بخش اثرات مستقیم و غیر مستقیم تفکیک کرد. نتایج نشان داد که آنچه که در توابع تولید شهرستانهای مناطق گرم استان و هم در مدل جامع قابل دریافت است نقش ساعات آفتابی است. مدلهای محلی نیاز به دادههای ورودی کمتری دارند ولی مدل منطقهای نیازمند دادههای اقلیمی بیشتری است (Tmin, n, PWimter, PStart, PEnd, Tmin-abs, PAban, PAzar, PDay, PFar., POrd., Tmax-far.) و دقت برآورد آن نیز بیشتر است. با تعیین میزان شاخص بهرهوری بارش در این شهرستانها طی 8 سال زراعی مشخص شده است که بیشترین، کمترین و میانگین بهرهوری بارش به ترتیب 411/0، 142/0 و 269/0 کیلوگرم بر متر مکعب بارش است که میانگین آن حدود 8 درصد از میانگین کشوری (292/0 کیلوگرم بر متر مکعب بارش) کمتر است. نتایج نشان داد که توابع تولید اقلیمی ابزار مناسبی برای پیشبینی عملکرد گندم دیم بوده و میتواند به مدیران و کشاورزی در فرآیند تصمیمگیری برای انجام فعالیتهای زراعی دیم تحت شرایط تغییر پارامترهای اقلیمی کمک نماید.
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 1-1
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 1-1
ابوالقاسم عربیون؛ ابوالقاسم شریفزاده؛ غلامحسین عبدالله زاده
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 15-32
چکیده
هدف تحقیق حاضر ارزیابی پیامدهای گسترش گردشگری در نواحی روستایی است که به صورت مطالعه موردی در روستای زیارت شهرستان گرگان در استان گلستان به انجام رسیده است. تحقیق کمی حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل، میدانی و از لحاظ نحوه جمعآوری اطلاعات نیز از نوع تحقیقات توصیفی و غیر تجربی میباشد،که بر مبنای راهبرد پیمایش ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر ارزیابی پیامدهای گسترش گردشگری در نواحی روستایی است که به صورت مطالعه موردی در روستای زیارت شهرستان گرگان در استان گلستان به انجام رسیده است. تحقیق کمی حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل، میدانی و از لحاظ نحوه جمعآوری اطلاعات نیز از نوع تحقیقات توصیفی و غیر تجربی میباشد،که بر مبنای راهبرد پیمایش و به صورت تک مقطعی به انجام رسیده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان بومی و محلی روستای زیارت است که به روش جدول کرجسی و مورگان تعداد 192 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. از ابزار پرسشنامه و روش مصاحبه برای جمعآوری دادههای مورد نیاز استفاده گردیده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از متخصصان گردشگری استان مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که چهار عامل پیامدهای فیزیکی- کالبدی، اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی توانستند 691/64 واریانس تغییرات مربوط به اثرات و پیامدهای گسترش گردشگری روستایی در ناحیه مورد مطالعه را تبیین کنند. همچنین یافتههای این قسمت بیانگر این بود که پیامدهای فیزیکی-کالبدی و پیامدهای اقتصادی مربوط به جنبههای مثبت (380/56%) گسترش گردشگری روستایی و پیامدهای محیط زیستی و پیامدهای اجتماعی (620/43%) نیز جنبههای منفی مرتبط با توسعه فعالیتهای گردشگری در نواحی روستایی را نشان میدهن که این امر بیانگر این بود که پیامدهای مثبت کمی بیشتر از پیامدهای منفی بوده است. به علاوه سایر نتایج نشان داد که زنان پیامدهای منفی بیشتری را از گسترش گردشگری درک کردهاند و گروههای شغلی کشاورزان، دامداران، و مغازهداران پیامدهای مثبت بیشتری را از گسترش گردشگری احساس کردند در حالی که گروههای کارمندان و بیکاران پیامدهای منفی بیشتری را بیان کردند. به علاوه نتایج بیانگر این بود که با افزایش سطح تحصیلات ادراک از پیامدهای منفی نیز افزایش یافته است.
سیده سمیرا میردیلمی؛ محمود خسروی
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 33-46
چکیده
لکههای خورشید یکی از شاخص ترین فعالیتهای سطح خورشید است. ارتباط این فعالیتها با پدیدههای اقلیمی از دیرباز مورد توجه بوده است بنابراین هدف این مقاله بررسی نقش لکههای خورشیدی بر تغییرات سالانه، فصلی و ماهانه بارش استان گلستان است. جهت انجام این تحقیق از تجزیه تحلیلهای آماری و تحلیل موجک استفاده شده است. نتایج حاصله از مطالعه ...
بیشتر
لکههای خورشید یکی از شاخص ترین فعالیتهای سطح خورشید است. ارتباط این فعالیتها با پدیدههای اقلیمی از دیرباز مورد توجه بوده است بنابراین هدف این مقاله بررسی نقش لکههای خورشیدی بر تغییرات سالانه، فصلی و ماهانه بارش استان گلستان است. جهت انجام این تحقیق از تجزیه تحلیلهای آماری و تحلیل موجک استفاده شده است. نتایج حاصله از مطالعه حاضر نشان داد که ارتباط و همبستگی متوسط تا قوی بین لکههای خورشیدی و تغییرات بارش استان گلستان وجود دارد. میزان همبستگی بین تغییرات بارش و لکههای خورشیدی در تمام نقاط استان ثابت نمی باشد. با وجود اینکه تغییرات بارش نواحی غرب استان از چرخه فعالیتهای خورشیدی تبعیت مینماید، بارش نواحی مرکزی همبستگی معنی داری را با فعالیتهای خورشیدی از خود نشان نمی دهد. در قسمتهای شرقی استان نیز ارتباط کاملاّ معکوسی بین دو متغیر برقرار است. بررسی تحلیل موجک برروی دادههای لکههای خورشیدی، بارش سالانه ایستگاههای گرگان و گنبد به ترتیب سیکل 11، 5 و10 ساله را نشان داد.تفاوت موجود در میزان و نوع همبستگی لکههای خورشیدی و بارش استان گلستان ناشی از تنوع شرایط اقلیمی استان است. تناسب تناوب و توالی خشک سالیها و ترسالیها با چرخه لکههای خورشیدی، موید این نکته است که فعالیت خورشید به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر تغییر پذیری بارش استان گلستان است.
بهاره ضیغمی؛ شهرام بهرامی
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 47-60
چکیده
عدم وجود و یا کمبود اطلاعات هیدرومتری در حوضههای آبخیز کشور، کاربرد روشهای تجربی مناسب را برای برآورد حداکثر سیلاب الزامی مینماید. هدف این پژوهش ارزیابی میزان سیلاب حداکثر در دو حوضه آبخیز رودخانه اترک با استفاده از اندازه قلوه سنگهای بستر رودخانه میباشد. در این تحقیق حداکثر سیلاب بر اساس اندازهگیری قطر قلوه سنگهای بستر ...
بیشتر
عدم وجود و یا کمبود اطلاعات هیدرومتری در حوضههای آبخیز کشور، کاربرد روشهای تجربی مناسب را برای برآورد حداکثر سیلاب الزامی مینماید. هدف این پژوهش ارزیابی میزان سیلاب حداکثر در دو حوضه آبخیز رودخانه اترک با استفاده از اندازه قلوه سنگهای بستر رودخانه میباشد. در این تحقیق حداکثر سیلاب بر اساس اندازهگیری قطر قلوه سنگهای بستر رودخانه در خروجی حوضهها بدست آمد. در این راستا اطلاعات توپوگرافی، فیزیوگرافی و زمینشناسی از طریق نقشههای توپوگرافی 1:50000 و زمینشناسی 1:100000 استخراج، و تجزیه و تحلیل آنها توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. در این تحقیق به منظور برآورد سیلاب حداکثر در حوضه، ابتدا سرعت آب با استفاده از روش کاستا و جارت اندازهگیری شد و سپس بر اساس آن میزان دبی به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که حداکثر سیلاب برآورد شده از روش کاستا به دادههای واقعی نزدیکتر است که این موضوع کارایی مناسب روش کاستا (برآورد پیک سیلاب با استفاده از قطر قلوه سنگهای بستر رودخانه) را نشان میدهد. نتیجه این تحقیق همچنین نشان میدهد که با وجود اینکه حوضه قوردانلو کوچکتر از حوضه زیرابه است، مقدار دبی حداکثر محاسبه شده آن بالاتر از حوضه زیرابه است. به طور کلی بالا بودن سیلاب حداکثر در حوضه قوردانلو را میتوان به وجود سازندهای نفوذناپذیر، تراکم زهکشی بالا و شکل تقریبا دایرهای آن نسبت داد.
بختیار محمدی
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 61-80
چکیده
پیچانهها، ناهنجاریهایی هستند که در ترازهای مختلف ارتفاع ژئوپتانسیل شکل میگیرند. با این حال شدت و فراوانی آنها در تراز 500 هکتوپاسکال بیش از لایههای دیگر جو است. با توجه به نقش موثری که پیچانههای منفی(مثبت) از طریق ایجاد تاوایی مثبت(تاوایی منفی) بر آب و هوای سطح زمین دارند، بررسی آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش شدت ...
بیشتر
پیچانهها، ناهنجاریهایی هستند که در ترازهای مختلف ارتفاع ژئوپتانسیل شکل میگیرند. با این حال شدت و فراوانی آنها در تراز 500 هکتوپاسکال بیش از لایههای دیگر جو است. با توجه به نقش موثری که پیچانههای منفی(مثبت) از طریق ایجاد تاوایی مثبت(تاوایی منفی) بر آب و هوای سطح زمین دارند، بررسی آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش شدت و فراوانی پیچانههای جوی موثر بر اقلیم ایران در دوره گرم سال(فصل بهار و تابستان)، طی دوره زمانی 2010-1960 بررسی شد. بنابراین از دادههای شش ساعته ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال، در محدوده جغرافیایی 20 درجه طول غربی تا 80 درجه طول شرقی و صفر تا 70 درجه شمالی استفاده شد. در نهایت فراوانی و شدت پیچانههای جوی دوره گرم سال به صورت ماهانه محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که با آغاز فصل بهار تنها نوار باریکی از شمال خلیج فارس تا شمال غرب ایران، ناهنجاری منفی قابل توجهی را نشان داده است و به تدریج تا اواخر فصل بهار تمام ایران زیر نفوذ ناهنجاریهای مثبت جو در تراز 500 هکتوپاسکال قرار میگیرند. همچنین در فصل تابستان، ناهنجاری منفی در جنوب شرق ایران زیاد است، و به سمت شمال غرب(در ایران مرکزی و شمال شرق و جنوب غرب ایران)، کاهش چشمگیری را نشان میدهد و در شمال غرب نیز دوباره روند افزایشی محسوسی در ناهنجاریهای منفی دیده میشود.
کیومرث زرافشانی؛ کیومرث زرافشانی؛ امیرحسین علی بیگی؛ فاطمه پورقاسم
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 81-98
چکیده
حجم وسیعی از محصولات کشاورزی که با صرف هزینههای بالا تولید میشود به دلایل متعدد در چرخه تولید تا مصرف ضایع میشود که میزان این ضایعات در کشور ما بسیار بالاست. افزایش ضایعات بخش کشاورزی چالش مهمی برای دولتها خواهد بود، زیرا ضایعات از یک سو تهدید کننده امنیت غذایی بوده و از سوی دیگر در ایجاد آلودگیهای زیست محیطی تأثیر گذار هستند. ...
بیشتر
حجم وسیعی از محصولات کشاورزی که با صرف هزینههای بالا تولید میشود به دلایل متعدد در چرخه تولید تا مصرف ضایع میشود که میزان این ضایعات در کشور ما بسیار بالاست. افزایش ضایعات بخش کشاورزی چالش مهمی برای دولتها خواهد بود، زیرا ضایعات از یک سو تهدید کننده امنیت غذایی بوده و از سوی دیگر در ایجاد آلودگیهای زیست محیطی تأثیر گذار هستند. هدف این تحقیق کیفی بهینهسازی مدیریت ضایعات زراعی در جامعه مورد مطالعه تحقیق یعنی شهرستان روانسر استان کرمانشاه میباشد. از این شهرستان، روستای حسنآباد به صورت هدفمند و به علت فعال و مهم بودن در فعالیتهای بخش زراعی انتخاب شد. افراد مورد مطالعه با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و اطلاعات با مصاحبه عمیق و گروههای متمرکز حاصل شد و سپس با روش نظریه بنیانی تجزیه و تحلیل شد. کشاورزان، شرایط آب و هوایی نامساعد، آفات و بیماری، مشکلات مالی کشاورز و فرسودگی ماشینآلات مهمترین عوامل ایجاد ضایعات در این منطقه شناسایی شدند. کشاورزان برای مقابله با این شرایط راهکارهایی مانند آمادهسازی زمین و کاشت بذر مرغوب در زمان مناسب، مبارزه با آفات، بیماری و علفهای هرز، کشت مکانیزه و برداشت مناسب را به کار میگیرند. ضایعات ایجاد شده و بقایای کشاورزی برای بهبود حاصلخیزی خاک، تغذیه دام و طیور، تهیه بستر دام، پرورش قارچ و بیخاکورزی مورد استفاده قرار گرفته و مقداری از آن را دور ریخته شده یا سوزانده میشود. این در حالی است که مواد دفعی قابلیت استفاده برای تولید کمپوست را دارا هستند.
غلامحسن جعفری
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 99-118
چکیده
یکی از روش های متداول تعیین ارتفاع برف مرز دائمی کواترنر در بین محققین یخچالی ایران، روش رایت است. در این روش، پس از تشخیص تعداد و ارتفاع سیرک های یخچالی به کمک نقشه های توپوگرافی 50000/1 و محاسبهی درصد تجمعی پراکندگی سیرک ها در ارتفاعات مختلف، ارتفاعی که 60 درصد از سیرکها بالاتر از آن هستند را به عنوان ارتفاع برف مرز دائمی و دمای صفر ...
بیشتر
یکی از روش های متداول تعیین ارتفاع برف مرز دائمی کواترنر در بین محققین یخچالی ایران، روش رایت است. در این روش، پس از تشخیص تعداد و ارتفاع سیرک های یخچالی به کمک نقشه های توپوگرافی 50000/1 و محاسبهی درصد تجمعی پراکندگی سیرک ها در ارتفاعات مختلف، ارتفاعی که 60 درصد از سیرکها بالاتر از آن هستند را به عنوان ارتفاع برف مرز دائمی و دمای صفر درجه سانتیگراد دوران یخچالی را به آن نسبت می دهند. این روش هر چند بسیار مطلوب و کاربردی است، ولی معمولاً تشخیص تعداد سیرک های یخچالی بر روی نقشه ی توپوگرافی و تعیین یک نقطه برای برآورد ارتفاع سیرک، به طرز تفکر و دقت محقق بستگی دارد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از متغیرهای مؤثر بر ارتفاع برف مرز دائمی، مثل؛ عرض جغرافیایی، دما، مقدار و جهت شیب سطوح ارضی در ایستگاه های تابش سنج کشور، روابطی ارائه داد تا به کمک آن ها بتوان ارتفاع برف مرز دائمی را برآورد نمود. با توجه به اینکه مقدار انرژی دریافتی از خورشید در صورت مسطح بودن زمین تغییرات زیادی ندارد از 16 ایستگاه اقلیمی برای کل ایران استفاده شده است. در صورتی که جهت و مقدار شیب به عنوان مهمترین پارامترهای اثر گذار در زاویه ارتفاع خورشیدی و در نتیجه انرژی دریافتی از خورشید، تغییرات زیادی دارد، سعی شده از روابطی استفاده کرد که بتوان بوسیله آن ها دما را با توجه به تغییر زاویه ارتفاع خورشید در جهات و شیب های مختلف برآورد نمود و سپس با استفاده از وضعیت دمایی و زاویه ارتفاع خورشید در ایستگاه ها و تغییرات زاویه ارتفاع خورشیدی در سطوح شیب دار با جهت های مختلف و دماهای حاصله رابط برقرار نمود و از این روابط برای برآورد ارتفاع برف مرز دائمی یا خط تعادل آب و یخ استفاده نمود. نتایج اولیه بیانگر این است که در روش ارائه شده فقط با استفاده از عرض جغرافیایی محل و جهت و مقدار شیب و طول جغرافیایی (برای تشخیص ایستگاه اقلیمی منطقه) براحتی می توان مقدار ارتفاع برف مرز دائمی را برآورد نمود و دیگر به روش های طولانی رایت و نقشه های توپوگرافی نیازی نیست.
طاهره سرمستی
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 119-134
چکیده
در سالهای اخیر، عدم کنترل به موقع روانابِ حاصل از بارشهای غیر مترقبه، عامل تهدید کنندهای در وقوع سیل محسوب میشود. پیشبینی بارش در مدیریت و هشدار معضل سیل نقش مهمی بر عهده دارد. به منظور جلوگیری از خسارات ناشی از سیل و سعی در کنترل و مهار آن، پیشبینی رواناب امری اجتناب ناپذیر به نظر میرسد زیرا با اطلاع از میزان و شدّت بارندگی، ...
بیشتر
در سالهای اخیر، عدم کنترل به موقع روانابِ حاصل از بارشهای غیر مترقبه، عامل تهدید کنندهای در وقوع سیل محسوب میشود. پیشبینی بارش در مدیریت و هشدار معضل سیل نقش مهمی بر عهده دارد. به منظور جلوگیری از خسارات ناشی از سیل و سعی در کنترل و مهار آن، پیشبینی رواناب امری اجتناب ناپذیر به نظر میرسد زیرا با اطلاع از میزان و شدّت بارندگی، میتوان امکان وقوع سیل را پیشبینی و اقدامات لازم را به عمل آورد. حوضهی آبریز رودخانهی قرهسو به ویژه زیرحوضهی جنوبی این رودخانه، از حوضههای سیلخیز کشور است لذا در این پژوهش، مقادیر رواناب این زیرحوضه، بر اساس آمار بلند-مدت 4 ایستگاه هیدرومتری نیر، پل الماس، گیلانده و نمین و با استفاده از برخی پارامترهای اقلیمی مؤثر بر میزان رواناب این حوضه (شامل متوسط ماهانهی دما، رطوبت نسبی، بارندگی، تبخیر) و رواناب سالهای قبل و با بهرهگیری از مدل شبکههای عصبی مصنوعی(ANNs) مدلسازی گردید. برای انجام محاسبات، از نرمافزار متلب 7 استفاده شد. ورودیهای شبکه، دادههای متوسط ماهانهی متغیرهای بارش، دبی رودخانه، دما، رطوبت نسبی و تبخیر سالهای قبل و خروجی شبکه، مقادیر متوسط پیش-بینی شدهی دبی ماهانهی زیرحوضهی جنوبی رودخانهی قرهسو میباشد. این آمار، بازهی زمانی سالهای 1972 تا 2010 را در بر میگیرد. حدود 90 درصد دادهها (35 سال یا 420 ماه) برای آموزش و 10 درصد باقیمانده (4 سال یا 48 ماه)، جهت تست شبکه به کار رفته و برای هر ماه، یک شبکه با خطای کمتر از 5 درصد طراحی شد. تحلیل نتایج خروجی شبکهی عصبی نشان داد که این مدل، توانایی بهتر و دقت بالاتری برای شبیهسازی بارش - رواناب نسبت به روشهای آماری معمول دارد. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش فاکتورهای ورودی به شبکه، دقت بالاتری در پیشبینی به دست میآید. میزان ضریب همبستگی شبکه، 998/0 و میانگین خطای هر شبکه با دادههای واقعی، 6/2 درصد به دست آمد. نتایج شاخصهای عملکرد شبکه (ضریب تعیین، مجذور میانگین مربعات خطا، میانگین مطلق خطا و ضریب همبستگی) نیز نشان دادند که مقادیر ارائه شده برای پیشبینی رواناب حوضهی مورد مطالعه، قابل قبول است.
علی اکبر رنجبر؛ اصغر ضرابی؛ اصغر ضرابی
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 135-154
چکیده
کاربریهای عمومی در بسیاری از شهرها به دلایلی چون عدم توجه به معیارهای مکان گزینی و شعاع دسترسی و آستانه های جمعیتی، قادر به ارائه خدمات مطلوب به شهروندان نمی باشند. این موضوع در شهرهای بزرگ و بویژه برای کاربریهایی نظیر فضای سبز از نمود بیشتری برخوردار است. در خدمات رسانی شهری تنها افزایش تعداد مراکز خدماتی، دلیل بر خدمات رسانی مناسب ...
بیشتر
کاربریهای عمومی در بسیاری از شهرها به دلایلی چون عدم توجه به معیارهای مکان گزینی و شعاع دسترسی و آستانه های جمعیتی، قادر به ارائه خدمات مطلوب به شهروندان نمی باشند. این موضوع در شهرهای بزرگ و بویژه برای کاربریهایی نظیر فضای سبز از نمود بیشتری برخوردار است. در خدمات رسانی شهری تنها افزایش تعداد مراکز خدماتی، دلیل بر خدمات رسانی مناسب نبوده، بلکه آنچه حائز اهمیت است، توزیع بهینه این مراکز می باشد نوع تحقیق کاربردی است. روش حاکم بر این پژوهش " توصیفی ـ تحلیلی" است. جامعه آماری، منطقه 4 شهر شیراز می باشد. در این تحقیق با استفاده از مدل های برنامه ریزی به نتایج زیر رسیدیم. کاربری فضای سبز با توجه به جمعیت و مساحت هر یک از مناطق نه گانه شهر شیراز بررسی شد و بیانگر این نتایج بود، که بالاترین سرانه فضای سبز شهری در منطقه 3 و کمترین حد سرانه مربوط به مناطق4، 7، 8 و 9 می باشد. همبستگی اسپیرمن رنک بین جمعیت و مساحت فضای سبز مناطق، معادل 78/0 می باشد. و توزیع پارامترهای مساحت فضای سبز و جمعیت در سطح مناطق شهری شیراز با توجه به میزان ضریب جینی معادل 16/0 می باشد. که این دو شاخص نشان دهنده توزیع نسبتاً متعادل فضای سبز و جمعیت مناطق شهری می باشند. اما این نشان دهنده مکان بهینه و دسترسی مطلوب تمام شهروندان به پارک های شهری نمی باشد. گسترش فیزیکی شهر بیشتر در مناطق 4 و 9 می باشد که با توجه به افزایش جمعیت در این مناطق، نیاز به ایجاد فضای سبز در الگوی پارک های محله ای و ناحیه ای می باشد. بر این اساس مطالعه موردی منطقه 4 با تراکم جمعیتی بالا، انتخاب شد و با تلفیق لایه های مختلف با وزن های مشخص در محیط GIS، پارک های ناحیه ای در نواحی شهری 5، 6 و 9 منطقه 4 مکانیابی شدند.
حسین رضایی؛ مجید منتصری؛ مجید منتصری؛ حسین رضایی؛ آناهیتا جباری؛ جواد بهمنش
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 155-168
چکیده
مدلسازی بارش - رواناب یک منطقه، یکی از مهمترین تحقیقات هیدرولوژیک در علوم مهندسی آب است. با پیشرفت علوم، امروزه این مهم به صورت کامپیوتری انجام میشود و در این میان مدلهای بسیاری ایجاد شدهاند. در این مطالعه حوضه آبریز نازلوچای واقع در استان آذربایجانغربی مورد بررسی قرار گرفت و با دادههایی نظیر بارش و تبخیر-تعرق، رواناب روزانه ...
بیشتر
مدلسازی بارش - رواناب یک منطقه، یکی از مهمترین تحقیقات هیدرولوژیک در علوم مهندسی آب است. با پیشرفت علوم، امروزه این مهم به صورت کامپیوتری انجام میشود و در این میان مدلهای بسیاری ایجاد شدهاند. در این مطالعه حوضه آبریز نازلوچای واقع در استان آذربایجانغربی مورد بررسی قرار گرفت و با دادههایی نظیر بارش و تبخیر-تعرق، رواناب روزانه در خروجی حوضه مورد بررسی به دست آمد. رابطه بارش و جریان در حوضه نازلو چای بر مبنای مدلهای کامپیوتری مدل-سازی شد. سه ایستگاه کریم آباد، تپیک و مرز سرو درون حوضه انتخاب شدند. طول دوره آماری در این تحقیق 10 سال بود. مدلهای AWBM(Australian Water Balance Model) و SimHyd(Simple Hydrology) جهت این تحقیق انتخاب گردیدند. این مدلها در نرم افزار RRL(Rainfall Runoff Library) موجود و برای بدست آوردن روابط بارش رواناب حوضه طراحی شدهاند. آماده سازی دادهها در نرم افزار Arc GIS 9.3 انجام شد. مجموع 224 واسنجی و صحت سنجی برای هر مدل انجام و در نهایت پارامترهای مدل بهینه گردیدند. آنالیز حساسیت نیز برای درک حساسیت مدل به تغییر پارامترها انجام گردید. اثر تغییر پارامترها بر روی نتایج مدل با آنالیز حساسیت روشن شد. هدف از این تحقیق، بهینه کردن پارامترهای مدلهای انتخابی، تعیین روان آب ناشی از بارش و محاسبه جریان خروجی در دورههای زمانی مختلف در خروجی حوضه آبریز نازلوچای بود. کارایی مدلها برای مقایسه بین مقادیر تولید شده با مقادیر مشاهداتی مورد بررسی قرار گرفت و در این راستا شاخصهای کارایی نظیر معیار ناش (Nash-Sutcliffe) و ضریب (R²) مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که مدلها، تطبیق قابل قبولی با شرایط منطقه مورد مطالعه دارند.
مرضیه مجد؛ جواد خوشحال؛ داریوش رحیمی؛ داریوش رحیمی؛ جواد خوشحال
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 169-178
چکیده
مطالعه فنولوژی برای تنظیم برنامههای بهره برداری از گیاهان، میزان ترکیبات موثر، جمع آوری بذر و مبارزه با آفات گیاهی حایز اهمیت فراوان است. دراین پژوهش مراحل فنولوژیکی گل محمدی و نیازهای حرارتی آن در منطقهی برزک کاشان طی سالهای1390-1389 بررسیشدهاست.جهت انجام تحقیق ایستگاه هواشناسی در مزرعه مورد آزمایش احداث از دوره خواب تا پایان ...
بیشتر
مطالعه فنولوژی برای تنظیم برنامههای بهره برداری از گیاهان، میزان ترکیبات موثر، جمع آوری بذر و مبارزه با آفات گیاهی حایز اهمیت فراوان است. دراین پژوهش مراحل فنولوژیکی گل محمدی و نیازهای حرارتی آن در منطقهی برزک کاشان طی سالهای1390-1389 بررسیشدهاست.جهت انجام تحقیق ایستگاه هواشناسی در مزرعه مورد آزمایش احداث از دوره خواب تا پایان گل دهی بوتهها همزمان با دیدبانیهای هواشناسی، دیده بانی فنولوژیک نیز مطابق با روش BBCH انجام گرفت. طی این دوره 5 مرحله فنولوژی به ثبت رسید که عبارت بودند از جوانهزنی، رشدبرگ،ظهور گل آذین گلدهی و مرحله رکود.درختچه گل محمدی در مجموع برای تکمیل فعالیتهای بیولوژیکی خود تا پایان دوره گل دهی به 2/866درجه _ روز بر حسب دمای موثر و 1337واحد حرارتی بر حسب دمای فعال، دراین منطقه نیاز دارد. همچنین میزان تجمع حرارتی گیاه بر حسب دمای موثر(دمای آستانه 2/5) مرحله جوانه زنی (5/48)، رشد برگ (5/174)، ظهور گل آذین (6/305)، گل دهی (4/337) درجه روز و بر اساس دمای فعال (دمای آستانه صفر درجه) به ترتیب 5/134، 5/299، 446، 457 درجه روز محاسبه شد.
اسماعیل شاهکوئی؛ عبدالعظیم قانقرمه؛ عبدالعظیم قانقرمه؛ غلامرضا روشن
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 179-194
چکیده
این تحقیق بدنبال شبیه سازی اثر گرمایش جهانی بروی نیاز آبی غلات دیم(پاییزه) در مناطق مختلف ایران می باشد. در این تحقیق برای شبیه سازی مولفه های آب و هوایی تا سال 2100 از مدل MAGICC/SCENGEN 5.3 استفاده گردید. در این پژوهش برای شبیه سازی تغییر اقلیم آینده از نتایج مدلINMCM-30 برای دما و ترکیب دو مدل GISS—EH و CNRM-CM3 برای بارش استفاده گردیده و از سناریوی واحدی ...
بیشتر
این تحقیق بدنبال شبیه سازی اثر گرمایش جهانی بروی نیاز آبی غلات دیم(پاییزه) در مناطق مختلف ایران می باشد. در این تحقیق برای شبیه سازی مولفه های آب و هوایی تا سال 2100 از مدل MAGICC/SCENGEN 5.3 استفاده گردید. در این پژوهش برای شبیه سازی تغییر اقلیم آینده از نتایج مدلINMCM-30 برای دما و ترکیب دو مدل GISS—EH و CNRM-CM3 برای بارش استفاده گردیده و از سناریوی واحدی بنامp50 که میانگین سناریوی SRES یا سناریوهای انتشار می باشد استفاده گردد. نتایج روند تغییرات دما در دوره های مشاهداتی گویای افزایش دما در هر دهه برای اکثر نواحی آب و هوایی ایران می باشد. اما این افزایش معنادار در مولفه حداقل دما از شتاب بیشتری برخوردار بوده است. پروژه شبیه سازی دما تا سال 2100 نشان دهنده افزایش میانگین دمای ایران به میزان 4.25 درجه سانتیگراد نسبت به میانگین درازمدت 1961 تا 1990 است که این افزایش دما برای تمام فصول مشاهده می گردد. قابل ذکر است که علی رغم افزایش36 درصدی بارش سالانه کشور تا سال 2100 نسبت به میانگین دراز مد 1990-1961، نسبت به روند صعودی دما پتانسل تبخرپذر بالا برده و تکافوی نیاز آبی را نخواهد کرد. نتیجه اینکه کمبود آب در دوره رشد غلات دیم (پاییز تا بهار) از5.2 درصد در سال 1980 به 23 درصد در سال 2050 و در نهایت به 38 درصد در سال 2100 منتهی خواهد شد.
آسیه هادی نژاد؛ محمدحسن صالحی؛ محسن باقری؛ عباس امینی فسخودی
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 195-204
چکیده
ارزیابی و طبقهبندی تناسب اراضی از جمله مفیدترین راهکارهای مدیریتی و بهینهسازی بهرهبرداری از منابع اراضی به حساب میآید. مبنای مطالعات ارزیابی تناسب اراضی، نقشههای خاک میباشد. در روشهای مرسوم مطالعات خاک و ارزیابی اراضی، اطلاعات یک نقطه مشاهداتی (خاکرخ شاهد) در هر واحد نقشه به کل آن واحد تعمیم داده میشود. بنابراین تغییرپذیری ...
بیشتر
ارزیابی و طبقهبندی تناسب اراضی از جمله مفیدترین راهکارهای مدیریتی و بهینهسازی بهرهبرداری از منابع اراضی به حساب میآید. مبنای مطالعات ارزیابی تناسب اراضی، نقشههای خاک میباشد. در روشهای مرسوم مطالعات خاک و ارزیابی اراضی، اطلاعات یک نقطه مشاهداتی (خاکرخ شاهد) در هر واحد نقشه به کل آن واحد تعمیم داده میشود. بنابراین تغییرپذیری مکانی ویژگیهای خاک در یک واحد نادیده گرفته میشود و برای آن واحد تنها یک مدیریت یکسان اتخاذ میگردد. چنین دیدگاه مدیریتی با توجه به وجود تغییرات و ناخالصیها در واحدهای نقشه خاک از کارآیی مطالعات ارزیابی اراضی میکاهد. رویکرد فازی در طبقهبندی تناسب اراضی، علاوه بر توانایی تبیین تغییرپذیری تدریجی ویژگیهای مکانی خاک، همچنین باعث افزایش خلوص واحدهای نقشه خاک میشود. بدین ترتیب اعمال یک مدیریت یکسان در هر واحد نقشه منطقیتر خواهد بود. در مطالعه حاضر کلاس تناسب اراضی برای کشت گندم در یک واحد نقشه، در منطقهای به وسعت تقریبی 1300هکتار در شمال شرقی فرخشهر در استان چهارمحال و بختیاری، با رویکرد فازی تعیین شد و با نتایج روش مرسوم مقایسه گردید. در روش مرسوم کلاس تناسب واحد نقشه، 2S با خلوص 1/16 درصد به دست آمد در حالی که در روش فازی، علاوه بر آنکه کلاس اصلی تناسب، 3S با خلوص 9/96 تعیین شد، خلوص کلاس 2S نیز به عنوان کلاس دیگر تناسب واحد نقشه به 4/34 افزایش یافت. واقعیت کلاس تناسب منطقه نیز همان کلاس 3S میباشد که روش مرسوم قادر به تشخیص آن نبوده است.
مژگان انتظاری؛ مژگان انتظاری؛ زهرا ایزدی
دوره 24، شماره 4 ، اسفند 1392، صفحه 205-226
چکیده
دراین تحقیق سعی شده است، حوضه رودخانه ماربر، در جنوب شهرستان سمیرم، به وسعت 1438 کیلومتر مربع، به دلیل ناپایداری شدید دامنهها و رخداد پدیده زمین لغزش، با استفاده از روشهای آماری دو متغیره پهنه بندی گردد، تا بدین وسیله بتوان از بسیاری از خسارات جانی ومالی پیشگیری کرد. لذا، ابتدا با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پراکندگی لغزشها در ...
بیشتر
دراین تحقیق سعی شده است، حوضه رودخانه ماربر، در جنوب شهرستان سمیرم، به وسعت 1438 کیلومتر مربع، به دلیل ناپایداری شدید دامنهها و رخداد پدیده زمین لغزش، با استفاده از روشهای آماری دو متغیره پهنه بندی گردد، تا بدین وسیله بتوان از بسیاری از خسارات جانی ومالی پیشگیری کرد. لذا، ابتدا با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پراکندگی لغزشها در منطقه، ضمن تهیه نقشه پراکندگی زمین لغزشها، اقدام به تهیه 6 لایه اطلاعاتی عامل شامل: شیب،جهت شیب،لیتولوژی،کاربری اراضی، فاصله ازجاده ومیزان بارندگی گردید. سپس نقشه هر یک ازاین شش عامل با نقشه پراکندگی زمین لغزشها قطع داده شد و نقشه وزنی هر عامل به دست آمد. پس ازجمع جبری نقشههای وزنی هر شش عامل با همدیگر، نقشه خطر زمین لغزش در هر دو روش آماری دو متغیره ایجاد و درردههای مناسب خطر طبقه بندی گردید.در نهایت میزان صحت و دقت نقشهها(P,QS) درهر دو روش تعیین شد.براساس تجزیه و تحلیل انجام گرفته،مشخص گردید که روش ارزش اطلاعات نسبت به تراکم سطح ازدقت و صحت بیشتری برخوردار می باشد. لذا درپهنه بندی خطر زمین لغزش توصیه می گردد، از این روش استفاده گردد.