شناسنامه علمی شماره
دوره 30، شماره 1 ، خرداد 1398، صفحه 1-150
مقاله پژوهشی
سیامک ذبیحی؛ سید جمال فرج اله حسینی؛ سید مهدی میردامادی
چکیده
شکلگیری روستاها، نخستین هستههای مدنیت و فعالیت، به عوامل محیطی مرتبط است؛ اما تداوم حیات اقتصادی و اجتماعی آنها در گذر زمان درنتیجة تحولات گسترده و پرشتاب پیامد مدرنیته و برنامهریزیهای توسعهای نامتوازن با چالشهای اساسی مواجه شده است. نابسامانیهای جمعیتی و ساختار نیروی انسانی روستاها و در پی آن افول کارکردهای اقتصادی ...
بیشتر
شکلگیری روستاها، نخستین هستههای مدنیت و فعالیت، به عوامل محیطی مرتبط است؛ اما تداوم حیات اقتصادی و اجتماعی آنها در گذر زمان درنتیجة تحولات گسترده و پرشتاب پیامد مدرنیته و برنامهریزیهای توسعهای نامتوازن با چالشهای اساسی مواجه شده است. نابسامانیهای جمعیتی و ساختار نیروی انسانی روستاها و در پی آن افول کارکردهای اقتصادی بهویژه درزمینة کشاورزی، عمدهترین چالشهای هویتی جوامع و مناطق روستایی به شمار میآید. پژوهش حاضر به تحولات هویت روستایی استان مرکزی با تأکید بر ساختارهای جمعیتی با استفاده از ارزیابیها و مدلسازیهای آماری توجه داشته است. برای این منظور تمامی روستاهای دارای بیش از 20 خانوار استان در دو سرشماری 1375 و 1390 مطالعه شدند و با استخراج همة متغیرهای جمعیتی مشابه در دو مقطع، شاخصهای دموگرافیکی متعددی برای هرکدام از این مقاطع تعریف و محاسبه شد. پس از توصیف آماری و ارزیابی توزیع شاخصها، مدلسازی هویت دموگرافیک مناطق روستایی استان در دو مقطع با روش معادلهیابی ساختاری و مبتنی بر رویکرد خودگردانسازی انجام شد. بعد خانوار، میزان جوانی (شاخص وِرتهایم)، میزان سالخوردگی، نسبت بستگی، میزان باسوادی و اشتغال، شاخصهایی مشترک در مدلهای ساختاری نهایی و معتبر هر دو مقطع بودهاند. مقایسة آمارههای توصیفی و همچنین ضرایب مسیر شاخصها در برآورد ساختاری سازههای هویت دموگرافیک درمجموع نشان میدهد شاخصهای بعد خانوار، جوانی جمعیت و میزان باسوادی، تعیینکنندههایی مؤثر در هویت دموگرافیک مناطق روستایی استان مرکزی در هر دو مقطع بودهاند. درمقابل سالخوردگی جمعیت در هر دو مقطع و با شدتی بهمراتب بیشتر در سال 1390، ساختار و هویت جمعیتی را تضعیف و تهدید کرده است. نسبت بستگی با وضعیتی متعادل و منطقی در سال 1375 نقش مثبت و مؤثری در ساختار جمعیتی روستاهای استان داشته است؛ ولی در سال 1390 با فاصلهگرفتن از این وضعیت، نقش و تأثیری متضاد پیدا کرده است.
مقاله پژوهشی
مجتبی شاهینی شمس آبادی؛ عیسی اسفندیارپور؛ زهره مصلح؛ حسین شیرانی؛ محمدحسن صالحی
چکیده
نقشههای خاک بهمنزلة یکی از نقشههای پایه در بسیاری از مطالعات مرتبط با محیط و منابع طبیعی اهمیت زیادی دارند. نقشههای رقومی خاک بر پایة ارتباط بین ویژگیهای محیطی و خاک پایهریزی شدهاند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی خطا و عدمقطعیت کلاسهای رقومی خاک پیشبینیشده در سطوح مختلف سامانة ردهبندی آمریکایی با استفاده از مدل ...
بیشتر
نقشههای خاک بهمنزلة یکی از نقشههای پایه در بسیاری از مطالعات مرتبط با محیط و منابع طبیعی اهمیت زیادی دارند. نقشههای رقومی خاک بر پایة ارتباط بین ویژگیهای محیطی و خاک پایهریزی شدهاند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی خطا و عدمقطعیت کلاسهای رقومی خاک پیشبینیشده در سطوح مختلف سامانة ردهبندی آمریکایی با استفاده از مدل شبکة عصبی مصنوعی است. تعداد 120 خاکرخ برمبنای یک الگوی شبکهای منظم در دشت شهرکرد حفر، تشریح و نمونهبرداری شد. برای تخمین کلاسهای خاک، دو گروه ویژگیهای خاکی (کمّی و کیفی) و دادههای کمکی (شامل نقشة زمینشناسی، نقشة شکل اراضی، نقشة فاز شکل اراضی، نقشة خاک سنتی منطقه، شاخص تفاضل نرمالشدة پوشش گیاهی و بعضی مشتقات مدل ارتفاع رقومی) مدنظر قرار گرفت. پس از تهیة نقشههای ویژگیهای خاک و اطمینان از صحت و دقت آنها، این نقشهها به همراه دادههای کمکی برای تخمین کلاسهای خاک با مدل شبکة عصبی مصنوعی در محیط نرمافزار R استفاده شدند و درنهایت دقت و عدمقطعیت مدل مزبور بهترتیب با صحت عمومی و شاخص درهمی ارزیابی شد. نتایج نشان داد ورود جزئیات بیشتر در ردهبندی خاکها در سطوح پایین طبقهبندی، ضمن افزایش تعداد کلاسها، کاهش صحت عمومی و افزایش عدمقطعیت را به همراه داشته است. با توجه به حد پذیرفتة صحت عمومی (75درصد)، مدل شبکة عصبی مصنوعی از صحت لازم تا سطح گروه بزرگ برخوردار بوده است؛ اما عدمقطعیت زیادی را داشته است؛ بنابراین صرف توجه به صحت مدل در انتخاب آن برای مدلسازی مؤثر نیست؛ بلکه در کنار خطای مدل، توجه به عدمقطعیت آن نیز بسیار مهم است. بر این اساس، بهکارگیری روشهای دیگری از محاسبات نرم برای مدلسازی در مناطق دشت یا مناطق با ناهمواریهای کم پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
جغرافیای شهری
مرتضی شعبانی؛ شادمان درویشی؛ کریم سلیمانی
چکیده
دمای سطح زمین، یکی از مؤلفههای مهم در علوم محیطی و برنامهریزی شهری محسوب میشود. فعالیتهای انسانی مانند تخریب کاربری اراضی و توسعة مناطق شهری موجب افزایش دمای سطح زمین و پیرو آن پیدایش جزایر حرارتی میشود و این پدیده در گذر زمان تأثیرات نامطلوبی بر سلامت انسان میگذارد. هدف مطالعة حاضر، بررسی آثار تغییرات کاربری اراضی بر الگوهای ...
بیشتر
دمای سطح زمین، یکی از مؤلفههای مهم در علوم محیطی و برنامهریزی شهری محسوب میشود. فعالیتهای انسانی مانند تخریب کاربری اراضی و توسعة مناطق شهری موجب افزایش دمای سطح زمین و پیرو آن پیدایش جزایر حرارتی میشود و این پدیده در گذر زمان تأثیرات نامطلوبی بر سلامت انسان میگذارد. هدف مطالعة حاضر، بررسی آثار تغییرات کاربری اراضی بر الگوهای زمانی - مکانی دمای سطح زمین و جزایر حرارتی در شهرستان سقز است. در این مطالعه نخست تصاویر سالهای 1989، 1998، 2008 و 2018 با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال در نرمافزار ENVI طبقهبندی و سپس با استفاده از الگوریتم پنجرة مجزا دمای سطح زمین در محیط GIS استخراج شد؛ همچنین برای بررسی زمانی - مکانی دمای سطح زمین و جزایر حرارتی شاخصهای NDVI، UHII و UHIII به کار رفت و دمای طبقات پوشش گیاهی کم، متوسط و زیاد طی دوره استخراج شد.نتایج ارزیابی دقت طبقهبندی با ضریب کاپای بیش از 80درصد، معتبربودن نتایج را نشان میدهد. همچنین نتایج بررسی تغییرات کاربریها حاکی از روند افزایشی کاربریهای آب، نواحی مسکونی و بایر و روند کاهشی پوشش گیاهی است؛ به بیان دیگر 68/3، 43/38 و 02/514 کیلومترمربع به ترتیب به مساحت کاربریهای آب، نواحی مسکونی و بایر افزوده و 06/550 کیلومترمربع از مساحت پوشش گیاهی در دورة 29ساله کاسته شده است. نتایج بیشترین دمای هر کاربری نیز نشاندهندة روند افزایشی دما در کاربریهای نواحی مسکونی، بایر و پوشش گیاهی طی دورة مطالعهشده است و با توجه به نتایج شاخصهای UHII و UHIII، طبقة با پوشش گیاهی کم بیشترین دما را نسبت به طبقات با پوشش گیاهی متوسط و زیاد داشته است. براساس نتایج این شاخصها نیز جزایر حرارتی در سالهای 2008 و 2018 در نواحی شمال شرق این شهرستان رخ داده است. پژوهش حاضر علاوه بر بررسی تأثیر تغییرات هر کاربری بر تغییرات دمای سطح زمین، به معرفی و استفاده از شاخصهای UHII و UHIII برای تحلیل زمانی - مکانی دمای سطح زمین و جزایر حرارتی توجه داشته است.
مقاله پژوهشی
ژئوموفولوژی
امین عیدیوندی؛ قاسم خسروی
چکیده
ایران یکی از زلزلهخیزترین کشورهای دنیا محسوب میشود و شهرهای آن بر اثر این پدیدة طبیعی آسیبهای فراوانی دیدهاند. استقرار ایران بر کمربند زلزلهخیز آلپ - هیمالیا موجب شده است رخداد زمینلرزه بهمنزلة یکی از مخاطراتی مطرح شود که بیشترین آسیب را در کشور به وجود میآورد. شهر زرینشهر نیز با توجه به آییننامة مقررات ساختمان 2800 ...
بیشتر
ایران یکی از زلزلهخیزترین کشورهای دنیا محسوب میشود و شهرهای آن بر اثر این پدیدة طبیعی آسیبهای فراوانی دیدهاند. استقرار ایران بر کمربند زلزلهخیز آلپ - هیمالیا موجب شده است رخداد زمینلرزه بهمنزلة یکی از مخاطراتی مطرح شود که بیشترین آسیب را در کشور به وجود میآورد. شهر زرینشهر نیز با توجه به آییننامة مقررات ساختمان 2800 ویرایش چهارم، شرایط زمینساختی و وجود چهار گسل اصلی و یک گسل فرعی در اطراف آن به شعاع 50کیلومتری و ثبت لرزهها در این منطقه در 39 سال اخیر از این قاعده مستثنی نیست. در فرایند تهیة نقشة پهنهبندی و شتاب افقی خطر در شهر زرینشهر به روش احتمالاتی از مدل CRISIS، یکی از نرمافزارهای بسیار قوی و با دقت زیاد، استفاده شده است؛ از این رو در این پژوهش سعی شده است مدلهای نوین برنامهریزی مانند مدل فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) به کار گرفته شود. بررسی نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان میدهد عوامل مختلف بر آسیبپذیری و خسارات ناشی از زلزله تأثیرگذاری متفاوتی دارند؛ به طوری که تأثیر عوامل محیطی مانند فاصله از گسل، جنس خاک و درصد شیب بیشتر از سایر عوامل است. عوامل کالبدی ـ فیزیکی نظیر قدمت ساختمان، تراکم جمعیت، تعداد طبقات ساختمانها، جنس مصالح و کاربری اراضی در وقوع زلزله پس از عوامل طبیعی در سطح دوم تأثیرگذاری بیشتری دارند. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده و پس از مشخصکردن معیارها، زیرمعیارها و گزینهها در امر آسیبپذیری ناشی از زلزله و استفاده از نظر کارشناسان و اسناد موجود وزنهای معیارها در نرمافزار Expert choice محاسبه شد. همچنین نقشههای مربوط با همپوشانی (Weighted sum) در نرمافزار Arc Gis گردآوری و ذخیره و مناطق آسیبپذیر شهر زرینشهر شناسایی و تحلیل شد. پس از تهیة نقشة پهنهبندی خطر و آسیبپذیری منطقه در نرمافزار Arc Gis با استفاده از حاصلضرب (raster calculator) دو نقشة ایجادشده، نقشة نهایی ریسک شهر ترسیم و ریسک مناطق در پنج طبقه تحلیل شد.نتیجه حاکی است زرینشهر 30/4درصد ریسک بسیار کم، 27/23درصد ریسک متوسط و 47/3درصد ریسک بسیار زیاد دارد.
مقاله پژوهشی
سید ابوالفضل مسعودیان؛ مسلم ترکی
چکیده
فعالیتهای انسانی خرداقلیم شهر را کنترل میکنند و یکی از روشنترین آثار آن، پدیدة جزیرة گرمایی شهری است. جزیرة گرمایی بر کیفیت زندگی شهری ازجمله مصرف انرژی، کیفیت هوا و آب و همچنین تندرستی مردم اثر دارد. شهر اهواز از گرمترین شهرهای ایران است؛ از این رو جزیرة گرمایی اهواز و شناخت خرداقلیم آن شایستة بررسی است. بدین منظور در این مطالعه ...
بیشتر
فعالیتهای انسانی خرداقلیم شهر را کنترل میکنند و یکی از روشنترین آثار آن، پدیدة جزیرة گرمایی شهری است. جزیرة گرمایی بر کیفیت زندگی شهری ازجمله مصرف انرژی، کیفیت هوا و آب و همچنین تندرستی مردم اثر دارد. شهر اهواز از گرمترین شهرهای ایران است؛ از این رو جزیرة گرمایی اهواز و شناخت خرداقلیم آن شایستة بررسی است. بدین منظور در این مطالعه جزیرة گرمایی کلانشهر اهواز ازلحاظ تغییرات زمانی و مکانی با استفاده از دادههای دمای رویة زمین سنجندة مودیس تررا و مودیس آکوا طی سالهای 1381 تا 1396 بررسی شد. سنجش شدت جزیرة گرمایی براساس آبوهوای پسزمینه انجام گرفت. در این راستا نخست محدودة شهر بر مبنای آخرین تصاویر گوگلارث مشخص و سپس محدودهای به اندازة وسعت شهر در پیرامون شهر تعیین و «ناشهر» نامیده شد. دمایی که در میان همة یاختههای ناشهر بیشترین فراوانی را داشت، دمای ناشهر در نظر گرفته شد. در ادامه اختلاف دمای تمامی یاختههای شهر از دمای ناشهر به دست آمد و میانگین اختلاف دمای همة یاختههای شهر از دمای ناشهر، میانگین شدت جزیرة گرمایی/ سرمایی نامیده شد. نتایج نشان داد شهر اهواز طی روز جزیرة سرمایی و هنگام شب جزیرة گرمایی دارد. شهر اهواز هنگام روز بهطور متوسط 2 درجة سلسیوس خنکتر و در شب 2/2 درجة سلسیوس گرمتر از پیرامون خود است. همچنین به علت عبور رودخانة کارون از داخل شهر، جزیرة گرمایی به دو بخش تقسیم میشود؛ بخشهای شرقی و غربی شهر دمای رویة بیشتری نسبت به میانة شهر دارند. کانون جزیرة گرمایی شبانه و قسمتهای ضعیف جزیرة سرمایی روزانه بر منطقة صنعتی اهواز منطبق است.
مقاله پژوهشی
آب و هواشناسی
صیاد اصغری سراسکانرود؛ مهدی فعال نذیری؛ احسان قلعه
چکیده
در این پژوهش، ارتباط کاربری اراضی با دمای سطح زمین[1] شهر اردبیل و خودهمبستگی فضایی با بهرهگیری از شاخص موران بررسی شده است. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست 8 (OLI) سالهای 2015 و 2018 استفاده شد. نخست تصاویر مربوط دریافت و پیشپردازشهای لازم اعمال شد؛ سپس طبقهبندی با استفاده از روش شیگرا و الگوریتم نزدیکترین همسایگی[2] صورت ...
بیشتر
در این پژوهش، ارتباط کاربری اراضی با دمای سطح زمین[1] شهر اردبیل و خودهمبستگی فضایی با بهرهگیری از شاخص موران بررسی شده است. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست 8 (OLI) سالهای 2015 و 2018 استفاده شد. نخست تصاویر مربوط دریافت و پیشپردازشهای لازم اعمال شد؛ سپس طبقهبندی با استفاده از روش شیگرا و الگوریتم نزدیکترین همسایگی[2] صورت گرفت و دمای سطح زمین با الگوریتم پنجرة مجزا (SW) استخراج شد. نتایج نشان داد دمای نواحی شهری در سال 2015، 43 درجه و در سال 2018، 45 درجة سانتیگراد بوده است که به دلیل جذب گرما و عوارض شهری مختلف، دمای بیشتری داشتهاند. کاربری مناطق آبی نیز در سال 2015، دمای 35 درجه و در سال 2018، دمای 37 درجة سانتیگراد را به خود اختصاص داده است که آب گرمای بیشتری را دفع میکند و دمای کمتری دارد. همچنین نتایج نشان داد رابطهای قوی بین کاربری اراضی و دما وجود دارد. درنهایت با استفاده از شاخص تحلیل لکههای داغ (Hotspot) خوشههای گرم و سرد جزایر حرارتی اردبیل استخراج شد. تحلیل خودهمبستگی فضایی با شاخصهای موران جهانی نشان داد دمای سطح زمین اردبیل ساختار فضایی دارد؛ به بیانی دمای سطح زمین به شکل خوشهای توزیع شده است. تحلیل لکههای داغ تأییدی آشکار بر متمرکز و خوشهایشدن جزایر حرارتی شهر اردبیل در فضا با افزایش دورة زمانی بوده است. [1] Land surface temperature (LST) [2] Nearest neighbor
مقاله پژوهشی
میترا بیضائی؛ عاطفه صداقتی
چکیده
صنعت گردشگری با ابعاد اقتصادی، فرهنگیاجتماعی و زیستمحیطی زندگی بشر به شکل پیچیدهای در ارتباط بوده و بهتدریج به ابزار شناخت و آگاهی از زندگی مردمان، شناخت جهان پیرامون و غنای بینش و نگرش آدمیان به مفاهیم زندگی تبدیل شده است. شهر بجنورد شرایط ویژهای برای بهرهمندی از مزایای گردشگری دارد؛ اما تاکنون از این فرصتها درزمینة ...
بیشتر
صنعت گردشگری با ابعاد اقتصادی، فرهنگیاجتماعی و زیستمحیطی زندگی بشر به شکل پیچیدهای در ارتباط بوده و بهتدریج به ابزار شناخت و آگاهی از زندگی مردمان، شناخت جهان پیرامون و غنای بینش و نگرش آدمیان به مفاهیم زندگی تبدیل شده است. شهر بجنورد شرایط ویژهای برای بهرهمندی از مزایای گردشگری دارد؛ اما تاکنون از این فرصتها درزمینة توسعة گردشگری پایدار به نحو شایسته و مطلوبی بهره نبرده است؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین معیارها و شاخصهای گردشگری پایدار و در ادامه اولویتبندی عناصر گردشگری شهرستان بجنورد است تا اقدامات مؤثر درزمینة برنامهریزی توسعة گردشگری پایدار شناسایی و تبیین شود. این پژوهش به روش توصیفیتحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و میدانی انجام شده است. نرمافزارهای استفادهشده در این پژوهش، Spss و Expert Choice است که نتایج بهدستآمده از آنها دربارة اقدامات واجد اولویت، معیارهای «ایجاد و پررنگکردن عامل جذابیت در عناصر گردشگری شهرستان»، «عوامل اقتصادی محرک گردشگری» و «برنامهریزی و سرمایهگذاری درزمینة زیرساختهای لازم برای گردشگری» را به ترتیب با وزن نسبی 0.36، 0.27 و 0.171 مشخص کرد. همچنین ارزیابی عناصر گردشگری شهرستان بجنورد نشان میدهد در دستة عناصر طبیعی، پارک بابا امان و روستای اسفیدان با امتیازات 0.104 و 0.072 و در دستة عناصر فرهنگی، مجموعة فرهنگیتفریحی بشقارداش، عمارت و آیینهخانة مفخم، کاروانسرای سبزهمیدان، حسینیة جاجرمی و موسیقی محلی به ترتیب با امتیازات 0.064، 0.060، 0.058، 0.053 و 0.046 بهمثابة عناصر پایه در گردشگری شهرستان بجنورد مطرحاند که میتوانند زمینهساز تحقق گردشگری پایدار در بستر مدنظر باشند. درنهایت با برنامهریزی و هدایت سرمایهها و برنامههای عمرانی، امکان بهرهبرداری از این عناصر بهمنزلة فرصتی برای تحقق توسعه و رونق گردشگری پایدار شهرستان بجنورد فراهم میشود.
مقاله پژوهشی
محمد شریفی
چکیده
ریگهای چالههای توپوگرافی جزو ریگهای ایستا دستهبندی میشوند. با وجود بعضی شرایط، فعالیت و گسترش این ریگها در بیشتر مناطق خشک ایران مرکزی ازجمله ریگ زرین فراهم است. مهمترین این شرایط، بارش کم، خشکی هوا، وجود بادهای منطقهای و محلی شدید و دردسترسبودن حجم زیادی از مواد رسوبی ریزدانة مخروطافکنههای حاشیة کویر است. بررسی ...
بیشتر
ریگهای چالههای توپوگرافی جزو ریگهای ایستا دستهبندی میشوند. با وجود بعضی شرایط، فعالیت و گسترش این ریگها در بیشتر مناطق خشک ایران مرکزی ازجمله ریگ زرین فراهم است. مهمترین این شرایط، بارش کم، خشکی هوا، وجود بادهای منطقهای و محلی شدید و دردسترسبودن حجم زیادی از مواد رسوبی ریزدانة مخروطافکنههای حاشیة کویر است. بررسی تصاویر ماهوارة لندست طی گسترة زمانی 1977 تا 2017 نشان داد ریگ زرین طی این مدت هم ازنظر سطح (حدود 40 کیلومترمربع) و هم ازنظر ارتفاع (حدود 4 متر در بخشهای میانی) توسعه پیدا کرده است. نتایج نشان داد توسعة افقی و ارتفاعی ریگ متناوب بوده است. توپوگرافی و مهمتر از آن رطوبت، دو عامل اصلی کنترلکنندة میزان فعالیت تپههای ماسهای ریگ هستند. از سال 1998 به بعد، ایران مرکزی با خشکسالی طولانیمدت مواجه شد. بررسی تصاویر در این بازة زمانی حاکی از گسترش زیاد سطح ریگ از سال 2000 تا 2017 بوده است؛ اما سطح ریگ بین سالهای 1987 تا 1993 (دورة مرطوب استان) کاهش چشمگیری داشته است. بدین ترتیب سطح ریگ زرین متأثر از رطوبت و خشکی سالیانه یا دورهای، قبض و بسط یافته است. ازنظر توسعة ارتفاعی نیز رطوبت، عامل اصلی کنترلکننده بوده است. در خشکسالیها افزایش ارتفاع، چشمگیر و در سالهای مرطوب، بسیار ناچیز بوده یا به کمترین مقدار خود میرسیده است. وجود تپههای ماسهای پیچیده و هرمیشکل با ارتفاع بیش از 200 متر در بخشهای مرکزی نشان میدهد کویر زرین بهویژه در فصل گرم بهمثابة مرکز کمفشار حرارتی درآمده و سبب شکلگیری بادهای همگرای محلی شده است. تغییر فصلی جهت و شدت باد موجب تغییر در جهت و میزان حرکت تپههای ماسهای شده و تغییر در جابهجایی الگوهای فشار، تغییر در الگوی مهاجرت ریگ را در پی داشته است.